صابر کمانی به زندان ارومیه منتقل شد

صابر کمانی، شهروند اهل ارومیه امروز از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان این شهر منتقل شد. وی در اواسط تیرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۲۷ مردادماه ۹۸، صابر کمانی، شهروند اهل ارومیه از بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه به زندان این شهر منتقل شد.

این شهروند که هم اکنون در بند سیاسی زندان ارومیه بسر می‌برد، ۳۸ روز گذشته را در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و تحت بازجویی بوده است.

گفته می شود اتهام مطروحه علیه این شهروند در دوران بازجویی “همکاری با یکی از گروه های مخالف نظام” عنوان شده است.

لازم به ذکر است که وی اواسط تیرماه سال جاری توسط ماموران اطلاعات سپاه ارومیه بازداشت شده بود.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مجتبی پروین برگزار شد

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محبتی پروین امروز در دادگاه عمومی و انقلاب اردبیل برگزار شد. این در حالی است که وی پیشتر از بابت اتهام مطروحه در این جلسه، در دادگاه کیفری ۲ اردبیل محاکمه و به ۳ ماه حبس محکوم شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه ۲۷ مردادماه ۱۳۹۸، جلسه دادگاه مجتبی پروین در شعبه ۹ دادگاه عمومی و انقلاب شهرستان اردبیل برگزار شد.

بر اساس ابلاغیه ارسال شده برای آقای پروین، وی در خصوص  شکایتی مبنی بر “مطالبه وجه از بابت خسارت خودرو، مطالبه خسارت دادرسی، مطالبه خسارت تاخیر تادیه” در این جلسه دادگاه حاضر شد.

لازم به ذکر است که جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مجتبی پروین در خصوص اتهام “تخریب خودروی پلیس” پیشتر در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ شهرستان اردبیل برگزار و در مرحله بدوی به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.

آقای پروین مورخ ۱۷ مهرماه ۹۷ توسط نیروهای امنیتی شهر اردبیل در منزل شخصی خود بازداشت و همان روز پس از تفهیم اتهام با قرار کفالت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.

وی پیشتر نیز در تاریخ ۱۹ مردادماه ۹۷ به همراه تعدادی دیگر از فعالان ترک (آذربایجانی) در پی برگزاری مراسمی در پناهگاه کوه سبلان توسط نیروهای امنیتی مشکین‌شهر بازداشت و پس از گذشت ساعاتی در شامگاه همان روز از بازداشتگاه شهر لاهرود آزاد شدند.

مجتبی پروین در ارتباط با این پرونده ۱۷ مهر ۱۳۹۷ در منزل پدری بازداشت و در شعبه ۱۲ دادیاری اردبیل پس از تفهیم اتهامِ شرکت در تجمع غیرقانونی، همان روز با قرار وثیقه ۱۵ میلیون تومانی تا زمان صدور حکم نهایی آزاد شده است.

نامه عاطفه رنگریز از زندان قرچک ورامین؛ هیچ‌کس به قطار ایستاده‌ی مرگ نگاه نمی‌کند

عاطفه رنگریز، فعال کارگری در زندان قرچک ورامین، طی نامه‌ای سرگشاده که در ادامه می آید با توصیفی استعاری از زندان قرچک، با اشاره به مشکلات متعدد این زندان، تراکم جمعیت زندانیان، بند مادران محبوس و کودکان بی سرنوشت آنان، تصویر تاریک این فضا را ترسیم می کند. وی در بخشی از نامه خود می نویسد: “در اینجا ده بند است و هر بند به طور تقریبی ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر جمعیت دارد. به جز بند مادران یا بندی که سرنوشت کودکانش از همان ابتدا محکوم به شکست است. کودکانی که نه شب را می‌بینند، نه پدر را و نه بیرون را؛ نه پارک ملی را و نه چیزهای ملی شده را! و اما می‌بینند درهای بسته و قفل‌های بسیاری را و آیا کودکان اینجا خواب ستاره‌ی قرمز را می‌بینند؟”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عاطفه رنگریز فعال کارگری در زندان قرچک ورامین، طی نامه‌ای سرگشاده به بررسی جنبه هایی از مشکلات زندان قرچک می‌پردازد.

وی در بخشی از نامه، این زندان را قطار مرگ خوانده و می‌نویسد:” آیا می‌توانم بنویسم؟ بعید می‌دانم. مسافران از هجمه‌ی زیادشان درهم می‌لولند و با پرینتشان هل داده‌شده‌اند به این قطار و من در این قطار ایستاده‌ی مرگ، زمان را از یاد برده‌ام. و گویی ساعت یک‌بار نواخت و در بند باز شد و دیگر ایستاد و ایستاد. و ساعت مدام دهن‌کجی می‌کند بر ما! و راستی اینجا ممنوع است دوتا شدن، سه تا شدن، بی‌شمار شدن. بیشتر مسافران باید خود را به کارگاه‌های اشتغال (کار اجباری) بسپارند که زمانِ ایستاده بر دوششان را فراموش کنند تا بتوانند بیست دقیقه زمان بخرند که به بیرون وصل شوند و حرکت رخ دهد و در پایان فقط می‌توانم بگویم «من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم. نجات دهنده در گور خفته است.»

متن کامل این نامه در ادامه می آید:

“آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد؟ آیا دوباره روی لیوان‌ها خواهم رقصید؟ (۱)

آیا می‌شود در سالن پنج اندرزگاه یک قرچک نوشت؟ بعید می‌دانم! به قولی قرچک نام مستعار جهنم است.

حال که دارم می‌نویسم بر تخت طبقه سومی نشسته‌ام که پاهایم رنده رنده شد از بس که بالا رفته‌ام «از نردبانی که ارتفاع حقیری دارد.» تختی که به رفیقم می‌گویم بیا برویم توی قبرهایمان و تختی که زیر پاهایمان یک باکس و یک ساک است. و ما از بس که جا برای نشستن نداریم در کابینمان، خودمان را به اینجا می‌کشانیم. آیا می‌شود نوشت؟ بعید می‌دانم. در اینجا ده بند است و هر بند به طور تقریبی ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر جمعیت دارد. به جز بند مادران یا بندی که سرنوشت کودکانش از همان ابتدا محکوم به شکست است. کودکانی که نه شب را می‌بینند، و نه پدر را، و نه بیرون را، و نه پارک ملی را و نه چیزهای ملی شده را! و اما می‌بینند درهای بسته و قفل‌های بسیاری را ، و آیا کودکان اینجا خواب ستاره‌ی قرمز را می‌بینند؟!

در بندِ پنج، یازده کابین است و در هر کابین چهار تخت سه‌طبقه‌ای که دوازده نفر در آن سوار قطار مرگ شده‌اند و در مسیر برزخی به انتظار یک ابلاغیه، اعزام و یا انتقال هستند تا شاید دمی پیاده شوند و درها برایشان گشوده شود. من سوار بر یکی از این واگن‌ها (کابین‌های قطار ایستاده‌ی مرگ و تعلیقی) پیش به سوی ناکجاآباد تلاش دارم که بنویسم اما بعید می‌دانم که واژه‌هایم بتوانند مسافران اینجا را دیدنی کنند. زیرا بیرون مرده است و «هیچ‌کس به قطار ایستاده‌ی مرگ نگاه نمی‌کند.» (۲)

واگن‌ها توسط دو دیوار که یک‌ونیم متر از سقف فاصله دارند، محاصره شده‌ است و حدود هشت متر جا برای خوردن و آشامیدن و زیستن. یعنی در همین هشت متر دوازده نفر با باروبندیلشان باید خود را در آنجا جا بدهند. این مسافرانِ به قصد ناکجاآباد و باروبندیلی که ظروف پلاستیکی و بشقاب‌های ملامین و انواع و اقسام کنسروها و نگهدارنده‌ها و لباس‌های بوتیک اینجاست که سه‌لاپهنا حساب می‌شود.

آیا درست است که دهان بگشایم و از مسافران اینجا بگویم؟ و نورهای مداوم مهتابی‌ها که چشم‌هایمان را می‌زند و صداهایی که گوش‌هایمان را کر می‌کند: پِیج‌های مداوم، تهدیدها، هشدارها و شماره‌های آماری که صبح و عصر، ما را از هواخوری به بند می‌کشاند. زمان ناهار که فرا می‌رسد بوی برنج سویا بلند می‌شود و باید با یک ظرف در صف بایستی و بعدْ شستن و… . اینجا شستن ظروف و لباس‌ها از اعمال شاقه به شمار می‌آید و از همین رو کارگرهایی هستند که به بهای ناچیزی گردن به این اعمال می‌‌نهند. آب شور این بیایان نیز مدام دریغ می‌شود از برزخیان اینجا. و حمام اینجا مرا می‌برد به عصر اتاق‌‌های گاز.

آیا می‌توانم بنویسم؟ بعید می‌دانم. مسافران از هجمه‌ی زیادشان درهم می‌لولند و با پرینتشان هل داده‌شده‌اند به این قطار و من در این قطار ایستاده‌ی مرگ، زمان را از یاد برده‌ام. و گویی ساعت یک‌بار نواخت و در بند باز شد و دیگر ایستاد و ایستاد. و ساعت مدام دهن‌کجی می‌کند بر ما! و راستی اینجا ممنوع است دوتا شدن، سه تا شدن، بی‌شمار شدن. بیشتر مسافران باید خود را به کارگاه‌های اشتغال (کار اجباری) بسپارند که زمانِ ایستاده بر دوششان را فراموش کنند تا بتوانند بیست دقیقه زمان بخرند که به بیرون وصل شوند و حرکت رخ دهد و در پایان فقط می‌توانم بگویم «من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم. نجات دهنده در گور خفته است.»

عاطفه رنگریز/زندان قرچک ورامین/تیرماه ۱۳۹۸

منابع:

۱.فروغ فرخزاد

۲. بازی با ضرب‌المثل در ایران کسی به قطار ایستاده‌ سنگ نمی‌زند.″.

در خصوص عاطفه رنگریز، نویسنده این نامه لازم به توضیح است وی روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر، به همراه ده‌ها تن از شرکت کنندگان در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس در پی ورود نیروهای امنیتی و به خشونت کشیده شدن این تجمع بازداشت شد. علیرغم آزادی تعدادی از بازداشت شدگان، تعدادی دیگر از جمله عاطفه رنگریز، ندا ناجی و مرضیه امیری کماکان تحت بازداشت هستند.

در تاریخ ۸ مردادماه ۹۸، در پی بروز درگیری در زندان قرچک ورامین یاسمن آریانی، ندا ناجی، عاطفه رنگریز و سپیده قلیان توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در پی این اتفاق خانم رنگریز به بهداری منتقل شده بود.

روز دوشنبه ۱۴ مردادماه ۱۳۹۸، عاطفه رنگریز از زندان قرچک به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب منتقل و جلسه دادگاه وی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. طی این جلسه قرار وثیقه ۲ میلیارد تومانی برای آزادی ایشان تعیین شده است. از آنجایی که خانواده این شهروند بازداشتی امکان تامین آن را ندارند وی به زندان بازگردانده شد.

شاپور احسانی راد به بند عمومی زندان اوین منتقل شد

شاپور احسانی راد، فعال کارگری روز گذشته طی تماسی تلفنی از انتقالش به بند عمومی زندان اوین خبر داد. وی در تاریخ ۷ مردادماه توسط نیروهای امنیتی در محل کار خود بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اتحادیه آزاد کارگران ایران، روز پنجشنبه ۲۴ مردادماه ۱۳۹۸، شاپور احسانی راد طی تماسی تلفنی از انتقالش به بند عمومی زندان اوین خبر داد.

بر اساس این گزارش، شاپور احسانی راد از زمان بازداشت تاکنون ممنوع الملاقات بوده و تنها چند تماس کوتاه تلفنی با خانواده خود داشته است.

علیرغم پیگیری‌ها و مراجعات مکرر خانواده احسانی راد به دادسرای اوین و دفتر دادیار ناظر بر زندان، تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاع دقیقی در خصوص اتهامات انتسابی و دلیل بازداشت این فعال کارگری به دست نیامده است.

آقای احسانی راد در تاریخ ۷ مردادماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.

گفته می شود که پرونده وی به شعبه ۴ دادسرای اوین ارجاع و بازپرس پرونده برای آزادی وی قرار وثیقه صادر کرده است، با این حال تاکنون از آزادی‌اش جلوگیری شده است.

لازم به ذکر است که شاپور احسانی راد، نماینده اخراجی کارگران کارخانه پروفیل ساوه، از اعضای هیأت مؤسس شورای کارگری بازنشستگان تأمین اجتماعی و عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است.

این فعال کارگری پیشتر در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ به علت نمایندگی کردن اعتراض کارگران لوله و نورد صفا که در پی عدم پرداخت ۵ ماه دستمزد صورت گرفته بود، تحت عنوان تحریک کارگران، بازداشت و ۵ خردادماه همان سال به همراه جعفر عظیم زاده محاکمه و به زندان مرکزی ساوه منتقل شد. وی نهایتاً در تاریخ ۲۰ خردادماه با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.

بر اساس حکم صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ساوه در سال ۹۵، شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” و “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” هر کدام به ۱۱ سال حبس محکوم شدند.

این دو فعال کارگری نهایتا به موجب دادنامه صادره از شعبه هشت دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی که در تاریخ ۱ خردادماه ۹۶ به آنان ابلاغ شد، از بابت اتهامات “اقدام علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام”  تبرئه شدند.

تجمع کارگران شهرداری مصیری در شهرستان رستم

روز یکشنبه، جمعی از کارگران شهرداری مصیری واقع در شهرستان رستم استان فارس، در اعتراض عدم پرداخت مطالبات مزدی خود، در مقابل ساختمان دادگستری این شهرستان دست به تجمع زدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از نورآباد، روز یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸، جمعی از کارگران شهرداری مصیری اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند.

معترضان با تجمع در مقابل دادگستری این شهرستان خواستار پیگیری مشکلات معیشتی خود و ورود دادستان برای رفع مشکل عدم پرداخت حقوق آنها توسط پیمانکار شدند.

از قرار معلوم پیمانکار سال ۹۶_۹۷ شهرداری مصیری مطالبات مزدی کارگران را پرداخت نکرده و آنها خواستار رسیدگی مراجع قضایی به این موضوع شدند.یکی از کارگران حاضر در تجمع در این خصوص گفت: “مطالبات کارگران ۴۰۰ میلیون تومان طبق حکم اداره کار شهرستان رستم است”.

وی افزود: “حق هر کارگر معادل ۷ میلیون تومان است که پرداخت نشده و اعتراض آنها به این موضوع پس از ۸ ماه هنوز به نتیجه نرسیده است”.

رستم یکی از شهرستانهای استان فارس است.

حسن عباسی در پی شکایت وزیر اطلاعات بازداشت شد

حسن عباسی، عضو سپاه پاسداران و تحلیلگر محافظه کار مسائل سیاسی با شکایت وزیر اطلاعات احضار و بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، امروز سه شنبه ۲۲ مردادماه ۱۳۹۸، حسن عباسی، عضو سپاه پاسداران با شکایت محمود علوی، وزیر اطلاعات بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، حسن عباسی طی یک سخنرانی، مطالبی درباره طرح نظر در خصوص ارتباط وزیر اطلاعات با یک رسانه مطرح کرده بود که نهایتاً با شکایت وزیر اطلاعات احضار و بازداشت شد.

حسن عباسی در مهرماه سال گذشته به ۳۵ ماه حبس شامل ۵ فقره حبس ۷ ماهه محکوم شده بود که یک مورد یعنی یک حبس ۷ ماهه برای آقای وی به اتهام توهین به رییس جمهور و وزیر راه قطعیت پیدا کرده و قابلیت اجرایی داشت.

دلیل بازداشت حسن عباسی در صفحه توییتر و کانال تلگرامی وی “بیان رابطه آمد نیوز و وزیر اطلاعات در یک سخنرانی” عنوان عنوان شده است.

حسن عباسی متولد ۱۳۴۵ در ازنا، فعال و تحلیلگر سیاسی محافظه‌کار ایرانی و عضو رسمی سپاه پاسداران است. شهرت او به دلیل سخنان عجیب و جنجالی در حوزه‌های مختلف از جمله سیاست، سینما، اقتصاد، تاریخ و فلسفه است.

مرگ و مصدومیت ۲ کارگر و ۷ آتش نشان در سایه فقدان ایمنی کار

طی روز گذشته، در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار، ۲ کارگر و ۷ آتش نشان در شهرهای یزد و قم دچار حادثه شدند. در این حوادث ۸ کارگر مصدوم و ۱ کارگر جان خود را از دست داد. ایران در زمینه‌ی رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، شب گذشته بر اثر حادثه برق گرفتگی در یک واحد تولید فولاد در یزد، یک کارگر ۳۶ ساله کشته شد.

همچنین در این حادثه یک نفر مصدوم شده و راهی بیمارستان شد که حال وی چندان مساعد نیست.

این اتفاق در حالی رخ داده که حوادث کار در این واحد فولادی مسبوق به سابقه است و تقریبا سالی چند کشته بر جای می گذارد.

تکرار و بروز چنین حوادثی نشان از بی‌توجهی مسئولان واحد تولیدی فولادی در رعایت استانداردها دارد که بروز چنین حوادثی وارد چرخه تکرار شده است.

مصدومیت ۷ آتش‌نشان در قم

به گزارش فارس، آتش سوزی گسترده مغازه‌های چوب بری در بازار کهنه قم با تلاش آتش‌نشانان قم اطفا شد.

عصر روز گذشته مغازه‌های چوب بری در بازار کهنه قم طعمه حریق شد و پس از اعلام حریق به آتش نشانی، خودروهای عملیاتی به محل اعزام شدند.

برای اطفا این حریق گسترده ۱۸ دستگاه خودروی عملیاتی و ۴ دستگاه تانکر آب رسان به محل اعزام شده و همچنین تیم های پشتیبانی شهرداری قم نیز در محل حضور یافتند.

این گزارش حاکی است با تلاش گسترده نیروهای آتش نشانی حریق به صورت کامل اطفا شده و عملیات لکه گیری در حال انجام است.

در این حریق ۷ نفر از آتش‌نشانان مصدوم شدند که توسط نیروهای اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافتند.

وقوع این آتش سوزی برای ساعتی منجر به ایجاد ترافیک سنگین و مسدود شدن خیابان آذر شد.

با تلاش آتش نشانان این آتش سوزی به بازار کهنه سرایت نکرد ولی شدت حریق موجب وارد آمدن خساراتی به بخش تاریخی بازار شد.

تداوم بازداشت روح الله زیبایی، شهروند بهایی علیرغم وضعیت نامناسب جسمی

روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج علیرغم وضعیت نامناسب جسمی از جمله نداشتن یک کلیه و بخشی از کبد، همینطور آسیب دیدگی پا ناشی از تصادف اخیر کماکان در بازداشتگاه اداره اطلاعات کرج به سر می برد. وی روز گذشته تماس کوتاهی با خانواده خود داشته است. روح الله زیبایی در تاریخ ۱۲ مردادماه توسط نیروهای امنیتی و در منزل شخصی بازداشت شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج علیرغم وضعیت نامناسب جسمی و سپری شدن ۴ روز کماکان در بازداشت به سر می برد.

در پی مراجعه روز دوشنبه خانواده ایشان به دادسرای کرج به آنها گفته شده بود که آقای زیبایی تماس خواهد گرفت.

وی روز گذشته و در چهارمین روز بی خبری طی تماس کوتاهی با خانواده خود گفته است که در بازداشتگاه اداره اطلاعات کرج نگهداری می شود. بازداشت و بازجویی آقای زیبایی در حالی ادامه دارد که وی پیشتر به دلیل بروز تصادف یکی از پاهای خود را از دست داده و محل جراحی به طور کامل بهبود پیدا نکرده است. این شهروند علاوه بر محل جراحی پا، به دلیل از دست دادن یک کلیه و بخشی از کبد نیز باید به طور مداوم تحت درمان و رسیدگی پزشکی باشد.

روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج روز شنبه ۱۲ مردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

بازداشت این شهروند توسط هفت تن از نیروهای امنیتی و در منزل شخصی وی در باغستان کرج صورت گرفته بود. مامورین پس از بازداشت ضمن تفتیش منزل، تلفن همراه و کامپیوتر شخصی ایشان را نیز ضبط کرده و با خود بردند.

لازم به ذکر است همزمان با بازداشت آقای زیبایی برخی رسانه های نزدیک به حکومت با اعلام خبر دستگیری یک شهروند بهایی در کرج، بدون اشاره به هویت وی، مدعی شده بودند که این فرد «از عناصر فعال و شاخص و وابسته به یکی از فرقه‌‌ها، در حاد کردن شرایط دشوار اقتصادی و حقوق بشر» بوده و خبرگزاری مهر نیز در گزارشی از قول منابع نامعلومی این شهروند بهایی را به اخلال در فعالیت ارز و اقتصاد متهم کرده است.

گفتنی است منزل روح الله زیبایی پیشتر در دی ماه سال ۸۹ نیز توسط نیروهای امنیتی مورد تفتیش و ضبط وسایل شخصی قرار گرفته و خود نیز احضار شده بود.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

یک ماه پس از بازداشت؛ سرنوشت پرابهام هانی و هود یازرلو در زندان اوین

با گذشت یک ماه از بازداشت زندانیان سیاسی سابق دکتر هانی یازرلو و فرزندش هود یازرلو، همچنان اطلاعی از وضعیت و دلیل بازداشت آنها در دست نیست. علیرغم پیگیری مکرر خانواده یازرلو و مراجعه به دادسرای اوین و نهادهای امنیتی، مسئولان به بهانه ممنوع الملاقات بودن آنها، پاسخ روشنی در ارتباط با آنان نداده اند. هانی یازرلو از نارسایی جدی قلب رنج می برد و بخصوص در بازداشت پیشین به دلیل محرومیت از دسترسی به قرص های خود جانش در معرض خطر قرار گرفته بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علیرغم گذشت یک ماه از بازداشت هانی و هود یازرلو، تاکنون پاسخ روشنی توسط مسئولین زندان اوین در ارتباط با وضعیت جسمی و سلامت آنان به خانواده یازرلو داده نشده است.

در مراجعه روز یکشنبه خانواده یازرلو به شعبه ۶ دادسرای اوین به ریاست بازپرس جعفری، که در حال حاضر مسئول رسیدگی به پرونده است صرفا به آنها گفته شد این افراد ممنوع الملاقات هستند و اطلاعات بیشتری هم نمیتوانیم در اختیار بگذاریم.

در ادامه پیگیری های خانواده یازرلو از نهادهای امنیتی، روز گذشته در پاسخ به پافشاری خانواده برای کسب اطلاع از وضعیت این دو زندانی مسئولان مورد سئوال، از بیان هرگونه جزییات در خصوص سلامتی آنان خودداری کرده اند. بی خبری از وضعیت این افراد در کنار بیماری قلبی آقای یازرلو باعث نگرانی روزافزون خانواده وی شده است.

لازم به ذکر است دکتر هانی یازرلو و فرزندش هود یازرلو، هر دو از زندانیان سیاسی سابق در تاریخ ۱۶ تیرماه سال جاری، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در تهران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. مدتی پس از بازداشت، این پدر و فرزند با منزل خود تماس های تلفنی کوتاه و جداگانه ای گرفتند، در این تماس دکتر یازرلو از حضور خود در بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد اما هود قادر به تشخیص محل نگهداری خود نشد.

در خصوص وضعیت سلامتی دکتر هانی یازرلو  گفتنی است وی از بیماری قلبی رنج می‌برد و آخرین عمل جراحی قلب باز خود را، حدود ۱۵ سال پیش انجام داده است. با توجه به اینکه عمر رگ‌های پیوند شده حدود ۱۰ سال است، به همین دلیل وی باید تحت مراقبت پزشک متخصص قلب قرار گرفته و در صورت لزوم مجددا جراحی قلب باز روی وی صورت گیرد. تعدادی از رگهای قلب او گرفتگی دارد و به شدت به قرص های خود و استفاده منظم از آنها نیاز دارد. دکتر هانی یازرلو در بازداشت قبلی خود از دسترسی به قرص های خود برای ۲۴ ساعت محروم شده بود، امری که جان او را به خطر انداخته بود.

لازم به یادآوری است دکتر هانی یازرلو فعال سیاسی با سابقه ای است که در دهه های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ و ۹۰ بارها بازداشت و در زندانهای مختلف تحمل حبس کرده است.

وی در آخرین پرونده خود در سال ۹۰ به دلیل شرکت در مراسم بزرگداشت تعدادی از زندانیان سیاسی جان باخته بازداشت و پس از تحمل ۵۵ روز بازداشت در سلول های انفرادی به صورت موقت با قرار وثیقه آزاد شد. دکتر یازرلو سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس در تبعید و پانزده سال تبعید در ایرانشهر محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر محل تبعید و حبس به مشهد تغییر کرد. وی در نهایت در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۹۲ جهت تحمل حبس به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

این زندانی سیاسی  ۲۸ دی ماه ۹۲ به بهانه اعزام به دادسرای اوین از بند ۳۵۰ زندان اوین خارج و به زندان وکیل آباد مشهد تبعید شد و در نهایت در اواخر بهمن ماه ۹۲ با پایان دوره محکومیت خود از زندان وکیل آباد مشهد آزادشد.

هود یازرلو، دیگر بازداشت شده مورد اشاره این گزارش پیش از این در خردادماه سال ۸۷ همراه با مادر خود، نازیلا دشتی توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد، آقای یازرلو که در دانشگاه قم تحصیل می‌کرد به واسطه بازداشت از تحصیل محروم شد. وی پس از حدود سه سال تحمل حبس از باب اقدام علیه امنیت ملی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.

پس از آزادی هود، نازیلا دشتی که خود از زندانیان سیاسی دهه شصت محسوب می شود، در اواخر فروردین ماه ۱۳۹۱ پس از تحمل حدود ۳ سال زندان از زندان اوین آزاد شد.

حامد یازرلو، دیگر عضو این خانواده چهار نفره است که از اسفند ۸۷ تا اواسط بهمن ۹۰ در زندان اوین متحمل سه سال حبس تعزیری از باب اقدام علیه امنیت ملی شد. حامد یازرلو دانشجوی ستاره داری بود که مسئولان گزینش وزارت علوم، با عدم تایید وی در مصاحبه آزمون دکتری در دو سال پیاپی و با وجود قبولی، از ادامه تحصیلش جلوگیری کردند.

کتاب عقل محض و حقوق بشر منتشر شد / دانلود کنید

کتاب عقل محض و حقوق بشر نوشته امین قضایی، توسط انتشارات مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر شد. این کتاب به بررسی و ارایه نظریه در خصوص مفاهیم بنیادین حقوق بشر می پردازد. این کتاب را بصورت رایگان در ادامه دانلود کنید.

“بر پایه چه دلایلی یک حکومت باید به شهروندان آزادی بیان، آزادی تحزب و تشکل اعطا کند؟” این سوالی است که امین قضایی در آغاز کتاب می‌پرسد. او سپس پاسخ‌های رایج به این پرسش مهم را بر می‌شمرد و بیان می‌کند که هیچ یک از آنها نمی‌توانند توجیهی عقلانی برای لزوم پایبندی حکومت‌ها به حقوق بشر به دست بدهند.

نویسنده در برابر توجیه‌های متکی به عواطف و احساسات برای دعوی حقوق بشر، استدلال‌های عقلانی و نظری را قرار می‌دهد. همزمان معتقد است که اعلامیه حقوق بشر نیز با اینکه متقاعدکننده‌تر به نظر می‌رسد، اما مفاهیم عقلانی برای پشتیبانی صدق دعوی حقوق بشر در اختیار نمی‌گذارد.

کتاب را دانلود کنید

برای دانلود کتاب روی تصویر کلیک کنید

با این اوصاف تنها یک راه برای گیر انداختن ناقضان حقوق بشر باقی می‌ماند و آن هم پناه بردن به پشتوانه نظری و فلسفی است. روشی که با بکارگیری مفاهیم و اصول عقلانی محض، حقوق بشر را به عنوان گفتمانی نامشروط، جهان‌شمول و پیشینی اثبات کرده و عرصه را بر ناقضان حقوق بشر تنگ می‌کند. نویسنده برای این کار “نظریه حقوق پیشینی” را معرفی و معیاری دقیق را برای تعیین حدود آن تعریف می‌کند: “فرد مجاز به انجام هر عملی است، مگر اینکه عمل وی مانع از عمل دیگران شود”.

اما این پایان راه نیست، از آنجایی که نویسنده حقوق بشر را نه صرفاً یک ادعا بلکه نتایج مسلم اصول عقلانی غیرقابل انکار می‌داند ضروری می‌داند “سیستمی” ارائه کند که علاوه بر اینکه حقوق موضوعه در آن از اصول عقلانی منتج شوند، بلکه امکان استنتاج هر یک از این حقوق از سایر حقوق را نیز داشته باشد. به این شیوه هر یک از حقوق بنیادین مانند حق حیات، حق بیان و حق مالکیت اولاً از بسیط‌‌ترین اصول عقلانی انسانی (اصل عدم تناقض و اصل دلیل کافی) استنتاج شده‌اند، ثانیاً از پیوندهای هر یک از این حقوق با اصول اولیه (اثبات هر کدام) می‌توان حقوق دیگر را استنتاج و اثبات کرد.

خواندن این کتاب پلی است که فعالان حقوق بشر را از لبه پرتگاه “قرارداد جامع حقوق بشر” به  لبه فلات وسیع و امن “اصول جامع حقوق بشر” می‌رساند. اگر ناقضان حقوق بشر با انکار یک به یک گزاره‌های قرارداد، می‌خواهند ما را به پس نشستن تا لبه پرتگاه هدایت کنند، ما هم با ارائه این کتاب آنها را به قدم زدن بر روی پل و گردشی در فلات “اصول حقوق بشر” دعوت خواهیم کرد.

انتشارات مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران قضاوت در خصوص نظریات ارایه شده را بر عهده خواننده می گذارد. این کتاب را با کلیک روی تصویر یا اینجا بصورت رایگان دانلود کنید.