پیری زندانی عقیدتی به 5 سال حبس محکوم شد

ناصر پیری طلبه دارالعلوم مکی زاهدان اهل سنندج که در ورودی شهر زاهدان بازداشت و به اداره اطلاعات سنندج منتقل می شده بود به 5 سال زندان محکوم شد.

       رادیو پارس   _به گزارش کمپین فعالین بلوچ، ماموستا ناصر پیری پس از یک سال بلا تکلیف در سلول های وزارت اطلاعات سنندج به 5 سال حبس محکوم می شود.

این طلبه ای اهل سنت 90 مرداد ماه 1393 پس از اینکه جهت ادامه تحصیل در مدرسه دینی اهل سنت مکی زاهدن به این شهر سفر کرده بود بازداشت شد.

این فعال اهل سنت کرد پیش تر نیز به مدت 15 ماه در بازداشت وزارت اطلاعات سنندج بوده که با قرار وثیقه آزاد و بعد از برگزاری دادگاه تبرئه شد.

در سالهای اخیر رفتار های تبعیض آمیز ماموران امنیتی در ورودی شهر زاهدان نسبت به افرادی که چهره های مذهب یدارند مورد اعتراض علما و فعالان اهل سنت قرار گرفته است این برخوردها عموما در زمان هایی که مناسبت های مذهبی چون همایش های فارغ التحصیلی و ثبت نام طلاب علوم دینی اهل سنت در زاهدان برگزاری می شود صورت می گیرند.

c56db6997e397c15a9861a4840dfb425_L

آبجی موگرینی، از درخت نرو بالا!

 

۱۲/مرداد/۱۳۹۴ طنز خودنویس

عبید سن‌خوزانی

آبجی موگرینی، از درخت نرو بالا!
خانم موگرینی شما که خود را طرفدار حقوق بشر می‌دانی، چگونه حاضرشدی به زور دگنک جمهوری اسلامی این روسری نکبت را بر سرت بیندازی؟ زنان ایران را به زور و کتک و هزار گرفتاری دیگر، مجبور به این کار کردند، زنان شجاع و قهرمان ما، مدت‌های زیاد جان‌فشانی‌ها کردند، زندان‌ها تحمل کردند، شکنجه‌ها دیدند، به بسیاری از آن‌ها در خفا تجاوز شد، دسته‌دسته به خارج پناهنده شدند که خود را ازاین خفت و بقیه جنایات آن‌ها نجات دهند و بالاخره این رژیم روسری را با توسری و به ضرب چماق و میل‌گرد و اسید سولفوریک ودشنام‌های چارواداری و اخراج از کار و… بر سر آنها انداخت…

این‌هم درد دل من با خانم موگرینی، یا به‌قول این دوست‌مان حسن سه کله، خانم «لامبورگینی» که وقتی دیدم ده‌ها عکس او را این جمبوری ولایت فقیه ازنوع شیعه اثنا حشری به دنیا مخابره کرده، البته با چادر و چاقچور که به دنیا ثابت کند وای ددم یاندی، عجب اقتداری این جمهوری در دنیا پیدا کرده که حتا این خواهر صاحب اقتدار از کشور دشمن خاش‌پرست‌ها را هم تبدیل به یک پا خواهر محجبه معقول معروفه کرده‌ایم که فقط یه مقنعه کم دارد که مرا یاد آن خواهر چادر چاقچوری شعر معروف عارف قزوینی خدابیامرز بیندازد که فرموده بود:

…دم  کریاس در استاده بودم

زنی بگذشت ازآنجا با خش و فش…

خلاصه ما کارمان تمام شد اما علیامخدره هم‌چنان صورت خود را محکم گرفته بود که مبادا به اسلام لطمه‌ای وارد شده ستون آن، خدای ناکرده خم شود.

…ولی چون عصمت اندر چهره‌اش بود

…از اول تا به آخر چهره نگشود

خب آقا٬ نگشود دیگر، هم عارف راضی، هم همشیره راضی، هم عصمت و عفت، حالا گور پدر ناراضی.

من هم از لجم و از دلسوزی دیدن این عکس‌های علیامخدره «میگرنی» برداشتم یک نامه، البته از طریق سفارت ایتالیا، عینهون دکتر «فی الواقع» برایش نوشتم به این مضمون، شما که غریبه نیستید، واسه شما هم عینا این‌جا رونوشت آن‌را می‌آورم:

سفارت ایتالیا درتهران! لطفا این پیام من یا به‌قول خودتان این کامنت مرا برای این خواهر محجبه مقبوله ترجمه بفرمایید:

خانم موگرینی شما که خود را طرفدار حقوق بشر می‌دانی، چگونه حاضرشدی به زور دگنک جمهوری اسلامی این روسری نکبت را بر سرت بیندازی؟ زنان ایران را به زور و کتک و هزار گرفتاری دیگر، مجبور به این کار کردند، زنان شجاع و قهرمان ما، مدت‌های زیاد جان‌فشانی‌ها کردند، زندان‌ها تحمل کردند، شکنجه‌ها دیدند، به بسیاری از آن‌ها در خفا تجاوز شد، دسته‌دسته به خارج پناهنده شدند که خود را ازاین خفت و بقیه جنایات آن‌ها نجات دهند و بالاخره این رژیم روسری را با توسری و به ضرب چماق و میل‌گرد و اسید سولفوریک ودشنام‌های چارواداری و اخراج از کار و… بر سر آنها انداخت.

اما این زنان شجاع سرزمین ما سوگند خورده‌اند که دست از طلب ندارند، تا کام دل برآید، آن‌وقت شما به امید یک معامله چلغوزی که با جمهوری اسلامی قرار است انجام شود، حاضر شدی تن به این حقارت بدهی؟ جایی نوشتم باز هم تکرار می‌کنم، فرض کنیم همین خانم مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه یا خانم مولارودی یا مولاوردی، مشاور رییس‌جمهور در امور زنان یا فرض کنید آن خانم معصومه خانم ابتکار، گروگان‌گیرسابق یا به قول خودش مترجمی که رسما اعلام کرده بود اگر از او بخواهند گروگانی را بکشد، البته فورا و بدون معطلی این کار را می‌کند، فرض کنیم، یعنی مَثَل‌اش را عرض می‌کنم، فرض کنیم آمدیم و یکی از این خانم‌ها را به عنوان سفیر درکشور زادگاه شما به «رم» فرستادند. آیا شما می‌توانید با هزار من سریشم خودمان یا چسب اوهوی خودتان، ایشان را متقاعد کنید که خواهر جان، این‌جا ایتالیاست، سرزمین متمدن‌هاست، کنار دریا ما ساحل ویژه لختی‌ها داریم، مشروب خوردن، مخصوصا «اپرتیف» آزاد است، لباس پوشیدن آزاد است، خانم بلند کردن آزاد است. اگر برویم میدان فردوسی رم و اول و آخر رهبر که نداریم، اما رییس جمهور و نخست‌وزیرمان را بشماریم، هیشکی با ما کاری ندارد. نخست‌وزیرمان دزدی کند، با اردنگی بیرونش انداخته بعد هم زندانی‌اش می‌کنیم، خلاصه خیلی کارا که نمی‌خواهم سر شما را درد بیاورم می‌کنیم. اما این‌جا عرق نمی‌خورم و کراوات نمی‌زنم، چادر از سر نمی‌اندازم و بقیه داستان‌ها نداریم‌ها! حالا شما برای احترام به ما و سنت‌های ما فقط یک ماه از این چهار سال مدت سفارت خود در این‌جا را به لباس ما ایتالیایی‌ها دربیایید که مردم دنیا ببینند شما چه اندازه به ما و فرهنگ ما احترام می‌گذارید، درعرض این یک ماه مقداری هم از این مشروبات الکلی ما، البته از نوع «شراباً طهورا»  به بدن بزنید و چون تازه ازدواج کرده‌اید، اگر خداوند تبارک و تعالی تفضلی درحق‌تان کرد و اولادی هم به شما عنایت کرد که اتفاقا شاه‌پسر از آب در آمد، اصلا شندولش را سر نبرید که مثلا  با ما قدری و مختصری و تا حدودی همگامی کرده باشید که باعث تشدید روابط دوستی و مودت فرهنگی دو کشور بشود. حالا شما خانم موگرینی، فکر می‌کنید عکس‌العمل این خانم‌ها، یا همین مرضیه خانم چه خواهد بود؟

اطمینان دارم برای احترام به یک نویسنده خیلی خوش‌قلم و شیرین زبانی مثل من حتما پاسخ مرا خواهید داد، اما پیش از آن‌که پاسخ شما به‌دست من برسد، من نظرم را پیشاپیش اعلام می‌کنم. من  فکر کنم این کار را همه این خانم‌های عاقل و بالغ، با کمال میل اجابت می‌کنند به‌شرطی که شما فورا به آن‌ها یک پناهندگی سیاسی بدهید، البته با حقوق ومزایا به یورو یا دلارآمریکایی!

خانم جان نکنید این کارها را، آبروی زنان دنیا، به ویژه زنان ایران را با این کارهای‌تان نبرید. گیرم دو سه کشور بدبخت عقب‌افتاده هم حاضر نشدند شما را به دیدار از کشورشان دعوت کنند، چرا پا روی حقوق زنان ایران می‌گذارید و آن‌ها را این اندازه آزار داده، منفعل می‌کنید؟ آیا شما مثلا برای رسیدن به هدف اصلی(!) دارید از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنید؟ خانم جان شما هم واسه ما لنین شدی؟ مگر ندیدی چه بلایی سر آن لنین بدبخت در آوردند؟ دل‌ات برای استالین و کارهایش تنگ شده؟! شما فکر می‌کنید که مثلا با این کارِ شما، این‌ها دیگر زیر توافق نخواهند زد؟ نه والله آن‌ها چاره‌ای غیر از قبول توافق نداشتند زیرا رسیده بودند به آخر خط و به قول اخوان جان:

رسیده‌ام من و نوبتم به آخر خط

نگاهدار، بگو جوان‌ها سوار شوند

یا باید مثل آن گربه معروف بالای سه کنجی پشت‌بام، می‌پریدند و از بین می‌رفتند یا تن به قضا می‌دادند وهمین کار عاقلانه را می‌کردند که کردند، شما چرا برای آن‌ها خوش‌رقصی کرده تیغ به دست زنگی می‌دهید که صدای خود را برای ما مردم مورد ظلم واقع شده کلفت کنند که بفرما اینم از قهرمان‌های شما که یکی یکی دارند تسلیم می‌شوند. آن از اشتون خانم، این هم از موگرینی، فردا اگر ملکه انگلیس هم بیاید، گذشت آن کالسکه‌سواری زمان شاه و پز دادن در خیابان‌های تهران، باز چادر و چاقچور روسری سرش می‌کنیم و ازش یه دوجین عکس می‌گیریم و به خارج و مملکت خاش‌پرست‌ها مخابره می‌کنیم که دشمن بداند ما چقذه «اقتدار» داریم و با «دژمن» چه کارها می‌توانیم بکنیم و چه بلایی به سرش در آوریم، حالا با سایر قسمت‌های بدنش اصلا حرفش را هم نمی‌زنیم جانم که یه‌وقت ما را بی‌تربیت خطاب نکنی، شما که ما را خوب می‌شناسین!

خانم جان نکن ازاین کارا، نرو از این راه‌ها، از درخت نرو بالا، جورابت پاره می‌شه!

این اندازه خودت را کوچک و حقیر٬ چی؟! نکن جانم نکن!

صد هزار دانش آموز سیستان و بلوچستان از نبود معلم رنج می برند

استاندار سیستان و بلوچستان: بیش از 100 هزار دانش‌آموز از نبود معلم رنج می‌برند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از ایسنا، علی‌اوسط هاشمی در جمع خبرنگاران گفت: امسال موضوعات فرهنگی و اجتماعی در اولویت کار مسئولان قرار دارد، وی افزود: در همین راستا باید به بحث سوادآموزی و زدودن حاشیه‌ نشینی توجه ویژه داشت.
هاشمی با بیان اینکه در حال حاضر بیش از 100 هزار دانش‌آموز از نبود معلم رنج می‌برند، تصریح کرد: در آخرین رایزنی با رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور مجوز برای جذب نیرو حتی به صورت خرید خدمت و استفاده از بازنشستگان را اخذ کردیم.
استاندار با اشاره به اینکه برطرف کردن مشکل بازماندگان از تحصیل در اولویت کاری مسئولان قرار دارد، گفت: نباید هیچ دانش‌آموزی بخاطر نداشتن سرویس از تحصیل باز بماند. وی گفت: در سال تحصیلی 94-95 با توجه به نیاز مردم مختلف استان به بهره مندی از تمام دروس به ویژه دروس پایه و نقش تعیین کننده آنها در رشد جامعه باید تدریس این دروس در نقاط مختلف جمعیتی استان شکل گیرد.
استاندار افزود: درخشش بیشتر دانش آموزان استان در کنکور سراسری و حضور آنان در دانشگاه های معتبر کشور نشان از تلاش معلمان و شکوفایی بیش از پیش استعدادهای مختلف آموزشی استان دارد.

گفتنی است نبود معلم تنها مشکل دانش آموزان استان نیست در سال های اخیر نداشتن مدرسه، نبود سرویس، دوری مدارس و حمایت نکردن مسولان مدارس استان خصوصا در بلوچستان ریزش آماری زیادی را همراه داشته است.

حکم قطع دست و پا در مشهد اجرا شد

رادیو پارس   – با اجرای حکم صادره از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب مشهد، پای چپ و دست راست یک سارق صبح روز گذشته در زندان مشهد قطع شد و قرار است حکم مشابه متهم دیگر این پرونده نیز اجرا شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، ساعت ۱۱:۳۰ نوزدهم بهمن سال ۱۳۹۲، سه موتورسوار نقابدار که مسلح نیز بودند به بانک ملی شعبه بولوار شهید فرامرزعباسی مشهد دستبرد زدند و بیش از ۱۲۹ میلیون تومان وجه نقد را به سرقت بردند.

دقایقی بعد و با تماس یکی از شهروندان، یگان های انتظامی در محل حادثه حضور یافتند و به ردزنی دزدان مسلح پرداختند.

بررسی های میدانی ماموران و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نشان داد که سارقان با رها کردن موتورسیکلت، سوار یک دستگاه پژوپارس شده اند و در مسیر ۱۰۰ متری فجر در حال فرار هستند.

با این سرنخ ماموران به تعقیب سارقان مسلح پرداختند که ناگهان با شلیک گلوله از سوی دزدان مسلح، درگیری وحشتناکی در بزرگراه فجر آغاز شد.

در همین هنگام گلوله ای به سینه یکی از ماموران انتظامی اصابت کرد اما به خاطر استفاده مامور از جلیقه ضدگلوله آسیب چندانی به وی نرسید.

در این درگیری مسلحانه که دقایقی به طول انجامید راننده خودروی پژو پارس نیز بر اثر اصابت گلوله ماموران مجروح شد و در بیمارستان جان باخت اما عضو دیگر این باند به دام افتاد و در بازرسی از داخل خودرو پول های مسروقه و نارنجک جنگی کشف شد.

با اعتراف دزد دستگیر شده کارآگاهان اداره جنایی عملیات دستگیری سرکرده فراری باند را در دستور کار قرار دادند تا این که حدود ساعت یک بامداد بیستم بهمن وی را نیز دستگیر کردند.

در بازرسی از مخفیگاه سارقان مسلح، تعدادی سلاح جنگی، مهمات، جلیقه ضدگلوله، چند دستگاه خودرو و موتورسیکلت به همراه دیگر لوازم و تجهیزات سرقت های مخوف کشف شد. بنابر گزارش خراسان با صدور دستور ویژه ای از سوی غلامعلی صادقی “دادستان مشهد” این پرونده به شعبه ۹۰۴ دادسرای انقلاب مشهد ارجاع شد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی با حضور بازپرس ویژه در پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه یافت.

متهمان سرقت های مخوف مسلحانه در بازجویی ها به ۷ فقره سرقت مسلحانه دیگر از بانک های مشهد اعتراف کردند و اظهار داشتند که اقدامات مجرمانه خود را از سال ۱۳۸۳ آغاز کرده بودند. فرمانده انتظامی خراسان رضوی در مصاحبه ای پس از دستگیری اعضای این باند خطرناک گفت: “در یکی از سرقت های مسلحانه اعضای این باند، زنی با دیدن سارقان مسلح دچار سقط جنین شد و آسیب های روحی و روانی زیادی به مشتریان و کارمندان بانک وارد آمد”.

بنابر این گزارش پس از جمع آوری اسناد و مدارک دقیق و اعترافات صریح ۲ متهم این پرونده که “رحمان-ک” و “مهدی-ر” نام دارند، بازپرس دادسرای مشهد اتهام “محاربه” را به آنان تفهیم کرد و این پرونده پس از صدور کیفرخواست از سوی نماینده دادستان مشهد و برای محاکمه سارقان مسلح به شعبه دوم دادگاه انقلاب ارجاع شدکه قاضی دادگاه انقلاب ۲ متهم این پرونده را پس از برگزاری چند جلسه محاکمه به قطع دست راست و پای چپ محکوم کرد و بدین ترتیب دزدان مسلح نیز به رای صادره از سوی دادگاه اعتراض نکردند و این حکم پس از طی مهلت قانونی قطعیت یافت تا این که صبح روز گذشته و با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم صادره از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب، قضات اجرای احکام نیز در زندان مرکزی مشهد حضور یافتند و حکم سارق مسلح (رحمان.ک) اجرا شد.

این در حالی است که متهمان این پرونده در برخی جرایم دیگر نیز به زندان محکوم شده اند که باید مجازات های دیگر خود را تحمل کنند.

پاک کردن مساله نقض حقوق بشر

reza amiri

در پس هیاهوی بسیار و این ادعا که ایران جز موضوع هسته ای در مورد هیچ موضوع دیگری با قدرتهای جهانی گفت و گو نخواهد کرد، تغییر لحن برخی از مقامات حوزه قضایی در زمینه حقوق بشر و تلاش در جهت محو مصادیق نقض حقوق بشر و پراکندن و تمرکز زدایی زندان سیاسی و تغییر جغرافیای زندان، نشان از آن دارد که در طرح کلی آتش بس تبلیغاتی به جهان، موضوع حقوق بشر نیز مطرح بوده و خواهد بود.

صرف نظر از اینکه حرکت کند و بطئی در زمینه عفو و بخشودگی باقی مانده احکام زندانیان سیاسی و عقیدتی و اعمال ماده ۱۳۴ در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی را گامی در جهت بهبود وضعیت حقوق بشر بدانیم یا اینکه آن را حلقه دوم طرح کلی سازگاری با جهان، یک موضوع روشن است: “آقایان باز هم همچون مصالحه وین، حاضر به قبول عقب نشینی در مقابل فشارهای جهانی نخواهند شد و صرفا در چارچوب یک نمایش کلی وارد این بازی خواهند شد تا به جای حل مشکلی به نام نقض حقوق بشر، صورت مساله را پاک کنند”.
در این چارچوب کلی، طرح پاک کردن صورت مساله “زندان سیاسی و زندانیان سیاسی” به سرعت در جریان است تا بر خلاف تصوری که از کارنامه حقوق بشری حکومت ایران نزد جهانیان موجود است، مصداق مشخصی برای راستی آزمایی وجود خارجی نداشته باشد.
انتقال گسترده افزون بر ۳ هزار زندانی سیاسی، عقیدتی و امنیتی از بندهای امنیتی و سیاسی به بند های جرایم عادی و زندانهای شهرستان در این راستا ارزیابی می شود.
اگرچه امروزه و در نظام های حقوقی مدرن چیزی به نام جرم سیاسی موضوعیت ندارد اما در بحث نگهداری زندانیان، تفکیک زندانیان بر اساس نوع جرم، سن، شخصیت و جنس، یک امر بدیهی محسوب می شودکه با تمام اشکالات نظام قضایی و زندانبانی در ایران نیز تا یک سال پیش این تفکیک تا حد زیادی رعایت می شد.
با اینحال پس از اعتراضات سال ۸۸ که برخوردهای امنیتی ـ قضایی، منجر به تثبیت رکوردهایی در زمینه برخورد و دشمنی با روزنامه نگاران و وب نگاران، ادیان و فرق، وکلا و فعالان حقوق بشر، فعالان سیاسی، صنفی و دانشجویی ایران شد، تمرکز نهادهای حقوق بشر بر موضوع رعایت حقوق بشر در ایران شدت یافت و عمده نگاهها نیز در این زمینه به زندان سیاسی ـ امنیتی جمهوری اسلامی متمرکز گردید.
تا پیش از فروردین سال ۹۳، زندان سیاسی -ـ امنیتی در ایران به رغم استثناهایی، در دو نقطه جغرافیایی تعریف می شد.: بند زندانیان سیاسی ۳۵۰ زندان اوین و بند امنیتی زندان رجایی شهر.
شاید بتوان نقطه آغاز اختلاط زندانیان و بر هم زدن نظم پیشین در نگهداری زندانیان سیاسی را، اعتراض زندانیان بند ۳۵۰ به تهاجم غیرقانونی و نامتعارف به این بند در آخر فرودین ۹۳ و متعاقب آن ایجاد یک موج جهانی فشار به مقامات قانون شکن جمهوری اسلامی حساب کرد که پس از آن نه تنها ورود زندانی به این دو بند سیاسی متوقف شد، بلکه در فاصله های کوتاه و بلند، زندانیان به صورت گروهی و فردی به انحا و بهانه های مختلف به زندانهای شهرستانها و استانها و بندهای جرایم خاص در اوین منتقل شدند.
نوع برخوردها و شدت جراحات و خرابی های حمله به بند سیاسی ۳۵۰ به گونه ای بود که قوه قضاییه تا مدتها حتی به اصولگرایان هم گروه با خود نیز اجازه بازدید از این بند را نداد و تنها سند موجود از آن واقعه خارق العاده، شهادت نامه زندانیان سیاسی است که در همان مقطع پر سر و صدا منتشر شد.
فعالان حقوق بشر بر این باورند که در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی در تهران و سایر شهرستانها هم اکنون افزون بر ۳ هزار و ۵۰۰ نفر با اتهاماتی نظیر گرایش به بهاییت، انواع گرایش های سیاسی، فعالیت مدنی و سیاسی، روزنامه نگاران، وکلا، ادیان، گرایش های سلفی و قومی، زندانیان شبکه های مجازی و فضای سایبری و توهین به مقدسات و… زندانی هستند؛ زندانیانی که به لحاظ ماهیتی جرم آنها با سایر زندانیان تفاوت آشکار دارد و نگهداری آنان در میان زندانیان دیگر علاوه بر نقض مقررات، به منظور فشار بر زندانیان و خانواده آنان ارزیابی می شود.
در حال حاضر کمتر از ۵۰ زندانی در بندهای ۳۵۰ و رجایی شهر محبوس هستند حال آنکه یک سال پیش در این دو بند حداقل ۵۰۰ زندانی محبوس بود و با احتساب آزادی های کم شمار و احکام جدید اجرا شده و ورودی زندان سیاسی، زندانیان سابق و جدید در سالن های زندانیان با جرایم خطرناک نگهداری می شوند.
در حال حاضر سالنی در بند ۴ که زندانیان با جرایم متعددی در آن نگهداری می شوند، آماده شده است تا ۲۱ زندانی بند ۳۵۰ به آنجا منتقل شود.
اما چرا این اتفاق در حال شکل گیری است؟ شنیده ها حاکی از آن است که مسئولان قوه قضاییه در حال آماده سازی زندانها برای بازدید مقامات خارجی حساس بر روی مسایل حقوق بشر هستند. آنها سرگرم مخفی سازی افزون بر ۳ هزار زندانی سیاسی در میان زندانیان عادی هستند.
زندانیان سیاسی در ایران به دلیل اعتراض های به حق در زمینه های مختلف و اعتراض به روند محاکمه خود که آن را ناعادلانه می خوانند در هر فرصتی به صورت شفاهی و یا کتبی و همچنین با اعتراض و شعار و اعتصاب نسبت به این روند اعتراض دارند و تهدیدها و حبس های انضباطی آنان نیز نتوانسته از اعتراضات به حق آنها جلوگیری کند و طبیعی است که مقامات زندان تمرکز آنان را در یک یا چند بند مشخص به صلاح ندانند.
سخت و زمان بر بودن بازدید از زندان شهرستانها برای بازدیدکنندگان، گم کردن آمار پرشمار زندانیان سیاسی و عقیدتی، احتمال شهادت آنان در زمینه نقض حقوق انسانی و دادرسی منصفانه، عیان شدن شکنجه های روحی و جسمی از یک سوی و اعمال فشار بر زندانیان و خانواده آنها تا از موضع خود کوتاه بیابند از طریق اختلاط آنها با مجرمان خطرناک از جمله اهداف بخش های امنیتی برای مدیریت زندانیان سیاسی و عوارض آن محسوب می شود.
حبس و دادرسی غیر منصفانه این دست از زندانیان، نه تنها بر خلاف تمام موازین حقوقی، دینی و انسانی است بلکه نگهداری آنها که بر اساس ضوابط، شرایط خاصی دارد نیز در چارچوب اعمال فشار به آنان ارزیابی می شود.
بر اساس صورت مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی، اصل ۱۶۸ قانون اساسی و همچنین مواد ۴ و ۶ طرح جرم سیاسی مصوب ۱۳۹۲ کمیسیون حقوقی وقضایی مجلس شورای اسلامی و ماده یک آیین نامه ابلاغی فروردين۱۳۸۶ رئيس قوه قضائيه به مثابه آیین نامه سازمان زندان‌ها، تفكيك وجداسازي زندانيان از يكديگر در زندان از حيث جنس، سن، نوع جرم، وضعيت قضايي و بر حسب تحصيلات،‌ ويژگي‌هاي اخلاقي و خصوصيات رفتاري و چگونگي شخصيت زندانيان، ضروری و الزامی است.
سرعت انتقال زندانیان این روزها از بندهای عادی زندانهای تهران و البرز به زندان فشافویه، و مخفی کردن زندانیان سیاسی در بندهای عادی و رفع برخی از مشکلات ناشی از تراکم زندانیان در این بندها، نظیر کف خوابی، راهرو خوابی و کتابی خوابی و خالی کردن دو بند ۳۵۰ و رجایی شهر که از جیب زندانیان سیاسی در دوره های مختلف دارای امکانات خوبی نظیر فضاهای فرهنگی، کتابخانه، ورزشی، تجهیزات نوین سرمایشی و گرمایشی، آشپزخانه و امکاناتی نظیر فرش و تلویزیون و یخچال و فریزر و… است و اختصاص آن به زندانیان جرایم عادی صرفا آماده سازی و صحنه سازی برای انجام یک نمایش دروغ در زمینه بهبود وضعیت حقوق بشر ارزیابی می شود و لازم است که همه فعالان حقوق بشر و خصوصا کسانی که در روزها و ماههای آتی برای بازدید به زندان پر آوازه بند ۳۵۰ و رجایی شهر برده می شوند، متوجه این فریب باشند.

 

ایران و چین؛ رکورددار اعدام‌ها در سال ۲۰۱۴

ایران و چین؛ رکورددار اعدام‌ها در سال ۲۰۱۴

   رادیو پارس    ـ بر اساس گزارش یک سازمان حقوق بشری ایتالیایی در سال گذشته بیش از ۳۵۰۰ تن در ۲۲ کشور جهان اعدام شده‌اند، در ایران تنها در ۶ ماه گذشته، بیش از ۶۵۷ نفر به طناب دار سپرده شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از دویچه وله، بر پایه‌ی آمار غیر رسمی سازمان “نسونو توچینی کائینو (دست‌ها از قابیل کوتاه)” که برای لغو مجازات اعدام در سراسر جهان فعالیت می‌کند، در سال ۲۰۱۴ چین، ایران و عربستان سعودی به ترتیب مقام‌های اول تا سوم اعمال مجازات مرگ را در سراسر جهان از آن خود کرده‌اند: “۶۷ درصد اعدام‌های بین‌المللی (۲۴۰۰ نفر) در چین صورت گرفته است، در ایران، دست‌کم ۸۰۰ انسان به طناب دار سپرده شده‌اند و مأموران عربستان سعودی، دست‌کم ۸۸ نفر از “بزهکاران” را اعدام کرده‌اند”.

در این گزارش آمده است که در سال ۲۰۱۴، دست‌کم ۳ هزار و ۵۷۶ نفر در ۲۲ کشور جهان به ‌حکم دادگاه‌ها کشته شده‌اند، این رقم در سال ۲۰۱۳، به ۳ هزار و ۵۱۱ تن می‌رسید.

آمار این نهاد حقوق بشری هم‌چنین نشان می‌دهد که از ابتدای سال ۲۰۱۵ تا کنون، مجازات مرگ در چین دست‌کم در مورد ۱۲۰۰ تن به مرحله‌ی اجرا درآمده است، ایران پس از چین با اعدام ۶۵۷ نفر، در مقام دوم و پاکستان با اجرای این مجازات در مورد ۱۷۴ تن، در مقام سوم قرار دارد.

در کشورهایی که دولت‌های موسوم به دموکرات لیبرال بر آن‌ها حکومت می‌کنند در سال ۲۰۱۴، ۳۵ اعدام در آمریکا، ۵ اعدام در تایوان و ۳ اعدام در ژاپن صورت گرفته است. در ۶ ماهه گذشته، مجازات مرگ در مورد ۱۷ نفر در آمریکا، ۶ تن در تایوان و یک نفر در ژاپن به اجرا درآمده است.

سازمان ایتالیایی “دست‌ها از قابیل کوتاه” هم‌چنین هر سال شخصیت‌هایی را که برای لغو مجازات اعدام مبارزه کرده‌اند، مورد تقدیر قرار می‌دهد. امسال این “تقدیرنامه” به پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان، به‌ دلیل فسخ مجازات حبس ابد و تعیین کیفر برای اعمال شکنجه در قانون جزای واتیکان تعلق گرفت.

 

 edam

 

پاسخ مبهم مسئولان قضائی و اطلاعاتی در مورد پرونده همراهان مولوی نقشبندی

reza amiri

وینوشته شده توسط  فعال بلوچ

دوشنبه, 12 مرداد 1394 14:20

مولوی فتحی محمد نقشبندی امام جمعه شهرستان راسک که برای پیگیری پرونده حافظ عبدالغفار و ملک محمد آبادیان با مسئولین استانی وزارت اطلاعات و دادگستری دیدار کرد نتوانست پاسخ واضحی از آنها دریافت کند این در حالی است که پس از نقض احکام و ازادی مولوی نقشبندی مسئولان قضائی وعده آزادی همراهان وی را داده اند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، امام جمعه اهل سنت راسک جهت پیگیری وعده های آزادی فرزند و همراهانش که پیشتر به همراه وی زندانی بودند شنبه 9 مرداد طی سفری به زاهدان با آقای عابدینی مسئول پرونده ، قاضی شاه محمدی، دادستان زاهدان و مدیر کل دادگستری دیدار کرد.

یک منبع مطلع در این باره به فعالین بلوچ گفت: “آقای عابدینی در این دیدار در پاسخ به پرسش های مولوی نقشبندی در مورد وضعیت پرونده فرزند و همراهان زندانیش گفت: مدیر کل اطلاعات دستور مؤکد برای حل پرونده داده اند و خودم شخصا هفته آینده برای حل مشکل این پرونده به تهران خواهم رفت”

وی افزود: “مولوی نقشبندی در این سفر با قاضی شاه محمدی بازپرس شعبه  6 دادگستری هم دیدار کرده که گفته از نظر من متهمان این پرونده هیچ مشکی ندارند واگر محمد مرزیه (دادستان زاهدان) رای دهند، زندانیان شما آزاد می شوند”

این منبع ادامه داد: مولوی بعد از آن با پیگیری های فراوان و پس از سه روز انتظار و عدم اجازه برای ملاقات با دادستان نهایتا به طور ناگهانی در یکی از سالن های دادگستری به طور کوتاه با مرزیه دیدار کرده که اون نسبت به آزادی بازداشت شدگان جواب واضحی نداده است و فقط گفته حل می شود.

مولوی نقشبندی با مدیر کل دادگستری آقای حمیدی نیز دیدار کردند که آقای حمیدی قول دادند که بتدریج متهمان این پرونده آزاد می شوند اما هیچ زمانی برای آن تعیین نکرده است.

گفتنی است مولوی فتحی محمد نقشبندی پس از بیش از 3 سال حبس غیر موجه به اتهام ترور مولوی جنگی زهی روحانی نزدیک به حاکمیت نهایتا پس از نقض احکام توسط دیوان عالی کشور با قید وثیقه بی سابقه یک میلیارد و نیم آزاد شد اما همراهان وی منجلمه فرزندش مولوی عبدالغفار نقشبندی همچنان در حبس به سر می برند.

نگارین بانو شاعر میهنی زندانی شد

نگارین بانو شاعر میهنی زندانی شد !به چه جرمی ،گناهش چیست ؟ او برای میهنش چامه سروده ، این جرمی است که یک بانو ی شاعر ایرانی بخاطرش زندانی شود ؟؟ البته که زندانی شدن اهل قلم تازگی ندارد ،هالو به همین جرم درزندان بسرمی برد ،هلیا صدیقی به همین جرم زندانی شده بود و بادکوبه نیزهمچنین ! بکجا برم چنین غمی را که فلک به غصه اید!