فقر کدام بخش مغز کودکان را بیشتر تخریب می‌کند؟

      reza amiri

محققان دریافتند فقر در کنار آسیب‌های روزانه‌ای که به کودکان وارد می‌کند، به طور ویژه‌ای می‌تواند آسیب‌های زیادی به مغز کودکان وارد آورده و در تغییر ساختار مغزی کودکان مؤثر باشد.

رادیو پارس _ به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه خوزستان، فقر پدیده‌ای است که اثرات طولانی‌مدت جبران‌ناپذیری بر تکوین مغز کودکان دارد؛ این پدیده شوم همچنین سلامت روانی و عاطفی را در افراد فقیر تحت تاثیر قرار می‌دهد.

محققان دریافتند کودکانی که در فقر زندگی می‌کنند، در ساختار مغزی خود دچار تغییراتی می‌شوند که سبب ابتلای این کودکان به افسردگی، مشکلات یادگیری و محدودیت در برخورد با مشکلات می‌شود.

اما چه قسمتی از مغز کودکان بیشتر از فقر تأثیر می‌پذیرد؟ به عقیده محققان هیپوکامپ (ناحیه‌ای از مغز که مسؤول یادگیری و احساس است) به‌ شدت از فقر و رنج‌هایی که مادر و کودک در زندگی متحمل می‌شوند، تأثیر می‌پذیرد.

از سوی دیگر به‌ گفته محققان عدم تغذیه درست مادر در دوران بارداری در شکل‌گیری ساختار مغز کودکان تاثیر بسزایی دارد که دولت می‌تواند با در اختیار قرار دادن مواد اولیه تغذیه و آموزش تغذیه مناسب در دوران بارداری به مادرانی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند تا حد زیادی از مشکلات مغزی آینده کودکان بکاهد.

محققان معتقدند دولت باید در هنگام بارداری و یا دوران نوزادی کودکان فقیر برای تغذیه صحیح کودکان مداخله کند و اولویت اساسی بهداشت خود را در این راستا قرار دهد.

نتایج این تحقیقات که توسط محققان دانشگاه ویسکانسین انجام شده، در مجله JAMA Pediatrics به چاپ رسیده‌ است.

Siamack Elyasis Foto.

نقض حقوق بشر در زندان‌های ایران؛ اعتصاب غذای ۵۰۰ زندانی

reza amiri

zendan-saham-newsزندانیان جرایم عادی که بیش از ۵۰۰ نفر بودند و به تازگی به فاز چهار زندان مرکزی تهران بزرگ (فشافویه) منتقل شدند، از شب گذشته دست به اعتصاب غذای گروهی و اعتراض جمعی زدند.

رادیو پارس _    -بنا به گزارش ارسالی به «سحام»، اطلاعات رسیده حاکی از آن است که در ابتدا یک زندانی جرایم عادی به نام «عباس آهو نبر» دست به اعتصاب زد و موهای سر وی توسط گارد زندان تراشیده شد و پس از آن مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پس از آن تعداد ۵۰۰ زندانی در پی نارضایتی‌های موجود دست به اعتصاب غذا زدند.

اعتراض این زندانیان به دلایل مختلفی از جمله هواخوری اجباری و بدون سایه از ساعت ۹ صبح تا ۱۳ ظهر، وضعیت بهداشتی اسفبار در دستشویی‌های فاقد شیلنگ و آفتابه، قطع مکرر گاز و آب و عدم استفاده از کولر در گرما، عدم رسیدگی پزشکی و درمانی به خصوص به بیماران خاص، سرکوب اعتراضات با فشار به وسیله گارد ویژه زندان صورت گرفته است.

هم‌چنین کمبود تخت برای زندانیان محبوس در زندان مرکزی تهران(برای ۵۴۲ نفری که در آن‌جا محبوس هستند، فقط ۲۴۰ تخت وجود دارد و بقیه در کنار دستشویی‌ها و داخل راهروها استراحت می‌کنند) باعث ایجاد نارضایتی‌های جدی در این زندان شده است.

به نظر می‌رسد انتقال زندانیان عادی از زندان اوین به زندان فشافویه، آغاز تخلیه زندان اوین در جهت اجرای طرح «تجاری سازی» این محوطه عظیم و مرغوب است؛ پیش از این شنیده می‌شد که قرار است با مشارکت یک تاجر عرب اماراتی بزرگترین مرکز تجاری تهران در زمین مجموعه زندان اوین احداث گردد.

بر اساس برخی شنیده‌ها، با منتقل شدن زندانیان مرد جرایم عادی به زندان مرکزی تهران، کلیه زندانیان سیاسی مرد مستقر در زندان اوین، از این پس در زندان رجایی‌شهر اسکان داده خواهند شد و زندانیان زن سیاسی نیز به زندان زنان واقع در قرچک ورامین منتقل می‌گردند.

گفتنی‌است پس از انتقال زندانیان زن جرایم عادی از اوین به قرچک ورامین، مسئولین زندان زنان ورامین، درحال آماده سازی سوله‌ای در این زندان برای زندانیان زن سیاسی هستند. این در حالی است که شرایط زندان‌های قرچک و رجایی‌شهر برای زندانیان عادی نیز استاندارد حداقلی برخوردار نیست، چه رسد برای نگهداری زندانیان سیاسی!

خبرگزاری میزان٬‌وابسته به قوه قضائیه از قول یک منبع آگاه از تایید حکم اعدام محمد علی طاهری خبر داده و گفته: این حکم به وکیل وی ابلاغ شده است.

Mohammadali-Taheri-saham-news
پیش تر خبرگزاری نیمه رسمی تسنیم وابسته به سپاه پاسداران، به نقل از محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع محمدعلی طاهری خبر داده بود که «حکم دادگاه محمدعلی طاهری صادر، اما هنوز ابلاغ نشده است.»

علیزاده طباطبایی اعلام کرده بود که «تمام کارهای طاهری با مجوز انجام شده بود و هیچ دلیلی در پرونده وجود نداشت، اما خبردار شدم حکم اعدام دادند ولی هنوز ابلاغ نشده است.»

همچنین چند ماه پیش سحام٬ از اعمال «فشار سپاه پاسداران بر چند تن از مراجع تقلید برای صدور حکم افساد فی‌الارض محمدعلی طاهری خبر داده بود.»

خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران اسفندماه سال گذشته خبر داد که «سه تن از مراجع تقلید طی استفتائاتی که از سوی دستگاه قضا صورت گرفته است، حکم ارتداد طاهری را صادر کرده‌اند.»

بر اساس اخباری که برخی منابع خبری در اختیار «سحام» قرار گرفته بود، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلیدی است که حکم شرعی «افساد فی الارض» بنیان‌گذار عرفان حلقه را در اختیار دادگاه قرار داده است.

تاکنون تجمعات زیادی در برابر زندان اوین و دادگاه انقلاب توسط دوست‌داران محمدعلی طاهری برگزار شده که با هجوم نیروهای امنیتی مواجه شده است. همچنین تجمعات زیادی در کشورهای اروپایی و آمریکایی در اعتراض به نگهداری آقای طاهری در زندان انجام شده است.

چندی پیش نیز ۱۲ نفر از مدیران عرفان حلقه، در مجموع به ۲۴ سال زندان و پرداخت ۱۰۰ میلیون تومان جریمه به‌دلیل تحصیل مال نامشروع محکوم شدند. ۲۳ خردادماه ۱۳۹۴ نیز حکم سنگین ۷ نفر از اعضای عرفان حلقه توسط دادگاه تجدیدنظر مورد تایید قرار گرفت.

در ابتدا آقای طاهری پیش‌تر به ۵ سال حبس محکوم شده بود.

هم‌چنین سازمان عفو بین‌الملل درباره خطر اعدام طاهری هشدار داده است. این سازمان محمدعلی طاهری را زندانی عقیدتی دانسته بود که به طور صلح‌آمیز از حق بیان خود بهره گرفته است. به گفته این سازمان، قوانین بین‌المللی، مجازات اعدام را تنها در مورد «جنایت‌های بسیار جدی» مثل قتل عمد، مجاز می‌داند.

محمدعلی طاهری در سال ۱۳۸۹ توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و پس از ۶۷ روز بازجویی در بند ۲ الف (متعلق به سپاه) زندان اوین به قید وثیقه آزاد شد. وی اوایل سال ۱۳۹۰ مجددا به اتهام «ارتداد، محاربه، توهین به مقدسات، فساد فی الارض و سب النبی» دستگیر و زندانی شد.

دادگاه انقلاب پیش از این آقای طاهری را به‌ اتهام «توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضاله بودن کتب و آثار» به ۵ سال حبس، ۹۰۰ میلیون تومان جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده بود.

محمدعلی طاهری مؤسسه آموزشی و فرهنگی «عرفان حلقه» را حدود ۹ سال پیش به طور قانونی در تهران تاسیس کرد تا دریافته‌ها و آموزش‌های خود در زمینه فرادرمانگری و روش درمانی سایمنتولوژی را با علاقمندان در میان بگذارد. نام او تا پیش از دستگیری‌اش به عنوان معلم «طب جایگزین» و روش درمانی از «طرق فرا زمینی و ارتباط با عوالم و عرفان کیهانی» شناخته شده بود.

محمدعلی طاهری سال گذشته از طریق افرادی، دست‌نوشته های خود را در اختیار سحام قرار داده بود. در این دست‌نوشته‌ها که خطاب به احمد شهید گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران بود، آقای طاهری به شرایط سخت خود در زندان و شکنجه‌های طاقت فرسا برای اخذ اعترافات و فشار به خانواده‌اش خبر داده بود.

اوایل خرداد ۱۳۹۴ آیت‌الله بیات زنجانی از مراجع عظام تقلید غیرحکومتی، حکم فساد فی الارض محمدعلی طاهری را غیرشرعی دانسته بود.

هم چنین اوایل خردادماه ۱۳۹۴ نیز جمعی از علما و صاحب‌نظران برجسته فقه و حقوق، در رد اتهام افساد فی الارض محمدعلی طاهری نظراتی را صادر کردند.

عماد‌الدین باقی، دکتر علی رعیتی پژوهشگر علوم دینی، دکتر سید منصور میرسعیدی، و آیات سیدمحمدعلی ایازی، سیدحسین موسوی تبریزی، محمدصادق کاملان و حاج شیخ احمد منتظری در نظراتی، افساد فی‌الارض محمد علی طاهری را از نظر شرعی رد کردند.

حکم اعدام سالار شادی‌زادی که در ۱۵ سالگی بازداشت شد، ساعت ۵ صبح روز شنبه به اجرا درمیآید.

reza amiri


Salar-Shadizadeh-295x300

رادیو پارس      _سازمان حقوق بشر ایران، ۹ مرداد ماه ۱۳۹۴: طبق گزارش‌هایی که به سازمان حقوق بشر ایران رسیده است مسئولان به برادر سالار شادی‌زادیاطلاع داده‌اند که به همراه خانواده خود برای ساعت ۵ صبح، در محوطه زندان لاکان رشت برای شرکت در مراسم اعدام حاضر باشند.

سازمان حقوق بشر ایران بار دیگر از جامعه جهانی و جامعه مدنی و فعالین داخل کشور می‌خواهد تا هرچه در توان دارند برای جلوگیری از اعدام سالار به‌کار گیرند.

پیش‌تر سازمان عفو بین الملل طی دو بیانیه جداگانه از مسئولان ایرانی خواسته بود تا اجرای حکم سالار شادی‌زادی را متوقف کنند.

همچنین دولت نروژ و کمیسر حقوق بشر دولت آلمان با صدور بیانیه هایجداگانه خواهان لغو حکم اعدام سالار شادی‌زادی شده بودند.

سالار شادی‌زادی در بهمن ماه سال ۱۳۸۵ زمانی که تنها ۱۵ سال سن داشت مرتکب قتل شده و حکم وی قرار است ساعت ۵ صبح روز ۱۰مرداد ماه به مورد اجرا درآید.

این اتفاق درحالی میافتد که دولت ایران از امضاء کنندگان میثاق بین‌المللی حقوق شهروندی و سیاسی بوده و طبق آن مجرمینی که هنگام بازداشت زیر ۱۸سال سن دارند به هیچ وجه نباید اعدام شوند.

سالار شادی‌زادی یک بار نیز در

معلم مازاد حقوق معلم و کارگر

reza amiri

 

از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.

در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!

اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.

در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.

به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی “معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند”. خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.

سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد

کانون معلمان در تبعید :

1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و … حل شود .

2 – احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .

3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)

( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )

کانون معلمان در تبعید
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com

„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“

 

سه سازمان حقوق بشری سفر مقامات اروپایی به ایران را محکوم کردند

reza amri

فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و کانون مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر، دو نهاد ایرانی عضو این فدراسیون، در بیانیه‌ای شتاب مقامات اروپایی برای دیدار از ایران و نادیده گرفتن وضعیت حقوق بشر در این کشور را محکوم کردند.

عبدالکریم لاهیجی، رئیس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، در این‌باره گفت: «ما معتقدیم راه آینده از گفت‌وگو می‌گذرد، اما دولت‌ها نمی‌توانند این واقعیت را نادیده بگیرند که ایران مقام دوم جهان را در میان کشورهای اعدام‌کننده دارد و هم‌اکنون قصد دارد محکومان نوجوان را اعدام کند.»

در پی توافق هسته‌ای ایران و کشورهای قدرتمند، در هفته‌های اخیر زیگمار گابریل، معاون صدراعظم آلمان فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه به ایران سفر کردند اما هیچ یک در گفت‌وگوهای خود با مقامات ایرانی از وضعیت حقوق بشر در این کشور سخنی نگفتند.

این در حالی است که بیانیه این سه سازمان مدافع حقوق بشر می‌گوید اجرای مجازات اعدام در ایران در چند سال گذشته رو به افزایش بوده است و در صورت ادامه اعدام‌ها با سرعت کنونی، سال ۲۰۱۵ پس از سال ۱۹۸۹ از لحاظ شمار اعدام ها رکورد به جا خواهد گذاشت.

بر اساس این بیانیه، دولتمردان ایران از یکم ژانویه تا ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۵ (۱۱ دی ۱۳۹۳ ـ ۲۴ تیر ۱۳۹۴) انجام ۲۴۶ اعدام را تأیید کرده‌اند و منابع معتبر از انجام ۴۴۸ اعدام دیگر خبر داده‌اند.

بیانیه سه سازمان مدافع حقوق بشر این روند را «بسیار نگران‌کننده» خوانده‌ و گفته‌ است: «گمان می‌رود چند هزار تن دیگر، به اتهام‌هایی از قتل تا مواد مخدر و کفرگویی، اکنون در ایران محکوم به اعدام هستند.»

همچنین ایران در میان چند کشور اعدام‌کننده محکومان نوجوان در جهان مقام اول را داراست. دست‌کم ۱۶۰ نوجوان محکوم به اعدام در ایران در زمان ارتکاب جرم اتهامی کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند.

عبدالکریم لاهیجی در این‌باره گفت: «با وجود این‌که اعدام محکومان نوجوان در حقوق بین‌المللی ممنوع است، ایران همزمان با بهبود روابط با غرب به این اعدام‌ها ادامه می‌دهد.»

لاهیجی افزود: «جامعه بین‌المللی، از جمله اتحادیه اروپا، مسئولیت دارند حقوق بشر را در مرکز روابط‌شان با ایران قرار دهند و بر توقف فوری این موارد نقض حقوق بشر اصرار بورزند.»

بیانیه با اشاره به اعدام جواد صابری در فروردین‌ماه امسال که به‌هنگام ارتکاب جرم قتل ۱۷ سال سن داشت و به بیماری روانی دچار بود، به محکومیت متهمان دیگری از این‌گونه، همچون سالار شادی‌زادی و سامان نسیم نیز پرداخته است.

فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، کانون مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران با تأکید از دولت ایران خواسته‌اند تا اعدام تمام محکومان نوجوان را فوری متوقف کند و به‌عنوان نخستین گام در راه لغو کامل مجازات اعدام، دست از اجرای این مجازات در مورد نوجوانان بردارد.

بیماری نرگس محمدی جدی است، مسئول جان او قوه قضاییه است

reza amiri

narges mohammadii

 

تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی از برخورد دادستانی تهران و مسئولان زندان اوین با همسرش که به بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است، انتقاد کرد.

به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، آقای رحمانی با اعلام این‌که جریان تنفس خانم محمدی در روزهای گذشته نامناسب بوده و به ورم ریه نیز دچار شده است، از ادامه وجود اختلال در دادن داروهای مناسب و تخصصی به همسرش خبر داد.

آقای رحمانی در ادامه گفت که در پی تشدید بیماری خانم محمدی و براساس موافقت دادستان تهران با درخواست خانواده همسرش برای گرفتن وقت از پزشک متخصص و اعزام خانم محمدی به مطب پزشک متخصص، مقام‌های مسئول زندان اوین از انجام این عمل در زمان مقرر خودداری کرده‌اند.

خانواده خانم محمدی برای روز سه شنبه، ششم مرداد ماه ۱۳۹۴ از پزشک متخصص مغز و اعصاب وقت گرفته بودند. پیش از این، معاون دادستان تهران در مخالفت با اعزام خانم محمدی به مطب پزشک متخصص، گفته بود که در جریان اعزام، از او عکس و فیلم می‌گیرند و رسانه‌ای می‌کنند.

براین اساس آقای رحمانی با مخاطب قرار دادن مقام‌های دادستانی از آنان پرسید که این دلیل برای اعزام نکردن بیماران به بیمارستان چقدر موجه است؟ آن‌هم بیماری خطرناکی که می‌تواند با اندکی بی‌احتیاطی، به فاجعه‌ای تبدیل شود.

خانم محمدی که به علت بیماری آمبولی ریه، باید داروهایی متناسب با وضعیتش مصرف کند اما رییس بهداری زندان اوین بنابر تشخیص فردی‌اش از دادن آن داروهای تخصصی امتناع کرده‌است. این در حالی است که لزوم مصرف این داروها به تأیید پزشک‌های متخصص، حتی پزشک متخصص زندان که هر ۱۵ روز یک بار در درمانگاه زندان اوین، بیماران را ویزیت می کند نیز قرار گرفته است.

براساس نظر پزشک‌های متخصص، دو بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی درشرایطی که مورد رسیدگی قرا ر نگیرند و داروهای مناسب تجویز نشوند، می توانند جان بیمار را به خطر بیاندازند. از همین‌رو آقای رحمانی با ابراز نگرانی از خطراتی که بیماری آمبولی ریه برای همسرش دارد، گفت که خطر لخته شدن خون در بدن او در پی این بیماری در فضای عصبی تشدید می شود.

آقای رحمانی در این خصوص گفت: «تجویر پزشکان در سال ۱۳۹۱ این بود که فضای زندان برای نرگس، او را برای فلج عضلانی مستعد می کند. بنابراین مخالف نگهداری او در زندان بودند؛ تشخیصی که به تأیید پزشکی قانونی نیز رسیده است.»

او در ادامه این تشخیص را دلیلی دانست که آزادی خانم محمدی در سال ۱۳۹۱ را تسهیل کرد.

نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در دورانی که برای ادامه درمان، در مرخصی استعلاجی و بیرون از زندان بود، به‌دلیل فعالیت‌های حقوق بشری‌اش با اتهام‌های جدیدی مواجه و پرونده دیگری برای او گشوده شد. خانم محمدی پس از مدتی باوجود ناتمام ماندن مراحل درمان، باردیگر بازداشت شد.

آقای رحمانی همچنین به نظر پزشک متخصص زندان اوین در دوره جدید بازداشت خانم محمدی اشاره کرد که نظر پزشکی‌اش این بوده‌ ‌است که او به بیمارستان اعزام و در آنجا بستری و معالجه شود.

آقای رحمانی با بیان این‌که بیماری نرگس محمدی جدی است و او به مراقبت پزشکان متخصص خود، نیاز فوری دارد، گفت که قوه قضاییه و دادستانی در این مورد نمی‌توانند از مسئولیت خود شانه خالی کنند، بنابراین مسئول جان و تمام عواقبی خواهند بود که در صورت پیشرفت بیماری نرگس، برای او به‌وجود خواهد آمد.

اعتصاب ۱۵۰۰ کارگر شرکت قالب های صنعتی سایپا

رادیو پارس  _ بنقل از اتحادیه آزاد کارگران ایران: حدود ۱۵۰۰ کارگر شرکت قالبهای صنعتی سایپا صبح دیروز در اعتراض به تاخیر در پرداخت مزد و برای دست یابی به برخی مطالبات دیگرشان دست به اعتصاب زدند.
در این شرکت از اول سالجاری تاکنون یکبار آکورد و دو بار بن داده شده است. این در حالی است که سال گذشته هر ماهه آکورد بن و پرداخت میشد. در عین حال که بن های پرداختی امسال کم تر از سال گذشته بود.
بنا بر اظهار کارگران این کارخانه صنعتی که جزو شرکتهای بزرگ تابعه سایپا می باشد در حالیکه از اسفند ماه سال گذشته طرح طبقه بندی مشاغل در این کارخانه اجرا شده است و در فیش حقوقی کارگران اعمال میشود اما هنوز از اعمال اجرای این طرح در حکم کارگزینی آنان خبری نیست. طرح طبقه بندی مشاغل پارسال و در پی اعتراضات کارگران شرکت قالبهای صنعتی به اجرا در آمد. همچنین بدلیل نبود نقدینگی برای پرداخت سنوات کارگران، علیرغم رسیدن موعد بازنشستگی بسیاری از آنان، این کارگران قادر به بازنشسته شدن نیستند. بنا بر اظهار کارگران شرکت قالبهای صنعتی در حالی مسئولین شرکت از نبود نقدینگی برای پرداخت سنوات کارگران در معرض بازنشستگی صحبت میکنند که مدیران شرکت حقوقهای آنچنانی دریافت میکنند.
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، اعتصاب صبح دیروز کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا بدلیل نارضایتی کارگران از شرایط موجود و تاخیر در پرداخت مزد از اول صبح از سالنهای یک و دو، شامل ماشین کاری و فینیشینگ شروع شد و بسرعت به سالنهای دیگر کشیده شد.
در پی این اعتصاب یکی از مدیران شرکت با حضور در میان کارگران طی مذاکراتی با آنان ضمن دادن وعده رسیدگی به خواستهای کارگران اعلام کرد که مشکلاتی که شما با آن مواجه هستید در کلیه شرکتهای تابعه سایپا وجود دارد.
بنا بر این گزارش، این اعتصاب از آنجا که یک اعتصاب هشداری از سوی کارگران بود ساعت ده صبح دیروز پس از وعده های یکی از مدیران شرکت خاتمه پیدا کرد و کارگران با اعلام اینکه مصرانه خواهان تحقق خواست هایشان هستند بر سر کارهای خود بازگشتند.

Saied Ohadys Foto.

بازداشت شش تن از فعالان مدنی طی روزهای گذشته

reza amiri

       رادیو پارس _  گزارش ها از بازداشت شش تن از فعالین مدنی طی روزهای اخیر خبر می دهد، این در حالی است که امسال نیز ماموران امنیتی از برگزاری مراسم سالانه قلعه بابک در استان آذربایجان شرقی جلوگیری کرده اند.

رادیو پارس _ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، ظهر روز چهارشنبه هفتم مرداد ماه ۹۴، ماموران امنیتی با مراجعه به چاپخانه آقای بایرام قراچه لو در شهریار، وی و چند تن دیگر از فعالان مدنی به نام های بهنام عبدالمحمدی، اصغر بیدل و مهران بمبئی را بازداشت کردند.

ماموران لباس شخصی مسلح به سلاح کمری و بیسیم، ضمن بازداشت آقایان عبدالمحمدی، بیدل، بمبئی و قراچه لو، برخی از اسناد و مدارک و همچنین جزوات منتشره در آن چاپخانه را نیز ضبط کردند و به استناد گفته های شاهدان، یکی از بازداشت شدگان شدیدا مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت.

فعلا از علت بازداشت و همچنین محل نگهداری آنان خبری منتشر نشده و مراجعه خانواده ها به مراکز قضایی و انتظامی، تنها خبر از بازداشت آنها توسط سپاه پاسداران داده است.

همچنین دو تن دیگر به نام های عباس شادمند و اکبر ابولزاده نیز روز جمعه ۲۶ تیر توسط ماموران امنیتی در اطراف شهر کلیبر  دستگیر شده اند، هر دو این افراد طی سال های اخیر بارها مورد احضار و بازداشت قرار گرفته بودند و از دلیل دستگیری جدید آنها خبری منتشر نشده است.

گفتنی است؛ مراسم قلعه بابک یا قلعه جمهور، که بعنوان نماد آزادی خواهی همه ساله اواسط تیر ماه در شهرستان کلیبر آذربایجان شرقی گرامی داشته می شود، غالبا با محدودیت یا ممنوعیت های خاصی از سوی حکومت روبرو بوده و این تجمع مدنی همانند تجمعاتی چون روز جهانی زبان مادری، با ارعاب و بازداشت و تهدید فعالان مدنی منطقه توسط نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مواجه می باشد.

bazdasht30

مقدسات چهارگانه اصلاح طلبان اعلام شد: آیت‌الله خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای، قانون اساسی و ولایت فقیه

reza amiri

رادیو پارس _ صادق خرازی، از بستگان محمد خاتمی و برادر همسر مسعود خامنه اى می‌گوید: “برای حزب ندای ایرانیان مرامنامه و اساسنامه نوشتیم و به بزرگان نشان دادیم و اصلی را به نام اربعه داریم که چهار عنصر اصلی را به عنوان یقین محکمات و مسلمات، معیار خودمان قرار دادیم. اربعه یعنی وجود مقدس امام خمینی (ره)، رهبری، قانون اساسی و ولایت فقیه. هر کسی، هر چیز دیگری باشد قابل نقد است. اما درباره این چهار اصل، نه اهل مذاکره و نه اهل معامله هستیم و این را با صدای بلند می‌گوییم و این تابلوی ماست.”

همانطور که در تصویر می‌بینید صادق خرازی با مصباح یزدی و قسم سلیمانی نیز روابط حسنه‌ای دارد.