بمب‌گذاری و سوء‌قصد مسلحانه در اردوگاه کومه‌له

عبدالله مهتدی و رضا کعبی: از قبل تهدید شده بودیم

مقامات ارشد حزب کومه‌له کردستان ایران و کومه‌له زحمتکشان کردستان در مصاحبه با روز، جمهوری اسلامی را متهم به بمبگذاری در اردوگاه و سوءقصد مسلحانه به جان یکی از رهبران این حزب کرده و گفته‌اند دستگاه امنیتی بعد از توافق هسته‌ای و نگرانی از افزایش مطالبات سیاسی، احزاب کرد را هدف قرار داده است.

جمعه شب گذشته رضا کعبی، جانشین دبیرکل کومه‌له زحمتکشان کردستان در محل زندگی خود در اردوگاهی نزدیک سلیمانیه از یک سوء‌قصد مسلحانه جان سالم به در برد. یک روز بعد از این حادثه، حزب کومله کردستان نیز با انتشار بیانیه‌ای از کشف و خنثی‌سازی مقادیر زیادی مواد منجره در اردوگاه محل سکونت خود خبر داد.

در واکنش به این اخبار، رسانه‌هایی مانند خبرگزاری فارس و بولتن‌نیوز، حزب کومه‌له کردستان ایران به رهبری عبدالله مهتدی را متهم کردند که به دلیل اختلافات داخلی قصد داشته رضا کعبی را ترور کند. آقای کعبی و مهتدی در مصاحبه با روز قویا این اتهام را رد می‌کنند و در مقابل دستگاه امنیتی را عامل تحرکات مسلحانه اخیر در اردوگاههای خود می‌دانند.

کومه‌له زحمتکشان کردستان و حزب کومه‌له کردستان ایران، هر دو از احزاب سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کردستان ایران، از نزدیک به سه دهه گذشته در کردستان عراق مستقر هستند.

رهبران این دو حزب می‌گویند به دنبال خنثی‌کردن حملات مسلحانه اخیر، تحقیقات خود را روی این مساله شروع کرده و در تلاش اند علاوه بر کشف جزئيات این سوء‌قصدها، نقاط ضعف خود را نیز شناسایی کنند. با اینحال به گفته آنها این تحقیقات، بیشتر جنبه تکنیکی دارد و آنها اطمینان دارند که دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی پشت این سوء‌قصدها قرار دارد.

عبدالله مهتدی با اشاره به اینکه “جمهوری اسلامی تنها دشمن” آنهاست می‌گوید: “این بمبگذاری در صورت انفجار می‌توانست نه فقط یک ضربه تشکیلاتی، بلکه یک فاجعه انسانی خلق کند. تهیه و کار گذاشتن این حجم از مواد منفجره از هیچ فرد یا گروه سیاسی معمولی ساخته نیست، فقط دولت‌ها یا احیانا سازمان‌هایی مانند القاعده می‌توانند چنین عملیات پیچیده تروریستی را سازماندهی کنند.”

رضا کعبی  نیز که از سوء قصد مسلحانه جمعه شب جان سالم به در برده، توضیح می‌دهد “تهیه اسلحه و صدا خفه‌کن در بازارهای مشخص اسلحه در اقلیم کردستان عراق برای یک فرد عادی غیرممکن است. چون حمل این وسیله نه تنها برای شهروندان عادی، بلکه برای نیروهای نظامی نیز معمول نیست و دست هر کسی دیده شود بلافاصله بازداشت خواهد شد.”

در هر دو مورد، افرادی که مبادرت به اجرای این عملیات کرده‌اند از افراد وابسته به خود این احزاب بوده‌ که به گفته رهبران توانسته‌اند به صفوف آنها “نفوذ” کنند.

هدف این حملات، هر دو اردوگاه‌های محل استقرار نیروهای این دو حزب بوده و در صورت موفقیت، دست‌‌کم در مورد اردوگاهی که در آن بمب‌گذاری شده بود، می‌توانست علاوه بر نیروهای نظامی، تلفات غیرنظامی فراوانی نیز به دنبال بیاورد.

عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومه‌له کردستان ایران می‌گوید: “در این اردوگاه، غذاخوری عمومی، کتابخانه، محل ورزش و ارگان‌های مخلتلف نظامی و غیر نظامی وجود دارد. اگر این عملیات به نتیجه رسیده بود، علاوه بر اینکه موجب قتل افراد حزبی می شدبلکه یک فاجعه انسانی بزرگ اتفاق می‌افتاد.  این بمبگذاری‌ها به گونه‌ای طراحی شده بود که با انفجار بمب اول و ازدحام و تجمعی که معمولا برای کمک‌رسانی به قربانیان انفجار اتفاق می‌افتاد، بمب‌های بعدی نیز یکی پس از دیگری منفجر شوند؛ اتفاقی که می‌توانست بخش‌های بزرگی از اردوگاه را به تلی از خاکستر تبدیل کند.”

رهبران کومه‌له می‌گویند پیش از اتفاقات اخیر از کانال‌های مختلف مطلع شده بودند که جمهوری اسلامی قصد دارد علیه آنها در خاک کردستان عراق دست به اقدامات خرابکارانه بزند اما اطلاعی از جزئيات و هدف نهایی این حملات نداشته‌اند.

 

حذف فیزیکی مخالفان در خارج از کشور

جمهوری اسلامی سالهاست به دلیل نقض حقوق بشر و تحرکات در کشورهای همسایه و تلاش برای حذف فیزیکی مخالفان خود از سوی کشورهای غربی تحت نظارت است و بارها از سوی نهادهای مدافع حقوق بشر محکوم شده است.

از میان رهبران اپوزیسیون کرد، عبدالرحمن قاسملو، رهبر حزب دمکرات کردستان ایران، صادق شرفکندیَ، دیگر رهبر این حزب و صدیق کمانگر، عضو رهبری کومه‌له، از جمله شخصیت‌هایی هستند که توسط عوامل جمهوری اسلامی به ترتیب در برلین آلمان، وین اتریش و سلیمانیه کردستان عراق ترور شده‌اند.

علاوه بر این دو حزب دمکرات و کومه‌له می‌گویند که به ویژه در دهه‌ی نود میلادی بیش از ۳۰۰ تن از کادرها و اعضای این احزاب از طریق سوء قصدهای مسلحانه در محل‌های نظامی و غیر نظامی ترور شده‌اند. آنها می‌گویند در سال‌های استقرارشان در اقلیم کردستان علاوه بر حذف فیزیکی، برخی از اعضای آنها نیز از سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ربوده شده‌اند.

شاپور بختیار، در سال ۱۳۷۰، سیروس الهی، در سال ۱۳۶۹، عبدالرحمن برومند در سال ۱۳۷۰ و  کاظم رجوی در سال ۱۳۶۹ از جمله دیگر مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی هستند که در خارج از کشور ترور شدند.

بعد از به نتیجه رسیدن “دادگاه میکونوس” که مقامات وقت دولت جمهوری اسلامی عامل ترور شناخته شدند، کشورهای غربی تحریم‌های دیپلماتیک سختی علیه جمهوری اسلامی اعمال کردند و از آن پس به نظر می‌رسید جمهوری اسلامی به رویه کشتار مخالفان خود در خارج از کشور خاتمه داده است.

رضا کعبی می‌گوید: “طی سه دهه گذشته جمهوری اسلامی به صورت تعطیل ناپذیری علیه احزاب کرد در اقلیم کردستان عراق مشغول ترور، جمع‌آوری اطلاعات و اقدامات خرابکارانه بوده و  این برخلاف ادعایی است که می‌گوید این احزاب تاثیری ندارند.”

در همین ارتباط عبدالله مهتدی هم می‌گوید: “مدت‌ها بود که جمهوری اسلامی  تا جایی که به احزاب کرد مربوط است، به چنین عملیاتی در داخل خاک کردستان عراق دست نمی‌زد. طبعا فعالیت‌های اطلاعاتی و تجسسی خود و خانه‌های امن را بیشتر هم کرده بود، ولی عملیات مستقیم تروریستی و حذف فیزیکی انجام نمی‌داد. با این اقدامات اخیر و همچنین بمب‌گذاری‌ وسیع احساس می‌کنم  جمهوری اسلامی سیاستش را در این مورد تغییر داده و مستقیما علیه احزاب کرد دست به عملیات تروریستی، حتی در خاک کردستان عراق می‌زند.”

 

توافق هسته‌ای؛ تحرکات علیه مخالفان؟

جمهوری اسلامی در حالی از سوی احزاب اپوزیسیون کردستان ایران به تلاش برای “اقدامات تروریستی” علیه آنها متهم شده که محمود علوی، وزیر اطلاعات در مهرماه سال ۹۳ در گزارش عملکرد خود به مجلس، از جلسه این وزارتخانه با “شورای” احزاب دموکرات و کومه‌له خبر داده و گفته بود که برگزاری جلسات با آنچه او “احزاب معاند” خوانده برای به “حداقل رساندن آسیب‌ها”ی آنان به نظام است.

رضا کعبی و عبدالله مهتدی هر دو قویا برگزاری چنین جلساتی را تکذیب می‌کنند. در زمان انتشار اظهارات وزیر اطلاعات بیشتر احزاب کردستان ایران این موضوع را رد کردند، اما خالد عزیزی، رهبر حزب دموکرات کردستان در مصاحبه با تلویزیون صدای آمریکا تائید کرد که با مقامات ایران در کردستان عراق دیدارهایی داشته است.

ماه گذشته در پی توافق هسته‌ای میان جمهوری اسلامی و غرب برخی اجبار دولت ایران به تلاش برای حل مشکلات داخلی سیاسی را از جمله پیامدهای اجتناب‌ناپذیر احتمالی چنین توافقی اعلام کردند.

در چنین شرایطی جمهوری اسلامی به چه دلیل باید احزاب کرد را در خارج از کشور مورد هدف قرار بدهد؟

عبدالله مهتدی می‌گوید: “همه می‌دانند که در راستای تمایل مردم ایران، توافق هسته‌ای به دنبال خود باعث افزایش توقعات مردم در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و البته سیاسی خواهد شد. مطالبات اقشار مختلف مردم، از کارگران، زنان، جوانان، روشنفکران، نویسندگان و ملیت‌های ایرانی افزایش پیدا خواهد کرد.”

به گفته دبیر اول حزب کومه‌له کردستان ایران: “بنابراین همه به درستی انتظار می‌کشند که ما در دوره آینده با افزایش مطالبات مردم و جنبش‌های مطالباتی روبرو خواهیم بود. جمهوری اسلامی که قصد ندارد به این مطالبات پاسخ مثبت بدهد و آن روی خوشی را که در زمینه هسته‌ای به آمریکا و غرب نشان داد، به مردم خود هم نشان دهد، از بالا گرفتن و سربرآوردن این جنبش‌ها نگران است و کردستان را هم محلی می‌داند که اتفاقا این جنبش‌های مطالباتی در آن بروز پیدا کند.”

رضا کعبی، جانشین دبیر کل کومه‌له زحمتکشان کردستان هم می‌گوید: “جمهوری اسلامی علیرغم اینکه ادعا می‌کند احزاب کردستان ایران نقش و جایگاهی در جامعه خودشان ندارند، اما می‌داند که اینطور نیست. آنها هزینه بسیار بالای مادی و انسانی صرف می‌کنند که اردوگاه‌ها، مقررها و مراکز رهبری احزاب کرد در کردستان عراق را متحمل هزینه کنند.”

او می افزاید: “توافق هسته‌ای نه تنها مانعی برای جمهوری اسلامی نیست بلکه به نظر من به نوعی این نظام پاسپورت کشتار داخلی خود را از این توافق  گرفته است. چراکه حقوق بشر موضوع این توافق نبوده و هر قدر در داخل ایران جنایت کند احتمالا برای غرب مهم نخواهد بود. جمهوری اسلامی بعد از این توافق در سرکوب داخلی جری تر شده است. در این میان احزاب کردستانی هم برایش بسیار مهم است و طبیعی است که هدف نخست جمهوری اسلامی در ترور یا سایر اقدامات خرابکارانه باشد.”

رهبران کومه‌له می‌گویند، درصورتیکه اتفاقات اخیر با واکنش‌های گسترده تشکل‌ها و شخصیت‌های سیاسی مختلف ایرانی روبرو نشود، احتمال تکرار آنها علیه همه گروه‌های سیاسی همچنان وجود خواهد داشت.

حکومتی که جوانان خود را معتاد میخواهد

reza amiri

از دیر باز در ایران وجهان افرادی برای لذت جویی به طرف مواد مخدر کشیده میشوند و این مسله در تمام کشورهای دنیا وجود دارد
ولی نوع برخورد با این پدیده مخرب در کشورهای مختلف متفاوت میباشد .
مواد مخدر یکی از پر سودترین تجارت ها در دنیا میباشد که همین مسئله باعث شده تا افرادی که نام آنها را قاچاقچی مواد مخدر مینامند
برای بدست آوردن سود فراوان به این کار روی میاورند که در ایران البته شرایط کاملا متفاوت میباشد چرا که با شرایطی که تعداد افراد
آلوده به مواد مخدر روز به روز رو به افزایش است . که به طور یقین تهیه این همه مواد برای مصرف کنندگان نمیتواند قاعدتا کار قاچاقچی و یا افراد عادی باشد و به طور حتم سازمانهایی در پشت پرده این جنایات ضد بشری علیه جوانان ایران وجود دارد
تا از این طریق هم به تجارت پر سود خود برسند و هم جوانان را آلوده مواد مخدر کنند تا بتوانند از این حربه برای کنترل جوانان و مردم استفاده کنند با توجه به این که امروزه مصرف موادهای صنعتی وشیمیایی جای خود را در بین جوانان از مواد سنتی مثل تریاک گرفته به دلیل راحتی در مصرف آن که نه بوی دارد و نه احتیاج به وسایل آنچنانی برای استفاده ندارد و زمان زیادی هم از شخص آلوده را در روزهای نخست آلودگی نمیگیرد باعث شده که اکثر جوانان به این نوع از مواد مخدر روی بیاورند .
متاسفانه امروزه بسیاری از دختران وزنان ما حتی از قشر دانشجو و تحصیل کرده هم به مواد مخدر آلوده شده اند وهر روز هم به این افراد اضافه میشود و درصد تخریب این گونه مواد مخدر مثل کراک شیشه و هروئین هم بسیار شدید میباشد و خیلی از افراد آلوده به این گونه موادهای صنعتی بعد از مدتی دچار توهم و بیماریهای روانی میشوند که در خیلی از موارد دیگر برای شخص آلوده امید به بازگشت به زندگی بسیار پایین میباشد که این در واقع خاسته این حکومت ضد بشری ایران میباشد .
جوانان ایران به علت نداشتن تفریحات مناسب و آزادیهای فردی و حتی سرخوردگی از طرف خانواده وجامعه و در نهایت حکومت به چنین راه هایی برای تخلیه خود روی می اورند.
من با چشم خود دیدم دخترانی نوجوان که پدر ویا برادر آنان و یا حتی خودشان برای تهیه مواد مصرفی خودمجبور به تن فروشی
شده اند .کم نیست محلاتی که به طور علنی اقدام به فروش مواد مخدر میکنند که خود دستگاه های قضایی و انتظامی ایران کاملا
از آن اطلاع دارند اما هیچ گونه اقدامی در جهت جمع آوری آن انجام نمیدهند علت آن هم بر همگان واضح است . در جایی که دختران سرزمین را بخاطر پوششان مورد باز خواست قرار میدهند چگونه است که این گونه ساده از کنار  این مسائل که تبدیل به یکی از بزرگترین معضلات در جامعه شده است میگذرند .امروزه تهیه مواد مخدر برای مصرف کننده بسیار سهل وآسان شده است و در خیلی از این مکانها افراد سود جو خود اقدام به ساخت وتولید مواد مخدر میکنند و چون این افراد معمولا از نظر علمی اطلاعاتی در این زمینه ندارند و یا راحت بگوییم برایشان اهمیت ندارد موادی که تولید میکنند از نظر کیفیت پایینتر از نوع اصلی آن میباشد به علت اینکه از ترکیباتی که برای ساخت این موادها استفاده میکنند مته ریال بسیار درجه پایین و یا حتی گاها فاسد شده میباشد که خود این مسئله درصد تخریب را در شخص مصرف کننده بالا میبرد.
که در خیلی از موارد بخاطر همین افرادی جان خود را در دم از دست داده اند .که متاسفانه حکومت ایران با پنهان کاری و سرپوش گذاشتن بر این مسئله باعث رشد روز افزون این پدیده در ایران شده است .
در ایران کمپ های ترک اعتیاد وجود دارد که معروف به کمپ اجباری میباشند و افرادی که خود قبلا آلوده به مواد مخدر بودند اقدام به راه اندازی چنین مکانهایی کرده اند که معمولا پولی از خانواده های افراد مبتلا به اعتیاد میگیرند و افراد را با ضرب شتم به آنجا برده  و آنان را با توهین و تحقیر مجبور به ترک میکنند که خود این مسئله اثرات به مخرب روانی برای شخص دارد که به محض این که از کمپ خارج میشوند دوباره به طرف مواد مخدر کشیده میشوند چه بسا خیلی هم از گذشته بدتر میشوند.به طور کل این گونه مشکلات باید زیر بنایی حل بشود در غیر این صورت مثل یک مسکن است که فقط برای مدتی درد را ساکت میکند.
اما حکومت ایرا از این مسلئه چند جانبه استفاده میکند
حکومت ایران همانطور که میدانیم افرادی را به عنوان قاچاقچی مواد مخدر اعدام میکند که خود این کار در نهایت برای سرپوش گذاشتن به این که به جامعه بگوییند در واقع مبارزه با مواد مخدر میکنند در صورتی که همان طور که گفتم وارد کننده اصلی مواد مخدر خود حکومت ایران در صدر آن سپاه میباشد .و بهره برادری دیگری که از این داستان میشود یعنی اعدام افراد نشانگر این است تا ایجاد رعب و وحشت در جامعه بکنند برای اهداف سیاسی .جوانان را آلوده به مواد میکنند تا اگر زمانی به آگاهی برسند نتوانند از حق خود دفاع کنند چون اعتیاد همه چیز را از انسان گرفته
و در مقابل همه چی خنثی میکند .به طور کل حکومت ایران از این حربه برای نابودی ایران و اهداف سیاسی خود استفاده میکند
و این فعالان حقوق بشری هستند که باید بکوشند تا مردم جامعه را نسبت به این حرکات سیاسی رژیم ضد بشری
اگاه سازند .و طبق اطلاعیه جهانی حقوق بشر همه افراد باید از سلامتی جسمی و روانی برخوردار باشند و حکومتها باید در
راه سلامتی افراد جامه خود بکوشند
نوشته شده : رضا امیری
Bildergebnis für ‫آمار اعتیاد در ایران‬‎Bildergebnis für ‫آمار اعتیاد در ایران‬‎Bildergebnis für ‫آمار اعتیاد در ایران‬‎ Bildergebnis für ‫آمار اعتیاد در ایران‬‎Bildergebnis für ‫آمار اعتیاد در ایران‬‎Bildergebnis für ‫آمار اعتیاد در ایران‬‎Bildergebnis für ‫آمار اعتیاد در ایران‬‎

بازداشت تعدادی دیگر از نوکیشان مسیحی در کرج

reza amiri
رادیو پارس   – در ادامه آزار و اعمال فشار بر نوکیشان مسیحی و دگراندیشان مذهبی عقیدتی در ایران، دست کم هشت تن از اعضای یک کلیسای خانگی در کرج توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند. وضعیت کشیش سعید عابدینی نیز در زندان گوهردشت کرج همچنان نگران کننده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هایده شادنیا، شهین بشیری، مونا چهاردولی، اسماعیل فلاحتی، نعمت الله یوسفی و فردی به نام رازمیک به همراه دست کم دو تن دیگر از نوکیشان مسیحی دیگر، روز جمعه شانزدهم مرداد ماه ۱۳۹۴ – هفتم اوت ۲۰۱۵، در حالی که جهت مراسم پرستشی گردهم آمده بودند، از سوی ماموران امنیتی لباس شخصی بازداشت شدند.

به گزارش هرانا به نقل از شاهدان و همسایگان، بازداشت این افراد با بی احترامی و ضرب و شتم صورت گرفته و ماموران امنیتی بازداشت شدگان را با مقداری کتاب و جزوه به خودروهای ون انتقال دادند. بر اساس این گزارش، ماموران امنیتی که بیسیم و سلاح کمری همراه داشتند، همچنین دیش های دریافت ماهواره ساختمان مذکور را نیز جمع آوری کردند.

آخرین گزارش ها از آزادی موقت سه تن از بازداشت شدگان با قرار وثیقه خبر می دهند، اما از سرنوشت و محل نگهداری دیگر بازداشتی ها خبری منتشر نشده و پیگیری خانواده های آنان در مقابل زندان کرج و دادگاه انقلاب نتیجه ای نداشته است.

همزمان منبع هرانا از ادامه وضعیت نگران کنندۀ کشیش سعید عابدینی در زندان رجایی شهر (گوهردشت) گزارش می دهد. بر اساس گزارش مذکور، شامگاه پانزدهم مرداد ماه به بند دوازده زندان رجایی شهر (بند زندانیان سیاسی – عقیدتی) یورش برده و ضمن بازرسی شدید آن محل، نسبت به کشیش سعید عابدینی رفتار بسیار ناشایستی داشتند. این کشیش ایرانی- آمریکایی، چندی پیش نیز در زندان مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته بود.

بر اساس گزارش ها، هم اکنون ده‌ها نوکیش و ایماندار مسیحی، همانند فعالان و شهروندان بهایی، دراویش، اهل تسنن و دیگر دگراندیشان عقیدتی، در زندان‌ها و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی به سر می‌برند.

کمیسیون بین المللی آزادی ادیان در ایالات متحده امریکا، هفته گذشته و در آستانه دومّین سال شروع ریاست جمهوری حسن روحانی، وضعیت نقض حقوق بشر در ایران را همچنان اسف بار خوانده و دستگیری حبس و توقیف بسیاری از زندانیان وجدان را محکوم کرده و خواهان آزادی فوری آنها شده بود.

همچنین احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، طی بیست‌ و هشتمین نشست شورای حقوق‌‌ بشر آن سازمان پیرامون ادامۀ روند سرکوب گروه‌های مذهبی و عقیدتی در ایران هشدار داده و گفته که حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران مانند یارسان، بهائیان، مسیحیان، دراویش و مسلمانان سنی‌ همچنان نقض می شود و بحرانی است. نهادهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی، همچنان نوکیشان مسیحی را آزار داده و تارنماهای آنها را نیز مسدود می کنند. نوکیشان مسیحی اغلب اوقات در دوره بازداشت مورد اذیت و آزار روانی و جسمی شدید از جمله تهدید به اعدام شده اند .

آمار بانک جهانی از دارایی بلوکه شده ایران

reza amiri

بانک جهانی کل دارایی‌های بلوکه شده ایران را ۱۰۷ میلیارد دلار برآورد و اعلام کرد با لغو تحریم‌ها ۲۹ میلیارد دلار از این دارایی‌ها بلافاصله آزاد خواهد شد.

به گزارش تسنیم، بانک جهانی در بخشی از گزارش خود با موضوع اثرات لغو تحریم‌ها بر اقتصاد ایران به وضعیت بازار نفت پرداخته و پیش بینی کرده است با ورود نفت ایران به بازار قیمت جهانی نفت ۱۴ درصد کاهش یابد.

بر اساس پیش بینی بانک جهانی ایران ۸ تا ۱۲ ماه پس از لغو تحریم‌ها می‌تواند تولید نفت خود را به سطح قبل از تحریم‌ها یعنی سال ۲۰۱۲ برگرداند که در نتیجه عرضه جهانی نفت بیش از یک میلیون بشکه در روز افزایش می‌یابد.
این نهاد بین المللی بر اساس برآورد‌ها حجم نفت ذخیره شده ایران را ۳۰ تا ۴۰ میلیون بشکه اعلام کرده که بر این اساس ایران می‌تواند بلافاصله پس از لغو تحریم‌ها ۵۰۰ هزار بشکه در روز بر صادرات نفت خود بیفزاید و جریان این نفت تا سه ماه ادامه خواهد یافت.

این گزارش قیمت جهانی نفت در دسامبر ۲۰۱۵ را ۵۵ دلار پیش بینی کرده و انتظار دارد در اثر لغو تحریم ایران قیمت نفت طی سال ۲۰۱۶ به ۵۶ دلار در هر بشکه برسد.

*کاهش ۱۷. ۱ میلیارد دلاری درآمد صادراتی ایران به دلیل تحریم‌ها

بانک جهانی در بخش دیگری از گزارش خود به اثرات تحریم‌ها بر کاهش درآمدهای صادراتی ایران اشاره کرده و زیان ایران از این محل طی سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ را ۱۷. ۱ میلیارد دلار برآورد کرده است.

در نتیجه تحریم‌ها صادرات ایران به اتحادیه اروپا ۳. ۹ میلیارد دلار، ژاپن ۷. ۵ میلیارد دلار و کره جنوبی ۴. ۴ میلیارد دلار کاهش داشته است.

*دارایی بلوکه شده ایران ۱۰۷ میلیارد دلار است

این نهاد بین المللی همچنین کل دارایی‌های بلوکه شده ایران را ۱۰۷ میلیارد دلار برآورد و اعلام کرده است با لغو تحریم‌ها ۲۹ میلیارد دلار از این دارایی‌ها بلافاصله آزاد خواهد شد و در دسترس ایران قرار خواهد گرفت.

سهیل بابادی؛ چهل ماه زندان و همچنان بلاتکلیف

reza amiri

      رادیو پارس  – زندانی محبوس در زندان رجائی شهر، سهیل بابادی پس از گذشت چهل ماه از بازداشت خود و صدور حکم اولیه یکی از پرونده های مربوط به او، همچنان در بلاتکلیفی به سر می برد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران سهیل بابادی، زندانی سیاسی عقیدتی پس از گذشت بیش از چهل ماه از بازداشت همچنان در وضعیت بلاتکلیفی به سر می برد، نه حکم اولیه ایشان به اجرای احکام ابلاغ می شود و نه حکم دادگاه دوم ایشان صادر می شود.

همسر این زندانی در ارتباط با وضعیت ایشان به خبرنگار هرانا گفت: “ایشان همچنان بلاتکلیف هستند و در بندی به غیر از بند زندانیان سیاسی زندان رجائی شهر در بازداشت به سر می برند.”

خانم بابادی با توضیح وضعیت پرونده های ایشان گفت: “در مورد پرونده ایشان، علی رغم اینکه یکسال و نیم است که در دادگاه انقلاب قسمت دوم پرونده در حال رسیدگی است، هنوز شعبه هیچ رای ای را اعلام نکرده است. اتهام این قسمت دوم اتهام ایشان اجتماع و تبانی و توهین به رهبری است. الان مدت سه ماه است که از دادگاه ایشان می گذرد. رای اول ایشان نیز که در دادگاه کیفری بوده است هنوز برای اجرا ارسال نشده است. یعنی رسما و پس از نزدیک به چهل ماه ایشان بلاتکلیف هستند.”

همسر سهیل بابادی با اعلام رای اولیه این زندانی اظهار داشت: “رای اولیه که به مدت ۵ سال بود هنوز برای اجرا به اجرای احکام نرفته است. این حکم باید ابلاغ بشود تا او از حداقل امکانات یک زندانی برخوردار بشود. متاسفانه هیچ کاری نمی کنند.”

خانم بابادی در پاسخ به این سوال که آیا تا امروز وضعیت این زندانی و مسئله بلاتکلیفی او پیگیری شده است، گفت: “خیلی پیگیری کردیم. برای رای هم وکیل خود پرونده، آقای کی خسروی وهم خود ما پیگیری میکنیم. متاسفانه شعبه ۲۸ با امروز و فردا می کند و می گوید رای را صادر میکنیم. البته در ارتباط با رایی که صادر خواهد شد خیلی امیدوار نیستیم که رایی عادلانه باشد و یا حتی قاضی پرونده، پرونده را خوانده باشد. و برای اساس مستندات بخواهد صحبتی بشود. ولی همان را هم اعلام نمی کنند. ما پیگیریمان را انجام میدهیم. اجرای احکام رجائی شهر می گوید شعبه شهید مقدس باید به ما ابلاغ کند. دادسرای شهید مقدس می گوید که زندان رجائی شهر باید درخواست بکند و بعد ما به ایشان ابلاغ میکنیم. اینها ما را در این بازی انداخته اند و ما نمی دانیم این شعبه باید ابلاغ کند یا آن شعبه باید درخواست بدهد.”

همسر این زندانی در پاسخ به این پرسش که فکر میکنید دلیل این نوع پاسخها چیست، گفت: “تنها هدفشان این است که پرونده را بلاتکلیف نگه دارند. نه با قرار وثیقه او موافقت می کنند. دادگاه انقلاب می گوید که زندانی در اختیار من نیست و شما باید به اجرای احکام بروید. اجرای احکام می گوید که این رای نهائی نشده و شما نمی توانید مرخصی بگیرید. یعنی بعد از ۴۰ ماه نمی تواند حتی دو روز به مرخصی بیاید و از زندان خارج شود.”

خانم بابادی همچنین در ادامه با اشاره به پرونده های مشابه پرونده همسرش اعلام کرد: “در حالی که احکام پرونده های مشابه پرونده همسر من نهائی شده است. چندین بار کسانی که هم پرونده همسر من بوده اند یا یا به قید وثیقه آزاد شده اند و آنهایی هم که زندانی هستند چندین بار به مرخصی آمده اند و یا عفوی شامل حالشان شده است. ولی هدفشان تنها این است که پرونده همسر من بلاتکلیف بماند.”

سهیل بابادی، زندانی محبوس در زندان رجائی شهر، در تاریخ اول خرداد ماه ۱۳۹۱ و به دلیل نوشتن قطعاتی طنز در صفحه فیس بوک “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” بازداشت شد. بابادی که در دادگاه کیفری استان به اتهام توهین به مقدسات به ۵ سال حبس محکوم شده است و پرونده ای مفتوح و بدون صدور حکم با اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب دارد، پیشتر و در شهریور ۱۳۹۲ در نامه ای از زندان که توسط هرانا منتشر شد، از ضرب و شتم و اتهامات جنسی و خانوادگی توسط بازجویانش برای تحت فشار قرار دادن او جهت اخذ اعتراف خبر داده و گفته بود که بر اثر این فشار و تهدید ها، همسرش طفل ۴ ماهه را که باردار بود سقط کرده است. بابادی در این ارتباط در نامه خود می گوید: “بازجو هم پس از شنیدن این خبر در حین مکالمات تلفنی ما ( تلفن همسرم توسط اطلاعات سپاه شنود میشود) نزد من آمده و با ابراز خوشحالی گفت حتما این بچه حرامزاده بوده که به این سرنوشت دچار شده.”

سهیل بابادی

داغ فقر، بر كليه مردم

reza amiri

اینجا انجمن بیماران کلیوی استان کردستان است. پاشنه در این ساختمان، ۲۸ سال است که بر روی اهداكنندگان و گیرندگان کلیه می‌چرخد. بیم و امید در چشم اهداكنندگان و گیرندگان كليه موج می‌زند. اینجا هیاهویي برپاست. گیرنده کلیه، بعد از سال‌ها خستگی و مرارت دیالیز، چشم به راه ایثار اهداكننده‌اي دوخته است، که قراراست کلیه‌اش را ما به ازای پولی هدیه کند. اینجا شمار اهداكنندگان، افزون‌تر از گیرندگان کلیه است. میانگین سنی داوطلبان اهدای کلیه در انجمن حمایت از بیماران کلیوی کردستان، ۲۰ تا ۲۵ سال است. همه آمده‌اند که یکی از کلیه‌های خود را با قیمت ۱۵ میلیون تومان به بیماری نیازمند بفروشند و پول دریافتی آن را به زخمی از زخم‌های عمیق زندگی‌شان بزنند.

  زن و شوهر براي نجات زندگي‌شان كليه مي‌فروشند

در میان انبوه جمعیت، زن وشوهری جوان به چشم می‌آید که ۲۴ سال سن دارند و چهار سال است که ازدواج کرده‌اند. این زن و شوهر جوان تصميم گرفته‌اند براي نجات زندگي‌شان، کلیه‌هایشان را بفروشند. عرفان که به همراه همسرش برای دریافت چک ۱۵ میلیونی پاداش هدیه ایثار کلیه‌اش به انجمن آمده است، سه روز است که در بیمارستان «بقیه‌ا…  اعظم» تهران کلیه‌اش را  با گروه خوني ب مثبت به یکی از بیماران سنندجی فروخته است. می‌گوید: «به دلیل فقر مالی شدید ناگزیر شدیم که همراه با همسرم کلیه‌هایمان را برای ودیعه خانه و خرید اثاثیه بفروشیم.» اشک در چشمانش موج می‌زند: «همسر و دختر دو ساله‌ام را دوست دارم و بیش از این نمی‌توانم رنج فقر را بر رخسار آنان ببينم.  اگر کلیه‌ام را نمی‌فروختم باید زندگی‌ام را از دست می‌دادم و از همسرم و فرزندم جدا می‌شدم.» مهسا، همسر عرفان که پهلوی او نشسته است، مدام اشک می‌ریزد و از مدیر انجمن خواهش می‌کند که سریعا گیرنده کلیه او را با گروه خونی آ مثبت، معرفی کند تا مبلغ دریافتی آنان به 30 میلیون تومان برسد. این زن جوان، بر اهدای کلیه‌اش اصرار دارد: «اگر من انصراف بدهم، در حق شوهرم که برای نجات زندگی‌مان پیشقدم شده است خیانت می‌کنم.»
میلاد، جوان ۲۴ ساله ساکن یکی از مناطق حاشیه‌ای سنندج هم که توسط یکی از دوستان با انجمن آشنا شده قرار است که با گروه خونی O مثبت پرونده تشکیل بدهد وبعد از انجام آزمایشات لازم، کلیه‌اش را به یک بیمار زن ۵۴ ساله بفروشد. میلاد و سوما نیز اسفندماه سال گذشته عقد کرده‌اند وهم‌اکنون تازه‌داماد به همراه نوعروس آمده است که برای آغاز زندگی زناشویي، کلیه‌اش را بفروشد. سوما که ورزشکار است اصرار دارد كه او كسي باشد كه كليه‌اش را مي‌فروشد و همسرش فقط كار كند. اما ميلاد مي‌گويد: «این ننگ و خواری را از روز اول زندگی در سند ازدواج‌مان ثبت نخواهم کرد.»

  فرار از سربازي با اهداي كليه!

يك سرباز هم در آن وسط‌ها به چشم مي‌خورد. خودش كه مي‌گويد از سربازي فرار كرده. 24 سال دارد و وقتي مدیر انجمن به او می‌گوید با دادن کلیه از سربازی نیز معاف می‌شود، با انگیزه و رغبت بیشتری فرم اهدای کلیه را امضا می‌کند. شمیا ۲۳ ساله نیز با زور و اصرار، رضایت شوهرش را برای اهدای کلیه با گروه خونی A مثبت گرفته است و از مسئولان انجمن تمنا می‌کند که هرچه سریع‌تر فرد گیرنده را به او معرفی کنند. بيان ۲۸ ساله هم از شهرستان‌های همجوار سنندج که با 45 کيلو  وزن به همراه پدرش برای پر کردن فرم اهدای کلیه به انجمن آمده است، زمانی که مدیر انجمن به او می‌گوید به دلیل لاغری و ضعف جسمانی نمی‌تواند کلیه بدهد اشک از چشمان او و پدرش جاری می‌شود.

فقر دختر ۱۶ ساله را مجبور به فروش كليه مي‌كند

داستان دختر سقزی تراژدی‌اي است جگرسوز! این دختر ۱۶ ساله که به همراه مادرش به انجمن آمده، بر اهدا و فروش کلیه‌اش اصرار دارد. او که به خاطر سن کم، شرایط اهدا و فروش کلیه را ندارد، با گریه و زاری بر تشکیل پرونده‌اش مصر است و می‌گوید: «سن من بالای ۱۸ سال است اما خانواده‌ام شناسنامه‌ام را دیر گرفته‌اند.» او به مدیر انجمن قول می‌دهد که در صورت تشکیل پرونده، در مراجع قضایی شهرستان، شناسنامه‌اش را به سن ۱۸ سال به بالا تغییر دهد. این دختر و مادر با چشمانی اشک‌آلود اعتراف می‌کنند که سرپرست خانوار آنان توانایی هیچ کاری را ندارد و پنج نفر از اعضای خانواده چشم به فروش این کلیه دوخته‌اند.

 کردستان مقام اول فروش کلیه را دارد

مدیر انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان کردستان با صراحت می‌گوید: «متاسفانه کردستان مقام اول اهدا و فروش کلیه را در کشور دارد.» سید عطاا… عبدی شمار بیماران کلیوی دیالیزی دارای پرونده در انجمن را ۵۵۰ نفر در استان عنوان کرد و افزود: «شمار پرونده‌های متقاضی فروش اهدای کلیه به اندازه گیرندگان کلیه است که این مایه تاسف است.» به گفته او در کشورهای اروپایی یک گیرنده سال‌ها در نوبت پیوند کلیه می‌ماند؛ اما در استان کردستان گیرنده کلیه از میان دهندگان با شرایط گروه خونی متناسب، انتخاب و گلچین می‌کند. او فقر اقتصادی شدید را از دلایل افزایش فروش کلیه در کردستان ذکر کرد و افزود: «تحلیل اکثر پرونده‌های تشکیل شده در انجمن حکایت از نیازمندی شدید مالی دهندگان کلیه دارد.»

  فروش كليه براي پول پيش خانه

عبدی فروش کلیه برای خرید اثاثیه و ودیعه منزل استیجاری را مایه تاسف دانست وگفت: «من و مسئولان انجمن از ثبت پرونده‌های متقاضیان نیازمند ودیعه منزل شرمسار هستیم؛ اما کاری از دست ما برنمی‌آید.» به گفته او میانگین سنی ۸۰ درصد از دهندگان کلیه در کردستان در رنج سنی ۲۰ تا ۲۵ سال قرار دارد که این نشان‌دهنده بیکاری جوانان در این استان است.   او‌افزود: «براساس تحلیل و بررسی پرونده های متقاضیان آمار زنان اهداکننده در این استان بیشتر از مردان است. چون زنان معتقدند که با یک کلیه هم می‌توانند امورات‌خانه‌داری را انجام بدهند؛ اما مردان به عنوان سرپرست خانوار برای انجام کار سنگین كارگر ساختماني، به دوکلیه نیاز دارند. به گفته او بیشترین اهداکنندگان یا فروشندگان کلیه از ساکنان حاشیه‌نشین شهری هستند و شمار دهندگان روستایی بسیار کم و ناچیز است. او قیمت هر کلیه را 15 میلیون تومان ذکر کرد و افزود: «۱۴ میلیون تومان توسط گیرنده کلیه پرداخت می‌شود و یک میلیون تومان هم بنیاد امور بیماری‌های خاص، بابت پاداش هدیه ایثار و فداکاری به اهداكننده کلیه می‌پردازد.» به گفته مدیر انجمن، ۶ میلیون تومان از مبلغ ۱۴ میلیون تومان را کمیته امداد امام خمینی(ره) به گیرندگان کلیه پرداخت می‌کند. عبدی با اعلام اینکه از ابتدای سال جاری نیز تاکنون ۱۱عمل پیوند کلیه در استان انجام شده است، تاکید کرد که افراد اهداکننده کلیه باید در رنج سنی ۱۸ تا ۳۵ سال باشند واین یک عرف اهدای کلیه در کشور محسوب می‌شود. اومی‌گوید: «اگر ما از متقاضیان فروش کلیه استقبال نکنیم و برای آنان فرم تشکیل ندهیم، آنان در اقلیم کردستان عراق به صورت غیرقانونی کلیه‌هایشان را خواهند فروخت.» او کنترل بازار فروش کلیه برای جلوگیری از بازار سیاه را مهم خواند و افزود: «متاسفانه شماری از این جوانان در بازار سیاه کلیه‌فروشی نقره‌داغ می‌شوند و بعد از اهدای کلیه بر سر میزان پول توافقی فروش کلیه با گیرنده  اختلاف‌نظر پیدا می‌کنند.»

شیروان یاری

روزنامه قانون

مریم اکبری منفرد؛ ۶ سال محرومیت از رسیدگی پزشکی و مرخصی

reza amiri

رادیو پارس   – زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد همچنان و پس از شش سال زندان از حق رسیدگی پزشکی و مرخصی محروم است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی و از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات در سال ۸۸، پس از شش سال از بازداشت و زندان همچنان از حق مرخصی و حق رسیدگی پزشکی محروم است.

جعفری همسر این زندانی سیاسی در ارتباط با وضعیت جسمانی او به خبرنگار هرانا گفت: “خوب نیست مریض است.” او در ارتباط با همکاری دستگاه قضایی برای رسیدگی به وضعیت پزشکی همسرش ادامه داد: “میخواهم از دادستانی وقت دکتر بگیرم. ما را اذیت می کنند. دو هفته پیش نامه ای برایشان بردم که او را به آزمایشگاه بفرستند. بازهم نفرستادند. امروز باید بریم نزد دادیار ناظر زندان یعنی آقای خدابخش تا ببینیم دو هفته دیگر به ما وقت می دهند یا خیر. ما را اذیت می کنند. ”

مریم اکبری منفرد دارای سه فرزند دختر است. همسر این زندانی سیاسی در این ارتباط با هرانا گفت: “سه تا دختر بچه دارد. بچه کوچک من ۴ ساله بود که مادرش بازداشت شد و در حال حاضر ده ساله است. بچه بزرگ من می بیند که دیگر بچه ها مادر دارند. خدا شاهد است که دو ساعت التماس کردیم که قانع شده اند تنها برای دو ساعت چون فرزند من کنکور داشت بتواند با مادرش صحبت کند.”

جعفری همسر مریم اکبری منفرد در پاسخ سوالی در ارتباط با اینکه این زندانی سیاسی تا امروز مرخصی داشته است یا خیر اظهار داشت که: ” از سال ۸۸ تا امروز حتی به مدت یک ساعت مرخصی نداشته است. یک میلیارد و خورده ای وثیقه گذاشتم و به مدت دو سال این وثیقه را خواباندیم بازهم به او مرخصی ندادند. با اینکه خودشان گفته بودند وثیقه بگذار. یک میلیارد و صد و پنجاه میلیون تومان وثیقه گذاشتم. دو سال هم سند خواباندم. بازهم به ایشان مرخصی ندادند.”

او با اظهار نگرانی در ارتباط با وضعیت این زندانی سیاسی ادامه داد: “زیاد باید اینقدر برویم تا از رو بروند. این هفته اگر قبول نکنند هفته دیگر می رویم. باید اینقدر برویم تا مجبور بشوند مسئله را پیگیری کنند. نمی شود که قبول نکنند. بالاخره ایشان بیمار است. دندان پزشکی ایشان هنوز تمام نشده است. ایشان بیمار است و حالت لاغری هم ناشی از آن است. تنها کاری که توانستیم بکنیم انتقال هفت، هشت روزه ایشان به بیمارستان میلاد بوده که کیسه صفرای ایشان را خارج کرده و عمل کردند.”

مریم اکبری منفرد که در دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت شد، در ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ و توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. اتهامی که او بارها آن را رد کرده است.

اکبری منفرد که در زندان رجائی شهر طی دوران محکومیت می کرد، در اردیبهشت ۹۰ به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او در آنجا و پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه های متعدد به مراجع تقلید، مسئولان نظام و احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد به بند زنان زندان اوین منتقل شد و تا امروز در آنجا تحمل محکومیت می کند. دو برادر مریم اکبری منفرد در سالهای ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند. اکبری منفرد پیشتر در نامه ای به احمد شهید از قول قاضی صلواتی خطاب به خود گفته بود که: “تو جور خواهر و برادرهایت را می کشی.”

شعارنویسی مجدد روی دیوار یک خانواده بهایی در تهران / تصویر

به گزارش اخبار اقلیتهای مذهبی به نقل ازخبرگزاری هرانا عوامل ناشناس در فاصله کمتر از دوهفته، دو بار یک خانواده بهایی در تهران را با شعارنویسی روی دیوار منزل تهدید کردند.
صبح روز جمعه شانزدهم مرداد، افراد ناشناس برای دومین بار اقدام به شعارنویسی های نفرت پراکنانه روی دیوار خانواده اقدسی از ساکنین بهایی خیابان سازمان برنامه در غرب تهران نمودند.
پیشتر نیز در سوم مردادماه افرادی با درج شعار مرگ روی دیوار این خانواده باعث ناراحتی و نگرانی آنان شده بودند که به پلیس ۱۱۰ گزارش و صورت جلسه شد ولی هنوز عوامل آن مشخص نشده است.
به گفته خانواده اقدسی به جز دو مورد اخیر طی این سال ها هیچ مزاحمتی برای آنان پیش نیامده و ارتباط خوبی با همسایگان دارند.
نوشتن شعارهای تهدیدآمیز علیه بهائیان در شهرستان ها موضوع چندان تازه ای نیست ولی مورد مشابهی در تهران تا کنون گزارش نشده است. نفرت پراکنی علیه بهاییان بعضاحتی از تریبون های رسمی و تلویزیون و فتاوای برخی مراجع تقلید نیز تکرار می شود و نیروهای امنیتی و قضایی نیز تاکنون علیه این نفرت پراکنی ها اقدام خاصی انجام نداده اند.

‎اخبار اقلیتهای مذهبی‎s Foto.