لیست اسامی زندانیان امنیتی-سیاسی زندان زاهدان

رادیو پارس–   لیست زیر، اسامی ۳۹ زندانی امنیتی-سیاسی است که با اتهامات مختلفی نظیر “اقدام علیه امنیت ملی” در زندان زاهدان نگهداری می‌شوند.

بنا بر اطلاع منابع هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،  اغلب این زندانیان که فاقد حکم قطعی و در بازداشت به سر می‌برند، در مراحل مختلف دادرسی امکان دسترسی به وکیل تعیینی نداشته‌ و برای گرفتن اعتراف، تحت فشار قرار گرفته اند. همچنین شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی درباره‌ی اتهامات و روند دادرسی پرونده‌های آنان، از سوی قوه قضائیه انجام نشده است.

لیست اسامی که از سوی گزارشگران هرانا، تهیه و تنظیم شده و به مرور تکمیل می‌شود، به شرح زیر است:
۱. عیدوک شه بخش فرزند محمد شاه
۲. عبدالغنی شه بخش فرزند دادشاه
۳. جلال الدین اسماعیل زهی فرزند الله یار
۴. خدارحم شه بخش فرزند دادخدا
۵. نصیر محمدزمانی پور فرزند محمد نور
۶. زبیر هوت فرزند هندوک
۷. عبدالخالق جفادار فرزند خدارحم
۸. شعیب ملازهی فرزند آزاد
۹. عبدالواحد شهنوازی که مولویه فرزند جمشید
۱۰. دوستین بلوچ فرزند موسی
۱۱. عابد بمپوری فرزند مراد بخش
۱۲. عطاءالله هوت فرزند علی
۱۳. عبدالباسط هوت فرزند عبدالکریم
۱۴. عبدالحمید کیاه زهی فرزند محراب
۱۵. بشیر بلیده فرزند عبدالطیف
۱۶. حمید رئیسی فرزند فضل الرحمان
۱۷. حسن دهواری فرزند عبدالله
۱۸. الیاس اندرزهی فرزند خداداد
۱۹. ادریس بلیده فرزند عبدالطیف
۲۰. نورمحمد نوهانی فرزند بهادر
۲۱. ابوبکر بهرام زهی فرزند احمد
۲۲. ابوبکر ملازهی فرزند مرادبخش
۲۳. داوود بهرام زهی فرزند دادمحمد
۲۴. عبدالستار بهرام زهی فرزند یار محمد
۲۵. محمدعامر بهرام زهی فرزند محمد
۲۶. عریض صادقی فرزند هاشم
۲۷. جان محمد بری فرزند کریم بخش
۲۸. محمد عظیم جلایی فرزند جلال
۲۹. ارشاد بلوچ زهی فرزند زهیر
۳۰. پیر بخش خرم فرزند نوازان
۳۱. دادرحیم بلوچ فرزند عبدالرحمان
۳۲. مسلم دهواری فرزند یعقوب
۳۳. نصیراحمد بلوچ فرزند مراد بخش
۳۴. علی نظر شه بخش فرزند محمد کریم
۳۵. نصیر برجاسک فرزند عبدالطیف
۳۶. حکمت الله شه بخش فرزند علم
۳۷. منیر احمد آسکانی فرزند عبدالرشید
۳۸. محمدعیسی شیرزهی فرزند دلمراد
۳۹. جاوید دهقان خرده فرزند محمد کریم

سید محمد ابراهیمی بازداشت شد

«سیدمحمدابراهیمی» فعال مدنی صبح روزجاری شنبه ۱۹ دی ماه پس از حضور در بیمارستان جهت دیدار با «امید کوکبی» زندانی سیاسی، بازداشت و به مکان نامعلوم منتقل شده است.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این فعال مدنی پیش تر در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۳، پس از تحمل چهار سال زندان برای اولین بار به مرخصی اعزام شد و در حال طی کردن پروسه‌ی درمان پزشکی خود بوده است.
در آذر ماه سال جاری طی تماس تلفنی با خانواده از سوی وزارت اطلاعات و نامه ای که در اختیار وثیقه گذار قرار گرفته بود، این فعال مدنی می بایست خود را ظرف مدت یک ماه به زندان اوین معرفی می کرد.
پیش تر نیز طی احضاریه‌ای که به خانواده وی ابلاغ شده بود، این فعال مدنی جهت رسیدگی به پرونده و محاکمه در ۱ اردیبهشت‌ ماه ۱۳۹۴، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «محمد مقیسه» حاضر و این دادگاه به علت بررسی کامل پرونده از سوی وکیل «سید محمد ابراهیمی» (خانم بیگلو) و همچنین قاضی «محمد مقیسه» به تعویق افتاد.
این عضو نهاد «مادران پارک لاله» به دلیل پرونده “ارتباط با احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل از داخل زندان” برای بار چهارم، در تاریخ ۱۴ شهریورماه ۱۳۹۴، به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران احضار شد و به علت رسمیت نشناختن دادگاه از حضور در این جلسه امتناع ورزید.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود پیش تر در خصوص احضار «سید محمد ابراهیمی» در شهریور ماه سال جاری به کمپین گفته بود: “او قرار بوده است به اتهام ارسال گزارش از زندان به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل محاکمه شود.اما وی به دلیل ناعادلانه خواندن حکم ۵ سال زندان در سال ۱۳۸۸ از سوی قاضی «محمد مقیسه»، این دادگاه و روند کارش را مشروع ندانسته و از حضور در آن ممانعت کرده و وکیل وی به نمایندگی از او در دادگاه حضور یافته و محمد مقیسه به او مبنی بر عدم حضور سید محمد ابراهیمی در دادگاه هشدار داده و گفته است وی می بایست در جلسات دادگاه حضور یابد.”
«سید محمد ابراهیمی» در پی حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، در ٢٢ آذرماه ۱۳۸۹، بازداشت و به تحمل ۵ سال زندان محکوم شد.
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی سیاسی سابق به کمپین گفته: “پنج دندان سید محمد ابراهیمی بر اثر ضربه شدید قنداق اسلحه در زمان بازداشت و ضرب و شتم هنگام بازجویی‌ها شکسته است. همچنین در اثر حبس طولانی در سلول‌های انفرادی وی به مشکلات ریوی شامل تنگی نفس، خون‌ریزی کلیه و آسم دچار شده است.”
این منبع همچنین افزود: “تمام این مشکلات پیش آمده برای سید محمد ابراهیمی ناشی از شکنجه‌ها در زمان بازجویی‌ها و حبس طولانی مدت در سلول انفرادی بوده است.”
«سید محمد ابراهیمی» در سن ۲۱ سالگی عضو تیم ملی بسکتبال امید ایران بوده است. او سابقه حضور ۲۰ ساله در ورزش بسکتبال در باشگاه‌های مختلف از «فجر اراک» تا «ظفر تهران» را در پرونده کاری و ورزشی خود دارد. وی همچنین به مدت ۵ سال به عنوان مربی در تیم‌های بسکتبال نوجوانان فعالیت کرده است.

خامنه‌ای: کسانی که نظام را هم قبول ندارند، برای اعتبار کشور در انتخابات شرکت کنند

Reza AmiriReza Amiri

 

آقای خامنه‌ای دقیقا میداند که هیچ اعتباری در کشور ندارد این حاکمیت ،این نشان دهنده این است که درصدی که به این حاکمیت اعتقاد دارند بسیار پایین‌تر از حدی هست که آقای خامنه‌ای و حاکمیت بخواهد برای اینگونه نمایش‌های انتخاباتی روی آن حساب کند ،به همان دلیل برای صحنه آرای مجبور میشود تا از ه‌‌‌ر ترفندی استفاده کند در جهت اهداف سیاسی خود ،یکی‌ نیست به این آقا بگه زمانی‌ که خودسرانه تصمیم می‌گیرید که سرمایه ملی این مردم بیچاره را در راه اهداف خود به باد دهد مثل پروژه هسته‌‌ای دخالت در جنگ‌های داخلی‌ کشور‌های منطقه و هزاران تصمیم‌های غلط دیگر که باعث نابودی کشور شده آیا تا به حال از این مردم نظر خواهی‌ شده جواب مطمئنا منفی‌ هست چرا که آقای خامنه‌ای و اطرافیانش به این اعتقاد دارند که مردم قدرت تصمیم گیری ندارند و این ولی‌ فقیه هست که باید برای آنها تصمیم بگیرد مگر نه این که مصباح یزدی روحانی نزدیک به بیت رهبری به صراحت گفت که مردم هیچ حق انتخاب ندارند و این ولی‌ فقیه هست که باید تصمیم بگیرد برای آنها به طور مثال در سال ۸۸ چون نظر آقای خامنه‌ای به احمدی نژاد نزدیک تر بود تصمیم گرفت که سکان ریاست جمهوری را به دست ا‌و بسپارد و به این کاری نداشته باشد که خواسته مردم چی‌ هست و حتا اگر اعتراض کنند با سرکوب گسترده روبرو میشوند حال  ایشان و اطرافیانش به یاد مردم افتاده‌اند آن هم افرادی که اعتقاد به نظام ندارند جالب هست همین حاکمیت در همین برهه بسیاری از منتقدین خود را که حتا گاهاً به اصل نظام اعتقاد دارند را سرکوب و به زندان فرستاده اند افرادی که کاملا مخالف نظام هستند که دیگر تکلیفشان روشن هست ، باید  به آقای خامنه‌ای گفت شما باید از همان شعارای که در مدح شما میسرایند بخواهید که نمایش شما بیایند چرا که تمام شعارا و نویسندگان آزادی‌خواهی  که در راه آزادی وطن قلم میزنند  در زندان شما به سری میبرند و یا معلّمین که به دنبال  حق حقوق خود هستند

و یا کارگران که ضعیف‌ترین قشر جامعه هستند که حتا اجازه ندارند حق خود را مطالبه کنند که همان آزادی اصناف  می‌باشد و سران این اصناف همه یا در زندان هستند و یا توسط مامورین امنیتی شمادر زیر شکنجه مثل ستار بهشتی  از بین رفتند ،آری آقای  خامنه‌ای اینها همانهأیی هستند که شما توقع دارید به نمایش انتخابات شما بیایند.حاکمیت متزلزل چاره‌ای ندارد مجبور هست تا در این برهه‌ با نمایش علیلم ذلیلم خامنه یک بار دیگر به صرافت گول زدن و سواستفاده از احساسات مردم کنند .باید به آقای خامنه‌ای گفت که شما اگر به فکر اعتبار کشور بودید کاری نمی‌کردید که امروز پاسپورت ایرانی‌ به یکی‌ از بی‌اعتبار‌ترین کشورهای جهان بشود ،و یا کشورهای منطقه مایل به ارتباط با ایران نباشند نمونه در همین اتفاقت اخیر که به دستور مستقیم خود شما انجام گرفت حمله به سفارتها که نتیجتاً به جز آبروریزی هیچ دست آورد دیگری نداشت و حتا کشورهای که شما سالهاست کمک مالی به آنها می‌کنید شما را قبول ندارند این هم از اعتباری که نگران آن هستید .

رضا امیری
خامنه‌ای: کسانی که نظام را هم قبول ندارند، برای اعتبار کشور در انتخابات شرکت کنند

شخص اول نظام در قبال حمله به سفارت و کنسولگری عربستان، خاموشی پیشه می‌کند. آیا می‌توان خودسرها را «بی‌سر» دانست؟

مرتضی کاظمیان

چه نسبتی بین سر اصلی و بزرگ و خودسرها وجود دارد؟ ده نکته در مرور حاشیه و متن تنش اخیر میان تهران و ریاض.

Tehran Riad

۱- ‌دشوار می‌توان در این ارزیابی تشکیک کرد که ریاض یکی از برآشفتگان از توافق هسته‌ای تهران و غرب است. اگر این مفروض پذیرفته شود، و اگر نقش موثر و منفی عربستان در بحران منطقه و سر بر کشیدن و جولان داعش مورد تشکیک قرار نگیرد، در این‌صورت نمی‌توان استقبال رژیم سعودی از تشدید دوقطبی‌سازی در منطقه و چالش جدید با جمهوری اسلامی را بی‌راه توصیف کرد. آنجا که ریاض در مقام استیلاجویی و تثبیت چهره‌ کمرنگ‌شده و بازسازی جایگاه زئوپلیتیک و سیما و اقتدار خود در منطقه، هم‌زمان با نزدیک شدن مستقیم و غیرمستقیم به ترکیه و حتی اسرائیل، نسبت به کشمکش با تهران یا تلاش برای تضعیف رقیب منطقه‌ای خود و حتی کوبیدن بر طبل اختلاف مذهبی، بی‌پروایی نشان می‌دهد.

از این منظر، اعدام شیخ نمر می‌تواند با عنایت به وجود باندهای تندرو و صلح‌ستیز در جمهوری اسلامی، اقدامی هدفمند در زمانه‌ پسابرجام و ناکامی در یمن و بحران اقتصادی مترتب بر سقوط بهای نفت ارزیابی شود. اقدامی که هم‌زمان با ارزیابی واقع‌بینانه از رقابت‌های تند جناحی در ایران و رویکردهای صلح‌ستیزان، پاسخی سریع و توأم با نتایج راضی‌کننده برای ریاض دریافت می‌کند.

حاصل این بده ـ بستان تندروها در دو سو، ناامنی و بی‌ثباتی بیشتر در منطقه، و البته تداوم تعلیق و رکود در اقتصاد خسته و فرسوده ایران خواهد بود.

۲- با وجود انتقاد برخی چهره‌های شاخص اردوگاه اقتدارگرایی از حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد (ازجمله موضع رییس و معاون قوه قضاییه)، خروجی اظهارنظرها و بازوهای رسانه‌ای و پایگاه‌های خبری آنان، فاصله‌ای محسوس با اهمیت موضوع و پیامدهای منفی آن دارد.

صادق لاریجانی، رییس منصوب رهبری نظام در دستگاه قضایی، حمله به سفارت عربستان را حرکتی «غلط و غیرمنطقی و نامعقول» توصیف می‌کند اما معتقد است: «تعرض به سفارتخانه هیچ اثری ندارد.» احمد خاتمی از دیگر سخنگویان بارز اقتدارگرایی، و امام جمعه منصوب ولی فقیه هم معتقد است که «ما با هجمه به سفارتخانه و آتش زدن آن چیزی به دست نمی‌آوریم.»

مکث در این دست دیدگاه‌ها، آشکارا بی‌اعتنایی تندروها را با مفهوم «منافع ملی» ملموس می‌کند، و از زیست سیاسی و اقتدار آنان در بحران و زیر چتر سرکوب، پرده برمی‌گیرد.

۳- تندترین موضع در میان بازیگران اصلی ساختار سیاسی قدرت در ایران در قبال حمله به سفارت عربستان متعلق به حسن روحانی بوده است. بخش اصلی پیام او در واکنش به اعدام شیخ معترض شیعی در عربستان، ناظر به انتقاد شدید از اقدام «غیرقابل توجیه افراد و گروه‌های خودسر» بود؛ اقدامی که روحانی آن را «هتک حیثیت نظام» و «لطمه به آبروی جمهوری اسلامی» تلقی کرد و از دستگاه قضایی خواست «برای همیشه به اینگونه اعمال زشت پایان داده شود.»

پیامدهای منفی و پیوسته‌ حمله‌ خودسرها به سفارت عربستان ضربه‌ مهمی به اعتبار و اقتدار رییس جمهور اعتدال‌گراست؛ به‌ویژه که او با افزون بر سه دهه حضور موثر در نهادهای مهم امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی، نتوانسته رویداد را پیش‌بینی یا از رخداد جلوگیری کند. با وجود واکنش‌های تند روحانی و اظهارنظر زیرمجموعه‌های وی در قوه مجریه (ازجمله وزیر کشور)، حمله به سفارت عربستان نقطه‌ سیاه و نمره منفی در کارنامه رییس جمهور خواهد بود.

۴- «خودسر»هایی که خبرگزاری‌های وابسته به نهادهای امنیتی ـ نظامی جمهوری اسلامی آنها را «امت حزب‌الله» یا «دانشجو» توصیف می‌کنند به راحتی در برابر دوربین‌ خبرنگاران ژست می‌گیرند، و خود با پلیس ویژه و ضدشورش، سلفی ثبت می‌کنند.

هم‌زمان، شخص اول نظام در قبال حمله به سفارت و کنسولگری عربستان، خاموشی پیشه می‌کند. آیا می‌توان خودسرها را «بی‌سر» دانست؟

همین چند ماه پیش (شهریور ۱۳۹۴) بود که رهبر جمهوری اسلامی تصریح کرد «سعی دشمنان این است که روحیه‌ی حماسه و انقلابی‌گری را در جوانان ما بکشند و از بین ببرند»؛ او افزود: «مسئولین کشور جوان‌های انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌ همه جوان‌های حزب‌اللهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال این‌ها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت؛ باید به روحیه‌ انقلابیگری تشویق کرد.»

Saudi embassy

آیت‌الله خامنه‌ای مکرر در سخنانش خطاب به جوانان بسیجی از «وظایف ایجابی و وظایف دفاعی» گفته، و «جوان‌های مومن و انقلابی» را که «به‌صورت خودجوش» به «فعالیت فرهنگی» مشغولند، مخاطب قرار داده و به تداوم انقلابی‌گری و حضور موثر در رویدادهای اجتماعی، ترغیب کرده است.

آیا می‌توان با چنین نگاهی در رأس هرم نظام سیاسی به فرجام برخورد قضایی با بازداشت‌شدگان، و جلوگیری از اقدام مشابه، دلخوش و امیدوار بود؟ پاسخ مثبت، به‌قدر لازم دور از واقع به‌نظر می‌رسد.

۵- سخنگوی نیروی انتظامی در پاسخ به علت عدم‌مواجهه‌ قاطع و موثر پلیس در حفاظت از سفارت عربستان، تاکید کرد که «مردم را خیلی وقت‌ها نمی‌شود زد.» وقتی مقام ارشد پلیس کشور، «خودسر»ها و مهاجمان غیرقانونی را «مردم» می‌خواند، و زدن آنان را نادرست می‌داند؛ و هنگامی که این ارزیابی با چگونگی مواجهه‌ پلیس ویژه با اعتراض مدنی سبزها در سال ۱۳۸۸و ۱۳۸۹مقایسه می‌شود؛ حاصل چیزی نزدیک به این خواهد بود و شد: «برخی از شهروندان را نمی‌شود زد؛ اما بعضی از شهروندان را می‌توان کشت!»

به بیان دیگر، این نسبت معترضان با هسته اصلی قدرت است که نحوه‌ تعامل و رفتار پلیس و نیروهای امنیتی را مشخص می‌کند، و نه قانون. چنین است که برخلاف نص صریح قانون اساسی، گروهی از معترضان به اعدام شیخ نمر در ارومیه با اسلحه دست به راهپیمایی می‌زنند (اصل ۲۷ قانون اساسی تصریح می‌کند که «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها»، «بدون حمل سلاح» آزاد است).

قانون در جمهوری اسلامی برای وابستگان به نهادهای نظامی و امنیتی و شبه‌نظامی، تخصیص‌های نامحسوس و تبصره‌های هدفمند نامرئی دارد؛ همان‌گونه که برای منتقدان و مخالفان و شهروندان غیرخودی، مواجهه‌ مجریان قانون و مابه‌ازای قانون یک‌سره متفاوت است.

 ۶- کوتاه مدتی پس از اقدام عربستان در قطع رابطه با ایران، بحرین، سودان و جیبوتی نیز به روابط سیاسی خود با جمهوری اسلامی خاتمه دادند، و کویت و اردن و امارات و قطر نیز با تقلیل سطح مناسبات خود با تهران یا فراخواندن سفرای خویش یا احضار سفرای ایران، واکنش تندی به رویداد کم‌سابقه نشان دادند. و این، مستقل از  بیانیه اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد است که «با شدیدترین لحن» حمله به سفارت عربستان را محکوم کردند.

از پس این رویدادها و واکنش‌های خارجی پیاپی، اظهارنظرهای معنادار به شکل قابل تأملی محسوس می‌شوند. یک واکنش مهم مربوط به فرمانده سپاه تهران است؛ او درحالی‌که دستگاه قضایی نتیجه‌ تحقیقات از چند ده بازداشت شده را اعلام نکرده، تاکید می‌کند: «اطمینان داریم این کار توسط نیروهای مومن و حزب‌اللهی صورت نگرفته است.» و البته حمله و به آتش کشیدن سفارت عربستان در تهران را کاری “کاملا سازماندهی‌ شده” و “بسیار غلط و اشتباه” توصیف می‌کند که «به‌ هیچ روی نمی‌شود این کار زشت را توجیه کرد.»

کمی بعدتر، برخی رسانه‌های نزدیک به اصول‌گرایان، ردپای «اطرافیان یکی از مراجع تقلید تندرو مقیم قم» را در حمله به سفارت سعودی در گمانه‌زنی‌های خود برجسته می‌کنند؛ مرجعی که همراه با طرفداران خود «بر طبل تفرقه و دشمنی میان شیعه و سنی می‌کوبد.» روحانی مشهوری که شبکه‌های ماهواره‌ای همسو با او در انگلیس مستقر هستند.

مشکل این ادعا اما آنجا خودنمایی می‌کند که این «نفوذی»ها، نیازی به پوشاندن چهره‌های خود و مخفی شدن ندیده بودند. همچنین در سطحی دیگر، حکایت وقتی جالب‌تر می‌شود که ـ مطابق همین ادعا و گزارش ـ همه‌ مهاجمان از قم نیامده بودند؛ و ظاهرا گروهی نیز از نزدیکان جبهه پایداری و تندروهای صلح‌ستیز و ماجراجویان گفت‌وگو گریز در محل حاضر بوده‌اند که از کرج راهی تهران شده‌ بودند.

و اینها مستقل از حکایت معترضان مشهدی است؛ آنجا که علم‌الهدی، امام جمعه و نماینده ولی فقیه در این شهر، بی‌پروا اعلام می‌کند: «چرا اکنون که مردم در برابر این عمل (اعدام شیخ نمر) واکنش نشان داده‌اند آنان را تندرو، قانون‌شکن و افراطی می‌دانند و محکوم می‌کنند؟ از این مملکت می‌روند؟ بروند به جهنم. جامعه انقلابی ما چه نیازی به شما دارد؟ جز وزر و وبال و نکبت برای اسلام چیز دیگری نیستید.»

مهاجمان مشهد از کجا عازم کنسولگری عربستان شده بودند؟

۷- حتی اگر این اظهارنظر مصطفی پورمحمدی‌، وزیر دادگستری و از چهره‌های شاخص و اسبق امنیتی ـ اطلاعاتی در جمهوری اسلامی مورد اعتنا قرار گیرد که گفته «حرکت اخیر علیه سفارت کشور عربستان سعودی می‌تواند توسط عوامل نفوذی طراحی و پشتیبانی شده باشد»؛ و اگر این مفروض نفی نشود که حمله به سفارت و کنسولگری عربستان اقدامی علیه منافع ملی و با پیامدهای سوء سیاسی و اقتصادی و امنیتی برای ایران بوده؛ پیگیری جدی و مستقل نفوذی‌ها در خودسرهای جمهوری اسلامی، به باندهای خردگریز و تندروی قدرت در نظام و نیز مستقیم و غیرمستقیم به هسته اصلی قدرت ختم می‌شود. آن‌جایی که سال‌هاست در شکل‌های گوناگون به اقدام خودسرانه و سرکوبگرانه مشغولند.

هرچند روحانی از دو وزارت اطلاعات و کشور خواسته موضوع را تعقیب کنند؛ و اگرچه افرادی را که «از روی نادانی» یا «وابستگی» به سفارت عربستان حمله کرده‌اند، مجرم دانسته و از قوه قضائیه خواسته است قاطعانه و خارج از سیر طبیعی پرونده های قضایی، موضوع را بررسی کند؛ اما تجربه‌ موارد حتی خفیف‌تر (چون حمله به علی لاریجانی یا علی مطهری) برخورد قاطع قضایی با ریشه‌های موضوع و عدم‌تکرار آن‌را نامحتمل می‌سازد.

۸ – تندروها و صلح‌ستیزان در مقام تنش‌آفرینی برای دستگاه دیپلماسی روحانی، به مفهوم منافع ملی و حتی مصالح نظام خویش، یکسره بی‌اعتنایی نشان می‌دهند و خطاهای محاسباتی محسوس خود را آشکار می‌کنند. اگر وجهی از این تنش‌آفرینی ناظر به کام‌گیری از بستر انتخابات باشد، شدت خطا بیشتر می‌شود. چراکه در میانه‌ نزاع متولدشده، همسویی محافظه‌کاران عمل‌گرا و مصلحت‌پیشه و میانه‌روهای واقع‌بین با دولت اعتدال‌گرا و جناح اصلاح‌طلب، به‌گونه‌ای گریزناپذیر افزایش می‌یابد.

این، مستقل از افزایش نارضایتی لایه‌های اجتماعی تغییرخواه و منتقد وضع موجود، از بی‌ثباتی و ناامنی مترتب بر اقدام‌های ماجراجویانه و ناموجه (چون حمله به سفارت عربستان) است. این‌چنین، بعید به نظر می‌رسد که تندروها و اقتدارگرایان صلح‌گریز، از واکنش‌های پرخاش‌جویانه و تظاهرات پر تب و تاب، دچار کامیابی انتخاباتی شوند.

۹- چندپارگی و تعدد مراکز قدرت در جمهوری اسلامی، ختم شدن راه‌ها به بیت رهبری و کانون مرکزی قدرت، و فقدان اقتدار و بضاعت عملیاتی و دستان نه چندان گشوده‌ قوه مجریه در سیاست و دیپلماسی، درمجموع دولت روحانی را در پیشبرد مطلوب‌هایش در مناسبات بین‌المللی با چالش‌ها و موانع جدی مواجه کرده؛ وضعی که دور از انتظار نبود و نیست.

رهبر جمهوری اسلامی از یک‌سو از واگذارکردن سکان دیپلماسی به شورای عالی امنیت ملی پرهیز می‌کند؛ از سویی رویکردها و چشم‌اندازهای امنیتی و ایدئولوژیک مطلوب خود در آن‌سوی مرزها را می‌جوید؛ و از سوی دیگر از ایجاد گشایش در داخل کشور ـ به بهانه انتخابات ـ و محدودکردن اقدامات تنش‌زای بازوهای میدانی و گروه‌های فشار، سر باز می‌زند.

اصرار روحانی برای رساندن صدای جناح متفاوت در ساختار سیاسی قدرت به گوش بازیگران اصلی بین‌المللی، و تلاش او برای برگزاری انتخاباتی سالم‌تر و رقابتی‌تر، هم‌زمان با رویکرد غالب در لایه‌های اجتماعی برای مشارکت موثر در انتخابات به نفع میانه‌روها و اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان، وجه دیگری از میدان سیاست را در ایران مشهود می‌کند.

کشاکشی میان «سر اصلی و بزرگ» و «خودسر»های همراه و مردمانی که باتوم نمی‌خورند، با بازیگرانی که دستانی گشوده ندارند و مردمانی که به سادگی هدف باتوم و گلوله قرار می‌گیرند اما اعتراض خود را به شکل‌های رنگارنگ و در برش‌های زمانی گوناگون پی می‌گیرند.

۱۰– چشم‌انداز روشن و امیدوارکننده‌ای برای حل و فصل قهر جدید و بحران پدید آمده در مناسبات تهران ـ ریاض محسوس نیست. دستگاه دیپلماسی روحانی آشکارا کوشیده خویشتن‌داری کند و نشانه‌های تدبیر و خردورزی دیپلماتیک بروز داده است. اما چنان که در بند نخست آمد، و به‌ علل و دلایلی (ازجمله این‌که ریاض در پی احیای سیما و جایگاه ژئوپلیتیک خود در منطقه است، و ماهیت ایدئولوژیک آن اقتضا می‌کند و ساختار سیاسی‌اش)، عربستان چندان از حل و فصل بحران ـ دست‌کم در شرایط کنونی ـ استقبال نمی‌کند.

این، هم‌زمان شده با کشاکش‌های باندهای اصلی قدرت در جمهوری اسلامی، که‌به‌ویژه در آستانه‌ دو انتخابات مجلس و خبرگان رهبری شدت یافته، و به‌ویژه برای اقتدارگرایان و هسته اصلی قدرت در ایران چونان نقطه‌عطفی دیگر تعریف شده است؛ نقطه‌عطفی مانند انتخابات مجلس ششم.

بیماری رهبر جمهوری اسلامی و انتخاب خبرگان برای هشت سال، در سطحی دیگر منازعه‌ جناح‌های اصلی قدرت را تشدید کرده است.

شاید در متن همین چالش‌های درونی و بیرونی باشد که هم وزن و جایگاه اعتدال‌گرایان و جناح‌های مصلحت‌پیشه و عمل‌گرا و واقع‌بین نظام و میزان اثرگزاری آنان بر روندهای مسلط تدقیق شود، هم از سیاست‌های جدید کانون مرکزی قدرت در داخل و خارج رونمایی شود، و هم واکنش و رفتار سیاسی لایه‌های اجتماعی در دوران و بزنگاه انتخابات، رویکرد غالب در جامعه مدنی ایران را در قبال تحولات داخلی و خارجی، برای بازیگران سیاسی و ناظران شفاف کند.

اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران پیرامون شرایط ایجاد شده برای اسماعیل عبدی

کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، با انتشار بیانیه ای به وضعیت «اسماعیل عبدی»، دبیرکل این کانون پرداخته و خواستار آزادی این معلم زندانی شده است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «اسماعیل عبدی» پیش تر در روز یکشنبه ۳۱ خرداد ماه۱۳۹۴، هنگامی که از مرز جلفا راهی کشور ارمنستان بود، اجازه عبور از گیت را نیافت و ممنوع‌الخروج شد.
این دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران در روز شنبه ۶ تیر ماه سال جاری ، پس از مراجعه به دادسرای اوین جهت پیگیری علت ممنوع‌الخروجی پس از گذشت ساعت‌ها بازجویی بازداشت و به بند ۲ الف سپاه منتقل و پس طی کردن روند بازجویی درصبح روز دوشنبه ۲۶ مردادماه ۱۳۹۴ پس ازگذشت ۵۳ روز بازداشت به بند هشت زندان اوین منتقل شد.
مراجعات مکرر خانواده ی عبدی اعم از پدر و مادر با سن بالا و یا همسر ایشان علیرغم داشتن سه فرزند، به دادگاه انقلاب نیز جز سرگردانی بیشتر حاصلی نداشته است.
بیانه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در خصوص این معلم زندانی و درخواست آزادی او به شرح زیر است.

“حدود هفت ماه است که اسماعیل عبدی دبیرکل کانون‌ صنفی معلمان در بازداشت موقت به سر می برد و در تمام این مدت چه در انفرادی چه در بند عمومی از دیدار با وکیل محروم بوده است، تمدید بازداشت موقت او نیز پس از ماه اول نه به خود او و نه به وکیلش ابلاغ نشده است، در این مدت بارها از قاضی پرونده درخواست تبدیل قرار به وثیقه از جانب عبدی و یا وکیل به دادگاه ارائه شده که تاکنون پاسخ مشخصی دریافت نگردیده است.
مراجعات مکرر خانواده ی عبدی اعم از پدر و مادر با سن بالا و یا همسر ایشان علیرغم داشتن سه فرزند، به دادگاه انقلاب نیز جز سرگردانی بیشتر حاصلی نداشته است.
در دادگاه انقلاب می‌گویند پرونده در دادسرای اوین است و در دادسرا نیز می‌گویند در دادگاه انقلاب است و بدینسان والدین مسن و همسر ایشان را که در حال حاضر به تنهایی مسئولیت سرپرستی سه فرزند خردسال و نوجوان را به عهده دارد سرگردان و دست خالی راهی خانه می کنند.
در این مدت چندین بار قول تبدیل قرار به وثیقه داده شده لکن هر بار با بهانه ای به این قول عمل نشده است، مواردبازداشت موقت درقانون پیش بینی شده است و اتهامات منتسبه به آقای عبدی به هیچ وجه منطبق باموارد پیش بینی شده قانونی برای صدورقراربازداشت موقت آن هم دراین مدت بسیارطولانی نیست.
این در حالی است که رفتار با برخی از دیگر متهمان پرونده های ملی با اتهامات سنگین تر بسیار سهل گیرانه تر است.
از سوی دیگر در مراجعات مکرر وکیل اسماعیل عبدی به دادگاه به او اجازه مطالعه ی پرونده موکلش داده نشده است تا از نوع اتهامات و مستندات پرونده جهت دفاع از موکل با خبر شود.
این درحالی است که برابرقانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، درمرحله دادگاه، وکیل متهم کاملامجازاست پرونده اتهامی موکلش رامطالعه کندو ازمحتویات آن به منظور دفاع ازموکل آگاهی کامل داشته باشد.
نکته ی دیگر این که در جرایم امنیتی، طبق قانون وزارت اطلاعات به عنوان ضابط دادگستری باید وارد پرونده شود که در مورد ایشان چنین عمل نشده است.
با عنایت به موارد فوق ما ادامه بازداشت اسماعیل عبدی تا زمان تشکیل دادگاه را منطبق بر قوانین جاری کشور ندانسته و خواهان صدور قرار تامین مناسب برای او و خروج از شرایط بازداشت هستیم.
بی تردید آزاد بودن یک معلم حتی اگر فرض بر مجرم دانستن او باشد، نه تنها خدشه ای بر اقتدار نظام قضایی نخواهد بود که بیشتر بیانگر قوت آن است.”
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۳۹۴/۱۰/۱۶

محاکمه چهار شهروند ایرانی در عربستان همزمان با تنش دو کشور

عربستان سعودی اعلام کرد چهار شهروند ایرانی را محاکمه خواهد کرد.

روزنامه عرب نیوز به نقل از مقامهای قضایی عربستان خبر داده است که سه نفر از این متهمان به “تروریسم” متهم شده اند و یک نفر هم متهم به جاسوسی است.

منابع عربی می گویند در این پرونده، فرد پنجمی هم است که در حال حاضر زندانی است. او به اتهام تلاش برای اقدام تروریستی در پرونده ای دیگر محاکمه و به ۱۳ سال زندان محکوم شده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه جزئیات بیشتری درباره هویت این ایرانیان بازداشت شده منتشر نشده است.

اعلام محاکمه چهار ایرانی در حالی است که این روزها عربستان و ایران اختلاف شدیدی دارند.

روز شنبه اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه در عربستان، با واکنش برخی مقام های ایران مواجه شد و با پشتیبانی بسیج، تجمعاتی در مقابل سفارت و کنسولگری عربستان در ایران برگزار شد.

مهاجمان خسارتهایی به ساختمانهای دیپلماتیک عربستان زدند که روز یکشنبه، این کشور اعلام کرد رابطه دیپلماتیک با ایران را قطع کرده است.

جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد رسما از حمله به سفارت عربستان در تهران ابراز تاسف کرد.

اختلاس میلیاردی در یکی از ادارات دولتی چابهار

نوشته شده توسط  فعال بلوچ

فرمانده انتظامی چابهار گفت: شش نفر متعلق به یک اداره دولتی در چابهار که یک میلیارد و 980 میلیون و 140 هزار ریال اختلاس کرده بودند “دستگیر” شدند.

سرهنگ محمدرضا کاظمی در این مورد گفته که این افراد “سودجو و فرصت طلب” در یکی از ادارات دولتی چابهار با سند سازی و ایجاد حساب های متعدد شخصی مبلغ قابل توجهی را اختلاس کرده اند.
وی نامی از این اداره دولتی و افرادی که از آنها به عنوان “سودجو و فرصت طلب” یاد کرده نبرده است.

چابهار در 700 کیلومتری جنوب زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان واقع شده است.

سرکوب رسانه‌ها و روزنامه نگاران پیش درآمد انتخابات در ایران

Reza AmiriReza Amiri
ـ رادیو پارس– گزارش‌گران بدون مرز بار دیگر احضار و بازداشت روزنامه‌نگاران و سانسور رسانه‌ها در ایران محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از گزارش‌گران بدون مرز، دو ماه پیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، مقامات ایرانی با سرکوب پیشگیرانه، احضار و بازداشت روزنامه‌نگاران و توقیف رسانه‌ها به استقبال انتخابات می‌روند.

در حالی که از ١١ آبان ماه ١٣٩۴ تا به امروز روزنامه‌نگاران قربانی موج بازداشت، “آفرین چیت‌ساز”، ستون نویس روزنامه‌ دولتی ایران، “احسان مازندارنی” مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان, “سامان صفرزایی” همکاری بسیاری از رسانه‌ها و از این میان اندیشه‌ پویا، و “عیسی سحرخیز” روزنامه‌نگار مستقل و مدیر مسئول چندین نشریه اصلاح‌طلب، همچنان بلاتکلیف و در بازداشت موقت بسر می‌برند، بنا بر اطلاعات گردآوری شده از سوی گزارش‌گران بدون مرز شمار دیگری از روزنامه‌نگاران از سوی اطلاعات سپاه احضار و بازجویی و تهدید شده‌اند، برخی از آن‌ها نیز مدتی در بازداشت بسر برده‌اند.

در تاریخ ۱۳ دی ماه ١٣٩۴، میزان انلاین یکی از سایت‌های نزدیک به دستگاه قضایی ایران، به نقل از یک منبع قضایی خبر داد “روزنامه بهار” به اتهام “تبلیغ علیه نظام و انتشار مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه وارد می‌کند”، توقیف شد.

این روزنامه پیش از این در تاریخ ۶ آبان ماه ١٣٩٢ از سوی هیات نظارت بر مطبوعات به بهانه “توهین به مقدسات” توقیف شده بود که پس از دو سال انتشار دوباره را از سر گرفت.

در همین روز ماموران شخصی پوش سپاه پاسداران، “فرزاد پورمردادی” همکار بسیاری از رسانه‌های از این میان کرمانشاه پست و نوای وقت را در منزل خود در شهر کرمانشاه پس از بازرسی منزل و ضبط کامپیوتر، دست نوشته‌ها و ابزار کارش، بازداشت کردند.

خانواده وی هنوز از علت و محل بازداشت وی بی اطلاع هستند. این روزنامه‌نگار چندی پیش از بازداشت کانال کلاغ نیوز را بر روی تلگرام به راه انداخته بود که در باره وضعیت استان و انتخابات اطلاع رسانی می‌کرد. از همان فردای راه اندازی این کانال رسانه‌های اصول‌گرای نزدیک به سپاه پاسداران حمله و تهدید علیه این روزنامه‌نگار را آغاز کردند.

ایران با ۳٧ روزنامه‌نگار و شهروند خبرنگار زندانی یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای فعالان رسانه‌ای است. این کشور در رده بندی جهانی آزادی مطبوعات در سال ٢٠١۵، از میان ۱۸۰ کشور در رده ۱۷۳ قرار دارد.

هیلا صدیقی بازداشت شد

رادیو پارس– هیلا صدیقی، شاعر، نقاش و فعال اجتماعی شب گذشته و پس از ورود به ایران بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کلمه، هیلا صدیقی شب گذشته هنگام ورود به ایران در “فرودگاه امام” بازداشت شد و گفته شده است که وی طی پرونده‌ای در دادسرای رسانه، به صورت غیابی محکوم شده است.

خانم صدیقی در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸، به دلیل اشعار انتقادی و اعتراضی‌اش، بارها احضار شده و نهایتا از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.

از جزئیات پرونده، اتهامات انتسابی و محل نگهداری این شاعر جوان تا کنون اطلاع دقیقی به دست نیامده است.

اعاده دادرسی روئین عطوفت پذیرفته شد

  رادیو پارس–   با پذیرش اعاده دادرسی روئین عطوفت در دیوان عالی کشور، پرونده‌ی این زندانی سیاسی ملی مذهبی محبوس در زندان اوین، به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پس از شکایت روئین عطوفت نسبت به حکم صادره در سال گذشته، شعبه ۳۷ دیوان عالی کشور در روزهای پایانی مرداد ماه سال جاری، پاسخ مثبت مبنی بر پذیرش شکایت و اعاده دادرسی پرونده این فعال سیاسی را به دادستانی فرستاده است.

دادستانی نیز در ۲۶ شهریور ماه حکم دیوان عالی کشور را برای دادسرای اوین و به قصد مطلع کردن زندانی ارسال نموده است که این پاسخ به دست روئین عطوفت، موضوع این اعاده دادرسی نرسیده است.

پرونده این فعال ملی مذهبی در ۲۷ مهر ماه سال جاری به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع شده و این دادگاه اعلام کرده است که به دلیل عدم تکمیل کادر قضات، امکان بررسی این پرونده فعلا مقدور نمی باشد و به محض تکمیل این کادر این پرونده در دستور کار قرار خواهد گرفت.

گفته می شود که روئین عطوفت پس از این اعاده دادرسی و ارجاع پرونده به شعبه تجدیدنظر امکان آزادی با وثیقه را دارد.

لازم به ذکر است که خانواده روئین عطوفت در دادستانی تهران و برای پیگیری پرونده وی دچار مشکلات بسیاری به لحاظ اداری و عدم پاسخگویی کارمندان شده اند.

همسر این زندانی سیاسی همچنین در گفتگو با خبرنگار هرانا از ملاقات حضوری وی با همسرش در تاریخ ۱۶ دی ماه سال جاری خبر داد و گفت که پس از این ملاقات حضوری اجازه دادن کتاب به همسرش را پیدا نکرده است.

بنا بر گفته همسر این زندانی سیاسی، پیشتر نیز ایشان اجازه ملاقات حضوری با آقای عطوفت را داشته اند که به دلیل مصاحبه کردن خانم زارع پور، همسر آقای عطوفت از این ملاقات جلوگیری شده است.

چندی پیش نیز این زندانی سیاسی زندان اوین از شرکت در امتحان پایان‌ترم دانشگاه بازماند. مسئولین زندان دیر رسیدن نامه از سوی دانشگاه را دلیل این مسئله عنوان کرده‌اند ولی زندانیان گفته‌اند که نامه‌ی مذکور حداقل یک ماه قبل، از سوی زندان دریافت شده‌ است.

گفتنی است که خود آقای عطوفت و همچنین خانواده وی نسبت به بازماندن از امتحان شکایت کرده  و خواستار رسیدگی شده اند.

روئین عطوفت اوایل بهمن‌ماه سال گذشته جهت تحمل حبس ده‌ساله راهی زندان اوین شده و تا حال از امکان مرخصی نیز محروم بوده است.

آقای عطوفت در بیست‌وهفتم بهمن‌ماه ۱۳۹۱، حین برگزاری یک جلسه فرهنگی در خانه‌ی شخصی‌اش از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، وی پس از پنج ماه در نوزدهم تیرماه ۱۳۹۲ با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.

این فعال سیاسی ملی-مذهبی در هشتم تیرماه ۱۳۹۳ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی احضار و به اتهام «تاسیس گروهک غیرقانونی و ضدامنیتی موسوم به شورای رنگین کمان در راستای همکاری با گروهک غیر قانونی ملی-مذهبی‌ها و همچنین فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق صدور و امضای بیانیه‌های ضد امنیتی» محاکمه شد.

دادگاه حکم ۱۱ سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از فعالیت در احزاب، گروه‌ها و دسته جات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانه‌ها و مطبوعات را برای روئین عطوفت صادر کرد که در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ده سال حبس تعزیری تبدیل شد و محرومیت های فوق‌الذکر نیز پابرجا ماند.

آقای عطوفت هم‌اینک در بند هشت زندان اوین مشغول گذراندن دوران حبس است و تا کنون به مرخصی نیز اعزام نشده است.

بند هشت “بدترین بند زندان اوین” و  “تبعیدگاه جدید زندانیان سیاسی اوین” توصیف شده است که در آن تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و امنیتی بر خلاف اصل تفکیک جرائم در ازدحامی فوق العاده و بدون امکانات و شرایط بد بهداشتی به همراه زندانیان غیرسیاسی نگهداری می شوند و اعتراضات مکرر زندانیان و خانواده ها نیز تا کنون راه به جایی نبرده است.