چیناب بدون آب / گزارش تصویری

  رادیو پارس _  چینّاب روستایی با ۱۰۰ خانوار جمعیت از توابع بخش مرکزی شهرستان هوراند در استان آذربایجان شرقی است که با بحران آب شرب روبروست.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، مردم روستا با زحمت فراوان بوسیله ی دبه های پلاستیکی آب مورد نیاز خود را ذخیره سازی می کنند و بصورت سنتی و غیر بهداشتی با گرم کردن آن در دیگهای کوچک استحمام می کنند.

اهالی چینّاب ۵ سال قبل هزینه اجرای طرح هادی روستایی را برای اجرای لوله کشی به بخشداری هوراند پرداخت کرده اند اما تا کنون هیچ اقدام موثری صورت نگرفته است.

در ادامه گزارش تصویری را ببینید:

kam abi dar rostay chinab

دانش آموزان روستای چیناب به وسیله دبه آب را به مدرسه می برند.

kam abi dar rostay chinab

دانش آموزان روستای چیناب آب مورد نیاز مدرسه خود را به وسیله دبه ها در منبع ذخیره می کنند.

kam abi dar rostay chinab

چیناب بدون آب.

kam abi dar rostay chinab

چیناب بدون آب.

kam abi dar rostay chinab

مسئول منبع آب روستای چیناب در حال اعلام به اهالی روستا برای استفاده از آب.

kam abi dar rostay chinab

مسئول منبع آب روستای چیناب در حال باز کردن فلکه آب ذخیره شده.

kam abi dar rostay chinab

اهالی روستا آب مورد نیاز خود را به وسیله دبه، برای ذخیره سازی به خانه های خود می برند.

kam abi dar rostay chinab

اهالی روستا آب مورد نیاز خود را به وسیله دبه، برای ذخیره سازی به خانه های خود می برند.

kam abi dar rostay chinab

اهالی روستا آب مورد نیاز خود را به وسیله دبه، برای ذخیره سازی به خانه های خود می برند.
kam abi dar rostay chinab
استحمام کودکان به روش غیر بهداشتی در روستای چیناب.
kam abi dar rostay chinab
اهالی روستا آب مورد نیاز خود را به وسیله دبه، و برای ذخیره سازی به خانه های خود می برند.
68
چیناب بدون آب
kam abi dar rostay chinab
ذخیره سازی آب مورد نیاز اهالی در منبع های خانگی.
kam abi dar rostay chinab
چیناب بدون آب.
kam abi dar rostay chinab
چیناب بدون آب.

گزارشگران بدون مرز: دولت ایران ایجاد تغییرات در عرصه آزادی اطلاع‌رسانی را جدی بگیرد

 سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بیانیه‌ای از دولت ایران خواست با تکیه بر نتیجه انتخابات اخیر، تغییرات جدی در عرصه آزادی اطلاع رسانی را به انجام برساند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فردا، این سازمان مدافع آزادی بیان، با محکوم کردن محدودیت آزادی اطلاع رسانی در روند برگزاری انتخابات هفتم اسفند، به بازداشت برخی خبرنگاران در آستانه انتخابات  اشاره کرده است. گزارشگران بدون مرز همچنین می گوید در فضای سرکوب خبرنگاران و رسانه ها « تنها منبع بدیل دسترسی به اطلاعات برای شهروندان، رسانه‌های مستقر در خارج از ایران است» که آنها نیز از تهدید دستگاههای امنیتی در امان نیستند.
این سازمان که مستقر در پاریس است به تهدید خبرنگاران رادیوفردا، بی بی سی و رادیو زمانه توسط دستگاه امنیتی یا رسانه‌های نزدیک به این ارگان ها اشاره کرده است.
گزارشگران بدون مرز اگرچه نتایج انتخابات برای اصلاح طلبان را خوب ارزیابی می کند اما در بیانیه خود آورده است« دسترسی بدون محدویت به اطلاع رسانی مستقل یکی از بنیان‌های هر انتخابات آزاد است و در نبود آن انتخابات نمی‌تواند شفاف و دمکراتیک تلقی شود».

کرج – دانشجویان دانشگاه آزاد شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد سر دادند

کرج – ساعت 8 صبح روز یکشنبه 9اسفند 1394 در دانشگاه آزاد بسیجیها اقدام به چسباندن بنرهایی بر ضد سران باند مغلوب رژیم در کنار تصویر باراک اوباما کردند. در این تصاویر آنها را بازنده اصلی نمایش انتخابات دانسته بودند.
این اقدام در واکنش به کنده شدن بنرهای تبلیغاتی باند خامنه‌ای بود که طی آن دانشجویان شعارهایی علیه بسیجیان داده بودند. دانشجویان پس از رؤیت بنرها دست به تجمع اعتراضی زده و علیه بسیجیان شعار دادند، دانشجویان همچین با سر دادن شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد نفرت خود را از مزدوران ابراز داشتند. مقامات حکومتی در دانشگاه با گسیل مزدوران انتظامی به محل تلاش کردند دانشجویان را متفرق کنند. اما تا زمانی که مزدوران انتظامی بنرهای بسیجیان را جمع نکردند دانشجویان متفرق نشدند.

یک نوکیش مسیحی در رباط کریم بازداشت شد

رادیو پارس _  فریبرز آرزم نوکیش مسیحی، مجددا بازداشت شد. آقای آزرم پیش از این نیز به اتهام ترویج مسیحیت بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صدای مسیحیان ایران، فریبرز آرزم نوکیش مسیحی ایرانی روز دوشنبه با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

این مامورین پس از یورش و بازرسی منزل مسکونی “فریبرز آرزم” مقالات مسیحی و کتب مقدس و تلفن همراه وی را نیز با خود بردند، و وی را به مکان نامعلومی به گفته آنها برای پاسخ به برخی سوالات منتقل کردند که تاکنون با گذشت حدود ۸ روز هیچ خبری از وی در دست نمی باشد.

این نوکیش مسیحی در گذشته به اتهام “ترویج مسیحیت در شهرستان رباط کریم” بازداشت شده بود که با گذراندن یک سوم حبس خود پس از  مدت شش ماه در سال ۱۳۹۱ آزاد شده است.

گزارشی از کمال شریفی زندانی سیاسی کُرد، محکوم به ٣٠ سال حبس در تبعید

«کمال شریفی» روزنامه‌ نگار سیاسی کُرد، ۴۳ ساله‌ و محبوس در «زندان میناب» است که پیش تر در سال ١٣٨٧ در پنجم خردادماه ۱۳۸۷، در خانه یکی از کتابفروشان این شهر سقز، پس از محاصره خانه ایشان و تیراندازی «ماموران سپاه» و «اطلاعات» و همچنین کشته شدن یکی از اعضای «حزب دموکرات کردستان» پس از شلیک ١۵ گلوله، بازداشت شد.

«کمال شریفی» در دادگاهی چند دقیقه ای از سوی «قاضی شایق» (دادگاه انقلاب سقز) به ٣٠ سال حبس در تبعید محکوم شد .
این روزنامه‌نگار زندانی علارغم محرومیت از مرخصی از ابتدای زندان خود تاکنون “ممنوع‌الملاقات” بوده است و تنها یک‌ بار مادر و برادر وی با اخذ اجازه از مسوولین «قوه قضاییه» موفق به ملاقات وی شده‌اند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «کمال شریفی» فرزند «بایزید» در سال ۱۳۵۱ در شهرستان سقز از توابع استان کردستان متولد شد. او یک روزنامه‌نگار کُرد ۴۳ ساله‌ باسابقه محکومیت‌های پیشین می باشد.
پدر کمال کارمند اداره آموزش و پرورش بود و او در شهر سقز در مقطع دیپلم در رشته علوم انسانی به تحصیلات خود ادامه داد.
«کمال شریفی» در تابستان ۱۳۶۷ در مرز «سردشت» دستگیر و به اتهام «خروج از مرز» و «همکاری موثر با حزب دموکرات کردستان» محکوم شد و مدتی را در بازداشتگاه «اداره اطلاعات سقز» و زندان‌های «سردشت» و «پیرانشهر» سپری کرد.
Kamal-Sharifi1-hrkurd.com_
وی همچنین در سال‌های ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹، چندین بار به اتهام “هواداری و فعالیت برای حزب دمکرات کردستان” از سوی نیروهای امنیتی «سپاه پاسداران» و «اداره اطلاعات» شهر «سقز»، بازداشت و در ‌‌نهایت در اواخر بهار ١٣۶٩، از سوی دادگاه «انقلاب شهرستان سقز»، به یک سال حبس و تحمل ۴٠ ضربه شلاق محکوم شد.
این روزنامەنگار کُرد در بهار ١٣٧٠، همزمان با آزادسازی بخش وسیعی از جنوب کردستان در «عراق»، به عضویت رسمی «حزب دموکرات کردستان» درآمد.
او در اوایل سال ١٣٨٠ کار ترجمه و نویسندگی را آغاز نمود و به جز نشریات سازمانی حزب، همکاری نزدیکی با برخی از روزنامەنگاران و روزنامه‌های مدنی در شهرهای «سلیمانیه» و «اربیل» در «اقلیم کردستان عراق» داشت و مدتی هم در «رادیو صدای کردستان»، از اعضای هیات تحریریه این رسانه بوده است.
«کمال شریفی» پیش از بازداشت، سابقه همکاری با سایت‌های مستقل و سازمان‌های مدنی را داشته؛ و در آن زمان یکی از مسوولان سایت “۴rojhelat” (یکی از رسانه‌های کُردی) بوده است.
Kamal-Sharifi5-kampain
این روزنامەنگار زندانی، در نهایت در سال ١٣٨٧ جهت ارتباط با ادیبان، نویسندگان، ماموستایان (استادان) آیینی و شخصیت‌های فرهنگی و هنری از «اقلیم کردستان عراق» به زادگاه خود یعنی شهر «سقز» باز می گردد که در پنجم خردادماه ۱۳۸۷، در خانه یکی از کتابفروشان این شهر، پس از محاصره خانه ایشان و تیراندازی «ماموران سپاه» و «اطلاعات» و کشته شدن یکی از اعضای «حزب دموکرات کردستان» دستگیر شد. در این حمله «ماموران سپاه» با شلیک ١۵ گلوله آن عضو حزب را به قتل می‌رسانند.
«کمال شریفی» پس از توقف تیراندازی، از سوی «ماموران سپاه» و «اطلاعات» بازداشت و غروب‌‌ همان روز به دستور «دادستان شهر سقز» به بازداشتگاه «اطلاعات سنندج» منتقل می‌شود. وی به مدت قریب به شش ماه، در بازداشتگاه شهر «سنندج» تحت انواع شکنجه‌ها و رفتارهای وحشیانه و غیر انسانی قرار می‌گیرد که در‌‌ همان هنگام زیر انواع شکنجه و فشار مجبور به انجام یک مصاحبه ویدیویی نیز شده بود. او در آن زمان مدت چند روزی را به همراه دو زندانی سیاسی اعدام شده، «احسان فتاحیان» و «شیرکو معارفی» در داخل یک سلول سپری کرد.
«کمال شریفی» به همراه زندانی سیاسی اعدام شده «شیرکو معارفی» پس از مدتی از بازداشتگاه «اداره اطلاعات» شهر «سنندج» به زندان «سقز» منتقل می گردد. پس از مدتی زنده یاد «شیرکو معارفی» به اعدام محکوم و حکم ٣٠ سال حبس در تبعید برای «کمال شریفی» از سوی «قاضی شایق» (دادگاه انقلاب سقز) صادر شد.
Kamal-Sharifi2-kampain.info
 گفته شده زمان کل دادگاهی «کمال شریفی»، بیش از پنج دقیقه طول نکشیده بود و او نیز فقط در زمان دادگاهی توانسته بود، تنها به مدت ٣ دقیقه آن هم با اشاره با یکی از وکلای خود به نام «احمد سعید شیخی» صحبت کند.
این روزنامەنگار کُرد پس از تایید حکم ٣٠ سال حبس در تبعید از سوی دادگاه تجدید نظر، به «زندان میناب» منتقل شد.
«کمال شریفی» هم‌اکنون در زندان «میناب» در میان “زندانیان عادی و جرایم مواد مخدر” به سر می‌برد.
این زندانی سیاسی از ابتدای زندان خود تاکنون “ممنوع‌الملاقات” بوده است و تنها یک‌بار مادر و برادر وی با اخذ اجازه از مسئولین «قوه قضاییه» موفق به ملاقات وی شده‌اند.
«کمال شریفی» در سال ۱۳۸۷، در اعتراض به شرایط و وضعیت غیر انسانی نگهداری‌اش در «زندان میناب» و عدم برخورداری از حق ملاقات با خانواده‌اش، دست به اعتصاب غذای طولانی‌مدت زد. او یک ماه پس از اعتصاب غذا، دچار سکته شد و از ناحیه صورت و همچنین سمت راست بدن فلج شد. این زندانی سیاسی کُرد تا دو ماه نمی‌توانست هیچ حرفی بزند و پلک چشم راستش هم در آن مدت، دو ماه بسته نمی‌شد و شب‌ها با نوار چسب چشمم را می‌بست. همچنین بهداری زندان تاکنون، هیچ‌گونه اقدامی برای درمان وی صورت نداده است.
«کمال شریفی» هم‌اکنون در «زندان میناب» در حالی کە “از مزایای حق معاشرت، مراودە، مکاتبە و ملاقات با دیگران و همچنین از مزایای مرخصی برخودار نیست”، کماکان با چند تن دیگر از زندانیان سیاسی، در میان زندانیانی با جرایمی همچون “قتل، مواد مخدر و غیرە…” بدون هیچ‌گونە تفکیک‌ بند‌‌ها و جرایم دوران محکومت خود را سپری می‌کند.
این زندانی سیاسی مدتی است در سکوت خبری از سوی رسانه ها قرار گرفته است.

عنوان قهرمان آزادی مطبوعات به احمد زیدآبادی تعلق گرفت

رادیو پارس _ بنیاد بین‌المللی مطبوعات گفته است که عنوان قهرمان آزادی مطبوعات جهان را در سال جاری به احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر ایرانی اهدا می‌کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، این بنیاد می‌گوید که عنوان قهرمان آزادی مطبوعات را به این دلیل به آقای زیدآبادی اهدا می کند که او “در کشور خود با وجود آزار و اذیت مقام ها، شجاعانه برای آزادی بیان، حقوق بشر و مردم سالاری مبارزه کرده است.”

این جایزه قرار است که پیش از نوروز ۱۳۹۵ و در جریان کنگره جهانی و مجمع عمومی بنیاد بین المللی مطبوعات که امسال در دوحه پایتخت قطر برگزار می شود، اهدا شود.

آقای زیدآبادی به دنبال انتخابات بحث‌برانگیز سال ۱۳۸۸ و در اولین موج دستگیری فعالان سیاسی و روشنفکران بازداشت شد. او در آن انتخابات از مهدی کروبی حمایت کرده بود که از پنج سال پیش تاکنون در حصر خانگی است.

دادگاه انقلاب احمد زیدآبادی را به ۶ سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادام‌العمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث محکوم کرد.

مرداد سال جاری آقای زیدآبادی برای مرخصی از تبعید گناباد به تهران آمده بود که اعلام شد شامل عفو عید فطر شده و از این رو آزاد شده است.

مقر بنیاد بین‌المللی مطبوعات که به آقای زیدآبادی عنوان قهرمان آزادی مطبوعات جهان در سال جاری را داده در وین پایتخت اتریش واقع است و از سال ۲۰۰۰ هر سال این جایزه را به روزنامه نگارانی می دهد که از نگاه هیئت داوران بنیاد، اصول حرفه روزنامه نگاری را غالبا در شرایط دشوار پاس داشته و برای برقراری جریان آزاد اطلاعات تلاش کرده اند.

این بنیاد در سال ۱۹۵۰ تأسیس شده و شبکه ای از سردبیران، مدیران رسانه ای و روزنامه نگاران سرشناس از بیش از ۱۲۰ کشور در آن عضو هستند.

جایزه “قهرمان آزادی مطبوعات جهان” در سال های گذشته به اکبر گنجی، فرج سرکوهی و ماشاالله شمس الواعظین هم تعلق گرفته بود.

چهارصد و چهارده روز بلاتکلیفی بازداشت شدگان نصیرآباد

بازداشت شدگان نصیر آباد با گذشت بیش از ۴۱۴ روز همچنان در بلاتکلیفی بسر می برند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی به نقل از کمپین فعالین بلوچ، ۱۰ نفر از جوانان نصیرآباد که پیش تر در ۱۴دی ماه ۱۳۹۳بازداشت شدند همچنان در بلاتکلیفی بسر می برند.

مسوولان امنیتی اتهامات امنیتی چون ترور ماموران نیروی انتظامی، بسیج و معلمان را به آنها نسبت داده اند اما این جوانان در ملاقات با خانواده های خود گفته اند “جهت اخذ اعتراف های دیکته شده مورد شکنجه” قرار گرفته اند”.

خانواده این زندانیان بارها در نامه های متعدد به مسوولان جمهوری اسلامی و همچنین طی نامه هایی به مجامع حقوقی خواهان بررسی تناقض های پرونده و پیگیری پرونده عزیزان خود شده اند.

در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری ۶۰ نفر از جوانان نصیرآباد با نوشته نامه ای به مسوولان خواهان آزادی این جوانان شده اند.

توهین “نماینده اصلاح‌طلب” به داوطلبان بهایی محروم از تحصیل در کنکور امسال

علی‌رضا محجوب، عضو “اصلاح‌طلب” مجلس شورای اسلامی در جریان مراجعه‌ی شماری از شهروندان بهایی محروم از تحصیل کنکور امسال به دفترش، باورهای آن‌ها را مورد توهین قرار داد و ضمن توصیف بهاییان به افرادی “تروریست” و “تفنگ به دست”، این شهروندان را از اتاق کارش بیرون کرد.

روحیه صفاجو، دختر بهایی 18 ساله‌ای که در این جلسه حاضر بود، روز سه‌شنبه (۱ مهر-۲۳ سپتامبر) در شرح این دیدار در صفحه‌ی فیسبوک خود نوشت که آقای محجوب از همان آغاز و در واکنش به “سلام” یکی از هشت شهروند بهایی مراجعه‌کننده به دفترش، بدون اینکه جواب سلامی بدهد، گفت: «آخر بهاییت هم شد دین؟»
خانم صفاجو نوشته که آقای ثابت به نمایندگی از این هشت بهایی در پاسخ به محجوب گفته: «ما صحبتی درباره دین نداریم، می‌گوییم ایرانی هستیم و حق تحصیل داریم، من خودم اخراج شدم و حالا دخترم حتی دانشگاه نرفته است.»
در این زمان، محجوب که «چشمانش را بسته بود» و به بهاییان نگاه‌ نمی‌کرد، با عصبانیت گفت: «بحث را عوض نکنید، جواب من را بدهید، بهاییت دین است؟»
این بهایی محروم از تحصیل افزوده وقتی که نماینده بهاییان در پاسخ گفته که «بله، بهاییت دین است» آقای محجوب تنها «داد می‌زد و به مقدسات و دین بهاییان توهین می‌کرد» و اجازه نمی‌داد که هیچ‌کدام از این افراد صحبت کنند.
روحیه صفاجو که تا آن زمان سکوت کرده بود، زمانی که صدایش را بالا برد و از محجوب خواست تا چند لحظه حرف بزند، با واکنش “خشم‌”گینانه این عضو اصلاح‌طلب چندین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی روبه‌رو شد که «با صدایی بلند‌تر از قبل داد زد: جد و آباد شما تروریست است، شما همه‌تان تفنگ دست‌تان می‌گیرید و…»
او بر سر این دختر محروم از تحصیل فریاد می‌زده: «برو بیرون، برو بیرون، برو…» که پاسخ شنیده: «نمی‌روم. پدر من بعد از هجده سال تا به حال سر من داد نزده، شما به چه حقی سر من داد می‌زنید؟»
خانم صفاجو در ادامه می‌نویسد: «دوباره صدای آقای محجوب بالا رفت و گفت “مگر من به تو بدهکارم؟ مگر تو از من طلب‌کاری؟” اما من سریع گفتم: بله، طلب‌کارم، پدرم را اخراج کردید، مامانم حتی کنکور نداده، خودمم که اینجام.»
به نوشته وی، محجوب بار دیگر داد زد و گفت: «مگر تقصیر من است؟ برو بیرون برو.»
فریادهایی که سرانجام این دختر جوان را مجاب می‌کند تا درحالی که “اشک” در چشمانش حلقه زده بود و می‌لرزید”، از اتاق این عضو “اصلاح‌طلب” مجلس شورای اسلامی خارج شد.
محمد ملکی و محمد نوری‌زاد، دو فعال سیاسی منتقد حکومت ایران در مقابل جوانان بهایی محروم از تحصیل نشسته از آن‌ها عذرخواهی می‌کنند.
علاوه بر روحیه صفاجو، چند دختر و پسر بهایی دیگر به نام‌های شادان شیرازی (با رتبه ۱۱۳کنکور ریاضی و فنی)، تارا هوشمند، نورا ثابت و سرمد شادابی نیز موضوع بازماندن خود از ورود به دانشگاه‌ها در کنکور امسال را رسانه‌ای‌ کرده‌اند. برای‌ این جوانان بهایی یا از ابتدا کارنامه‌ای صادر نشده، و یا بعد از انتخاب رشته، از آن‌ها خواسته شده تا به سازمان سنجش مراجعه کنند. مراجعه‌ای که تا کنون بی‌نتیجه بوده و حتی شکایت‌نامه‌های‌شان نیز در جایی ثبت نشده است.
این شهروندان بهایی در نوشته‌ها و مصاحبه‌های خود تاکید کرده‌اند که در هیچ جایی بهایی بودن خود را اعلام نکرده بودند و در کنکور نیز به سوالات “معارف اسلامی” پاسخ داده‌اند.
محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاه‌های ایران با استناد به مصوبه ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت می‌گیرد که بهاییان را علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم می‌کند.
بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبت نام بهاییان در دانشگاه‌ها جلوگیری به عمل آید بلکه چنان‌چه هویت بهایی فردی بعد از ثبت نام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.
در واکنش به ادامه‌ی بازماندن شهروندان بهایی از ورود به دانشگاه در سال جاری، حدود دو هفته‌ی قبل، ۳۶۰ تن از بهاییان محروم از تحصیل در سال‌های گذشته، در نامه سرگشاده‌ای به حسن روحانی، رییس‌جمهور جمهوری اسلامی،‌ وعده‌های انتخاباتی وی در خصوص رعایت حقوق شهروندی را به او یادآور شدند و نوشتند: «اعلام نشدن نتایج اولیه و نهایی تعداد زیادی از داوطلبان بهایی کنکور سراسری سال ۱۳۹۳ در یک ماه گذشته، نشان از عدم تمایل شما به ورود جوانان بهایی به دانشگاه دارد.»

ناهید گرجی به سه سال حبس قطعی محکوم شد

رادیو پارس _   ناهید گرجی، فعال اجتماعی، از سوی دادگاه تجدیدنظر به ۳ سال حبس محکوم شد و این حکم به دایره اجرای احکام ارسال شده است. این شهروند مشهدی مهرماه امسال پس از یک سال بازداشت موقت، به قید وثیقه آزاد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ناهید گرجی ۱۹ مهرماه سال گذشته با مراجعه مأمورین امنیتی به خانه اش بازداشت و پس از بازرسی منزل به دادگاه انقلاب کوه سنگی مشهد و سپس به مکانی نامعلوم منتقل شد، پس از دو هفته برای ایشان قرار وثیقه ۴۰۰ میلیونی صادر شد، مبلغی که به گفته خانواده اش سنگین بود و از پس آن برنمی آمدند.

به گفته اطرافیان خانم گرجی، علت بازداشت او فعالیت در شبکه های اجتماعی بوده و غیر آن فعالیت سیاسی یا اجتماعی دیگری نداشته است.

یکی از نزدیگان وی به گزارشگر هرانا گفته بود: «ماموران امنیتی نیمه شب و خیلی خشن وارد منزل شدند و خانم ناهید گرجی را دستگیر کرده و بعد از بردن ایشان مجددا برای بازرسی وارد منزل شده و وسایلی از قبیل کامپیو‌تر شخصی و تلفن و حتی دوربین عکاسی را با خود برده‌اند.»

ناهید گرجی، در آستانه سالگرد بازداشت خود در مهرماه ۱۳۹۴، به دلیل شدت گرفتن بیماری افسردگی و وضعیت روحی نامناسب با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.

در دوران بازداشت گزارش‌های مختلفی در ارتباط با وضعیت حاد روحی و افسردگی شدید ناهید گرجی منتشر شده بود.

هفدهم آذر ماه سال گذشته، هشت تن از نمایندگان پارلمان اروپا با انتشار یک نامه مشترک به فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، نسبت به بازداشت ناهید گرجی ابراز نگرانی کردند و  از وی خواستند تا نگرانی‌های آنان در مورد این فعال مدنی را با دولت ایران در میان بگذارد و آزادی خانم گرجی را از آنان خواستار شود.

گزارشی از زینب جلالیان زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد پس از گذشت حدود نه سال حبس

«زینب جلالیان» متولد ۱۳۶۱ اهل روستای «دیم قشلاقِ ماکو» از توابع استان «آذربایجان غربی» پیش تر در ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۶، در سن ۲۵ سالگی از سوی اداره اطلاعات در «کرمانشاه» بازداشت و در آذرماه ۱۳۸۸، به اتهام “محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک” در دادگاهی چند دقیقه‌ای، غیرعلنی و بدون حضور وکیل به اعدام محکوم شد و حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور تایید و به وی ابلاغ شد.

بر اساس اعلام رسانه ها و اطلاعات به دست آمده حکم صادره علیه نامبرده در ۲۹ آبان ماه ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت اما تا کنون هیچ حکمی به او ابلاغ نشده و علارغم مشکلات جسمانی از جمله اختلال بینایی و خطر از دست دادن بینایی خود بدون حتی یک روز مرخصی همچنان در بند می باشد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ در ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۶«زینت جلالیان» از سوی ماموران امنیتی با ضرب و شتم و به زور اسلحه در جاده کرمانشاه – سنندج بازداشت و سپس به بازداشتگاه ستاد خبری اطلاعات واقع در کرمانشاه (میدان نفت) منتقل گردید.
«زینب جلالیان» در طول بازداشت خود در این بازداشتگاه به مدت یک ماه علارغم تحقیر و فحاشی تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفت.
این زندانی سیاسی کُرد پس از درگیری لفظی با بازجوی خود جهت تحقیر و شکنجه روحی به «کانون اصلاح و تربیت زندان دیزل‌آباد کرمانشاه» که از زندان اصلی «دیزل‌ آباد»، ۵ کیلومتر فاصله دارد منتقل و مدت ۷ سال را در آنجا سپری کرد.
«زینب جلالیان» در زمان بازداشت و پس از آن به علت شکنجه‌های شدید فیزیکی، از ناحیه بینایی دچار مشکل شده و از آن پس از اختلال بینایی نیز رنج می‌برد.
این زندانی سیاسی پیش تر از سوی مسوولین زندان به کلینیکی خصوصی در «کرمانشاه» جهت درمان اعزام گردید که حتی هزینه این معاینه نیز از سوی خانواده «جلالیان» تقبل شد.
طبق نظر پزشک یک تکه گوشت اضافه در سفیدی چشم «زینب جلالیان» تشخیص داده شده بود و نامبرده می بایست سریعا تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت، در غیر این صورت احتمال از دست دادن بینایی‌اش وجود داشت.
در نهایت عمل جراحی و مداوای «زینب جلالیان» در خارج از زندان با ممانعت دادستان صورت گرفت و این در حالی است که «زینب جلالیان» روزبه‌ روز بینایی‌اش ضعیف‌تر شده و خطر از دست دادن بینایی برای وی امکان پذیر است.
«زینب جلالیان» پس از انتقال به «کانون اصلاح و تربیت زندان دیزل‌آباد کرمانشاه» به دفعات جهت بازجویی و آسیب بیشتر روحی به اداره اطلاعات کرمانشاه منتقل و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
شاهدین عینی که در آن زمان در مرکز «اصلاح و تربیت کرمانشاه »حضور داشتند صدای شکنجه ها و فحاشی هایی که به وی اعمال می شده است را شنیده اند و از انتقال مکرر وی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات خبر داده اند.
این فعال سیاسی کُرد در ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۶، در سن ۲۵ سالگی از سوی اداره اطلاعات در «کرمانشاه» بازداشت و در آذرماه ۱۳۸۸، از سوی قاضی «باهنر» در شعبه یک دادگاه انقلاب کرمانشاه به اتهام “محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک” دردادگاهی چند دقیقه ای، غیرعلنی و بدون حضور وکیل به اعدام محکوم شد و حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور تایید و به وی ابلاغ شد.
«زینب جلالیان» حتی پس از تایید حکم اعدام در اسفند ماه ۱۳۸۸ به وزارت اطلاعات کرمانشاه منتقل و حدود ۱۰ ماه را تحت شدیدترین شکنجه ها جهت اعترافات ویدئویی قرار گرفت.
پس از انتشار خبر صدور حکم اعدام برای این زندانی سیاسی، این حکم با انتقاد شدید جوامع حقوق بشری روبرو شد و طی بیانیه‌های مختلفی از سوی سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشری، خواستار لغو حکم اعدام این زندانی سیاسی شدند.
از جمله چهره‌هایی که نسبت به حکم «زینب جلالیان» اعتراض کردند می‌توان از «سازمان دیده‌بان حقوق بشر» و همچنین «شورای ملی آمریکایی‌های ایرانی‌تبار» که با صدور بیانیه‌ای از «باراک اوباما»، رییس‌جمهوری آمریکا درخواست کردند، برای جلوگیری از اعدام «زینب جلالیان»، دختر ۲۸ ساله کُرد در ایران، دست به اقدامی بزند نام برد.
این در حالی بود که «علی جلالیان» پدر این زندانی سیاسی، اوایل تیرماه ۱۳۸۹، به رسانه‌ها گفته بود “۱۰ روز پیش دخترش را دیده، ولی هیچ صحبتی از اجرای حکم اعدام او نبوده است.” او گفته: “خبر حکم اعدام زینب از طریق رسانه‌ها به گوش خانواده و وکیل او رسیده است.”
پس از اعتراضات گسترده نسبت به حکم اعدام «زینب جلالیان»، در نهایت حکم صادره در۲۹ آبان ماه ۱۳۹۰در دادگاه تجدید نظر به حبس ابد کاهش یافت و این حکم پس از احضار نامبرده به بخش مدد کاری نسوان زندان کرمانشاه به صورت شفایی به وی ابلاغ گردید.
تا این کنون این زندانی سیاسی همچنان بدون یک روز مرخصی و بدون هیچگونه ابلاغ کتبی مبنی بر دریافت حکم حبس ابد در بدترین شرایط جسمانی در زندان نگهداری می شود.
در همان زمان خانواده وی به صورت کاملا غیر قانونی به اداره اطلاعات احضار و با تهدید از آنها خواسته شد بود نظر وی را در مورد عدم اعتراف تغییر دهند.
بعد ها در همین راستا ماموران امنیتی با نام بردن از «شیرین علم هولی» ، «فرهاد وکیلی» ، «فرزاد کمانگر» ، «علی حیدریان» و «مهدی اسلامی» سعی در فشار روانی بر زینب و خانواده اش داشتند تا وی را وادار به نشستن در مقابل دوربین وزارت اطلاعات جهت اعتراف نمایند.
وی حاضر به اعتراف نمی شود و به احضار خانواده اش به تهران و انجام چنین ملاقات هایی در هتل استقلال تهران (مقر ملاقات های خارج از قاعده و خلاف قانون وزارت اطلاعات) اعتراض می کند.
«زینب جلالیان» در آذرماه ۱۳۹۳، بدون اطلاع قبلی به خانواده و وکیلش، به «زندان خوی» منتقل شد
و تا کنون در این زندان در حالی در شرایط تبعید به سر می برد که بدون در نظر گرفتن قانون تفکیک جرائم در کنار زندانیان عادی می باشد.
طی آخرین خبرهای به دست آمده از منابع آگاه در خصوص این زندانی سیاسی “چشم دیگر زینب جلالیان که روزبه‌روز کم‌سوتر می‌شد، بینایی خود را از دست داده و وی در حال حاضر از ناحیه هر دو چشم نابینا شده است.”
«زینب جلالیان» در طی حدود نه سال گذشته که بدون مرخصی در زندان به سر می برد، به دفعات مرود ضرب و شتم قرار گرفته است.
از جمله این موارد می توان به “بازجویی با دستبند و پا بند”، “زدن متوالی کابل به کف پا” به صورت پی در پی و در روزهای نزدیک به هم و همچنین تهدید این زندانی به تجاوز در حین بازجویی نام برد.
«زینت جلالیان» در حین بازجویی در سال های اولیه بازداشت به جهت کوبیدن سرش به دیوار دچار شکستگی سر و پیشانی گشت و بارها دچار تورم چشم شد به حدی که قادر به دیدن نبود.
«زینب جلالیان» هرگز اتهامات انسابی خود را نپذیرفته و اقدامات مسلحانه ای که به وی نسبت داده شده است را تکذیب نموده است.
این فعال سیاسی کُرد، اهل ماکو بارها درخواست انتقال به زندان زادگاه خود را مطرح نموده اما تاکنون از سوی مسولین ممانعت به عمل آمده است.
عفو بین الملل خرداد ماه ۹۳ با ابراز نگرانی جهت خطری که چشمان این زندانی سیاسی را تهدید می کند خواهان رسیدگی به شرایط وی گردید.
خانواده این زندانی سیاسی در خصوص مشکلات جسمی وی ابراز داشته اند علاوه بر خطر جدی که تا کنون ۸۰ درصد آسیب به بینایی وی وارد کرده و ناشی از ضربه های وارده به سر و عدم رسیدگی پزشکی به آسیب های وارده از ضربات می باشد، از مشکلات روده نیز رنج می برد.
خانواده وی طی گفتگویی اعلام داشته اند زینب پیش از بازداشت سالم بوده و مسوولیت وارده به سلامت وی را به عهده مسوولین می دانند.
پیش تر به دنبال انتقال «زینب جلالیان» به زندان «دیزل‌آباد کرمانشاه» در سال ۱۳۹۱، او دچار خونریزی داخلی شد و با عفونت در ناحیه روده مواجه گردید، اما مسوولین زندان و دادستانی این شهر از درمان مناسب وی و انتقالش به بیمارستان خودداری کردند.
خونریزی داخلی او به دلیل ضرب و شتم شدید و شکنجه در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر «کرمانشاه» که به «بازداشتگاه میدان نفت» مشهور است، حادث شده است.
همچنین چندی پیش این زندانی سیاسی به بیماری برفک دهان نیز مبتلا شده و تا کنون هیچ رسیدگی در خصوص درمان نامبرده صورت نگرفته است.
این زندانی سیاسی هم اکنون در زندان خوی در بدترین شرایط جسمانی قرار دارد و مدتی است از سکوت خبری از سوی رسانه ها قرار گرفته است.