آغاز بزرگترین عملیات نظامی علیه داعش

روسیه روز چهارشنبه عملیات بزرگ خود را در سوریه آغاز می‌کند. عملیاتی که قرار است با هماهنگی و مشارکت فرانسه علیه گروه‌های تروریستی صورت بگیرد و معادلات جاری در این کشور را کاملا تغییر دهد.

دیپلماسی ایرانی: روسیه روز چهارشنبه عملیات بزرگ خود را در سوریه آغاز می کند. عملیاتی که قرار است با هماهنگی و مشارکت فرانسه علیه گروه های تروریستی صورت بگیرد و معادلات جاری در این کشور را کاملا تغییر دهد. قرار است سه روز قبل از آغاز این عملیات 69 فروند سوخو – 24 در کنار هواپیماهای پیشرفته استراتژیک بمب افکن توپولف 160 در مانوری هوایی که گفته می شود بزرگترین مانور نظامی در خاورمیانه خواهد بود، شرکت کنند. قرار است علاوه بر این جنگنده ها 30 ناو جنگی روسی که در سواحل سوریه، ترکیه و لبنان خارج از مرزهای منطقه ای مسقر هستند به همراه شش زیر دریایی و موشک های توماهوک کروز نیز در این مانور شرکت داشته باشند.

در همین رابطه روسیه از سوریه، لبنان، عراق و ترکیه خواسته است که روز چهارشنبه حریم هوایی خود را ببندند چرا که 69 فروند هواپیمای روسی در این روز مشغول مانور هوایی خواهند بود. به گفته مقام های روس این مانور مقدمه حمله بزرگی موسوم به «جنگ ویرانگر» علیه داعش است است که قرار است روز چهارشنبه آغاز شود. قرار است در این عملیات بزرگ، نیروهای دریایی و هوایی به همراه موشک های بالستیک دوربرد روسی از دریای بالتیک تا دریای مدیترانه مشارکت داشته باشند.

به گزارش روزنامه لبنانی الدیار، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه زمانی تصمیم گرفت که عملیات جنگ ویرانگر علیه داعش را آغاز کند که ثابت شد داعش عامل سقوط هواپیمای مسافربری روسی در صحرای سینا بوده است. قرار است این حملات علاوه بر سوریه شامل بمباران مواضع داعش در لیبی و سینا در مصر نیز بشود و هیچ کس نمی داند قرار است حد و مرز آن تا کجا ادامه یابد. روس ها می گویند تنها چیزی که می دانند این است که این جنگ باید به حضور داعش در سوریه پایان دهد. در همین رابطه رئیس ستاد ارتش روسیه با رئیس ستاد ارتش فرانسه تماس گرفته و عملیات هماهنگی با او در این عملیات را انجام داده و قرار است جنگنده های فرانسوی و نیروی دریایی فرانسه همانند یک متحد در کنار روسیه در جنگ علیه داعش شرکت کنند. او همچنین از هم تای فرانسوی اش خواست که هماهنگی لازم میان خلبان ها صورت بگیرد تا حادثه ای هوایی میان هواپیماهای روسی و فرانسوی رخ ندهد. در همین رابطه خلبان های روسی و فرانسوی و همچنین افسرهای نیروی دریایی روسیه و فرانسه جلساتی را با یکدیگر برگزار کردند تا هماهنگی های لازم با یکدیگر را انجام دهند تا این عملیات نظامی با موفقیت انجام شود. قرار است فرانسه با حدود 40 جنگنده رافائل و 20 جنگنده میراژ در این عملیات شرکت کند. انتظار می رود این عملیات گسترده بتواند تحولی شگرف در شرق دریای مدیترانه ایجاد کند.

از هفته گذشته جنگنده بمب افکن های توپولف 160 روسی به اضافه جنگنده های سوخو از جمله نسل پنجم سوخو – 35 شبانه روز در حال بمباران مواضع داعش در سوریه هستند و مراکز جبهه النصره در ادلب، حلب و اطراف حمص را بمباران کرده اند. بنا به گفته مقامات روسی در عملیات «جنگ ویرانگر» قرار است تمامی نقاطی که اثری از داعش و جبهه النصره و عناصر تروریستی وابسته به آنها وجود دارد، بمباران شود و جنگنده های روسی و فرانسوی به هیچ تروریستی رحم نکنند. پیش بینی می شود بعد از این عملیات گروه های تروریستی به سمت عراق فرار کنند و عمده تمرکزشان از سوریه به عراق انتقال یابد.

روسیه روز شنبه از دولت عراق خواسته بود حریم هوایی اقلیم کردستان را ببندد و تمامی پروازهای هواپیماهای مسافربری به فرودگاه های اربیل و سلیمانیه را متوقف کند چرا که می خواهد عملیاتی بزرگ علیه داعش و جبهه النصره آغاز کند. دولت روسیه همچنین از دولت بغداد خواسته است اجازه حمله به مواضع گروه های تروریستی در عراق به ویژه در موصل را بدهد که بغداد با آن موافقت کرده است. ارتش عراق نیز اعلام کرده است به زودی عملیات آزادسازی موصل و رمادی را آغاز می کند.

در همین رابطه مذاکراتی میان روسیه با مصر در جریان است تا قاهره به مسکو اجازه دهد به مراکز داعش در صحرای سینا نیز حمله کند. در مورد لیبی، گویا روسیه و فرانسه قصد ندارند از لیبی اجازه بگیرند تا به مراکز داعش در این کشور به ویژه در شهر سرب حمله کنند. بنا به گزارش ها داعش در لیبی حضوری گسترده و قدرتمند دارد.

قرار است جنگنده بمب افکن های توپولف 160 بمب های دو تنی بر مراکز داعش فرو بریزند تا مقرهای آنها را به طور کامل ویران کنند. در عین حال روسیه تصمیم دارد تمامی مراکز فرماندهی و انبارهای تسلیحاتی و همچنین مراکز آموزشی داعش را کاملا ویران کند و گفته است اگر در مرکزی حتی یک نیروی داعشی وجود داشته باشد هم آن مرکز را با خاک یکسان خواهد کرد.

در مقابل، داعش صدها نیروی خود را به همراه خانواده هایشان از رقه به موصل در عراق انتقال داده تا به این ترتیب خود را آماده این جنگ کند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفته است: «ما امپراطوری هایی هستیم که داعش نمی تواند ما را تکان دهد. اگر مردان ما نتوانند با داعش بجنگند بهتر است زنانمان به میدان های جنگ بروند و مردان به آشپزخانه ها بروند و آشپزی کنند. جنگ ما علیه داعش بی رحمانه خواهد بود. داعش خواهد دید که پاسخ حمله به هواپیمای مسافربری روسی چیست. داعش خواهد دید چگونه جنگنده های روسی بی رحمانه و بدون هر گونه ملاحظه ای مراکزش را ویران خواهند کرد.»

وی همچنین گفت: «بر اساس اطلاعات امنیتی روسیه و تصاویر ماهواره ای که از مراکز داعش به دست آمده است، عملیات جنگ ویرانگر از روز چهارشنبه با هماهنگی هواپیماهای فرانسوی آغاز خواهد شد و بی وقفه ادامه خواهد یافت. بر اساس اطلاعات ما داعش موشک های زمین به هوا در اختیار ندارد بنابراین نمی تواند هیچ کدام از هواپیماها و جنگنده های ما را هدف قرار دهد. فرماندهان نظامی روسیه به خوبی از موشک هایی که داعش در اختیار دارد، باخبرند.»

ناظران انتظار دارند عملیات مشترک روسیه و فرانسه علیه داعش دو هفته به طول بینجامد و طی آن مواضع داعش به طور کامل ویران شود و هیچ اثری از آن حتی در روستاها و شهرها باقی نماند. بعد از این حمله کوبنده پیش بینی می شود ارتش سوریه به همراه متحدان خود عملیاتی همه جانبه برای پس گرفتن مناطق اشغال شده توسط داعش انجام دهند. روس ها همچنین تصمیم دارند از بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه بخواهند که اجازه دهد «ارتش آزاد» و گردان های موسوم به «جیش الفتح» و «جیش الاسلام» و «احرار الشام» که عموما آموزش دیده نیروهای امریکایی هستند به مراکز داعش یورش ببرند و آنها را از مناطق مختلف سوریه بیرون برانند. انتظار می رود این نبرد زمینی دست کم یک ماه طول بکشد و به دنبال آن توانایی های نظامی داعش کاملا از بین برود. در همین رابطه دستور داده شده است که از نیروهای داعش هیچ اسیری گرفته نشود و هر جا که به دام افتادند فورا اعدام شوند چرا که قصد ندارند زندانی شبیه گوانتانامو برای داعش ایجاد شود. ولادیمیر پوتین دستور داده است که نمی خواهد هیچ اثری از داعش باقی بماند و حتی خودروهای آنها نیز باید از بین بروند.

درخواست ۹۰ روزنامه‌نگار برای آزادی روزنامه‌نگاران بازداشت‌شده

رادیو پارس    – 

۹۰ روزنامه‌نگار، در نامه‌ای اعتراضی خواستار آزادی هر چه سریع‌تر روزنامه‌نگاران بازداشت شده، عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، سامان صفرزایی و آفرین چیت‌ساز شدند. یک ماه از بازداشت این چهار  نفر می‌گذرد. خبر بازداشت‌ آن‌ها روز سه‌شنبه ۱۲ آبان منتشر شد: اطلاعات سپاه: دستگیری تعدادی از فعالان رسانه‌ای

در این نامه آمده است که این روزنامه‌نگاران به اتهام واهی و تکراری همکاری با رسانه‌های خارج از کشور بازداشت شده‌اند: «حتی رییس جمهوری اسلامی ایران نیز این بازداشت‌ها را “پرونده‌سازی” نامیده است. این بازداشت‌ها که با طرح اتهامات بی‌پایه توسط رسانه‌های منتسب به نهادهای امنیتی و نظامی همراه شده، مغایر قوانین داخلی کشور و قوانین بین‌المللی است که جمهوری اسلامی ایران به اجرای آن‌ها متعهد است.»

حسن روحانی روز چهارشنبه ۱۳ آبان، در جلسه هیات دولت در صحبت‌های خود به مناسبت سالروز اشغال سفارت آمریکا در واکنش به بازداشت این روزنامه‌نگاران در راستای پروژه «مقابله با نفوذ سپاه»،  گفته بود: «بی‌خودی نرویم یکی دو نفر را به بهانه‌ای بگیریم و پرونده‌سازی کنیم، بعدش هم بگوییم این خط، خط نفوذ است.»

همچنین: وعده روحانی به همسر روزنامه‌نگار بازداشتی: پیگیر ماجرا هستیم

رییس جهموری ایران، روز یک‌شنبه ۱۷ آبان و در مراسم افتتاح بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات هم گفت که «از برخی نشریات می‌توان فهمید فردا چه کسی بازداشت یا توقیف می‌شود و ریختن آبروی چه کسی در دستور کار است.»

صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، به این صحبت‌های روحانی واکنشی سریع نشان داد و  حرف‌های روحانی را مصداق افترا خواند.

در نامه سرگشاده روزنامه‌نگاران معترض به بازداشت چهار نفر از همکاران‌شان در ایران آمده است: «قانون اساسی بر آزادی رسانه‌ها و آزادی بیان همه شهروندان و از جمله روزنامه‌نویسان تصریح کرده و فعالیت حرفه‌ای روزنامه‌نگاری را به رسمیت شناخته است. همچنین برای متهمان، حقوقی قانونی در نظر گرفته شده که در این بازداشت‌ها رعایت نشده است.»

در همین زمینه: ادامه بی‌خبری از وضعیت پنج روزنامه‌نگار بازداشت شده

امضاکنندگان این نامه از جمله فرج سرکوهی، مسعود بهنود، نوشابه امیری، علی اصغر رمضان‌پور، احمد رأفت، سیامک قادری، توکا نیستانی و …، با تاکید بر حق آزادی عقیده و بیان (تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر)، این حق را سلب ناشدنی دانسته‌اند و گفته‌اند که بر اساس این اعلامیه، همه متهمان تا پیش از اثبات جرم در دادگاه علنی و عادلانه، بی‌گناه تلقی می‌شوند.

آن‌ها بازداشت غیرقانونی روزنامه‌نگاران و نقض حقوق قانونی آن‌ها را محکوم کرده‌اند و از مراجع مسئول خواسته‌اند تا هرچه سریع‌تر این چهار روزنامه‌نگار زندانی را آزاد کنند.

در روزهای گذشته خبرهایی در مورد صادر شدن قرار وثیقه برای عیسی سحرخیز و احسان مازندرانی منتشر شده است، اما تا لحظه تنظیم این گزارش (چهارشنبه ۱۱ آذر)، هنوز خبری از آزادی این روزنامه‌نگاران نیست.

سید‌محمود علیزاده‌ طباطبایی، وکیل مدافع احسان مازندرانی، مدیر‌مسئول بازداشت شده روزنامه فرهیختگان، روز دوشنبه نهم آذر ماه درباره‌ وضعیت پرونده او به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته بود که بازپرس پرونده قرار وثیقه صادر کرده است: «صبح امروز وثیقه ارائه شده کارشناسی شد و سپس آن را به شعبه ۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه ارائه کردیم.»

او گفته بود که هنوز تصمیمی برای قبول این وثیقه نگرفته است. با توجه به این‌که چهارشنبه یازدهم آذر، اربعین امام سوم شیعیان و از روزهای تعطیل رسمی در ایران است، بعید به نظر می‌رسد تا روز شنبه، ۱۴ آذر، تغییری در وضعیت روزنامه‌نگاران بازداشت شده از جمله احسان مازندرانی به وجود بیاید.

واکنش‌ها ادامه دارد

در تازه‌ترین واکنش‌ها به بازداشت روزنامه‌نگاران، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، روز دوشنبه نهم آذر ماه، از قول احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران نوشت: «اخیرا روزنامه‌نگارانی که به جرم همراهی با آمریکا بازداشت شده‌اند، در اعترافات خود عنوان کرده‌اند از برخی مقاله می‌گرفتند، به آن‌ها پول می‌دادند و بعد مقاله را دستکاری کرده و در اختیار روزنامه‌های آمریکایی قرار می‌دادند که این مسائل بسیار مهم است که باید نسبت به آن بیدار باشیم.»

این اظهارات در حالی مطرح شده است که هنوز هیچ دادگاهی برای این روزنامه‌نگاران برگزار نشده و نسبت دادن «جرم» به آن‌ها از نظر حقوقی نادرست است.

از سوی دیگر علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس ایران، روز دوشنبه نهم آذر ماه در دانشگاه سهند تبریز گفت که با اصل بازداشت‌ها در صورت وجود مستندات مخالف نیست، «اما وقتی وزارت اطلاعات داریم، نباید سایر نهادها این کار را بکنند. رییس جمهوری هم می‌تواند به عنوان رییس قوه مجریه و مجری قانون اساسی، طبق قانون اساسی اخطارهایی را بدهد، خصوصا که این کار به بهانه نفوذ انجام شد.»

او هشتم آذر ماه هم در دانشگاه تهران گفته بود که نباید کاری خلاف قانون اساسی در کشور صورت بگیرد.

این نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، دوم آذر هم در تذکری به وزیران اطلاعات و دادگستری، خواستار توضیح آن‌ها درباره بازداشت برخی روزنامه‌نگاران از سوی اطلاعات سپاه شده بود و یک روز بعد هم گفته بود که نگران است این بازداشت‌ها مربوط به انتخابات باشد.

برخی تحلیلگران پیام این بازداشت‌ها را خواست حاکمیت در نشان دادن استواری و عدم تغییر در سیاست‌های داخلی دانسته‌اند و تاکید بر این‌که نرمش تنها در سیاست خارجی است و این‌که قرار نیست تغییری در داخل ایجاد بشود و امتیازی به جامعه مدنی داده شود.

بیانیه ی کانون نویسندگان ایران هفدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و جعفر پوینده

در هفدهمین سالگرد این قتل وحشیانه روز جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ مزار آن جان باختگان راه آزادی را در امام زاده طاهرِ کرج گلباران می کنیم …
در هفدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و جعفر پوینده، یاد عزیز آن جان باختگان راه آزادی را گرامی می داریم. مرگ جانگداز آن جان های عاشق با گذشت این همه سال هنوز بر جسم و جان آزادی خواهان ایران و جهان آتش می زند. سهل است، حتی یادآوری این داغ شرربار روح و روان انسان های آزاده را می سوزاند، و ای بسا برخی کسان، از همین رو، مصلحت را در دم فروبستن و سوختن و ساختن با این داغ بدانند. اما کانون نویسندگان ایران، هم به عنوان مدافع پیگیر آزادی بیان و ادامه دهنده ی راه پوینده و مختاری و همه ی رهروان راه آزادی و هم در مقام جوینده ی حقیقتِ کل قتل های سیاسی – عقیدتیِ موسوم به زنجیره ای، نه تنها سوختن دراین داغ را به جان می خرد و بر این فاجعه ی اجتماعی چشم نمی بندد بلکه درعین مقاومت در برابر هرگونه ستم و سرکوب با صدایی هرچه رساتر برای ستمدیدگان این فاجعه دادخواهی می کند. کانون بر آن است تا زمانی که این غده ی سرطانی همچنان در دل جامعه ی ایران جا خوش کرده و جولان می دهد، تا زمانی که صداهای دادخواهانه و اعتراضی همچنان با داغ و درفش و سرکوب و خفقان رو به رو می شوند، هیچ انسانی نمی تواند خود را آزادی خواه بنامد مگر آن که برای جراحی و از میان برداشتن این غده ی انسان سوز و دیگر بسترهای آزادی ستیزی در جامعه ی ایران به پا خیزد.
فاجعه ی قتل های سیاسی – عقیدتی در این سال ها بی شک از برخی جهاتِ مهم مورد اعتراض و نقد و ریشه یابی قرارگرفته است. اما زوایای پنهان و کتمان شده ی آن به علت فضای سنگین سرکوب و اختناق همچنان ناروشن باقی مانده، و آنان که جرأت ورود به این زاویه ها را به خود داده اند، از جمله ناصر زرافشان عضو کانون نویسندگان ایران و وکیل خانواده های قربانیان این قتل ها، متحمل هزینه هایی بس گزاف شده اند. رئیس وقتِ کمیسیون اصل نود مجلس بر همین زاویه ی کتمان شده انگشت گذاشت آن گاه که اعلام کرد: ما در بررسی قتل های زنجیره ای به جایی رسیدیم که جلوتر از آن نمی توانستیم برویم.
کانون نویسندگان ایران در این سال ها همواره بر چند نکته ی مهم و کلیدی تأکید کرده که می تواند این زوایای پنهان را تا حدود زیادی روشن کند. نخست این که شمار قتل های زنجیره ای بسی بیش از آن است که به کشتار چهار نفر یعنی پروانه اسکندری، داریوش فروهر، محمد مختاری و جعفر پوینده محدود شود. از آن زمان به بعد، علاوه بر ده ها نام دیگر، از این نام ها نیز به عنوان قربانیان قتل های زنجیره ای یاد شده است: غفار حسینی، احمد میرعلایی، علی اکبر سعیدی سیرجانی، احمد تفضلی، ابراهیم زال زاده، مجید شریف، پیروز دوانی، حمید حاجی زاده و فرزند خردسالش، کارون. افزون بر این، قرار بود شمار دیگری از نویسندگان را با اتوبوس به اعماق دره پرتاب کنند، کشتاری دسته جمعی که البته ناکام ماند. نکته ی دیگر آن که آمران این قتل ها را باید در رده هایی بالاتر از رده ی مأموران دست چندمی از نوع سعید امامی و مصطفی کاظمی و امثال آنها جست و جو کرد. همان مقدارِ بس ناچیز از اعترافات متهمان که به بیرون درز کرد نشانگر این حقیقت بی چون و چراست که تصمیم گیری در مورد این قتل ها فراتر از اختیارات کسانی بوده که به عنوان متهم معرفی شدند. اما وجه مهم دیگری که کانون بر آن تأکید کرده و همچنان می کند این است که خفه کردن مختاری و پوینده نه قتل معمولی بلکه جنایتی مضاعف است، به این معنا که در جریان آن علاوه بر سلب حق حیات از دو انسان، آزادیخواهی و دگراندیشی نیز به مسلخ کشیده شده است. به یاد داریم که اندکی پس از قتل های آذر ۱٣۷۷، دادستان سازمان قضایی نیروهای مسلح به عنوان مرجع رسیدگی به پرونده اعلام کرد متهمان درباره ی مقتولان ادعاهایی دارند که باید آنها را با استناد به ماده ی ۲۲۶ قانون مجازات اسلامی اثبات کنند. ماده ی ۲۲۶ قانون پیشینِ مجازات اسلامی چنین مقرر کرده بود: «قتل نفس در صورتی موجب قصاص است که مقتول شرعاً مستحق کشتن نباشد و اگر مستحق قتل باشد قاتل باید استحقاق قتل او را طبق موازین در دادگاه اثبات کند.» به این ترتیب، به گفته ی مرجع رسیدگی به پرونده، قاتلان ادعا کرده بودند که پوینده و مختاری و فروهرها را به دلایل شرعی کشته اند. این ادعا هیچ معنایی نداشت و ندارد جز آن که این انسان ها را به دلیل عقاید دگراندیشانه و فعالیت های آزادی خواهانه شان کشته اند. یادآور می شویم که برخی از متهمان در دادگاه همین ادعای «استحقاق کشته شدن» را درباره ی مقتولان مطرح کردند، و این با وجود تمام تلاش ها و ترفندهایی بود که پنهان کنندگانِ حقیقتِ قتل ها برای انصراف متهمان از طرح این ادعا به کار بستند، چرا که می خواستند و همچنان می خواهند مواد قانونی از نوع ماده ی فوق را، که به توحش و آدم کشی جنبه ی قانونی می دهند، محفوظ نگه دارند تا با استناد به آنها بتوانند به طور قانونی نیز صداهای آزادی خواهانه را در گلو خفه کنند. پنهان سازیِ عامدانه ی همین حقیقت است که، به نظر کانون نویسندگان ایران، جنایتی است دیگر – علاوه بر جنایت سلب حق حیات – در حق قربانیان قتل های زنجیره ای، از جمله دو نویسنده ی آزادی خواه و دو عضو صادق و پیگیر کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و جعفر پوینده. و ما همچنان دوره خواهیم کرد داستان روشنگرانه، هرچند دردناکِ، این جنایت مضاعف را بر سر هر کوی و برزن، تا آن زمان که پرده برافتد، ابعاد پنهان این جنایت برای مردم ایران و جهان سراسر آشکار شود، آمران و عاملان آن به سزای اعمال ننگین شان برسند و زمینه ی تکرار این توحش انسان ستیزانه از جامعه ی ایران رخت بربندد.
در هفدهمین سالگرد قتل وحشیانه و تبهکارانه ی جعفر پوینده و محمد مختاری، روز جمعه ۱٣ آذر ۱٣۹۴ ساعت ۲.۵ بعد از ظهر مزار آن جان باختگان راه آزادی را در امام زاده طاهرِ کرج گلباران می کنیم.

کانون نویسندگان ایران
۱۰ آذر ۱٣۹۴

Saied Ohadys Foto.

ادامه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی رجایی شهر؛ مخالفت با انتشار علنی نام ضاربان

  رادیو پارس   _

زندانیان سیاسی بند ۴ زندان رجایی‌شهرکرج که در اعتراض به حضور دو زندانی با سابقه‌ی شرارت در این بند دست به اعتصاب غذا زده‌اند تاکید می‌کنند که مایل به انتشار علنی نام این دو زندانی نیستند، زیرا که آنها را نیز قربانی سیاست‌های مدیریت زندان جهت کنترل زندانیان می‌دانند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی به نقل از کلمه، در سومین روز اعتصاب غذای پنج زندانیان سیاسی سالن ۱۲ بند ۴ زندان رجایی‌شهر و در پی اعتراض آنان به عدم امنیت جسمی و روانی در این سالن، تاکنون مقامات زندان کوچکترین اقدامی در این زمینه انجام نداده‌اند.
روز شنبه ۷ آذر ماه سال جاری دو تن از زندانیان سالن ۱۲ بند ۴ زندان رجایی شهر که سابقه درگیری و شرارت دارند، پس از تهدید و ارعاب گروهی از زندانیان، با چاقو به آنها حمله کرده و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
طی روزهای اخیر و پس از این ماجرا، فعالان سیاسی اجتماعی و زندانیان سیاسی سابق زندان رجایی‌شهر و اوین ضمن هم‌دردی با اعتصاب‌کنندگان غذا از آنها خواسته اند تا نام ضاربان خود را افشا کنند. با وجود این به نظر می‌رسد معترضان اساسا اعتراض‌شان متوجه ضاربان نیست بلکه آنها معترض به مدیریت سازمان زندان‌ها و زندان رجایی‌شهر را به واسطه ایجاد ناامنی و تحمیل فشارهای متعدد بر زندانیان سیاسی عقیدتی و سوءاستفاده از ضعف‌های برخی زندانیان هستند.
زندانیان معترض زندان رجایی‌شهر و حتی ضاربان آنان نیز خود به نوعی قربانیان ظلم و بی عدالتی نظام قضا از یک سو و مدیریت غیر اخلاقی زندان از سوی دیگر هستند.
زندانیان در اعتصاب معتقدند که اگر زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین ناچار شدند جهت حفظ و تامین امنیت جسمی و روانی خود و در اعتراض به تهدیدات و تحرکات عده‌ای از همکاران سابق دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی که به جرم جاسوسی به آنجا منتقل شده بودند، دست به اعتراض زنند و خواستار اخراج آنان از بند ۳۵۰ شوند، زندانیان اعتصابی رجایی‌شهر نیز جز تامین امنیت و آرامش در سالن ۱۲ بند ۴ خواسته دیگری ندارند.
آنها تاکید می‌کنند مدیریت زندان با حمایت، پشتیبانی و تحریک برخی زندانیان دارای نقطه ضعف و بریده و تطمیع آنان تلاش دارد با ناامن کردن غیررسمی فضای بند سیاسی فشار بر زندانیان سیاسی را تشدید و به این روش بند سیاسی زندان را مدیریت کند.
بنا بر این منطق و همین‌طور حفظ آبروی خانواده بی‌گناه ضاربان، اعتصاب‌کنندگان زندان رجایی‌شهر تاکید کرده‌اند که تمایلی به انتشار نام ضاربان ندارند و هرگز اعتراض خود را به رفتار زشت و غیر قابل دفاع دو یا چند زندانی یا کشمکش‌های شخصی تقلیل نمی‌دهند، بلکه آنان خواستار توقف رویه‌های جاری مدیریت زندان و تهدیدهای مستقیم و غیر مستقیم، آشکار و پنهان علیه جسم و روان و امنیت خود و همبندیان‌شان هستند.
همچنین اعتصاب‌کنندگان «سعید مدنی»، «سعید رضوی‌فقیه»، «کامران ایازی»، «بهزاد عرب‌گل» و «جعفر اقدامی» تاکید کرده‌اند تا انتقال قطعی ضاربان از سالن ۱۲ بند ۴ و تامین امنیت‌شان به اعتصاب غذا ادامه خواهند داد.
بر اساس این گزارش حال جسمی «سعید رضوی‌فقیه» که یکی از مضروبان حمله‌ی روز شنبه است، نامساعد بوده و با توجه به سابقه دو عمل جراحی قلب و گزارش‌های پزشکی قانونی مبنی بر بحرانی بودن و وخامت حال این زندانی سیاسی و تهیه نشدن داروهای تجویز شده برای وی، مخاطرات بیشتری او را تهدید می‌کند.

همدردی چهار زندانی سیاسی پس از وقایع اخیر پاریس با مردم فرانسه

  رادیو پارس   _

«سعید شیرزاد»، «زانیار مرادی»، «لقمان مرادی » و «هوشنگ رضایی» چهار تن از زندانیان سیاسی محبوس در در زندان رجایی شهر کرج طی نامەای سرگشاده همدردی خود را جهت وقایع رخ داده اخیر با مردم فرانسه اعلام کردند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این زندانیان سیاسی ضمن اعلام همدردی با مردم فرانسه، کشتار و اقدام ترویستی را اعلام جنگ نه به مردم فرانسه بلکه اعلام جنگ به بشریت دانستەاند.
این زندانیان سیاسی در بخش دیگری از نامه خود نوشتەاند:«ما زندانیان سیاسی زندان گوهردشت از جوامع بین المللی که در قبال این اقدام تروریستی سکوت نکرده اند می خواهیم که در قبال اعمال تروریستی در دیگر نقاط جهان ربودن و به بردگی گرفتن زنان و دختران در آفریقا ٬عراق ٬سوریه حملات حملات تروریستی لبنان، ترکیه و کشتار چند صد هزار نفر از مردم سوریه توسط تروریستهای داعش و دیگر گروههای تروریستی سکوت نکنند.»
«سعید شیرزاد» یکی از امضا کنندگان این نامه در ۱۲ خرداد‌ماه ۱۳۹۳، در محل کار خود در پالایشگاه «تبریز» بازداشت و ابتدا به زندان «اوین» منتقل شد و پس از مدتی به دلیل اعتراض و پیگیری مشکلات صنفی زندانیان، با وجود عدم برگزاری دادگاه و بازداشت موقت به زندان «رجایی شهر کرج» تبعید شد.
این فعال مدنی که ۲۱ شهریورماه ۱۳۹۴، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شده بود، در دادگاه بدوی به ۵ سال زندان محکوم شده است.
این فعال حقوق کودکان در زمینه آموزش کودکان کار و خیابان که بخشی از اتهاماتش نیز “کمک به مشکلات آموزشی کودکان زندانیان سیاسی” است، نخستین بار در ۴۲ مردادماه ۱۳۹۱، زمانى که براى امداد و کمک‌رسانى به مردم زلزله‌زده «آذربایجان شرقى» به «اهر» رفته بود، بازداشت و پس از گذراندن ۲۰ روز با قید کفالت از زندان آزاد شده بود.
«زانیار» و «لقمان مرادی» دیگر امضا کنندگان این نامه، در پنجم مهرماه ۲۴۹۹ به اتهام قتل فرزند امام جمعه‌ی شهر مریوان و همکاری با حزب کومله از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و در دی‌ماه سال ۲۴۹۰ از سوی قاضی صلواتی در شعبه‌ی ۲۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «محاربه و مفسدفی‌الارض» به اعدام محکوم شدند.
پس از اعتراض این دو زندانی سیاسی کُرد به احکام صادره ، در تاریخ ۱۹ تیر ۱۴۹۰، از سوی دیوان عالی کشور این حکم تائید و پس از گذشت یک روز به دایره اجرای احکام زندانی رجایی شهر کرج ابلاغ شد.
یکی دیگر از امضا کنندگان این نامه «هوشنگ رضایی» اهل شهر نهاوند در ۲۹ خرداد ماه ۱۴۹۹، در تهران از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
نامبرده پس ازتحمل شکنجه های جسمی و روانی در اردیبهشت ماه ۱۴۹۱، پس ازنزدیک به یک سال و نیم حبس در بندهای ۲۰۹ و ۴۵۰ زندان اوین، اوایل اردیبهشت به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
این زندانی سیاسی به اتهام «محاربه از طریق عضویت در کومله» از سوی شعبه ۲۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «ابولقاسم صلواتی » به اعدام محکوم شده است.
حکم اعدام این زندانی سیاسی طی دو سال گذشته از سوی دیوان عالی کشور تائید، و در حال حاضر درخواست اعاده دادرسی شده است، اما به علت قطعیت یافتن رای دادگاه بدوی تا کنون به این درخواست پاسخی داده نشده و همچنان خطز اجرای حکم وجود دارد.

متن کامل این نامه که در اختیار «کانون مدافعان حقوق بشر کردستان» قرار گرفته است، در پی می آید.

با خبر شدیم که در یک سری حملات تروریستی در پاریس بیش از ۱۳۰ نفر کشته و بیش از۳۵۰ نفر زخمی شده اند که حال برخی از آنان نیز وخیم گزارش شده است.

ما زندانیان سیاسی زندان گوهردشت از جوامع بین المللی که در قبال این اقدام تروریستی سکوت نکرده اند می خواهیم که در قبال اعمال تروریستی در دیگر نقاط جهان ربودن و به بردگی گرفتن زنان و دختران در آفریقا ٬عراق ٬سوریه حملات حملات تروریستی لبنان، ترکیه و کشتار چند صد هزار نفر از مردم سوریه توسط تروریستهای داعش و دیگر گروههای تروریستی سکوت نکنند و همچنین از مردم فرانسه ٬آلمان و دیگر کشورهای اروپایی که این روزها ناخواسته پذیرای میلیونی مهاجران هستند که به دلیل جنگهای خانمانسوز برای در امان بودن جانشان و به امید داشتن زندگی بهتر ٬ناخواسته مجبور به مهاجرت گشته اند٬می خواهیم که این اقدامات تروریستی را از پناهجویان جدا دانسته که آنان نیز سالهاست قربانی تروریست ها هستند.

ما زندانیان سیاسی زندان گوهردشت این اقدام تروریستی را که مصداق بارز جنایت علیه بشریت می باشد و آن را اعلان جنگ نه به مردم فرانسه بلکه اعلان جنگ به بشریت می دانیم٬ضمن اعلان همدردی با مردم فرانسه و از جمله خانواده‌ی کشته شدگان و آرزوی بهبودی مجروحین این حادثه تروریستی را داریم.

سعید شیرزاد – زانیار مرادی – لقمان مرادی – هوشنگ رضایی

یغما گلرویی بازداشت شد

رادیو پارس  _    یغما گلرویی “شاعر و ترانه سرا” با هجوم نیروهای امنیتی به منزل وی بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، روز گذشته دوشنبه ۹ آذر، یغما گلرویی، شاعر و ترانه سرا با هجوم نیروهای امنیتی به منزل و پس از بازرسی و تفتیش بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده شد.

لازم به ذکر است که هنوز علت این دستگیری و نهاد بازداشت کننده وی مشخص نیست و اخباری از وضعیت این شاعر منتشر نشده است.

کتاب “من رویایی دارم” این شاعر و ترانه‌سرا، سال۹۳ در تهران رونمایی و بسیار پرفروش شد.

بی خبری خانواده 2 بازداشتی اهل سنت از وضعیت فرزندانشان

نوشته شده توسط  فعال بلوچ

خانواده مولوی امان الله بلوچی و حافظ عبدالرحیم کوهی پس از دوازده روز بازداشت همچنان از وضعیت و محل نگهداری فرزندانشان بی خبرند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، خانواده مولوی امان الله بلوچی فرزند حبیب الله و حافظ عبدالرحیم کوهی فرزند ابراهیم دو روحانی و فعال اهل سنت که در 28 آبان توسط وزارت اطلاعات بازداشت شدند تاکنون از وضعیت و محل نگهداری فرزندانشان بی خبرند.
یکی از بستگان این دو روحانی به فعالین بلوچ گفت: هر بار که برای ملاقات و اطلاع از وضعیت و پیگیری پرونده عزیزانمان مراجعه می کنیم به بهانه های مختلف ما را رد می کنند و جوابی به ما نمی دهند.
این افراد تا کنون با خانواده خود هیچ تماس تلفنی، ملاقات نداشته اند و خانواده از محل دقیق نگهداری آنها اظهار بی اطلاعی می کنند.
از علت بازداشت و اتهامات این دو روحانی اهل سنت هم اطلاعی در دست نیست.

تعدادی از زندانیان سیاسی به بازرسی زندان رجایی‌شهر فراخوانده شدند

رادیو پارس  _    صبح امروز سه‌شنبه ۱۰آذرماه ۹۴ تعدادی از زندانیان بند۴ سالن ۱۲زندان رجایی‌شهر به بازرسی زندان فراخوانده شدند.
به گزارش بام ارگان خبری بنیاد اکبر محمدی؛ روز هفتم آذر به دلیل اختلافات و مسائل شخصی مشاجره لفظی بین تعدادی از زندانیان صورت گرفته بود که به درگیری انجامید و تعدادی از زندانیان به همین منظور دست به اعتصاب غذا زده بودند.
بنابر همین گزارش تمامی زندانیانی که در این درگیری حضور داشته‌اند امروز توسط آقای بای مسئول بازرسی زندان فراخوانده شدند و تا لحظه تنظیم این خبر هیچ اطلاعی از وضعیت و تصمیم مسئول بازرسی در مورد آنها در دست نیست.
اسامی برخی از زندانیانی که در این درگیری حضور داشته‌اند به شرح زیر می‌باشد:
۱- ارژنگ داوودی
۲- افشین بایمانی
۳- سعید مدنی
۴- سعید رضوی فقیه
۵- جعفر اقدامی
۶- بهزاد عرب گل
۷-  کامران ایازی
safe_image (1)

 

هاشم زینالی: در زندان سپاه گفتند سرنوشت سعید را پی گیری نکن

پدر سعید زینالی با وثیقه ازاد شد

پدر سعید زینالی با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد، هاشم زینالی روز گذشته ساعاتی بعد از آزادی به روز گفت که در بند ۲ الف سپاه زندانی بوده و از او خواسته اند سرنوشت فرزندش را که ۱۷ سال پیش بازداشت شده پی گیری نکند.

بازجویان بازداشتگاه سپاه به آقای زینالی گفته اند که خانواده او سپاه را زیر سوال برده و اگر به پی گیری ادامه دهند آنها را بازداشت خواهند کرد.

سعید زینالی ۲۳ تیرماه ۷۸ و تنها ۵ روز پس از واقعه کوی دانشگاه تهران، در منزل شخصی اش بازداشت شد. از آن تاریخ تاکنون، جز یک تماس تلفنی کوتاه، هیچ خبری از این فارغ التحصیل کامپیوتر دانشگاه تهران در دست نیست.

خانواده سعید زینالی طی ۱۶ سال گذشته از نهادهای مختلف پی گیر سرنوشت فرزندشان بوده اما تاکنون پاسخ درستی دریافت نکرده اند.

هاشم زینالی که روز شنبه، ۳۰ ابان ماه مقابل زندان اوین بازداشت شد او هنگام بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و اکرم نقابی، همسر او  پیشتر به روز گفته بود که او را کتک زده اند. آقای زینالی خود توضیح می دهد: موقعی که مرا گرفتند بردند کلانتری ولنجک و بعد بردند اوین. موقعی که گرفتند من سوار نمی شدم با خشونت سوار کردند  هول می دادند توی سرم می زدند می کشیدند توی صورتم زدند و دندان مصنوعی ام از دهانم افتاد زمین و بعد زیر چرخ ماشین شکست.

از او سوال می کنم که بقیه بازداشت شدگان را به بند ۸ منتقل کرده بودند شما کجا بودید و از شما چه می خواستند؟ می گوید: من بند ۲ الف سپاه در زندان اوین بودم و

می گفتند پی گیری نکنید و دنبال سعید را نگیرید. می گفتند پی گیری نکن سپاه از پسرت خبری ندارد. می گفتند بگو سپاه نبرده. گفتم من بگویم سپاه نبرده کشته نشده و.. مردم چه می گویند؟ می گویند پسرت پسرت کجاست؟ می گویند پسرت آب شده رفته زیر زمین؟ گفتم به ما نماینده مجلس آن موقع گفته، معاون دادستان، آقای سالارکیا گفته، دانشجویان تحکیم گفته اند آقای موسوی که نماینده بود زنگ زد رفتیم و وکالت دادیم پی گیری کنند و.. یکی دو نفر که نبوده اند حالا بگوییم نه پسر ما را نبرده اند؟ خب پسر ما کجاست؟ گفتند ۱۷ سال گذشته دنبال چی هستید؟ دولت را زیر سوال برده اید، سپاه را زیر سوال برده اید. گفتم خانم من بوده مادر خانم ام بوده آمده اند بچه مرا از خانه برده اند. گفتند تو نوشته ای که رفته باشگاه و برنگشته و همین را بگو. گفتم  من کجا نوشته ام. پرونده آوردند ۲ هزار صفحه نشستند ورق زدند یک کلمه پیدا کنند که من نوشته باشم رفته باشگاه. پیدانکردند. گفتم من چنین چیزی ننوشته ام من نوشته ام که آمده اند خانه و برده اند.

پدر سعید زینالی می افزاید: گفتم اگر حقوق مرا بدهید باشد پی گیری نمی کنم سکوت می کنم اما من نمی توانم مادرش را ساکت کنم جواب مادرش را باید بدهید. گفتم من ۲۸ سال وزارت صنایع بیمه داده ام. بعد مرا بیکار کردند و گفتند باید بازخرید کنی و.. هرچه من گفتم گفتند دروغ است دروغ است دروغ است.و بعد گفتند پی گیری نکنید.

هاشم زینالی، کارمند وزارت صنایع بود و از او سوال میکنم که چطور شما را بیکار کردند و چه کسانی شما را مجبور کردند بازخرید کنید؟ توضیح می دهد: سال ۸۱ حراست مرا بردند گفتند این اقایان از امنیت آمده اند و می گویند اگر از اینجا نروی تو را می برند زندان، چون پسرت با نظام جور نیست. یک ماه مرا از کار بیکار کردند بعد از یک ماه که پی گیری کردم. وقت گرفتم دفتر وزیر گفتند تقاضای بازخریدی بده. تقاضای بازخریدی دادم با ۲۸ سال سابقه بازخرید شدم و ۶ میلیون پول به من دادند و تمام. در زندان گفتند چرا تقاضای بازخریدی دادی گفتم به من گفتند اگر ندهی می بریمت زندان. کدام آدم عاقلی ۲۸ سال سابقه را می فروشد آخر مگر شدنی است؟ نماینده دارایی گفت این خلاف است ۲۸ سال نمی تواند بازخرید کند. اما به من گفتند نکنی می بریم زندان.

 

پدر سعید زینالی سپس می گوید که او را تهدید کرده اند در صورت پی گیری سرنوشت فرزندشان، اعضای خانواده اش را بازداشت می کنند: گفته اند اگر پی گیری کنید می گیریم می آوریم اینجا. گفتم مادر است و حق دارد او می خواهد بداند من نمی توانم به او بگویم پی گیری نکن.گفتم من ساکت می شوم به شرطی که یک مورد حداقل مشکل ما را حل کنید بگوییم بابا آدم خوبی هم هستید.

او سپس اشاره می کند که در تمام این سالها همیشه در سکوت پی گیری کرده: من حرف نمی زدم سکوت می کردم من زحمتکش این مملکت بودم ۸ سال جبهه و جنگ بودم برای این مملکت، وزارت صنایع بارها و بارها تشویق نامه و تقدیرنامه گرفتم. خدمت کردم به مملکتم و هی گفتم درست می شود به خانواده مدام می گفتم درست می شود اما مرا شرمنده خانواده ام هم کردند. حالا بعد از ۱۷  سال که پی گیری کردیم سوال کردیم و جواب ندادند می خواهند ۱۷ سال را ظرف  ساعت و چند روز، آن هم با زندان و تهدید جمع کنند. گفتم خیلی دیر آمدید ۱۷ سال هرکجا رفتیم به در بسته خوردیم و.. در نهایت هم حرف شان فقط این بود که شما دروغ می گویید. همه چیز دروغ است.

هاشم زینالی، پدر سعید زینالی، روز شنبه در جریان تجمع در مقابل زندان اوین بازداشت شد. او به اتفاق مادر سعید زینالی روزهای شنبه مقابل زندان اوین و روزهای دوشنبه مقابل ساختمان دنا در خیابان گاندی تهران به تحصن جمعی از فعالان سیاسی و خانواده های زندانیان سیاسی می پیوست با پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود سعید زینالی کجا است.

پیش از این و ۱۷ مهرماه ۸۹ مادر و بهناز، خواهر سعید زینالی بازداشت شده بودند.

 

 

استمداد یک زندانی سیاسی بلوچ از مقامات سازمان ملل

نوشته شده توسط  فعال بلوچ

وحید هوت زندانی سیاسی در نامه‌ی سرگشاده‌ای از زندان زاهدان اعلام کرده که بازجویان وزارت اطلاعات با کابل ضخیم و در مقابل خانواده‌‌اش او را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

 

به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از کردپا، این زندانی ٢٩ ساله از بی‌خوابی‌های طولانی مدت، بستن به تخت و نیز انگشت گذاشتن اجباری بر برگه‌های بازجویی خبر داده و عنوان می‌کند که از مقامات عالی سازمان ملل متحد خواستار رسیدگی به وضعیت موجود و پایان دادن به شرایط غیرانسانی و آزادی‌ام هستم.

وی در اردیبهشت‌ماه ٩٢ در شهر چابهار استان سیستان و بلوچستان به اتهام “همکاری با گروه‌های مخالف” بازداشت و بعد از بارها حضور در دادگاه سرانجام به ٢٠ سال حبس محکوم شده است.

متن نامه‌ی وحید هوت به کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل که در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا می‌باشد، درپی می‌آید:

 

اینجانب وحید هوت معروف به حمید متولد ۱۳۶۵فرزند پیرمحمد که به اتهام همکاری با گروه‌های مخالف در تاریخ ۱۱اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲در چابهار دستگیر شدم. پس از ۲روز بازداشت در اداره‌ی اطلاعات چابهار مرا به اداره‌ی اطلاعات زاهدان منتقل کردند.

بنده که از هیچ چیز خبر نداشتم از من بازجویی کردند و یکی از دستگیرشدگان دیگر به نام زبیر هود را آوردند و بعد ملک محمد میاندوست معروف به فرید را آوردند و بعد اعظم باهو و علیم بلوچی. بنده یک مسافرکش معمولی بودم که “برای امرار معاش” مسافرکشی می‌کردم .آن دو نفر به بنده مبلغ ۲۰هزار تومان کرایه دادند. در بین آن دو نفر با زبیر در ارتباط بودم. و من با آنها نه ارتباطی داشتم و نه آشنایی.

بعد از بازجویی‌های اولیه مرا بردند داخل یک سلول تاریک با چشم‌های بسته. هر روز مرا شکنجه‌های مختلف می‌کردند. از جمله دشنام‌های خانوادگی، با کابل‌های ضخیم و کلفت شروع به زدن می‌کردند. بی‌خوابی‌های طولانی مدت، بستن به تخت که معروف به تخت معجزه است. شکنجه با بستن به این تخت چندین مورد تکرار شد. با کابل کف پاهایم را به قدری زدند، که تا حالا پاهایم متورم و عفونت دارد. بعد از آن بردند به داخل اتاق شماره ۲که داخل آن یک صندلی آهنی بود. زیر آن آتش روشن بود مرا لخت کردند و روی آن صندلی نشاندند. بعد از این شکنجه مرا بردند داخل اتاق ۳که داخل آن کلاه برقی معروف به کلاه جادویی است و یک چنگکی بود که آویزان می‌کردند. کلاه را گذاشتند روی سر من، من دیگر طاقت نیاوردم و گفتم هر چه شما بگویید من قبول می‌کنم. و بعد چند برگه آوردند و گفتند اینها را انگشت بزن. در حالی که چشمان بنده بسته بودند و بدون اینکه بدانم چه چیزی نوشته‌اند مجبور شدم که انگشت بزنم.

در این ۴۵روز که در سلول انفرادی بودم از هیچ امکانات بهداشتی برخوردار نبودم بعد از ۴۵روز مرا به دادگاه انقلاب بردند شعبه ۶پیش بازپرس آقای میرشاهی. من به او گفتم اینها همه دروغ و کذب هستند. دوباره مرا بردند به اداره‌ی اطلاعات بعد از ۲روز من را بردند زندان و بعد از ۱ماه دوباره مرا بردند به اداره اطلاعات دوباره همان ضرب و شتم و شکنجه‌ها، ۲۵روز مرا نگهداشتند و دوباره مرا بردند زندان. ۲روز در زندان بودم که دوباره مرا بردند به اطلاعات. به مدت۱۵روز مرا نگهداشتند با شکنجه‌های مختلف و شب و روز بازجویی می‌کردند.

شایان ذکر است که در مدت بازجویی‌ها چشمان من بسته بودند.

بعد از مدتی مرا بردند دادگاه انقلاب شعبه ۱پیش آقای مه گلی، و دوباره مرا آوردند زندان ۹بار مرا بردند دادگاه. پیش مه گلی. تا اینکه در اسفند ماه ۹۳به من۱۵سال زندان و مبلغ ۵۵میلیون جریمه داد. من اعتراض کردم به رأی دادگاه تا حالا جواب آن نیامده است.

بعد از ۱ماه دوباره بردند دادگاه انقلاب شعبه ۱۰۱پیش آقای خسروی به اتهام نگهداری مهمات ۱۰سال زندان به من دادند و ۳سال برای خروج از مرز مجموعا۱۳سال زندان می‌شود. بعد از مدتی از این ۱۳سال ۸سال عفو خوردم. و الان ۲۰سال حبس دارم و مدتی است که در زندان زاهدان جور گناه نکرده را می‌کشم.

از شما مقامات عالی سازمان ملل متحد خواستارم که به موضوع بنده رسیدگی شود خواسته من این است که برای پایان دادن به شرایط غیرانسانی و آزادی من اقدام نمایید.

زندانی سیاسی وحید هوت