بیست نفر در زندان‌های ایران اعدام شدند

اعدام
هر بار که احساس کنند، ممکنست حرکتی ، اعتراضی و یا بروز علنی خشم و نفرتی در جامعه دیده شود، تعدادی اسیر را اعدام میکنند. اسرای مردم، اسرای زحمتکشان و مردم تحت ستم را که سالهای سال به گروگان گرفته و زندانی کرده اند، به راحتی آب خوردن میکشند. در مقابل این قتل عمد دسته جمعی ٢٠ نفر از جوانان زندانی در ایران، بی بی سی و رادیو فردا غوغا نمیکنند، حتی خبرش را درج نمیکنند این جزیی انتگره از سیستمی است که با قتل سر پا مانده است و رسانه های آن چنانی و مفسرین این چنینی در این موارد خفقان میگیرند و هیچ نمیگویند ، کشتار انسانها شاید ساده ترین کار حاکمین جنایت پیشه ایرانی است، از این همه جنایت چه باک که آنها میتوانند فردا کمی از حقوق بشر گفته و منشور شهروندی بنویسند و این رسانه ها با شخصتیهای کرایه ای خود راه می افتند و اندر فواید حقوق بشر ملاها مینویسند و کارشناس دعوت میکنند و وراجی میکنند. اعدام حربه مهم در دست این حکومت برای ساکت کردن همه است و همواره باید به آن اعتراض کرد. کجا هستند خیل طرفداران حکومت اسلامی که با هر کمپینی علیه اعدام گفتند، که این کمپین ها دفاع از قاتل است و یا حکومت را جری تر میکند که بیشتر بکشد پس ساکت باشیم، می بینید که در هر حالتی میکشند، در حالت سکوت معترضین راحت تر و بیشتر میکشند. پس باید بپا خاست و اعتراض کرد و مانع این خونریزی ها شد. مینا احدیبیست نفر در زندان‌های ایران اعدام شدند

دستگاه قضایی ایران ۲۰ نفر را به اتهامات مختلف در زندان‌های رجایی‌شهر، کرج، قزوین و کرمان اعدام کرد.

به گزارش خبرگزاری آناتولی طی امروز و روز گذشته ۲۰ نفر در زندان های رجایی شهر، کرج، قزوین و کرمان ایران به اتهاماتی؛ از قبیل “جرائم مواد مخدر، سرقت مسلحانه و قتل” اعدام شدند.

به گزارش دادگستری قزوین، صبح امروز دو نفر به اسامی اکبر.ک ۳۶ ساله و مرتضی.ح به جرایمی در رابطه با مواد مخدر اعدام شدند. شمس الدین.ر نیز صبح امروز یکشنبه در زندان شهاب کرمان اعدام شد.

به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران «هرانا»، سحرگاه دیروز، دست‌کم ۱۶ زندانی در دو زندان رجایی شهر و کرج به دار آویخته شدند.

همچنین روز پنجشنبه، یک زندانی در زندان مرکزی همدان با اتهامات مربوط به مواد مخدر اعدام شد. این زندانی ۳۷ ساله بابک اصغری فرزند هوشنگ نام داشته و اهل قروه استان کردستان بوده است.
مینا احدی

 

2 Fotos

دیدبان حقوق بشر: ایران مسیحیان و کلیساهای خانگی را تحت فشار گذاشته است

 

در سال ۲۰۱۶ نیروهای امنیتی همچنان مسیحیان و اعضاء کلیساهای خانگی را که در منازل برای عبادت گرد هم می‏آیند،  بیشتر از قبل تحت فشار گذاشته بود.

به گزارش «محبت‌نیوز» همزمان با انتشار گزارش سال ۲۰۱۶ موسسه‎ی «درهای باز» که طبق آن ایران در فهرست ۱۰ کشوری قرار گرفته که بر مسیحیان جفا می‌شود، گزارش سازمان «دیدبان حقوق بشر» نیز منتشر شد.

طبق این گزارش در سال ۲۰۱۶ سرکوب حقوق اساسی بشر به ویژه حق آزادی بیان در ایران ادامه داشته است.

به گزارش وب سایت «دیده‎بان حقوق بشر»، سارا لی ویتسون، مدیر خاورمیانه این سازمان در خصوص گزارش سال ۲۰۱۶ درباره ایران گفته است: «نیروهای امنیتی و قوه قضائیه، به موانع اصلی تحقق عدالت در ایران بدل شده اند. این در حالی است که اهداف اصلی اعلام شده آنها تحقق عدالت است. »

سارا لی ویتسون اضافه کرده است، تضعیف آزادیهای اساسی شهروندان و نادیده گرفتن حقوق مصرح [در قوانین ایران] شهروندان، فقدان اعتماد به نفس آنها را نشان می‌دهد که نمی‌توانند به طور مشروع حکومت کنند.

در بیست و هفتمین گزارش وضعیت حقوق بشر دیده‎بان حقوق بشر که ۶۸۷ صفحه است به مساله وضعیت حقوق بشر در ۹۰ کشور پرداخته شده است.

دیده بان حقوق بشر اضافه کرده است: «نیروهای امنیتی به سرکوب نوکیشان مسیحی، و اعضاء “کلیساهای خانگی” که در منازل به طور خصوصی برای عبادت و پرستش گرد هم می‏آیند، ادامه داد.»  

در بخشی از گزارش درباره ایران آمده است: «با وجود آنکه سه سال از ریاست جمهوری حسن روحانی می‏گذرد، او هنوز به وعده خودش برای تلاش در جهت احترام بیشتر به حقوق مدنی و سیاسی مردم عمل نکرده است.»

این گزارش می‌افزاید: «در این سال، شمار زیاد اعدام‏‏ها به ویژه در مورد تخلفات مواد مخدر ادامه یافت. در حالیکه روحانی در ماه مه ۲۰۱۷ با انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری روبرواست، جناح‏‏های تندرو که بر دستگاه‏‏های امنیتی و قضایی کشور تسلط دارند، با بی‌احترامی آشکار نسبت به معیارهای حقوقی کشوری و بین‌المللی به سرکوب شهروندانی که می‏خواستند از حقوق حقه خود برخوردار گردند، ادامه دادند.»

 همچنین آن دسته از اتباع ایرانی که دارای تابعیت دوگانه هستند و نیز شهروندانی که از خارج به ایران بازگشته بودند به ویژه در معرض خطر دستگیری مقامات ایران که آنها را “عوامل غرب” می‏خواندند، قرار داشتند.

دیده‌بان حقوق بشر می‌گوید، «علیرغم کاهش اولیه اعدام‏‏ها در ماه‏‏های نخست ۲۰۱۶، مقامات ایران تا ۲۵ اکتبر حداقل ۲۰۳۳ تن را اعدام کرده اند. اما به گزارش گروه‏‏های حقوق بشر شمار اعدام شدگان ممکن است به ۴۳۷ تن برسد.»

این گزارش تاکید کرده است:«دادگاه‏‏های ایران و به ویژه دادگاه‏‏های انقلاب به طور مرتب در برگزار کردن محاکمات عادلانه، قصور ورزیده‏ اند و گفته می‏شود که این دادگاه‏‏ها در محاکمات خود، به اعترافاتی استناد می‏کنند که تحت شکنجه گرفته شده است. قانون ایران، حق متهم برای دسترسی به وکیل، به ویژه در طی مرحله بازجویی را محدود می‏سازد.»

دیده بان حقوق بشر می گوید:«آزادی بیان و ابراز عقاید مخالف، کماکان دچار محدودیت شدید بود و مقامات به دستگیری و متهم کردن روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و فعالان رسانه‏‏‌های اینترنتی که می‏خواستند از حق خود برای آزادی بیان استفاده کنند، ادامه دادند.»

این سازمان در ادامه به وضعیت بهائیان در ایران اشاره کرده و گفته است، حکومت ایران «بهائیان از داشتن آزادی مذهب محروم می‏نماید و علیه آنان تبعیض قائل می‏شود. از اکتبر ۲۰۱۶ حد اقل ۸۵۵ بهایی در زندان‏‏های ایران محبوس بوده‏‌اند.»

این گزارش تاکید کرده است: «در ماه اوت، تعدادی از چهره‏‏ های اهل تسنن در مناطق کرد نشین، پس از انتقاد از اعدام حداقل ۲۰ تن در روز ۲۲۲ اوت، احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفتند.»

پژوهشگر آمریکایی: تضمینی نیست در صورت رابطه خوب پوتین با ترامپ، او ایران را نفروشد

دیدار ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه با آیت اﻟله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در تهران - ۲ آذر ۱۳۹۴

روسیه و ایران اتحادی بی سابقه و شکننده را در خاورمیانه شکل داده اند. آیا این اتحادی از سر نیاز و مبتنی بر تلاقی منافع مقطعی است یا تحولی نوین است که بر منافع آمریکا در منطقه تاثیری طولانی خواهد گذاشت؟

اتحاد روسیه و ایران بر اساس انزجار متقابل از نفوذ ایالات متحده در خاور میانه است، اما دونالد ترامپ، رییس جمهوری منتخب آمریکا، تمایل خود را برای روابط قوی تر میان واشنگتن و مسکو نشان داده است.

ایران برای حمایت از رژیم بشار اسد در جنگ با شورشیان سوری مورد حمایت عربستان سعودی و ترکیه هزینه های زیادی را متحمل شده است؛ بنا بر گزارش ها ایران میلیاردها دلار به اسد کمک پول داده است و هزاران نیروی ایرانی یا غیرایرانی شیعه را آموزش داده و به سوریه اعزام کرده است. اما این تلاش ها بدون حمایت نظامی روسیه نتیجه روشنی نداشت. دیپلماسی روسیه هم می تواند نقشی محوری در دستیابی به یک راه حل سیاسی در راستای منافع رژیم اسد در سوریه ایفا کند. درست است که ایران نقش نظامی مهمی در سوریه بر عهده داشته اما شریک کوچک مسکو بوده است.

هر چند استفاده روسیه از پایگاه هوایی همدان در ایران جنجالی شد اما ممکن است بمب افکن های روسی دوباره به ایران بازگردند زیرا نیروی هوایی ایران از قدرت کافی برای اعمال قدرت فراتر از مرزهای خود را ندارد و برای رسیدن به اهدافش در سوریه به قدرت بزرگی چون روسیه احتیاج دارد.

علاوه بر این، روسیه تنها قدرتی است که به فروش تسلیحات پیشرفته به ایران تمایل نشان داده است. ایران خواستار خرید حدود ده میلیارد دلار تسلیحات مدرن از روسیه است. اما بر مبنای برجام، ایران تا سال ۲۰۲۰ بدون تایید شورای امنیت اجازه خرید تسلیحات پیشرفته و بازسازی توان هوایی و زرهی مستعمل اش را ندارد.

بزرگترین تهدید برای نفوذ ایران در منطقه ممکن است از گرم شدن روابط ولادمیر پوتین و دونالد ترامپ پدیدار شود.

توفیق همکاری ایران و روسیه در سوریه ممکن است زمینه را برای همکاری دو کشور در دیگر نقاط حساس فراهم کرده باشد. اما ایران و روسیه دو رقیب تاریخی اند. روسیه علاقه ای به قدرت گرفتن یک کشور مسلمان در جنوب مرزهایش ندارد و ایران کماکان به نیات روس ها مشکوک است. انزوای دیپلماتیک نسبی تهران، ضعف اقتصادی، و کمبودهای نظامی راهی جز اتحاد با مسکو پیش پای ایران نگذاشت.

تضمینی وجود ندارد که ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه، اگر در دوره ترامپ به روابط بهتری با آمریکا دست بیابد ایران را نفروشد. رییس جمهوری منتخب آمریکا پیشاپیش از بی میلی به تجهیز شورشیان سوری و حتی همکاری با روسیه در جنگ با داعش خبر داده است. پوتین وقتی بتواند با آمریکا همکاری کند به ایران چه نیازی خواهد داشت؟ با این وجود بعید است که روسیه به کل ایران را رها کند. فارغ از بهبود روابط مسکو و واشنگتن احتمالا بعضی رقابت ها میان آمریکا و روسیه ادامه خواهد داشت و روس ها از ایران به عنوان ابزاری علیه احتمال وخامت روابط با ایالات متحده استفاده خواهند کرد. اگر چه ممکن است به نظر برسد که ایران در سوریه و خاورمیانه دست بالا را دارد اما ظاهرا سرنخ در دست روسیه است.

گام به گام حلقه‌های مفقودهِ قتل هاشمی رفسنجانی‌ تکمیل میشود . در تازه‌ترین رویداد :دفتر یاسرو مشاوران اکبر هاشمی رفسنجانی در مرکز تحقیقات مجمع مهروموم شد. گزینه بعدی احتمالى تک دوره‌ای شدن دوران ریاست جمهوری حسن روحانی است
حصرهاشمی رفسنجانی و خانه نشین سازی وی به شیوه منتظری قبل مرگ امکان نداشت و همینک به حذف همه گزینه‌های همگون به هاشمی دست زده اند.
رسانه های ایران می‌گویند که دفتر یاسر هاشمی رئیس دفتر و همچنین مشاوران اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مرکز تحقیقات استراتژیک که وابسته به مجمع است امروز مهروموم شده است.
یاسر هاشمی فرزند آقای هاشمی رفسنجانی رئیس دفتر او در مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است. مرتضی الویری از مشاوران آقای هاشمی رفسنجانی در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا مهروموم دفتر مشاوران او در “همه حوزه ها” را تایید کرده است.الویری گفته “دو روز قبل تلفنی موضوع پلمپ دفتر را اطلاع دادند و روز گذشته گفتند موقتا جایگزینی برای دفتر در مکانی دیگر در نظر گرفته می‌شود اما امروز گفتند این جایگزین مشخص نشده و به بنده اعلام شد تا شنبه و تا مشخص شدن وضعیت صبر کنم”.

اعدام ۵ زندانی در کرمانشاه، کرمان و قزوین

1
اعدام ۵ زندانی در کرمانشاه، کرمان و قزوین

حقوق بشر ایران، ۲۷ دی ماه ۱۳۹۵: دو زندانی در کرمانشاه و دو زندانی در قزوین با اتهامات مربوط به مواد مخدر و یک زندانی در کرمان با اتهام قتل عمد به دار کشیده شدند.

بنابه اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز شنبه ۲۵ دی ماه دو زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند در زندان دیزل آباد کرمانشاه اعدام شدند.

یکی از این زندانیان “سیف الله حسنیان” فرزند ابراهیم، ۳۳ ساله اهل سقز نام داشت. وی ۸ دی ماه ۱۳۸۹ در شهر صحنه (استان کرمانشاه) به همراه ۲ کیلو و ۲۰۰ گرم کراک و ۱ کیلو ۸۰۰ گرم شیشه بازداشت و ۲۸ خرداد ماه ۱۳۹۱ در دادگاه انقلاب جوانرود از طرف قاضی حکمتی به اعدام محکوم شد.

دومین زندانی اعدام شده “توفیق بهرام نژاد” فرزند قاسم، ۳۱ ساله و اهل جوانرود نام داشت. وی در سال ۱۳۹۱ با اتهامات مربوط به مواد مخدر بازداشت و ۱۳ اسفند ماه ۱۳۹۲ در شعبه ۲ دادگاه انقلاب کرمانشاه به اعدام محکوم شد.

در گزارشی دیگر به نقل از ایران آنلاین، صبح روز یکشنبه ۲۶ دی ماه یک زندانی که با اتهام قتل عمد در طی یک نزاع خیابانی به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود در زندان شهاب کرمان اعدام شد.

هویت این زندانی “شمس الدین” ۲۳ ساله و زمان ارتکاب قتل وی ۳ سال پیش عنوان شده است.

همچنین به گزارش خبرگزاری مهر، صبح روز یکشنبه ۲۶ دی ماه حکم اعدام ۲ زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند به اجرا درآمد.

اولین زندانی اعدام شده “اکبر. ک” ۳۶ ساله بود که به اتهام حمل و نگهداری ۱۹۴ گرم و ۵۰ سانتی گرم هرویین و ۸۱۷ گرم شیشه به اعدام محکوم شده بود. بنا بر این گزارش وی تابستان ۱۳۹۳ به همراه همسرش در عوارضی شماره ۲ اتوبان قزوین- تهران بازداشت شده بود.

زندانی دوم که اعدام شد “مرتضی. ح” نام داشت که به اتهام شرکت در حمل و نگهداری ۲ کیلوگرم هروئین به اعدام محکوم شده بود.

اعدام زندانیان با اتهامات مربوط به مواد مخدر درحالی طی هفته‌های اخیر شتاب گرفته که بحث بر سر لغو مجازات مرگ برای قاچاقچیان خرده پا در مراجع قانون گذاری ایران در جریان است و پیش از این معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه اعلام کرده بود که اعدام «قاچاقچیان مواد مخدر» در ایران «بازدارنده» نبوده است.

برنامه روز دوشنبه 16 ژانويه 2017 برابر با 27 دی ماه 1395

پخش سخنان مسيح علينژاد در مورد حجاب اجباری +  برنامه نسيم در مورد حقوق زنان.

برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.

 

 

علی شریعتی پس از هفتادوچهار روز به اعتصاب غذای خود پایان داد

علی شریعتی، زندانی سیاسی زندان اوین، پس از هفتادوچهار روز اعتصاب غذا، امروز شنبه ۲۵ دی‌ماه به اعتصاب خود پایان داد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، #علی_شریعتی که از دهم آبان ماه دست به اعتصاب غذا زده بود، روز جاری با درخواست خانواده و جمعی از فعالین سیاسی اعتصاب خود را متوقف کرد.
بنا به تشخیص پزشکان، علی شریعتی در پی ۷۴ روز اعتصاب غذا به بیماری انسداد روده و مشکلات کبد مبتلا شده است و در وضعیت هشدار دهنده به سر می‌برد.
علی شریعتی از دهم آبان و پس از بازداشت اقدام به اعتصاب غذا کرده بود. این زندانی سیاسی هنگام بازداشت گفته بود به دلیل این‌که بابت اعتراض به «اسیدپاشی» به زندان محکوم شده، دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
علی شریعتی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمع ۳۰ مهرماه ۱۳۹۳ علیه اسیدپاشی مقابل مجلس شورای اسلامی به پنج سال حبس محکوم شد. درخواست تجدیدنظر به این حکم نیز در شعبه ۳۳ دادگاه انقلاب رد و مجدداً حکم پنج سال حبس تأیید شد. آقای شریعتی در ۲۹ بهمن‌ماه ۱۳۹۳ بازداشت شد و در تاریخ ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵ به مرخصی آمد اما در روز ۱۰ آبان سال جاری (۱۳۹۵) دوباره بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
 

‎فواد یوسفی نوزدهمین روز اعتصاب غذایش را پشت سر می گذارد

 

 

 فواد یوسفی زندانی سنی مذهب در زندان رجایی شهر کرج از ۱۹ روز پیش در اعتراض به عدم اعطای مرخصی استعلاجی در اعتصاب غذا به سر می برد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فواد یوسفی زندانی سنی مذهب در زندان رجایی شهر کرج از تاریخ ششم دیماه در اعتصاب غذای اعتراضی به سر می برد.
یک منبع نزدیک به آقای یوسفی با بیان اینکه اعتراض این زندانی به عدم اعطای مرخصی استعلاجی است، به گزارشگر هرانا در مورد بیماری وی گفت: “فواد از بیماری روحی شدیدا رنج می برد و بارها اقدام به خودزنی کرده است. اما اصلا به درخواست  مرخصی استعلاجی اش توجهی نشده است. حتی علیرغم بارها نامه نگاری در مورد بیماری اش نیز اقدامی صورت نگرفته است.”
این منبع مطلع همچنین ادامه داد: “چندماه قبل به تیمارستان امین آباد نیز اعزام شد اما برایش قابل تحمل نبود و بعد از دو روز او را برگرداندند. افسردگی شدید هم دارد.”

شایان ذکر است، فواد یوسفی از ابتدای اعتصاب ۱۲ کیلوگرم کاهش وزن داشته و در حال حاضر دچار افت فشار «۸ روی ۶» شده است.

این زندانی سنی مذهب که در سال ۸۹ دستگیر شده، به ۸ سال حبس محکوم شده است.

عیسی سحرخیز اعتصاب غذای خود را آغاز کرد

عیسی سحرخیز در اعتراض به «قانون شکنی‌ها، نقض مفاد قانون اساسی، حقوق شهروندی و حقوق مصرح برای زندانیان سیاسی و مطبوعاتی»‌ دست به اعتصاب غذا زد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از زیتون، مهدی سحرخیز گفت پدر او در اعتراض به «حکم جدید صادر شده و نقض مکرر قانون از سوی مقام‌های قضایی و امنیتی» از بامداد روز ٢۵ دی ماه ٩۵ اعتصاب خود را آغاز کرده است. در حال حاضر کمتر از ۱۰۰ روز به آزادی عیسی سحرخیز باقی مانده است.
این چهارمین بار است که عیسی سحرخیز پس از آخرین بازداشت در آبان ماه سال ۹۴ دست به اعتصاب زده است.
به گفته مهدی سحرخیز این اعتصاب با «خودداری از قبول غذا (اعتصاب تر) شروع شده و پس دو هفته به اعتصاب داروی تدریجی (کاستن روزانه یک دارو) منتهی خواهد شد که می‌تواند درنهایت به اعتصاب خشک بینجامد.»
عسی سحرخیز گفته است که دلیل اعتصاب غذای او مخالفت «مقام‌های عالی‌رتبه قضایی و امنیتی از جمله دادستان تهران» با «پیشنهاد کمیسیون پزشکی زیر نظر اداره پزشکی قانونی مبنی بر اعطای شش ماه طول درمان خارج از زندان و بیمارستان» برخلاف مواد فصل سوم ایین دادرسی کیفری است.
این روزنامه نگار زندانی در مورد دلایل اتخاذ چنین تصمیمی توضیح داده است که بر خلاف نص صریح قوانین و مقررات جمهوری اسلامی از جمله مواد فصل سوم قانون أیین دادرسی کیفری در خصوص اعطای انواع مرخصی به زندانیان، طی پانزده ماه گذشته نه تنها از مرخصی اسحقاقی و استعلاجی محروم بوده، بلکه مقام های عالیرتبه قضایی و امنیتی از جمله دادستان تهران با پیشنهاد کمیسیون پزشکی زیر نظر اداره پزشکی قانونی مبنی بر اعطای شش ماه طول درمان در خارج از زندان و بیمارستان، مخالفت کرده اند.

راه دشوار تلاش علیه فراموشی توضیحات پرستو فروهر در خصوص شکایت وزارت اطلاعات در سفر اخیرش به ایران

پرستو، فرزند پروانه و داریوش فروهر، دو تن از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای، در نشستی در برلین درباره روش‌ تحمیل سکوت در دولت روحانی و پروژه دائمی حذف صحبت کرد و پیرامون شکایت وزارت اطلاعات از خود توضیحاتی ارائه داد.
 به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از،پرستو فروهر را در آلمان به عنوان هنرمند می‌شناسند و بین ایرانیان بیش‌تر به خاطر قتل سیاسی پدر و مادرش، داریوش و پروانه فروهر، شناخته شده است. او ۱۸ سال است که یکی از بازمانده‌های پیگیر قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای است. هر سال دست کم یک بار به خانه‌ای که روزی والدینش را در آنجا به قتل رساندند باز می‌گردد تا شاید در مراسمی به صورت عمومی یادشان کند. مراسمی که با دستور یا تهدید و دخالت برگزار نمی‌شود. او اما هر بار مسیر آلمان به ایران را می‌رود “تا بر حق حضور خود در مقابل پروژه حذف که دائم در جریان است ایستادگی کند”. و نه تنها این مسیر را می‌رود که روایت رفتن و باز رفتن و جزییات آن را دوباره و دوباره می‌نویسد و بیان می‌کند.
حالا او در جمعه شب (۲۴ دی) در پایتخت آلمان، برلین، در دفتر کانون پناهندگان سیاسی ایرانیان، با جمعی از ایرانیان از آخرین سفر خود به تهران در پاییز ۱۳۹۵ می‌گوید.
برلین چند روزی است که برفی است، برف چند ساعتی به شدت می‌بارد و چهره شهر را با سفیدی می‌پوشاند و بعد از دست می‌رود و شهر و آدمیانش را در گرفتگی و تیرگی زمستان باقی می‌گذارد. پرستو فروهر در نشست کانون پناهندگان در برلین سرد از مبارزه خود علیه فراموشی می‌گوید.
فروهر در این نشست از یکی از آخرین اقدامات در مجموعه اقداماتی که به گفته او بخشی از پروژه تحمیل سکوت است صحبت می‌کند، از پرونده‌ای که برای او ساخته‌اند. شاکی وزارت اطلاعات است که ۱۸ سال پیش مامورانش پدر و مادر او را به شکل فجیعی به قتل رساندند. او در این پرونده به علت بخشی از آثار هنری خود “به تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات و امام حسین” متهم شده است. فروهر در نوشته‌ای که پیش از این درباره سفر اخیر خود در سایت‌ها و رسانه‌ها منتشر کرده است این اقدامات را در تضاد با شعارهای “اعتدال” دولت حسن روحانی می‌بیند.
در نشست کانون پناهندگان از خانم فروهر پرسیده می شود آیا امیدی به دولت روحانی داشته است که حالا امیدش از دست رفته یا اینکه نوشته انتقادی‌اش به امیدهای بسته شده به این دولت خصوصا در آستانه انتخاب بعدی برمی‌گردد. فروهر در پاسخ می‌گوید: «امید یک واژه است که در جامعه باید بر سر آن توافقی وجود داشته باشد تا بتواند این جامعه درون خودش با خودش گفتگو کند. وقتی امید تبدیل می‌شود به اسم کسانی که حکم قتل داده‌اند، من نمی‌توانم با آن جوانی که آمده با شوق حرف آقای خاتمی را تکرار می‌کند و می‌خواهد به “تمام” یک لیست زیر نام امید و اعتدال رای بدهد گفتگو کنم. وقتی امید می‌شود چنین چیزی، چطور می‌شود حرف زد؟ برای گفتگو ما باید واژه‌های یکی داشته باشیم. چه امکان گفتگویی بین من که پدر و مادرم با حکم قتلی که این‌ها داده‌اند از دنیا رفته‌اند و این جوانی که حالا اسم آن آدم را به عنوان امید می‌نویسد وجود دارد. این پیوند پاره می‌شود.»
او می‌گوید: «من اصلا وارد مساله اینکه چه کسی رای می‌دهد یا نمی‌دهد نمی‌شوم، ولی این‌که به اسم امید این کار را می‌کنند موضوع متفاوت می‌شود. یک وقت هست که جامعه از سر استیصال این کار را می‌کند. این اسمش استیصال است، نه امید.» او توضیح می‌دهد که “در زندان همیشه یک بازجوی بد و یک بازجوی خوب است و مسلم است منطق و عقل سلیم حکم می‌کند وقتی آن کسی که همان اول توهین نمی‌کند، توی سرتان نمی‌زند و هزار بلا سرتان نمی‌آورد به اتاق می‌آید بهتر است. ولی هر دو بازجو هستند، اسم یکی‌شان نجات‌دهنده‌نیست.”
به اعتقاد فروهر “وقتی واژه‌ها را از معنای خود تهی می‌کنند، یک بخش از جامعه، بخشی که به لحاظ سابقه تاریخی‌اش نمی‌تواند امید ببندد، ایزوله می‌شود. یک گفتمان غالب ساخته می‌شود که در آن نه تنها اقلیت اصلا حق حضور ندارد که حق بیان هم ندارد. اصلا وجود ندارد، محو می‌شود، پاک می‌شود.”
فروهر که در طول مبارزات انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفند ماه ۱۳۹۴ در ایران بوده می‌گوید از دیدن پوسترهای بزرگ علی فلاحیان در سطح شهر شوکه بوده و از خود سوال می‌کرده که “این چه شهری است که چنین تصویری را تحمل می‌کند؟” قتل‌های زنجیره‌ای در زمان وزارت علی فلاحیان، وزیر دولت هاشمی رفسنجانی، و قربانعلی دری نجف آبادی، وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی، انجام گرفته است.
 توصیه‌های دستوری به جای دستور رسمی
پرستو فروهر در نشست جمعه شب کانون پناهندگان سیاسی برلین درباره پیچیدگی‌هایی که در روند برخورد با تلاش‌های او در گرامی‌داشت یاد والدینش در دولت روحانی به وجود آمده است صحبت کرد. او گفت در دولت احمدی‌‌نژاد “من را احضار می‌کردند و ممنوعیت برگزاری مراسم را رسما ابلاغ می‌کردند و معلوم بود کدام نهاد تصمیم‌گرفته و چه کسی دارد دستور می‌دهد و چه کسی اجرا می‌کند. الان قبل از مراسم با شماره ناشناس تماس می‌گیرند و می‌گویند ما توصیه می‌کنیم برگزار نکنید و بعد در صورت مقاومت، لحن و فشار تغییر می‌کند و شدت می‌گیرد.” او می‌گوید در دولت روحانی که به دولت اعتدال معروف شده است “مرز بی مامور خودسر و مامور رسمی کاملا به هم خورده است. فضای ابهامی ایجاد می‌کنند که بسیاری از آدم‌ها خودشان عقب‌نشینی کنند و خودسانسوری جایگزین سانسور می‌شود.”
او می‌گوید در طول نزدیک به دو دهه‌ای که پیگیر پرونده قتل پدر و مادرش و پس از آن آگاهی رساندن درباره قتل‌های سیاسی در ایران بوده دیده‌است که حاکمیت همیشه یک قدم جلو آمده است: «ما سعی کرده‌ایم گفتمان بسازیم و یادآوری کنیم، ولی آن‌ها همیشه جلوتر آمده‌اند. آدم شوکه شده و اعتراض کرده است. آن‌ها صبر کرده‌اند تا جا افتاده است و بعد از یک مدتی باز یک قدم آمده‌اند جلو.»
 خانه فروهرها برای دومین بار مورد دستبرد قرار گرفت
او باز به موضوع پرونده‌سازی علیه خود بازمی‌گردد و می‌گوید: «همیشه سعی کرده‌ام یک مقدار با فضای هنری ایران کار کنم. ولی وقتی خبرگزاری فارس یک مرتبه به یک نمایشگاه گروهی می‌رود و از این و آن درباره من با عنوان هنرمند ضد دین سوال می‌کند، این بقیه را می‌ترساند. این پروژه حذف است.»
فروهر در نشست کانون در برلین می‌گوید یک “کارشناس‌” وزارت اطلاعات به او گفته است “به دلیل موقعیت و جایگاه خاص خانم فروهر و به دلیل صبغه خانوادگی‌شان لازم و واجب است که نظام بر روی ایشان اشراف داشته باشد، که البته دارد.” این فرد تأکید کرده است که اشراف محدود به جغرافیای ایران هم نمی‌شود. او به پرستو فروهر گفته است: «مطمئن باشید که من شما را از خودتان بهتر می‌شناسم.»
پرستو فروهر که سعی در حفظ خانه و قتلگاه پدر و مادرش به شکل اولیه دارد می‌گوید که “بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم که برای آنها من کم‌تر از آن مکان مهم هستم. آن مکان است که اهمیت دارد.”
او بار دیگر درباره آن‌چه بر سر خانه در دو سال گذشته رفته است توضیح می‌دهد و می‌گوید که “در عرض دو سال گذشته دو بار به خانه دستبرد زده‌اند و دوباره سر پا کردن آن خانه بسیار دشوار بوده است. مثل این‌که وارد خرابه شده‌اید، از متروک‌گی در آوردن یک مکان خیلی انرژی می‌برد. باید زمان و انرژی بگذارید و به اشیا احترام بگذارید تا دوباره بشوند آنچه بوده‌اند.”
از امیدهای کوچک اما موجود
پرستو فروهر اما در سفر خود به ایران گرچه از بی‌اعتنایی مردم و “هم‌دستی” ضمنی بین آنها و سیستم و از آنچه در جریان است می‌گوید، اما نقاط امید را هم می‌بیند. او از برخورد با دو جوان ۲۱ ساله که از بازداشت‌شدگان مراسم یادبود پوینده و مختاری، دو نویسنده قربانی قتل‌های زنجیره‌ای، بودند می‌گوید و ادامه می‌دهد: «آنها وقتی پدر و مادر من کشته شدند سه ساله بودند. حالا به چنین مراسمی می‌آیند و بازداشت می‌شوند. این یعنی اینکه امکان ایجاد حساسیت وجود دارد.»
او از مسئولیتی که برای بازگویی حقیقت قتل‌های سیاسی بر دوش خود حس می‌کند و رشد در این مسیر می‌گوید. پرستو فروهر، هنرمند و بازمانده دو قربانی قتل سیاسی، تاکید می‌کند “در این راه همیشه سعی کرده‌ام کلیشه‌ای فکر نکنم. سعی کرده‌ام فکر کنم اینجایی که من ایستاده‌ام کجاست و عمق حقیقت قضیه کجاست.”