سعید جعفری فعال مدنی حکم جلب و احضاریه جدید دریافت کرد

سعید جعفری فعال مدنی حکم جلب و احضاریه جدید دریافت کرد

رادیو پارس – ـ  به گفته آقای جعفری حکم جدید از دادگاه دیگری دریافت کرده که به خاطر فعالیتهای که در صفحات مجازی انجام داده به دو سال و نیم زندان محکوم شده است جرم این فعّال ۲۳ ساله توهین به ریس جمهور و مسئولین نظام و نشر اکاذیب در صفحات مجازی می‌باشد ،آقای جعفری در روز س‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ از طرف مأمورین امنیتی بازداشت شد و در تاریخ ۱۶ اردیبهشت آزاد شد ولی‌ بار دیگر تحت تعقیب قضائی قرار گرفته است این فعال مدنی اهل شهرستان گنبد کاووس می‌باشد و از بیماری رنج میبرد و هم اکنون  تحت درمان می‌باشد .

کاوه سهراب زاده برادر افشین سهراب زاده بازداشت شد

رادیو پارس صبح امروز کاوه سهراب زاده، برادر افشین سهراب زاده زندانی سیاسی مبتلا به سرطان، در پی پیگیری روند درمان برادرش توسط ماموران سپاه پاسداران دستگیر شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح امروز ماموران سپاه پاسداران کرمانشاه کاوه سهراب زاده را هنگام خروج از منزل بدون حکم قضایی بازداشت و به اطلاعات سپاه کرمانشاه (شهید سیاه‌کمری) منتقل کردند.

یکی از نزدیکان خانواده سهراب‌زاده ضمن اعلام این خبر در گفتگو با هرانا گفت: “صبح امروز ساعت ۷ صبح کاوه هنگام خروج از خانه و عزیمت به محل کار توسط ماموران سپاه پاسداران کرمانشاه بدون هیچ حکم قضایی بازداشت شد.”

وی در ادامه افزود: “ماموران هنگام بازداشت در مورد علت پیگیری وی برای درمان بیماری‌های برادرش افشین سهراب زاده که در تبعید در زندان میناب است از او سئوال-جواب کردند.”

این منبع مطلع خاطر نشان کرد: “مادر کاوه و افشین به اطلاعات سپاه مراجعه کرده و به وی گفته اند چرا با رسانه های ضد انقلاب در مورد بیماری افشین صحبت کرده اید؟ ایشان هم در پاسخ از آنها پرسیده است چرا نمی‌گذارید فرزند مبتلا به سرطان من درمان شود.”

افشین سهراب زاده متولد ۱۳۶۹ در ۱۸ خرداد ۱۳۸۸ بازداشت و در یک دادگاه دو دقیقه ای به اتهام همکاری با احزاب اپوزیسیون کردستان به ۲۵ سال حبس در تبعید محکوم شد که این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شده است.

این زندانی سیاسی از بیماری سرطان روده، تنگی نفس و خونریزی داخلی رنج می برد و علی‌رغم وخامت اوضاع وی، مسئولین قضایی و زندان میناب از اعزام وی به بیمارستانی خارج از زندان جهت درمان قطعی جلوگیری می کنند.

هرانا طی روزهای گذشته اسنادی که نشان دهنده وخامت هر روزه وضعیت آقای سهراب زاده است را منتشر کرده بود.

Weniger anzeigen

افشین سهراب زاده به روایت اسناد؛ هر روز یک‌ قدم به مرگ نزدیک‌ تر میشود

 

بر اساس اسنادی که هرانا به آن دست یافته مسئولان زندان بیماری “سرطان روده” افشین سهراب زاده، زندانی سیاسی را تایید می کنند، ریاست زندان میناب در این اسناد صراحتا اشاره می کند آقای سهراب زاده دست کم یکبار از مرگ حتمی ناشی از بیماری نجات یافته است. این مقام مسئول بر ضرورت انتقال فوری افشین سهراب زاده به مرکز درمانی خارج از زندان تاکید می کند و همچنین خواستار این میشود که آقای سهراب زاده ادامه حبسش را در زندان بزرگتر و مجهزتری سپری کند. در عین حال این زندانی برای درمان همچنان نیازمند کمک های مالی هموطنان است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بر اساس اسنادی که در اختیار این نهاد قرار گرفته است افشین سهراب زاده، زندانی سیاسی که از بیماری سرطان روده رنج می برد طبق نظر پزشکان پیش از این یک‌بار “از مرگ حتمی نجات پیدا کرده” است، ریاست زندان میناب با تایید بیماری پیشرفته او تاکید می کند آقای سهراب زاده لازم است هر چه زودتر در مراکز درمانی خارج از استان هرمزگان تحت درمان قطعی قرار گیرد. با این حال و علیرغم واضح بودن وضعیت خطرناک این زندانی سیاسی همچنان بلاتکلیف و بدون رسیدگی پزشکی بصورت تبعیدی در زندان میناب نگهداری می‌شود،

آقای سهراب زاده که یک بار در اعتراض به عدم اعطای مرخصی پزشکی در ۲۳ فروردین با دوختن لبانش دست به اعتصاب غذا زده بود و اکنون نیز دچار مشکلات تنفسی و خونریزی داخلی شده است با احتساب بیماری پیشرفته و عدم رسیدگی پزشکی هر روز یک‌گام به مرگ نزدیک‌تر می‌شود.

هرانا پیش تر گزارش کرده بود، روز جمعه سوم اردیبهشت‌ماه سال جاری، افشین سهراب‌زاده در پی وخامت اوضاع به بهداری زندان منتقل شد و پزشک بهداری نامه اعزام وی را صادر کرد اما مسئولین حفاظت زندان میناب از اعزام وی جلوگیری کردند. این اقدام موجب اعتراض زندانیان و حتی مسئول بند مربوط شد.

وزن این زندانی سیاسی که از سرطان روده و خونریزی شدید داخلی رنج می برد به ۴۰ کیلوگرم رسیده و هر روز وضعیت او خطرناک تر می‌شود اما برخلاف نظر پزشکان معالج، همچنان مسئولین قضایی، دادستان میناب و مسئولین زندان این شهر از اعزام وی به بیمارستانی خارج از استان هرمزگان جلوگیری می‌شود.

افشین سهراب‌زاده، با توجه به نداشتن بیمه و فقدان استطاعت مالی برای تامین هزینه های پزشکی و بقای خود نیازمند کمک جدی هموطنان است، شما میتوانید از طریق شماره حساب ذیل کمک های نقدی خود را بدون واسطه به دست ایشان برسانید.

هموطنان علاقمند میتوانید بصورت مستقیم کمک های نقدی خود را به حساب پدر آقای سهراب زاده واریز کنید تا صرف تامین هزینه های درمانی این زندانی عقیدتی بیمار شود.

دارنده حساب: بهروز سهراب زاده
نام بانک: بانک ملی
شماره کارت: ۶۰۳۷۹۹۷۱۰۹۴۰۲۲۶۴
شماره کارت به حروف: شصت، سی و هفت، نود و نه، هفتاد و یک، صفر نه، چهل، بیست و دو، شصت و چهار

شایان ذکر است، چندی پیش سازمان عفو بین الملل در بیانیه ای با عنوان «زندانی در نیاز مبرم به رسیدگی پزشکی» خواستار اقدام فوری در مورد وضعیت افشین سهراب زاده زندانی سیاسی محبوس و تبعیدی در زندان میناب شد که از بیماری وخیم گوارشی و مشکلات تنفسی رنج می برد. اما با این وجود هنوز اقدامی صورت نگرفته است.

هرانا پیش تر گزارش کرده بود علیرغم پیگیری های خانواده سهراب زاده اوایل تابستان سال ۹۴ با پرداخت مبلغ ۴ میلیون تومان، این زندانی جهت درمان پزشکی به زندان اوین منتقل شده بود، پس از چند ماه و بدون هیچ رسیدگی پزشکی به وضعیت وی به علت بالا بودن هزینه درمان (حدود ۷۰ میلیون تومان) و عدم توانایی پرداخت این مبلغ توسط خانواده وی به زندان میناب بازگزدانده شد، بازگرداندن این زندانی به محل سابق نیز برای خانواده اش مبلغ ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه در پی آورد.

افشین سهراب زاده سال ۹۴ تحت عمل جراحی روده قرار گرفت، این عمل ناموفق عفونت منجر به خونریزی داخلی را برای وی در پی آورد.

سال ۹۳ خانواده وی اقدام به تودیع ۲۰۰ میلیون تومان وثیقه جهت اعزام وی به مرخصی کردند که با عدم موافقت زندان میناب مواجه شد، آنها مجددا در سال ۹۴ نیز جهت گرفتن مرخصی افشین سهراب زاده با گذاشتن سند درخواست مرخصی کردند که تاکنون با توجه به عدم موافقت مقامات زندان میناب، نتیجه ای در بر نداشته است.

لازم به یادآوری است با وجود هزینه های بالای درمان و دارو و ناتوانی خانواده ی افشین سهراب زاده در پرداخت هزینه ها، این زندانی به دلیل ضبط مدارک شناسایی اش در زمان بازداشت از داشتن بیمه نیز محروم مانده است.

افشین سهراب زاده متولد ۱۳۶۹ است وی در ۱۸ خرداد ۱۳۸۸ بازداشت و در یک دادگاه دو دقیقه ای به اتهام همکاری با احزاب اپوزیسیون کردستان به ۲۵ سال حبس در تبعید محکوم شد که این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شده است.

Hadi Zarehs Foto.

طرح دوباره اتهام «مفسدفی‌الارض» در پرونده محمدعلی طاهری و اعتراض خانواده به اتهامات «ساختگی»

ـ رادیو پارس_ خواهر محمد علی طاهری، موسس «عرفان حلقه» با اعتراض به تمدید بازداشت های موقت برادرش گفت که آقای طاهری در طول بازداشت موقت خود یکبار دیگر مجددا مورد بازجویی قرار گرفته و این بار علاوه بر اینکه اتهام فساد فی الارض دوباره مطرح شده، اتهام «عضویت در سازمان چریک های فدایی خلق» نیز به اتهام های او اضافه شده است. خواهر آقای طاهری گفت: «این اتهام ساختگی است و برادرم آن را نپذیرفته است. این اتهام را با اتهام فساد فی الارض دوباره مطرح کرده اند تا او را نگه دارند.»

به گزارش خبرگزاری هرانا به کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران، تمدید بازداشت موقت محمد علی طاهری به مدت دو ماه دیگر در تاریخ ۱۳ اردبیهشت ماه از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به محمود علیزاده طباطبایی، یکی از وکلایش ابلاغ شد.

آذردخت طاهری با اظهار اینکه وکلای آقای طاهری به تمدید بازداشت موقت او برای دو ماه دیگر اعتراض کرده اند، گفت:‌ «ما اکنون بیش از هر زمان دیگر نگران هستیم. طبق گفته وکلایش ایشان باید آزاد می شد اما الان اتهام جدید برای او ساخته اند و اصرار به بازداشت موقت دارند. ما واقعا متوجه نیستیم با او چه مشکلی دارند. چرا پس از پنج سال حبس اتهام های جدید برای او می تراشند و اصرار به اعدام او دارند. ما از قوه قضاییه می خواهیم با استقلال تصمیم بگیرد و تحت نفوذ دستگاه های امنیتی نباشد.»

آذردخت طاهری با اظهار اینکه وکلای آقای طاهری به تمدید بازداشت موقت او برای دو ماه اعتراض کرده و خواستار آزادی او شده اند، گفت: «نگه داشتن او به این شکل غیرقانونی است و نقض فاحش حقوق بشر است. وکلای او به عدم آزادی او و تمدید بازداشت های موقت او اعتراض کرده اند. اکنون باید منتظر پاسخ اعتراض وکلایش از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب باشیم. آقای طاهری حکم پنج سال حبسش روز ۱۸ بهمن ماه سال گذشته تمام شد، جریمه نقدی ۹۰۰ میلیون تومانی او هم پرداخت شده بود، حکم اعدامش هم توسط دیوان عالی کشور نقض شده بود پس باید آزاد می شد اما به جای اینکه آزاد شود بازداشت موقت او مرتب تمدید می شود.»

خواهر محمد علی طاهری درباره اتهام جدید آقای طاهری، گفت:‌ «در دومین ماه بازداشت موقت برادرم، روز ۲۴ فروردین امسال بازجویی او را در شعبه سوم دادسرای اوین احضار می کند و مجددا از او بازجویی می کند. ایشان به برادرم می گوید صد و سی نفر آدمی که با او در ارتباط بوده اند از او شکایت کرده اند و گفته اند شما گولشان زده اید. ما فکر می کنیم منظورشان از صد و سی نفر شاگردان اقای طاهری یا افراد دیگری هستند که در اعتراض های حمایتی برای او دستگیر شده اند. این بازجو همچنین اتهام “عضویت در سازمان چریک های فدایی خلق“ را مطرح می کند و می گوید برای این اتهام دو شاکی خصوصی دارد.»

آذردخت طاهری در ادامه گفت: «این اتهام اصلا درست نیست. در زمان جنگ برادرم در اسلحه سازی ارتش کمک می کرد و حتی آقای هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش از آقای طاهری درباره فعالیت هایش یاد می کند. بازجوی او همچنین می گوید که ایرادات اتهام فساد فی الارض او رفع شده و دوباره برای تایید حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شده است.»

خانم طاهری گفت: «مادرم آرزویش این است که یکبار دیگر فرزندش را ببیند یا حتی صدایش را بشنود و به او بگوید که دوستش دارد. مادرم از زمان بازداشت تا کنون فقط یکبار در فروردین ۱۳۹۲ توانسته تلفنی با او صحبت کند. متاسفانه مادرم به دلیل بیماری های متعدد و کهولت سن قادر به سفر نیست تا به ایران بازگردد. حداقل درخواست مان این است که به او اجازه تماس تلفنی به مادرش را بدهند تا حداقل یک مادر صدای فرزندش را بشنود.»

محمد علی طاهری، موسس «عرفان حلقه» که در تاریخ ۱۴ اردبیهشت ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد به اتهام های توهین به مقدسات، اتهام فعل حرام و رابطه نامشروع و به دلیل «تماس با مچ دست زن نامحرم در زمان عمل فرادرمانی» و به اتهام دخالت در امر پزشکی، تحصیل مال نامشروع و توزیع آثار سمعی– بصری و استفاده غیر مجاز از عناوین علمی پزشکی جمعا به ۵ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۹۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.

آقای طاهری در تابستان ۱۳۹۳ مجددا به اتهام مفسد فی الارض که قبلا در پرونده اش بررسی شده بود، بازجویی شد. دادگاه او برای این اتهام در اسفند ماه ۱۳۹۳ برگزار شد و در نهایت در خرداد ماه ۱۳۹۴ به این اتهام از طریق منحرف کردن افراد به اعدام محکوم شد. وکلای او به این حکم اعتراض کردند.

سعید خلیلی، یکی از وکلای آقای طاهری روز ۲۹ آذر ماه از نقض حکم اعدام موکلش در شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور نقض و ارسال آن به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برای رسیدگی مجدد خبر داد.

علم الهدی وجود دختر دانشجوی آرایش کرده که عطر بزند را ناهنجاری خواند

           رادیو پارس _    امام جمعه مشهد گفت که من یک دانشگاه ساز در این مملکتم و در رابطه با موضوعات دانشگاهی اجنبی نیستم. وقتی بنا شد در کلاس درس پسری کنار دختری بنشیند که این دختر آرایش کرده و موهایش پریشان است و بوی عطر آن در بینی این پسر پیچیده است این معلم چگونه می‌تواند از این ۲ جوان ۲ انسان بسازد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی ظهر امروز در نماز جمعه مشهد، با تاکید بر این‌که مسوولین دانشگاه باید پشتوانه این حرکت را پیدا کنند، گفت: “دانشجویان نباید عمله جریان‌های انحرافی بیرون دانشگاه شوند”.

علم الهدی با تاکید بر این‌که هرچه ناهنجاری در دانشگاه توسعه پیدا کند به همان اندازه فرآیندهای فکری و علمی ما دچار تنزل می‌شود، ابراز عقیده کرد: “فضای دانشگاه را ناهنجاری‌ها گرفته است، به رئیس یکی از دانشگاه‌ها گفتم شما مدیر یک معبد هستی، شما مدیر یک عبادتگاه هستی و اینجا باید انسان سازی صورت گیرد، چرا می‌گذارید این مکان مرکز فسق و فجور شود، خیلی از دانشگاه‌های تهران این کار را کرده‌اند و حراست دانشگاه از طریق نگهبانی از ورود دختران دانشجوی ناهنجار و آرایش کرده و با قیافه نامناسب جلوگیری می‌کنند”.

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی با اشاره به این‌که بعد از دو هفته من از رئیس دانشگاه پیگیر این مطالبه شدم، اضافه کرد: “او گفت ما جلوی این دانشجوها را گرفتیم اما بعد از آن پلاکارد بلند کردند و گفتند آپارتاید جنسی محکوم است و ما هم آنها را رها کردیم”.

وی تاکید کرد: “بی‌حجابی آپارتاید جنسی است نه حجاب، این‌که یک بی‌حجاب می خواهد خود را ملعبه یک عده قرار دهد آپارتاید جنسی است نه باحجابی بانوان”.

امام جمعه مشهد با اشاره به این‌که رسالت اولیه معلم، پدافند فرهنگی و اخلاقی است، تصریح کرد: “اگر بنا شد فضای تعلیم و تربیت فضای آلوده و ناهنجار فرهنگی شود معلم و استاد دانشگاه نمی‌توانند رسالت انسان سازی خود را ایفا کنند، وقتی بنا شد در کلاس درس پسری کنار دختری بنشیند که این دختر آرایش کرده و موهایش پریشان است و بوی عطر آن در بینی این پسر پیچیده است این معلم چگونه می‌تواند از این ۲ جوان ۲ انسان بسازد”.

امام جمعه مشهد با اشاره به حدیثی از پیامبر اکرم مبنی بر این‌که روزی پیش می‌آید که در جامعه مردم امر به منکر می‌کنند و نهی از معروف، خاطرنشان کرد: “وقتی دانشجوی چادر به سر با حجاب در مقابل کسی که نام خودش را استاد گذاشته می‌ایستد و از او سوال می‌کند و استاد به این دانشجوی محجبه اعتنایی نمی‌کند، بعد یک دختر آرایش کرده بی‌حجاب بیاید، استاد به او لبخند بزند و جوابش را بدهد این همانی است که پیغمبر گفته‌اند”.

وی ادامه داد: “جریان نیروی انتظامی غیرتمند دینی می‌گوید من با مامور می‌خواهم جلوی فسق و فجور داخل اتومیبل‌ها را بگیرم آن وقت آقای مسوول می‌گوید چرا این کار را می‌کنیم، می‌گویند این کار سرکشی کردن به زندگی مردم است، آیا زندگی مردم وسط پارک‌ها و وسط خیابان در اتومبیل‌هاست”.

 

تنها به خاطر بهایی بودن، ۵۰ هکتار زمین یک کشاورز سمنانی توسط وزارت جهادکشاورزی مصادره شد

ضیاءالله متعارفی

۵۰ هکتار زمین کشاورزی و دامپروری یک شهروند بهایی اهل سمنان از سوی وزارت جهاد کشاورزی این استان مصادره شد. ضیاءالله متعارفی، بهایی اهل سمنان و مدیر عامل شرکت کشاورزی-دامپروری میون لوبار گفت او از مهرماه ۱۳۹۴ طبق رای شعبه پنجم دادگاه تجدید نظر حقوقی استان سمنان، ۵۰ هکتار زمین زراعی و دامی خود را از دست داده است. آقای متعارفی گفت مسوولان بارها به طور شفاهی به او گفته اند دلیل مصادره شدن زمین بهایی بودن اوست. به گفته این شهروند بهایی ۵۰ هکتار زمین مصادره شده با ۱۸ هزار درخت، ارزشی بالغ بر ۲۰ میلیارد تومان دارد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، آقای متعارفی گفت در حال حاضر جهاد کشاورزی مجددا شکایت کرده و خواستار تصاحب ۳۵۵۲ متر زمین باقی مانده که شامل زمین های  بخش مسکونی و دفتر مدیریت می شود، نیز شده است.

ضیاءالله متعارفی گفت: «اگر از روز اول به من می گفتند به خاطر مذهبم اجازه کار ندارم، از ایران می رفتم، اینهمه زحمت نمی کشیدم. هر جای دنیا بروم می توانم کار کنم و زندگی راحتی داشته باشم. اما من ماندم ایران چون کشورم را دوست دارم. من یکی از قانون مندترین آدم های این کشور هستم. در زندگیم گل کاشتم، دامداری کردم و به نهال درخت جان دادم. این رفتارها شایسته من نبوده است. چرا باید فقط برای بهایی بودنم این مشکلات برایم پیش بیاید؟»

این شهروند بهایی در ادامه گفت: «من که این زمین ها را نمی توانم تا قبرم ببرم. اما دردم می آید که چرا وقتی درختی که ۳۰۰ سال می تواند عمر کند باید خشک شود. چرا اینهمه کارگر باید کارشان را از دست بدهند، چرا اینهمه دام مفت فروخته شود و وسایل و ابزار کشاورزی بمانند گوشه زمین؟ من می دانم آرام آرام بقیه این ۳۵۵۲ متر زمین را هم می گیرند و من کاری نمی توانم بکنم. کمتر از یکماه پس از اینکه ۵۰ هکتار گرفته شد، آب و برق بقیه ۳۳۵۲ متر را هم قطع کردند. هنوز بخشی از دام ما و کارگرهایمان با خانواده هایشان (در باقیمانده زمین) زندگی می کنند. هر روز ما با وانت از شهر آب برای دام می آوریم. یک موتور برقی هم گذاشتیم که چند ساعت در روز با برق به کارها رسیدگی کنیم.»

آقای متعارفی با اشاره به فعالیت هایش در این سالها گفت: «در سال ۱۳۷۵ پروانه بهداشت شیر و گاو شیری را اخذ کردیم و بعدتر در راس ۲۴ تولید کننده اول شیر کشور قرار گرفتیم. اما وقتی داستان پس گرفتن زمین شروع شد، مسوولی به من گفت چون بهایی هستم اصلا نباید دام داشته باشم.»

آقای متعارفی گفت: «من از سال ۱۳۶۱ بر روی این زمین ها به عنوان کشاورز کار کرده ام و در سال ۱۳۷۳ مدیر عامل شرکت شرکت کشاورزی-دامپروری میون لوبار سمنان شدم. خودم و همسرم از بزرگترین سهامداران این زمین ها بودیم. ما روی این زمین ها درختان زیتون، انار، پسته و گل های زعفران کاشتیم. برای اولین بار من در سمنان درخت زیتون کاشتم در حالیکه همه مسوولان می گفتند امکان ندارد زیتون با اقلیم سمنان همخوانی داشته باشد اما من توانستم این کار را بکنم. با حدود ۱۱۰ راس گاو شیری کار را شروع کردیم. بارها مسوولان جهاد کشاورزی از فعالیت ما تقدیر کردند و صداوسیما سمنان از فعالیت های ما مستند پخش کرد. یکی از مستندها درباره یکی از گاوهایمان بود که سه قلو زاییده بود.»

آقای متعارفی در توضیح نحوه مصادره زمین ها گفت: «ما اول سند اعیانی برای زمین مان داشتیم. بعد از آن در سال ۱۳۷۹ تقاضای سند عرصه کردیم. جهاد کشاورزی قیمت ۸۰ میلیون تومان بر زمین ها گذاشت، قیمتی که برای آن دوره بسیار گران بود. ما در ابتدا ۵ میلیون پرداخت کردیم و بعد قرار شد باقی مانده را به صورت ماهیانه در ده قسط پرداخت کنیم که این اتفاق افتاد. وقتی قسط آخر را پرداخت کردیم قرار بود به دفترخانه برویم و سند به  نام ما شود اما پول را گرفتند و هیچ وقت سند را به ما ندادند اما به جایش به ما گفتند کلا باید فعالیت هایمان را تعطیل و زمین را به جهاد کشاورزی واگذار کنیم.»

این کشاورز بهایی گفت: «از سال ۱۳۸۰ تا کنون بارها به بهانه های مختلف از ما شکایت شد تا نهایتا طبق رای مهرماه سال گذشته توانستند ۵۰ هکتار را از ما بگیرند. ما از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۸۵ قرار داد اجاره سالانه برای فعالیت  روی زمین ها را داشتیم که هر سال باید مبلغ ۵۰ هزار تومان پرداخت می کردیم. در سال ۱۳۸۰ وقتی تمام پول را برای خرید سند اعیانی دادیم، دیگر فکر کردیم این ملک متعلق به ماست و نیازی به پرداخت مبلغ اجاره نداریم. اما در سال ۱۳۹۰ از سوی جهاد کشاورزی شکایت نامه ای دریافت کردیم. در این شکایت مطرح شده بود که از آنجا که ما در سالهای گذشته اجاره زمین را پرداخت نکردیم آنها رای بر واگذاری ملک داده اند. ما اعتراض کردیم که رای را ندیدیم، اما آنها گفتند رای را فرستاده اند. گفتیم آخر ما صاحب این ملک هستیم، پول خریدش را دادیم. چرا باید اجاره دیگر پرداخت کنیم. گفتند باید به دادگاه برویم.»

آقای متعارفی با اظهار تعجب از این بی عدالتی گفت: «در تمام این سالها اینها به ما نگفتند چرا وقتی پول زمین را دادیم نباید صاحبش باشیم. چرا من که اینقدر خدمت کردم حالا باید از زمین هایم، از حاصل بیش از سی سال زندگیم عبور کنم. چرا حرف هایشان با عمل شان دوگانه است. در حرف می گویند با عقیده کسی کاری ندارند اما عملشان متفاوت است. همه مسولان در سمنان و تهران به من گفتند دنبالش را نگیرم، گفتند آنها هم نمی توانند کاری بکنند. دستور از بالاست.»

این شهروند بهایی در ادامه گفت: «من حرف مسوولان را که می گویند به عقیده کسی کاری ندارند، باور کردم. فکر کردم اگر بروم مشکلم را به آنها بگویم حل می شود اما در طی این سالها به برادران لاریجانی، به احمدی نژاد، به روحانی و به دادستان کشور چندین بار نامه نوشتم اما هیچکدام جوابی ندادند.»

آقای متعارفی در ادامه گفت: «من به قاضی گفتم در شرع اسلام اگر ملکی را خریدی مالک به حساب می آیی، اما قاضی گفت این قانون برای مردم است نه برای دولت. من نمی دانم آیا دولت می تواند زیر عهدش بزند اما مردم نمی توانند؟ اگر من این کار را بکنم کلاهبردارم، اما آنها چه هستند؟ به من گفتند که دنبال زمین هایم نباشم وگرنه آنها من را بیشتر بدهکار می کنند.»

این کشاورز بهایی گفت پس از مصادره زمین ها، تمام تاسیسات دامی، آبیاری و کشاورزی خود را زیر قیمت فروخته اند یا بلااستفاده در گوشه ای مانده است. همچنین اکثر کارگران بیکار شده اند و فقط تعداد اندکی از آنها که برای رسیدگی به دام های باقی مانده، هنوز به کار مشغول هستند. آقای متعارفی گفت: «۱۳ سال زحمت ما به هدر رفت. این تعداد گوسفند و گاو باقی مانده را چه کار کنم؟ نمی توانم که ببرم در صحرا ولشان کنم. آرام آرام اینها را هم می فروشم چون می دانم بالاخره باقیمانده زمین را هم از من می گیرند.»

 این فیلم تدوینی از پلان های مختلفی است که در طول سالها از ضیاءالله متعارفی گرفته شده است. او در انتهای این فیلم می گوید به خاطر بهایی بودن، زمینش گرفته شده است.

جوانان نسل سوخته در زیر ضربات شلاق رژیم دیوانه ای که خود را منادی رستگاری بشر به نمایندگی از طرف جانور روانی ای که نامش را الله نهاده نیز می پندارد هرگز این مجال را نیافتند

جوانان نسل سوخته در زیر ضربات شلاق رژیم دیوانه ای که خود را منادی رستگاری بشر به نمایندگی از طرف جانور روانی ای که نامش را الله نهاده نیز می پندارد هرگز این مجال را نیافتند که از استعمارگران پلید حاکم بر دنیا این را بپرسند که شما که امروز اینگونه با سرمستی و شعف از موفقیت خود در پیشگیری از دستیابی این رژیم دیوانه به بمب اتمی سخن می گویید چرا در آن هنگامی که به خودتان اجازه دادید رویدادهای سیاسی منجر به انقلاب شوم 57 در ایران را به سمت تولد یک هیولای دیوانه به نام جمهوری اسلامی هدایت کنید که البته چیزی جز دشمن ساختگی خودتان که با مهندسی آن انقلاب شوم توسط خود شما از درون پوسیده ترین و کثیف ترین لایه جامعه ایران بر علیه تمام قشرها و طبقات دیگر این جامعه برخاسته است نیست هرگز به فکر به خطر افتادن امنیت دنیا توسط این رژیم دیوانه نبودید و اصولا چرا هیچوقت نسل های سوخته زیر ضربات کابل و باتوم این رژیم دیوانه در کل این 37 سال شوم در ایران از نظر شما جزو امنیت به خطر افتاده دنیا توسط این رژیم محسوب نمی شوند؟ چرا خیال می کنید که بلایی که با مهندسی انقلابات عربی بر سر خاورمیانه آورده اید و با میدان دادن به این رژیم دیوانه انقلاب سوریه را در میانه راه عقیم کردید تا ملت مظلوم سوریه این چنین قربانی نسل کشی شوند برای همیشه یک راز سر به مهر باقی خواهد ماند؟ تا کی می خواهید که با پنهان کردن نقش خود در بارور کردن بنیادگرایی وحشی اسلامی در خاورمیانه در جهت منافع عظیم کمپانی های اسلحه و نفت خود با تیکه پاره کردن خاورمیانه توسط اسلامگرایان وحشی با خیال راحت منابع عظیم نفت و گاز منطقه را غارت کنید؟

محمد اکرمی پور به ۱۵ سال زندان محکوم شد

 

محمد اکرمی پور زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج پس از ۲۹ ماه بلاتکلیفی توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران بدون حضور وکیل مدافع به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

ﻣﺤﻤﺪ ﺍﮐﺮﻣﯽ ﭘﻮﺭ، ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﺎﺷﺎﺍﻟﻠﻪ، ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ سنی مذهب ﻣﺤﺒﻮﺱ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﺟﺎﺋﯽ‌ﺷﻬﺮ کرج ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۷ ﺁﺫﺭ ﻣﺎﻩ ۱۳۹۲ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺷﺪه بود، ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۲۹ ﻣﺎﻩ ﺍﺯ زمان ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ سرانجام به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

در جلسه دادگاه که اسفندماه سال گذشته به ریاست قاضی مقیسه و بدون برخورداری متهم از وکیل مدافع برگزار شده بود، «محاربه» و «تبلیغ علیه نظام» بعنوان اتهامات تفهیم و «تغییر مذهب از تشیع به تسنن» و «تبلیغ مذهب اهل تسنن» بعنوان مصداق های آن مطرح شد.

حکم ۱۵ سال حبس تعزیری صادر شده در هفته جاری به این زندانی ابلاغ شد، این حکم در مرحله بدوی است و آقای اکرمی پور ۲۰ روز برای اعتراض به آن مهلت دارد.

محمد اکرمی پور ساکن تهران ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﺪﺭﮎ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ ﻋﻠﻮﻡ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ.

وی ﺩﺭ ﺁﺫﺭ ﻣﺎﻩ ۱۳۹۲ بازداشت و ﺑﻪ ﺑﻨﺪ ۲۰۹، ﺑﺎﺯﺩﺍشت‌گاه ﻭﯾﮋﻩ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭﯾﻦ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ و ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﻭ ۲۰ ﺭﻭﺯ در سلول‌های انفرادی این بند تحت بازجویی قرار گرفت. عمده اتهامات و فشارها بر این زندانی به دلیل تغییر مذهب خود به اهل سنت بود.

این زندانی سنی مذهب درحال حاضر در بند ۱۲ زندان رجایی‌شهر کرج نگهداری می‌شود

برگزاری دادگاه پنج فعال مدنی کُرد در دادگاه انقلاب سنندج

جلسه رسیدگی به اتهامات پنج نفر از فعالان مدنی کُرد، امروز پنج‌شنبه ۱۶ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵، در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج برگزار شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «حسن بابایی» رییس شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج، اتهام «افشین حسین پناهی»، «پویا حسین پناهی»، «آرمان حسین پناهی»، «سلمان حسین پناهی» و «پویا مقدم» از فعالان کُرد را “تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی از طریق برگزاری مراسم عید نوروز و ایراد سخنرانی علیه نظام در دهستان قروچای” عنوان کرده است.

یکی از اعضای خانواده «حسین پناهی» ضمن تایید این خبر گفته «افشین حسین پناهی» و «پویا حسین پناهی» هر کدام به تحمل یک سال زندان و «آرمان حسین پناهی» و «پویا مقدم» نیز به تحمل ۶ ماه و یک روز حبس محکوم شدند.

گفته شده “تا چند روز دیگر حکم سلمان حسین پناهی نیز به او ابلاغ می‌شود.”

«افشین حسین پناهی» در ۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، «آرمان حسین پناهی»، «پویا حسین پناهی»، «سلمان حسین پناهی» و «پویا مقدم» نیز در ۲۰ اسفندماه ۱۳۹۴، از سوی ماموران امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت شده بودند.

این پنج نفر از جمله فعالان مدنی هستند که در حوزه اجتماعی فعالیت می‌کردند.

طی دو سال گذشته در دوران رئیس جمهوری حسن روحانی بیش از ۱۰ تن که از فرودگاههای ایران وارد کشور شدند توسط وزارت اطلاعات و سپاه باداشت و راهی زندان شدند.

images(7)کیهان نوین: مصطفی عزیزی، سراج‌الدین میردامادی، حسین نورانی نژاد، ساجده عرب‌سرخی، عبدالحسین هراتی، بهمن دارالشفایی، حمید بابایی، معصومه قلی زاده، نازک افشار و کاظم برجسته از جمله شهروندانی هستند که طی دو سال گذشته و بعد از بازگشت به ایران زندانی شدند.
نازک افشار، کارمند سابق بخش فرهنگی سفارت فرانسه در ایران، اواخر اسفندماه سال گذشته در فرودگاه خمینی تهران بازداشت شد و کماکان زندانی است.
او که سابقه بازداشت پس از انتخابات جنجال‌ برانگیز خرداد ۱۳۸۸ در ایران را داشت طی چند سال اخیر در کشور فرانسه اقامت داشت.
اتهام یا اتهامات انتسابی به خانم افشار تاکنون اعلام نشده اما گزارش‌ها از انتقال او به بند زنان زندان اوین حکایت دارند.
نازک افشار اما تنها کسی نبوده که پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی و بعد از بازگشت به ایران بازداشت و زندانی شده است.
مصطفی عزیزی، سراج‌الدین میردامادی، حسین نورانی نژاد، ساجده عرب‌سرخی، عبدالحسین هراتی، بهمن دارالشفایی، حمید بابایی، معصومه قلی زاده و کاظم برجسته از جمله دیگر شهروندانی هستند که طی دو سال گذشته و بعد از بازگشت به ایران زندانی شدند.
این در حالی است که حسن روحانی، رییس‌جمهور ایران، در ماه‌های نخستین روی کار آمدن دولت یازدهم خواستار تشکیل کمیته‌ای از سوی وزارت خانه‌های اطلاعات و امور خارجه برای تسهیل بازگشت ایرانیان مقیم خارج شده بود.
آقای روحانی ۲۵ تیر ۱۳۹۲ در مراسمی عمومی گفت که باید آنها که آمادهٔ بازگشت هستند راهشان را تسهیل کنیم.
او همچنین در ۱۰ مهر ۱۳۹۲ هم در جمع خبرنگاران تاکید کرد: همه ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند باید بتوانند به راحتی به کشورشان رفت و آمد کنند و از رفت و آمد نکردن آنها هم ما ضرر می‌کنیم و هم آنها.
رییس جمهور ۵ آذرماه ۱۳۹۲ نیز با امن خواندن فضای کشور برای بازگشت ایرانیان مقیم خارج تاکید کرد: ما سرمایه انسانی بسیار بزرگی در خارج از کشور داریم.
امیدوارم همه آنها بازگردند و کمکشان را از ما دریغ نکنند.
اما دعوت از ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به ایران محدود به همین سخنان نماند.
بر اساس گزارش‌هایی که در رسانه‌ها منتشر شد، کمیته‌ای از سوی وزارت خانه‌های اطلاعات و امور خارجه با عنوان کمیته بازگشت ایرانیان خارج از کشور تشکیل شد و محمود علوی، وزیر اطلاعات ایران اعلام کرد که هر شخصی که خلافی نداشته باشد، تضمین می‌دهیم مشکلی نخواهد داشت.
حسن قشقاوی، معاون کنسولی، حقوقی و پارلمانی وزارت امور خارجه نیز در مصاحبه با روزنامه شرق از راه اندازی ایمیلی برای ایرانیان خارج از کشور خبر داد.
او ترس ایرانیان برای بازگشت به کشورشان را ترسی غیر واقعی و ناشی از القائات اپوزیسیون خواند و گفت: در ایران هم مطلقا ترسی از بابت ورود ایرانیان مهاجر به کشور وجود ندارد و در قانون کیفری هم مطلبی تحت عنوان ممنوع‌الورود نداریم.
منصور حقیقت‌پور، نایب ‌رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از این هم فراتر رفت و در مصاحبه‌ای با وب‌سایت فرارو گفت که نمی‌توان ایرانیان را به صرف امضای یک بیانیه و اظهار نظر سیاسی از رفت و آمد به کشورشان محروم کرد.
اما با گذشت بیش از ۲ سال و نیم از روی کار آمدن دولت حسن روحانی نه تنها از کاربرد ایمیلی که با عنوان ایمیل مشکل‌ گشا جهت رفع نگرانی خبر ساز شده بود و قرار بود ایرانیان ساکن خارج از کشور با استعلام توسط این ایمیل از وضعیت حقوقی و قضایی خود در ایران خبردار شوند و همچنین کمیته‌ای که از سوی دولت برای هموار کردن راه بازگشت ایرانیان خارج از کشور به کشورشان ساخته شده بود خبری در دست نیست، بلکه گروهی از فعالان مدنی و سیاسی و روزنامه‌نگارانی که در پی این دعوت به ایران بازگشته بودند هم بازداشت و زندانی شده اند.
سراج الدین میردامادی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و روزنامه‌نگار مقیم فرانسه جزو اولین کسانی بود که بعد از انتخاب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۹۲ به ایران بازگشت.
او به گفته خانواده‌اش بارها تحت بازجویی قرار گرفت و اردیبهشت ۱۳۹۳ بازداشت و به تبلیغ علیه نظام و تبانی علیه امنیت داخلی کشور متهم و به ۶ سال زندان محکوم شد.
آقای میردامادی از جانبازان جنگ ایران و عراق و همچنین پسردایی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است که تا ۲۴ اسفند سال اخیر زندانی بود و در نهایت با حکم آزادی مشروط از زندان اوین آزاد شد.
حسین میردامادی، پدر سراج میردامادی پس از بازداشت فرزندش اعلام کرده بود که می‌خواهند به ایرانیان خارج از کشور پیغام بدهند که به ایران برنگردند.
برداشتی که از سوی خانواده حسین نورانی نژاد، روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت هم اعلام شد.
او که ساکن کشور استرالیا بود اول اردیبهشت ۱۳۹۳ دو ماه پس از بازگشت به ایران بازداشت و ابتدا به ۶ سال و در دادگاه تجدیدنظر به یک سال زندان محکوم شد.
آقای نورانی نژاد پس از پایان حکم محکومیت خود از زندان آزاد شده است.
مصطفی عزیزی، نویسنده و تهیه‌کننده تلویزیونی ساکن کشور کانادا دیگر ایرانی مقیم خارج از کشور است که پس از بازگشت به ایران زندانی شد.
او ۱۲ بهمن سال ۱۳۹۳ و یک ماه بعد از بازگشت به ایران بازداشت و با اتهاماتی چون اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، اقدام علیه امنیت ملی (از طریق فعالیت در فضای مجازی) و توهین به رهبر جمهوری اسلامی از سوی دادگاه بدوی به هشت سال زندان محکوم شد.
آقای عزیزی آخرین روزهای سال گذشته با قرار وثیقه به چند روز مرخصی نوروزی آمد و سپس دوباره به زندان بازگشت.
ساجده عرب سرخی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم شهریور سال ۱۳۹۲ از کشور فرانسه به ایران بازگشت و سه ماه بعد زندانی شد.
پدر او فیض‌الله عرب سرخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از بازداشت ‌شدگان سال ۱۳۸۸ و به مدت چهار سال زندانی بود.