علی سعیدی به زندان ارومیه منتقل شد

علی سعیدی، شهروند اهل ارومیه، روز یکشنبه ۳ شهریورماه از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان این شهر منتقل شده است. وی در تاریخ ۲۰ مردادماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۳ شهریورماه ۱۳۹۸، علی سعیدی، شهروند اهل ارومیه از بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه به زندان این شهر منتقل شد.

گفتنی است که آقای سعیدی در تاریخ ۲۰ مردادماه توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و تا زمان انتقال به زندان ارومیه در بازداشتگاه این نهاد تحت بازجویی بوده است.

اتهام مطروحه علیه این شهروند در دوران بازجویی “همکاری با یکی از گروه های مخالف نظام” عنوان شده است.

علی سعیدی در حال حاضر در بند ۳-۴ زندان ارومیه بسر می‌برد.

دو شهروند اهل پیرانشهر مجموعا به ۱۱ سال حبس محکوم شدند

ادریس کسروی، شهروند بازداشتی اهل پیرانشهر توسط شعبه ١٠٢ دادگاه کیفری این شهر مجموعا به ۷ سال حبس محکوم شد. در صورت تایید این حکم در دادگاه تجدیدنظر با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود. همزمان طاهر صوفی از اهالی همین شهر نیز توسط همین دادگاه به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، “طاهر صوفی” ۳۷ ساله از اهالی روستای گرگول سفلی به اتهام “همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون” توسط شعبە ١٠٢ دادگاه کیفری پیرانشهر به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.

طاهر صوفی روز پنج شنبه ١ آذرماه ٩٧ توسط نیروهای امنیتی در دهستان لاهیجان شرقی از توابع پیرانشهر بازداشت شده و با پایان مراحل بازجویی در تاریخ ۱ دی‌ماه با تودیع قرار وثیقە‌ی ۵٠٠ میلیون تومانی آزاد شده بود.

در خبری دیگر از همین شهر گزارش شده است که طی روزهای گذشته “ادریس کسروی” از اهالی روستای “نمینجه” از توابع دهستان پیران، توسط شعبە‌ی ١٠٢ دادگاه کیفری این شهر مجموعا به ٧ سال حبس محکوم شده است.

بر اساس حکم صادره، وی از بابت اتهام “همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون” به ۵ سال حبس، به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس و در رابطه با اتهام “عبور غیرمجاز از مرز” به یک سال حبس محکوم شده است، در صورت تایید این حکم در دادگاه تجدیدنظر با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس از بابت اتهام “همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون” در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

ادریس کسروی روز سه‌شنبه ۱۴ خرداد ۹۸ در محل سکونتش در شهر پیرانشهر بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه منتقل شد.

وی نهایتا قبل از صدور حکم به زندان نقده منتقل شده بود و در حال حاضر در این زندان تحمل حبس می‌کند.

مرگ و مصدومیت ۶ کارگر در سایه فقدان ایمنی کار

طی روز گذشته و امروز، در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار، ۶ کارگر در شهرهای آستانه اشرفیه، زنجان و کرج دچار حادثه شدند. در این حوادث ۵ کارگر مصدوم شدند و ۱ کارگر دیگر جان خود را از دست داد. ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، یک کارگر ساختمانی میانسال هنگام کار روی سقف شیروانی ساختمانی ۳ طبقه در آستانه اشرفیه سقوط کرد و در دم جان باخت.

این کارگر هنگام تعویض حلب‌های شیروانی یک آپارتمان ۳ طبقه در شهر آستانه اشرفیه به علت پوسیده بودن چوب‌های سقف شیروانی سقوط کرد و جان باخت. وی به علت ضربه مغزی جان باخت.

مصدومیت ۳ کارگر در زنجان

به گزارش ایسنا، مسئول روابط عمومی سازمان آتش نشانی زنجان، از سقوط یک بالابر در کوچه حاج نوروزلر خبر داد.

حسن غفاری، گفت: “امروز یک بالابر از طبقه سوم ساختمان نیمه‌کاره که کارگران آن در حال سیمان‌کاری بودند، سقوط کرد”.

این مسئول پاره شدن سیم‌بکسل را دلیل سقوط بالابر دانست و ادامه داد: “در این سقوط ۳ کارگر آسیب دیدند که آسیب وارده به دو نفر از آنان شدید بوده و در ناحیه پا و کمر است”.

وی افزود: “بعد از رهاسازی بالابر توسط ماموران امداد و نجات آتش‌نشانی، مصدومان به اورژانس تحویل داده شدند و عدم رعایت نکات ایمنی دلیل اصلی بروز این حادثه بوده است”.

مصدومیت ۲ کارگر در کرج

به گزارش ایرنا، رئیس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری کرج گفت که گودبرداری سبب مصدومیت ۲ کارگر در کرج شد.

محمد یساولی گفت که این حادثه روز گذشته در بلوار شهرداری مهرشهر کرج رخ داد که حضور به موقع آتش نشانان از مرگ ۲ کارگر حدود ۳۵ ساله جلوگیری کرد.

وی ادامه داد: “این کارگران براثر ریزش دیواره خاک مدفون شدند که آتش نشانان آنان را نجات دادند”.

یساولی گفت: “برای امدادرسانی به این حادثه تیم های آتش نشانی از سه ایستگاه به بلوار شهرداری مهر شهر اعزام شدند”.

رئیس سازمان آتش نشانی کرج افزود:” حادثه دیدگان توسط مرکز فوریت‌های پزشکی به بیمارستان انتقال یافتند”.

مرخصی کوتاه مدت علی باقری در پی درگذشت خواهر

علی باقری، فعال مدنی شهرستان شازند که روز یکشنبه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اراک منتقل شده بود، روز جاری در پی مرگ خواهرش به مرخصی کوتاه مدت اعزام شد. بازداشت آقای باقری که با وخامت حال عمومی خواهرش همراه شده بود، جهت اجرای حکم ۴ سال و شش ماه حبس تعزیری او صورت گرفت.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۷ شهریور ۹۸، علی باقری، فعال مدنی شهرستان شازند از زندان اراک به مرخصی کوتاه مدت اعزام شد.

به گفته یک منبع نزدیک به خانواده آقای باقری، اعزام به مرخصی ۳ روزه وی در پی مرگ ناگهانی خواهرش بر اثر سکته مغزی صورت گرفته است. بازداشت آقای باقری با وخامت حال عمومی خواهرش همراه شد.

علی باقری روز یکشنبه ۳ شهریورماه ۹۸، بازداشت و روانه زندان اراک شده بود. بازداشت این فعال مدنی پس از اینکه به همراه همسر خود از یک فروشگاه خارج می شد توسط ۴ تن از مامورین نیروهای امنیتی صورت گرفته بود. این اقدام در ارتباط با اجرای حکم حبس ۴ سال و شش ماه او بوده است در حالی که بنا به تشخیص پزشک آقای باقری به دلیل فشار خون بالا تحمل حبس را نداشته و باید مدام تحت نظر پزشک باشد.

بر اساس دادنامه شعبه ۹ دادگاه تجدید نظر استان مرکزی در تاریخ ۲۵ اسفندماه ۹۷ علی باقری از بابت اتهام توهین به رهبری به ۶ ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام “کمک به دولت متخاصم از طریق مصاحبه با صدای آمریکا، رادیو فردا و بی‌بی‌سی فارسی” به ۴ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. با استناد ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۴ سال و شش ماه در ارتباط با وی قابل اجرا بوده است.

وی در مرحله بدوی در این پرونده به اتهامات “تبلیغ علیه نظام” به ۲ سال حبس تعزیری، “توهین به رهبری” به ۱ سال حبس تعزیری و “کمک به دولت متخاصم از طریق مصاحبه با صدای آمریکا، رادیو فردا و بی‌بی‌سی فارسی” به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

لازم به ذکر است علی باقری که در جریان اعتراضات دی ماه ۹۶ بازداشت و مدتی بعد با قرار وثیقه آزاد شده بود در بخش اول این پرونده نیز به ۳ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده و در تاریخ ۲۵ آذرماه سال گذشته جهت تحمل حبس راهی زندان اراک شده بود. وی نهایتا در تاریخ ۵ فروردین ماه با شامل شدن عفو از این زندان آزاد شد.

گزارشی از وضعیت محمد کریمی در زندان اوین

محمد کریمی، زندانی سیاسی در زندان اوین از تاریخ ۳ مردادماه سال جاری در حال تحمل حبس است. وی پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود. حکم صادره مدتی قبل در دادگاه تجدید نظر عینا تائید شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد کریمی، زندانی سیاسی در زندان اوین مشغول تحمل محکومیت خود است.

محمد کریمی پیشتر توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری محکوم شده و شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران مدتی قبل حکم صادره در مرحله بدوی را عینا تائید کرد.

لازم به ذکر است این زندانی سیاسی نخستین بار در مهرماه سال ۹۵ در جریان تجمعی مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی در تهران به دلیل در دست گرفتن پلاکاردی انتقادی بازداشت شده و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.

محمد کریمی در تاریخ ۳ مردادماه ۹۸ بازداشت و هم اکنون در زندان اوین در حال تحمل دوران محکومیت خود است.

بازداشت ۹۱ شکارچی متخلف در ایلام و مرگ خرس قهوه ای بر اثر اصابت گلوله در علی آباد

از ابتدای سال جاری تاکنون ۹۱ شکارچی متخلف در استان ایلام بازداشت و به مراجع قضایی معرفی شده اند. همچنین طی این زمان ۱۴ قبضه سلاح نیز از متخلفین محیط زیست کشف و ضبط شده است. از طرفی یک خرس قهوه ای در علی آباد که از چندین ناحیه هدف گلوله اسلحه شکاری قرار گرفته بود در راه انتقال به گرگان از بین رفت.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از فارس، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست ایلام گفت: از ابتدای سال جاری تاکنون تعداد ۱۴ قبضه اسلحه توسط یگان حفاظت محیط زیست استان کشف شده است.

وی افزود: طی پنج ماهه اول سال جاری ۹۱ شکارچی متخلف در نقاط مختلف این استان دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شدند.

عبدالصاحب بازیار همچنین گفت: مانشت، قلارنگ، کولک و دینارکوه چهار منطقه حفاظت شده در استان ایلام هستند که جزو بکرترین مناطق طبیعی استان محسوب می‌شوند. ماموران یگان حفاظت محیط زیست استان به‌طور مستمر و شبانه‌روزی و در ایام تعطیل نسبت به انجام عملیات گشت و کنترل در مناطق اقدام و در صورت مشاهده تخلف محیط زیستی با همکاری مراجع قضایی با متخلفان برخورد خواهند کرد.

بازیار افزود: مناطق حفاظت شده کولک، بیجار و چکر زیستگاه حیات وحش گونه‌های حائز اهمیتی همچون کل، بز، قوچ و میش در نوار مرزی استان و کشور عراق واقع شده، لذا برای بهبود وضعیت حفاظت از این مناطق و جلوگیری از تخلفات شکار و صید، نیازمند همکاری مشترک و برنامه‌ریزی منظم فی‌مابین یگان حفاظت محیط زیست استان و نیروهای مرزبانی می‌باشد.

گفتنی است؛ ۱۴۳ هزار هکتار از جنگل‌ها و مراتع استان تحت مدیریت محیط زیست است و ۱۷ درصد تنوع زیست محیطی کشور مربوط به استان ایلام است.

یک خرس قهوه‌ای در علی‌آباد بر اثر اصابت گلوله از بین رفت

نیروهای محیط زیست پس از حضور در محل با خرس نابالغی مواجه شدند که یک پای حیوان قطع شده، استخوان پا کاملا بیرون زده و عفونت شدیدی بدن عضو قطع شده را فراگرفته بود.

نیروهای محیط زیست خرس مجروح را جهت درمان به گرگان منتقل نمودند اما خرس در مسیر انتقال از بین رفت.

لاشه خرس تحت بررسی دامپزشک قرار گرفته و تصاویر رادیوگراف نشان می‌داد این خرس از چندین ناحیه هدف گلوله اسلحه شکاری قرار گرفته است.

بر اساس این گزارش، این خرس قهوه‌ای چندین روز با جراحات ناشی از اصابت گلوله و با تحمل درد و رنج فراوان زندگی کرده بود.

مرگ و مصدومیت ۵ کارگر در سایه فقدان ایمنی کار

امروز در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار، ۴ کارگر در شهرهای بندرعباس و نجف آباد دچار حادثه شدند. در این حوادث ۳ کارگر مصدوم شدند و ۱ کارگر جان خود را از دست داد. بنا بر خبری دیگر، یکی از کارگرانی که روز گذشته در شهرستان کارون بر اثر سقوط در چاه فاضلاب مصدوم شده بود، به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان سینای این شهر جان باخت. ایران در زمینه‌ی رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صداوسیما، امروز دوشنبه ۴ شهریورماه ۱۳۹۸، سقوط بالابر حمل بار در چاله آسانسور یک کشته و یک زخمی بر جای گذاشت.

معاون عملیات سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری بندرعباس گفت: “این حادثه صبح دیروز در ساختمان نیمه کاره در بلوار شهدا رخ داد”.

حسن امینی افزود: “علت این حادثه پاره شدن سیم بکسل بالابر بود”.

مصدومیت ۲ کارگر در نجف آباد

به گزارش ایلنا، فرمانده انتظامی شهرستان نجف آباد از آتش سوزی و انفجار در مرکز پخش گاز مایع و مصدوم شدن ۲ کارگر خبر داد.

محمد حسین باباکلانی گفت: “در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر آتش سوزی و انفجار در یک مرکز پخش گاز مایع در خیابان “چهارباغ” شهر “نجف آباد” ماموران گشت کلانتری ۱۲ این فرماندهی به محل اعزام شدند”.

این مقام انتظامی ادامه داد: “ماموران در محل مشاهده کردند، مرکز پخش گاز مایع دچار آتش سوزی و انفجار شده و ۲ کارگر نیز به شدت مصدوم شده‌اند”.

باباکلانی با اشاره به اینکه مصدومان حادثه به بیمارستان منتقل شدند، گفت: “آتش سوزی توسط عوامل آتش نشانی مهار و علت وقوع نیز توسط کارشناسان در دست بررسی است”.

مرگ یکی از کارگران سقوط کرده به چاه فاضلاب در خوزستان

به گزارش ایرنا، مدیر بیمارستان سینای شهرستان کارون گفت: “یکی از حادثه دیدگان این بیمارستان که روز گذشته در اثر سقوط چاه فاضلاب آسیب دیده بود به دلیل شدت جراحات و نیز گاز گرفتگی شدید فوت کرد”.

مجید باوی افزود: “در این حادثه پنج نفر مصدوم شدند که  سه نفر آنان پس از درمان  مرخص شدند و یک نفر دیگر تحت درمان است اما وضعیتش مساعد نیست”.

به گفته وی ۲ نفر از کارگران نیروی پیمانکار روز یکشنبه در حال بازگشایی و پاکسازی مسیرهای منهول فاضلاب بیمارستان بودند که دچار گاز گرفتگی شده و در چاه فاضلاب سقوط کردند که ۲ نفر دیگر و نگهبان بیمارستان نیز حین کمک رسانی دچار حادثه شدند.

شهرستان کارون به مرکزیت کوت عبدالله پیش از این از توابع شهرستان اهواز بود که به شهرستان مستقل تبدیل شد.

گفتگو با تعدادی از “زنان صیغه ای”؛ آسیبی اجتماعی که توسط فرهنگ حاکم عادی سازی می شود

– هر پنج نفرشان در جلسه‌های ترک اعتیاد با هم آشنا شدند؛ همگی ۴۰ تا ۴۵ سال سن دارند و از شوهران و خانواده‌هایشان جدا شده‌اند. “هدیه” سرگروه است و بیشتر امور زیر نظر او انجام می‌شود. تعرفه‌هایشان نسبت به مدت زمان صیغه متغیر است. برای خودشان قوانینی دارند و معتقدند اگر این کار را نکنند نمی‌توانند از پس هزینه‌های زندگی در تهران برآیند. “هدیه” و “سحر”، دو تن از اعضای این گروه که در این گزارش گفتگوی آنها با هرانا را می‌خوانید هر دو مادرانی با شغلی مشابه داشته‌اند. آنها می‌گویند برای آنها که سابقه اعتیاد داشته و هیچ تخصصی ندارند کار دیگری وجود ندارد. با وجود اینکه ساز و کار دینی حاکمیت در ایران سعی در عادی جلوه دادن صیغه دارد، اما کارشناسان امر صیغه را نوعی آسیبی اجتماعی برآمده از فقر فرهنگی می‌دانند که آمار آن به دلیل بحران اقتصادی در جامعه بالا رفته است.

خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بر اساس آسیب شناسی های اجتماعی اینبار به سراغ موضوع صیغه و و تعدادی از قربانیان آن رفته است.

مُتعِه یا نکاح مُنقَطِع یا ازدواج موقت که به صیغه یا ازدواج انقطاعی نیز معروف است، نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی با مهریه ای معلوم، بین زن و مرد بسته می‌شود و با پایان آن رابطهٔ زوجیت خودبه‌خود منقضی می‌شود.

انتقادات بر صیغه بر پایه مواردی چون ایجاد تبعیض‌های اجتماعی و حقوقی علیه زنان، مغایرت با باور اکثریت پیروان اسلام، «کلاه شرعی» بودن برای روسپی‌گری، رواج بیماری‌های‌آمیزشی مانند ایدز، نقض حقوق کودک حاصل از صیغه، ازهم‌پاشیدن خانواده‌ها است.

از نظر فرهنگی، در جامعه ایران بسیاری «صیغه» را نوعی «کلاه شرعی» برای روسپی‌گری می‌دانند. روسپی‌گری در ایران جُرم بوده و مجازات شلاق دارد اما خواندن یک متن صیغه از جانب عاقد، آن را شرعی می‌کند.
منتقدان معتقدند که صیغه موجب ایجاد تبعیض‌های اجتماعی و حقوقی علیه زنان می‌شود. زیرا در قوانین «صیغه» منافع مرد بر منافع زن برتری دارد و می‌افزایند: “در این‌جا فقط لذت جنسی مرد در نظر گرفته شده‌است نه زن. همچنین ازدواج موقت موجب نقض حقوق زنان می‌شود زیرا در ازدواج موقت، زنان از مردان ارث نمی‌برند و مرد ملزم به پرداخت نفقه نیست.”

هرانا برای درک بهتر این موضوع به گفتگو با دو تن از زنانی که به عنوان “زنان صیغه ای” شناخته می شوتد به نامهای هدیه و سحر نشسته است، حاصل این گفتگو را در ادامه مطالعه کنید.

از مادرم یاد گرفتم

هدیه، ۴۴ سال دارد و با دختر ۱۰ ساله‌اش در شهرک پردیس نزدیک به تهران زندگی می‌کند.

چرا این راه را برای امرار معاش انتخاب کردی؟

راه دیگری بلد نبودم. پدرم را در بچگی از دست دادم. بروجرد زندگی می‌کردیم؛ مادرم با من و یکی از برادرهایم به تهران فرار کرد و اینجا چاره‌ای نداشت جز اینکه با ازدواج موقت زندگی‌اش را بگذراند. من هم وقتی ناچار شدم همین کار را کردم. کاری که همیشه مشتری دارد و خلاف شرع و عرف هم نیست. من دیپلم ردی هستم؛ جایی برایم کار نیست. این تنها راهی بود که به تخصص نیاز نداشت آن هم برای کسی که سابقه اعتیاد دارد.

چطور معتاد شدی و چرا بعد از ترک اعتیاد به این کار روی آوردی؟

۱۵ سالگی ازدواج کردم؛ مادرم نمی‌توانست خرج ما را بدهد. شوهرم وضع مالی بدی نداشت اما معتاد به تریاک بود و من هم کم کم درگیر شدم. ۱۷ سال به تریاک اعتیاد داشتم تا اینکه باردار شدم. شوهرم اصرار داشت بچه را سقط کنم اما به خاطر دخترم ترک کردم همه ۹ ماه حاملگی را در بیمارستان گذراندم تا بچه‌ام سالم باشد. بعد از به دنیا آمدن دخترم برای اینکه دوباره درگیر نشوم از شوهرم طلاق گرفتم. به ازای مهریه و حق و حقوق حضانت بچه‌ام را گرفتم و برای همیشه ترکش کردم. دیگر نمی‌خواستم به آن وضع ادامه بدهم. تا یک سال بعد از طلاقم یعنی تا دو سالگی دخترم شوهرم خرج‌مان را می‌داد اما به خاطر دردسرهایی که برایم درست می‌کرد خودم را گم و گور کردم؛ نمی‌خواستم دستش به ما برسد. همان موقع با کلاس‌های مشاوره برای معتادان آشنا شدم و بعد هم در جلسه‌های ترک اعتیاد یکی از مردهایی که خودش تحت درمان بود پیشنهاد صیغه به من داد و از آنجا بود که این کار را شروع کردم.

حدود ۸ سال است که صیغه می‌شوم. با این کار توانستم پردیس خانه بخرم. زندگی خودم و بچه‌ام می‌گذرد و روی پای خودم ایستادم. این کار مخصوصا برای من که یک دختر در خانه دارد خیلی سخت است. تا وقتی که دخترم بچه بود تلاش می‌کردم نفهمد که من چطور خرج خانه را می‌دهم؛ الان یکی دو سالی هست که می‌داند. هیچ مخالفتی تا امروز نشان نداده اما من می‌دانم که از این موضوع عذاب می‌کشد همان طوری که من در کودکی کشیدم و هنوز هم ادامه دارد.

از متقاضیان ازدواج موقت بگو. بیشتر چه کسانی برای صیغه کردن با تو تماس می‌گیرند؟

در این ۸ سال همه جور مشتری دیدم. وجه اشتراک همه مذهبی بودن است. همه آنها به رابطه جنسی شرعی اعتقاد دارند. میانسال‌ها و پیرها بیشترند اما جوان هم کم نداریم. من به خاطر سابقه‌ای که این چند سال دارم تا حدودی میان کسانی که به دنبال صیغه هستند شناخته شده‌ام البته در محله‌هایی مثل نظام آباد و سبلان، چون از آنجا شروع کردم. هر محله‌ای آدم خودش را دارد. منطقه‌ای که ما کار می‌کنیم شرق تهران است. مردهایی که به ما مراجعه می‌کنند اکثرا متاهل هستند البته مجرد سن بالا هم داریم. بعضی‌هایشان بنا به اعتقادشان می‌خواهند تنوع داشته باشند. همه جور آدمی را در این چند سال دیده‌ام از پول‌دار تا فقیر.

مشتری بچه‌ها را من جور می‌کنم البته از هیچ‌کدامشان پورسانت نمی‌گیرم ما مثل خواهریم و زندگی‌هایمان خیلی شبیه به هم است برای همین بیشتر به هم کمک می‌کنیم. همیشه مشتری هست خیلی کم پیش می‌آید صیغه کسی نباشیم البته من یک ماه در سال به بچه‌ها و خودم مرخصی می‌دهم. این کار خیلی زود آدم را پیر می‌کند. هر پنج نفرمان اعتیاد داشتیم و امروز ترک کردیم. تحت هیچ شرایطی نمی‌خواهیم به زندگی گذشته‌مان برگردیم. به خاطر سابقه اعتیاد نمی‌توانیم کار پیدا کنیم و هیچ کدام هم خانواده درستی نداشتیم تا حمایت‌مان کند. من بارها برای شرایط زندگی خودم و دوستانم به بهزیستی مراجعه کردم. بهزیستی ما را به خیریه‌ها معرفی می‌کند که کار زیادی برای آدم انجام نمی‌دهند. ما از دولت فقط بیمه سلامت گرفتیم که آن هم به درد نمی‌خورد. ترجیح می‌دهم خودم کار کنم تا بخواهم از کسی صدقه بگیرم.

اولین بارش سخت بود

سحر، ۴۵ سال دارد و با مادرش در خیابان مدنی (نظام آباد) تهران مستاجر است.

چطور شد که تصمیم گرفتی این راه را برای درآمد انتخاب کنی؟

من، خودم یک بچه صیغه‌ای هستم. مادر من هم مثل مادر هدیه صیغه می‌شد؛ البته قبل از به دنیا آمدنم. مادرم زن دوم بود و بعد از سال‌ها زندگی از خانه شوهر بیرونش کردند. او هم برای گذراندن زندگی صیغه می‌شد تا اینکه من را باردار شد. بعد از به دنیا آمدن من دیگر این کار را نکرد و من را با کارگری بزرگ کرد.

من هم مثل هدیه توسط شوهرم معتاد شدم. شوهرم مرد بسیار مهربان و خوبی بود و وضع مالی خوبی داشت. حدود ۶ سال بعد از زندگی مشترکمان معتاد شد و من را هم معتاد کرد. یک دختر ۲۰ ساله دارم که با پدرش زندگی می‌کند. زندگی بدی در خانه شوهرم نداشتم اما دیگر نمی‌توانستم با اعتیاد ادامه بدهم. وقتی تصمیم به ترک گرفتم به توصیه مشاورانم از شوهرم جدا شدم تا دوباره به اعتیاد برنگردم. بعد از طلاقم به خانه مادرم آمدم که او هم با یک حقوق بازنشستگی زندگی می‌کند. الان حدود ۷ سال است که ترک کردم و ۳ سال است که با هدیه کار می‌کنم. بعد از طلاقم خیلی تلاش کردم که کار پیدا کنم البته سواد زیادی ندارم و فقط تا سوم دبیرستان درس خواندم اما به خاطر سابقه اعتیادم هر جایی به ما کار نمی‌دهند. از طرفی هم به خاطر مطلقه بودن خیلی مورد آزار و اذیت قرار گرفتم.

هدیه راهنمای من برای ترک اعتیاد بود؛ خیلی به من کمک کرد تا بتوانم دوباره خودم را از نو پیدا کنم وقتی فهمیدم که چطور خرج خودش و دخترش را درمی‌آورد خیلی غصه خوردم اما یک شب تصمیم گرفتم من هم با همین روش زندگی خودم و مادرم را بچرخانم.

اولین بار که صیغه شدم خیلی برایم سخت بود. مشتری اول من یک مرد متاهل بود که به خاطر حاملگی زنش با او رابطه جنسی نداشت و من را برای دو ماه صیغه کرد. هفته اول و شب‌های اول خیلی سخت بود اما کم کم عادی شد. من تلاش کردم به شکل کار به این موضوع نگاه کنم البته که هیچ وقت برای این کار حال خوبی نداشتم اما حالا بعد از سه سال برایم عادی شده. وقتی می‌بینم می‌توانم کرایه خانه مادرم را بدهم یا کمک خرج خانه باشم این شرایط را تحمل می‌کنم.

دخترت از این موضوع اطلاع دارد؟

خوشبختانه دختر من با پدرش زندگی می‌کند و هفته‌ای یک بار به من سر می‌زند؛ اصلا دلم نمی‌خواهد از این ماجرا مطلع شود. من ترک کردم تا او در آینده سرش را بالا بگیرد حالا نمی‌خواهم یک سرافکندگی دیگر برایش درست کنم. همه کار می‌کنم تا نفهمد من از چه راهی پول درمی‌آورم. او فکر می‌کند سر کار می‌روم و نمی‌داند من چه کار می‌کنم.

نمی‌دانم تا کی می‌توانم این کار را انجام دهم اما فعلا که چاره‌ای ندارم و تا جایی که جسمم سالم باشد این تنها راهی است که می‌توانم درآمد داشته باشم. هرچند که درآمد زیادی هم ندارد اما به هر حال خیلی به وضعیت مالی ما کمک می‌کند. هدیه مشتری‌ها را برایمان پیدا می‌کند. من بیشتر کوتاه مدت صیغه می‌شوم؛ از نظر روحی نمی‌توانم بیشتر از یک ماه صیغه کسی باشم. به خاطر ترک اعتیاد و تجربه‌هایی که در زندگی داشتم هر چند وقت یک بار افسردگی‌ام عود می‌کند برای همین من نسبت به بچه‌ها کمتر این کار را انجام می‌دهم.

ازدواج موقت یا همان کلاه شرعی که سر زنان آسیب‌پذیر می‌رود

سه نفر دیگر گروه هدیه و سحر نخواستند درباره تجربه‌هایشان حرفی بزنند. همه آنها زندگی شبیه به هم را از سر گذرانده بودند و علت اصلی که صیغه می‌شدند کسب درآمد بود.

صیغه نه مسئله امروز بلکه موضوعی ریشه دار و تاریخی به اندازه تاریخ دین اسلام  در ایران است که در همه این سال‌ها با بحرانی شدن وضعیت اقتصادی و اجتماعی آمار آن بالا رفته است. از خبر صیغه شدن زنان ایرانی در مشهد تا افزایش سایت‌های ازدواج موقت همگی نشان از این موضوع دارند که زنان آسیب‌پذیر نه فقط در تهران بلکه در تمام نقاط ایران بیشتر در معرض چنین آسیبی قرار دارند. متاسفانه بازار صیغه از سوی حکومت، مذهب و عرف مورد تایید است و بازار آن همچنان گرم است.