ریچارد راتکلیف: وضعیت جسمی و روحی نازنین در زندان نامساعد است

Image result for ‫ریچارد راتکلیف: نازنین‬‎
ریچارد راتکلیف، همسر نازنین زاغری، شهروند بریتانیایی ایرانی، از مشکلات متعدد جسمی که همسرش در زندان اوین خبر داده و خواهان رسیدگی پزشکی سریع به وی است. او همچنین از تأیید حکم همسرش ابراز نگرانی کرده و آن را غیرقابل‌باور می‌خواند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، متن کامل گفتگوی همسر این زندانی سیاسی با وبسایت زیتون در پی می‌آید:
آقای راتکلیف، همان طور که پیش‌تر اعلام کرده بودید٬ چندی پیش جلسه رسیدگی به پرونده همسر شما بدون حضور اعضای خانواده و با حضور وکیل و نیز شمار زیادی از اعضای سپاه پاسداران تهران و کرمان برگزار شد. آیا از نتیجه رسیدگی به پرونده همسرتان خبردارید؟
بله درست است؛ جلسه رسیدگی به پرونده در ۴ ژانویه( ۱۴ دی ۱۳۹۴) برگزار شد، نتایج این جلسه از سوی سخنگوی قوه قضائیه در ۲۲ ژانویه (دوم بهمن ماه) اعلام شد٬ در شرایطی که نازنین با خانواده و پدر و مادرش ملاقات داشت. برای شفاف سازی، وکیل نازنین در آن جلسه حضور داشت اما اعضای خانواده یا افراد دیگر در آن جلسه اجازه حضور نداشتند.
پس همه اطلاعات ما از طریق رسانه‌ها است. حکم اعلام شده این بود که محکومیت ۵ سال او تایید شد. یک کپی از این حکم به وکیل نازنین ارائه شده است. هر چند خانواده و نازنین هنوز این حکم را ندیده اند.
این حکم، محکومیت ۵ سال زندان نازنین را به اتهام عضویت در تشکیلات مخالف امنیت ملی تایید می‌کند٬ درحالی که او برای سازمان‌های خیریه در لندن کار می‌کرد.
در حال حاضر وضعیت جسمی و روحی همسر شما در زندان چطور است؟
شرایط نامساعدی است، نازنین طی چندین ماه بارها به خاطر ناراحتی و درد گردن؛ کمر و مشکل موجود در شانه‌هایش شکایت کرده است، دردهایی که اکنون بیشتر شده‌اند.
در ماه‌های اخیر او از درد ناحیه کمر و ستون فقرات شکایت داشته٬ همچنین بازوهای او دچار بی حسی و خواب گرفتگی شده‌اند٬ به طوری که او حتی قادر به در آغوش کشیدن گابریلا نیست و به دلیل همین مشکل٬ او همچنین قادر به بالا رفتن از تخت خود در زندان هم نیست.
پزشک زندان؛ نازنین را معاینه کرده و از شرایط جسمی وی ابراز نگرانی کرده است چرا که ایکس ری و اسکن ام آر آی نشان می‌دهد که برخی از مهره‌های گردن او از جای خود خارج شده اند.
وقتی نازنین با اعتصاب غذا قصد خودکشی داشت من به او قول دادم که بدون توافق او هیچ کاری انجام ندهم.من فرزند نازنین را از او نمی گیرم مگر این که خود او موافق انجام این کار باشد یا این که گابریلا در خطر باشد.
در چهارم فوریه، (شانزدهم بهمن ماه ۱۳۹۵) پزشک زندان تجویز کرد که نازنین باید توسط یک متخصص مغز و اعصاب معاینه شود. در ۱۹ فوریه (یکم اسفند) به نازنین اجازه داده شد تا توسط یک متخصص در بیمارستان ایرانمهر معاینه شود.
این پزشک اعلام کرد که نازنین باید بلافاصله و به صورت اورژانسی به منظور درمان فوری آسیب بازوها و انجام آزمایش‌های بیشتر برای بررسی دیگر علائم مشکلات جسمی در بیمارستان بستری شود.
در حال حاضر ما منتظر اجازه دادستانی برای انتقال و بستری شدن او در بیمارستان هستیم و این در شرایطی است که نازنین با وجود این شرایط، همچنان در زندان اوین به سرمی برد.
در حال حاضر وضعیت او بهتر از شرایطی است که قبلا در بند دو الف داشت؛ او حالا در بند زنان با دیگر زنان زندانی در اوین به سرمی برد. حالا او یک تخت دارد و می تواند با دیگر زندانیان گفتگو کند یا غذا بخورد. بنابراین شرایط فعلی نازنین یک دنیا فرق دارد با شرایط قبلی او که مدت‌های طولانی در سلول انفرادی به سرمی برد.
آیا اخیرا همسر شما تقاضای خاصی از مسوولان زندان داشته است؟
اصلی‌ترین خواسته او تقاضا برای بستری شدن در بیمارستان است. او همچنین پیشتر، تقاضای مکالمه تلفنی با من را داشت که تازگی به او اجازه داده شد ماهی یک بار به من تلفن بزند. البته ما همچنان در انتظار صدور مجوز بستری شدن او در بیمارستان هستیم.
پیگیری های شما در لندن از طریق نخست وزیر یا وزارت امور خارجه انگلستان چطور پیش می‌رود؟
پیگیری‌های ما از طریق تماس با وزارت امور خارجه بوده، ما هرگز با نخست وزیر یا وزیر امور خارجه ملاقاتی نداشته‌ایم.
در حال حاضر هر دو هفته یک بار در این زمینه نشست‌هایی داریم. این تماس‌ها در دوره‌هایی خوب و بد، سپری شده‌اند. به نظرمن آنها واقعا به سختی تلاش می‌کنند. هرچند از کارهایی که انجام می‌دهند به ما چیزی نمی گویند.
مقام‌های دولت انگلستان در مورد باز پرداخت بدهی بریتانیا به تهران در خصوص خرید تسلیحاتی قبل از انقلاب چه نظری دارند؟
آنها در مورد این موضوع به هیچ وجه با من صحبت نمی‌کنند. بنابراین نمی‌دانم که این بدهی منتقل شده یا خیر. اما آنچه که به طور خصوصی به من گفته شده همان است که آنها در افکار عمومی اعلام کرده‌اند، هیچ ارتباطی وجود ندارد و این که به خاطر اعمال تحریم ها، بازپرداخت بدهی پوشانده شده است.
در حال حاضر شرایط روحی و جسمی گابریلا دختر شما چطور است؟
از نظر فیزیکی فکر می‌کنم مشکلی نداشته باشد ولی از نظر روانی خیلی سخت قادر به صحبت کردن است. او در حال حاضر دو سال و ۷۵ روز دارد و این مشکل وقتی یک سال و نیمه بود شروع شد.
خیلی واضح است که دلش برای مادرش تنگ شده٬ هر چند من تصور می‌کنم آسیب‌های ناشی از این ضربه روحی در همان ماه‌های نخست، به او وارد شد، چون هیچ وقت بیشتر از یک روز از مادرش دور نبوده است. به دلیل همین شرایط٬ او قادر به شروع کردن یادگیری زبان فارسی نبود ولی الان به مادربزرگش خیلی نزدیک شده است.
در حال حاضر گابریلا زبان انگلیسی خود را فراموش کرده٬ هرچند او کم کم در مورد زندگی‌اش در لندن، اتاق خواب و اسباب بازی هایش بیشتر کنجکاوی می کند.
در حال حاضر، دسترسی او به مادرش به صورت منظم بیشتر شده. ما در نظر داریم برای شناخت و بررسی بهتر شکاف‌ها و مشکلات روانی احتمالی گابریلا با یک روانشناس کودک تماس بگیریم.
آیا برای تحویل گابریلا دخترتان تلاش کرده اید که او را از ایران به لندن بفرستید؟
همیشه اولویت من این بوده که هر دوی آنها را به خانه بیاورم نه این که اول گابریلا را داشته باشم، بنابراین برای کامل شدن بیشتر این امیدواری، منتظر دادرسی هستیم به این دلیل که این موضوع تاحدودی نه تنها برای شرایط نازنین بهتر است بلکه برای گابریلا هم بهتر است.
از لحاظ عملی؛ برای اقدام کردن این مساله، تا به امروز، من فشار زیادی برای بازگرداندن پاسپورت گابریلا وارد کرده‌ام که موفق نبوده‌ام، همچنین به دنبال یک راهی بودم که به ایران بیایم اما موفق به دریافت ویزا نشدم.
وقتی نازنین با اعتصاب غذا قصد خودکشی داشت من به او قول دادم که بدون توافق او هیچ کاری انجام ندهم.من فرزند نازنین را از او نمی گیرم مگر این که خود او موافق انجام این کار باشد یا این که گابریلا در خطر باشد.
من امیدوار بودم که به ایران بروم تا با خود نازنین گفتگو کنم هر چند به خاطر نبود ویزا و در حقیقت به این دلیل که از سوی سپاه پاسداران به جاسوسی متهم شده‌ام شرایط کمتر مطمئی برای این کار ایجاد شده است.
در حال حاضر فکر می کنم برای نازنین و گابریلا خوب است که یکدیگر را به صورت مداوم ملاقات می‌کنند. من فکر می‌کنم برای هر دو آنها بهتر است که رابطه یکدیگر را برای حفظ سلامتی و همین طور برای آینده تجدید کنند.
فیروزه رمضان زاده

بازداشت و بی‌خبری از وضعیت دو نوکیش مسیحی در ارومیه

^AD9EC8573B019F69659F7F3D23B6031F2C8174C772CBA3F4E0^pimgpsh_fullsize_distr
دو نوکیش مسیحی توسط ماموران امنیتی لباس شخصی در شهر ارومیه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
 در ادامه تداوم نقض حقوق اقلیت‌های دینی توسط جمهوری اسلامی در ایران، روز دوم اسفند ماه ۱۳۹۵ برابر با (۲۰ فوریه ۲۰۱۷) دو نوکیش مسیحی توسط نیروهای لباس شخصی اطلاعات سپاه در شهر ارومیه بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شدند.
«انوشه (ورونیکا) رضابخش» و «سهیل (آگوستین) زرگرزاده‌ثانی» دو نوکیش مسیحی فارسی ز بان، هستند که توسط نیروهای امنیتی در منزل‌ شخصی خود بازداشت شدند.
اکنون با گذشت نزدیک به دوهفته هنوز تاکنون علت و دلیل بازداشت این افراد مشخص نشده است.
از وضعیت جسمانی و محل نگهداری این مادر و پسر اطلاعاتی در دست نیست و تلاش «محبت‌نیوز» برای پیگیری وضعیت این دو نوکیش مسیحی همچنان ادامه دارد.
سهیل زرگرزاده‌ثانی دانشجوی سال چهارم روانشناسی است و شاهدان عینی می‌گویند در هنگام دستگیری، نیروهای امنیتی بسیاری از کتاب‌ها و جزوات او را از منزل خارج کردند که در بین آنها چند جلد کتاب مقدس و جزوات الهیاتی هم وجود داشته است.
سهیل و مادرش از نوکیشان مسیحی با گرایش (اعتقادات کلیسای کاتولیک) هستند و تاکنون سابقه دستگیری و یا بازداشت نداشته اند.
گفته ‌می‌شود در شهر ارومیه، شهروندانی که با اتهامات عقیدتی و مذهبی روبه رو می‌شوند و یا دگراندیشان سیاسی و مذهبی را پس از دستگیری برای بازجویی به ساختمان اطلاعات سپاه واقع در خیابان بهشتی، دانشکده‎ی سابق منتقل می‌کنند.
اول مهرماه سال ۱۳۸۷ ( ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۸) نیز مامورین اطلاعات با ورود به منزل «شرودر یادگار» یکی از خادمین رسمی کلیسای ارومیه ضمن بازرسی کامل منزل او بدون هیچ توضیحی وی را بازداشت و با خود بردند.
وی از اعضاء و خادمین رسمی کلیسای انجیلی آشوری ارومیه بود. همراه وی نیز یکی دیگر از نوکیشان مسیحی که از تهران، در منزل آقای یادگار مهمان بود نیز دستگیر شد.
با پیگیری‌ خانواده‎ی آنان پس از چند روز مشخص شد اتهام این دو جاسوسی و ارتباط با بیگانه عنوان شده است. دو روز پس از دستگیری این دو نفر یک ایماندار مسیحی فارسی زبان دیگر به نام «سبحان» ۲۸ ساله نیز در ارومیه و به جرم گرویدن به مسیحیت بازداشت شد.
با وجود آنکه حسن روحانی با شعار برابری حقوق اقلیت‌های دینی و قومی دولت خودش را آغاز کرد، اما در سال‌های گذشته طبق گزارش نهادهای بین‌المللی فشار و سرکوب علیه اقلیت‌های دینی افزایش داشته است و ده‌ها دگراندیش در زندان به سر می‌برند.
در روزهای گذشته همزمان با دستگیری این دو نوکیش مسیحی در ارومیه، علوی بروجردی از حوزویان مشهور قم و تولیت مسجد اعظم قم بر لزوم الگوگیری از ایران اسلامی در زمینه همزیستی مسالمت آمیز ادیان مختلف تاکید کرده و مدعی شده، «در ایران اقلیت‌های دینی و مذهبی آزادی کامل دارند».

علوی بروجردی: در ایران اقلیت‌های دینی و مذهبی آزادی کامل دارند!

alavi-brojerdi-38
تولیت مسجد اعظم قم بر لزوم الگوگیری از ایران اسلامی در زمینه همزیستی مسالمت آمیز ادیان مختلف تاکید کرده است.
به گزارش«محبت‌نیوز» علوی بروجردی از حوزویان مشهور قم و مسئول مسجد اعظم این شهر در جمع روحانیان اندونزیایی با اشاره به وضعیت مسلمانان در فلسطین، یمن و میانمار گفته این‌ها زخم‌هایی بر پیکر اسلام است و باید به سمتی برویم که این مشکلات به هیچ وجه برای مسلمانان پیش نیاید.
او مدعی شده ایران از معدود کشورهای اسلامی است که یهودیان به آزادی تمام در این کشور زندگی می‌کنند؛ مسیحیان و زرتشتیان و ادیان و فرق دیگر نیز در این کشور به راحتی زندگی می‌کنند و پرسیده چرا مسلمانان نباید [در دیگر کشورها] در کنار هم به راحتی زندگی کنند؟
بروجردی اشاره‌ای به تعداد نوکیشان مسیحی و بهاییان محبوس در زندانهای ایران نکرده است که هر روز بر تعداد آنان اضافه می گردد، همچنین در مورد مهاجرتهای اجباری مسیحیان، یهودیان و زرتشیان و بهاییان… به دلیل فشارها و سرکوب‌های حکومتی چیزی نگفته است.
در ماه‌های گذشته مراجع، طلاب و حوزویان و همینطور چهره‌های خاصی از مسیحیان نزدیک به جمهوری اسلامی از جمله نمایندگان اقلیت‌های دینی در مجلس موجی از ادعاهای همجنس با مضامین مشترک در مورد آزادی اقلیت‌های دینی در ایران بیان می‌کنند، اما هیچگاه به تعداد زندانیان عقیدتی واکنشی نشان ندادند.
بسیاری از زندانیان مسیحی در زندان‌های جمهوری اسلامی با اتهامات امنیتی روبه رو هستند و برای تکمیل روند پرونده‎سازی آنها ماه‌ها بلاتکلیف در زندان مورد بازجویی قرار می‌گیرند.

یوسف عمادی و اسماعیل عبدی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شدند

یوسف عمادی و اسماعیل عبدی، دو زندانی عقیدتی زندان اوین، طی روزهای اخیر از بند هشت این زندان به بند ۳۵۰ منتقل شدند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، یوسف عمادی، موزیسین، و اسماعیل عبدی، فعال صنفی که پیش‌تر در بند هشت زندان اوین به سر می‌بردند، طی روزهای اخیر به دستور مسئولین زندان به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال‌یافته‌اند.
یوسف عمادی، موزیسین، در مهرماه سال ۱۳۹۲ توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی پس از دوران بازجویی با قید وثیقه دویست میلیون تومانی از زندان آزاد گشت.
این هنرمند در دادگاه به ریاست قاضی مقیسه به اتهام «توهین به مقدسات» به سه سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم گشته و از دی‌ماه سال جاری در زندان اوین تحمل حبس می‌کند.
اسماعیل عبدی، فعال صنفی در روز سه شنبه نوزدهم آبان ماه بدون ارائه حکم در منزلش بازداشت  و در ۲۲ آبان ماه از قرنطینه زندان اوین به بند هشت این زندان انتقال یافت.
دبیرکل کانون صنفی معلمان پیش‌ازاین به مدت ۱۱ ماه در بازداشت به سر برده و در دادگاه بدوی در بهمن‌ماه ۹۴ با ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان محکوم‌شده بود.
در مهرماه سال جاری شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم شش سال حبس اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان را تأیید کرد.
آقای عبدی با اتهاماتی مانند «اجتماع و تبانی به‌قصد اخلال در نظم عمومی» و «تبلیغ علیه نظام»، موضوع مواد ۶۱۰ و ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی محاکمه و مصداق این اتهامات، فعالیت‌های صنفی او به‌عنوان دبیر کل کانون صنفی معلمان و سازماندهی و شرکت در تجمعات عنوان‌شده بود.

اعزام مجدد محمدعلی شمشیرزن از زندان به بیمارستان

شب گذشته محمدعلی شمشیرزن از پیروان طریقت نعمت اللهی به بیمارستان منتقل شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از مجذوبان نور، محمدعلی شمشیرزن از دراویش گنابادی، شب گذشته ۱۰ اسفندماه در پی تشدید بیماری قلبی و بیهوشی، از زندان به بیمارستان، منتقل شد.
این درویش گنابادی که در ۱۲ بهمن‌ماه نیز در بیمارستان بستری شده بود صبح امروز باوجود وضعیت نامناسب جسمی به زندان بازگردانده شد.
یادآور می‌شود، محمدعلی شمشیرزن که طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب شیراز به همراه شش تن دیگر از دراویش گنابادی ساکن شهرستان کوار محکوم به تبعید مادام‌العمر است، در روز شنبه ۱۸ دی‌ماه در محل تبعیدگاهش شهر بندرعباس، «به‌طور غیرقانونی» بازداشت و زندانی شده است.

پزشکی قانونی برای سومین بار رای بر عدم توان تحمل حبس برای آیت الله نکونام داد.

Bild könnte enthalten: 1 Person, Bart, Hut und Nahaufnahme

 

پزشکی قانونی برای آیت الله محمدرضا نکونام، روحانی منتقد زندانی برای سومین بار رای بر عدم تحمل حبس داد. با این حال این زندانی بیمار همچنان در زندان ساحلی این شهر نگهداری می شود. ممانعت از مرخصی پزشکی آقای نکونام درحالی است که وی ظرف کمتر از یک هفته گذشته، سه مرتبه به بهداری زندان منتقل شده است.

آیت الله محمدرضا نکونام از روز ششم اسفندماه، سه بار به بهداری زندان ساحلی قم اعزام شده است.

یک منبع نزدیک به این روحانی بیمار زندانی با اعلام این خبر به گزارشگر هرانا تاکید کرد: پزشکی قانونی شهر قم، در روز ۷ اسفندماه، برای سومین بار رای بر عدم تحمل زندان توسط این مرجع تقلید شیعه را صادر نموده است؛ قبلا هم دو بار پزشکی قانونی شهر تهران، رای بر عدم توانایی زندان توسط ایشان را صادر نموده بود.

روز ۱۲ بهمن ماه، آیت الله محمدرضا نکونام، از مراجع منتقد و مستقل شیعه، در پی «اوضاع بد جسمانی» ناشی از عوارض سکته مغزی و همچنین ۳۵ روز اعتصاب غذا و دارو به «بیمارستانی نامعلوم در شهر تهران» منتقل شد. اما صبح روز، پنجشنبه، ۲۸ بهمن ماه، به زندان ساحلی شهر قم، بازگردانده شد.

به گزارش این خبرگزاری، پزشکان معالج وی، خطر سکته مجدد مغزی و همچنین به کما رفتن وی را به مسئولین مربوطه اطلاع داده اند.
آیت‌الله محمدرضا نکونام، روحانی منتقد متولد ۱۳۲۷، مورخ ۱۱ دی‌ماه ۱۳۹۳۳ پس از سخنان انتقاد آمیز در نفی «فیلترینگ و حرام خواندن اینترنت پرسرعت» با شکایت برخی از روحانیون بانفوذ در مراجع قضایی و امنیتی بازداشت و پرونده‌ای برای ایشان تشکیل شد.

محمدرضا نکونام با محکومیت ۵ سال حبس تعزیری علی‌رغم بیماری‌ و وضعیت نامناسب جسمی درحال حاضر در زندان ساحلی قم نگهداری می‌شود.،

وی که یک تجربه سکته مغزی را در زندان پشت سر گذاشته از افزایش فشار و قند خون همراه با کاهش بینایی بعنوان تبعات این وضعیت پزشکی رنج می برد. با این حال مسئولین این زندان در مواردی از ارائه داروهای تجویزی وی در زندان ممانعت به عمل آورده‌اند.

لازم به یادآوری است هرانا در گزارشی مفصل درباره این مجتهد شیعی زندانی و وضعیت پزشکی و پرونده ایشان اقدام به انتشار اسناد مربوطه نموده بود.
پیش از این نامه‌هایی از سوی شاگردان یا طلاب حوزه علمیه در حمایت از آقای نکونام منتتشر شده است از جمله نامه ۱۲۸ طلبه به جواد لاریجانی رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه و نامه بیش از ۳۰۰ تن از مدرسین و طلاب حوزه‌های علمیه.

تداوم وضعیت بحرانی آرش صادقی در بند ۳۵۰ اوین و ممانعت از درمان وی

 وضعیت بحرانی جسمی آرش صادقی کنشگر مدنی در بند ۳۵۰ زندان اوین همچنان ادامه دارد. آقای صادقی به دلیل پیشرفت زخم و خونریزی معده قادر به خوردن غذای جامد نیست و در بوفه این بند نیز غذای مناسب وضعیت جسمی وی وجود ندارد. این زندانی که با بیماری های التهاب مزمن مجاری هوایی (آسم)، خونریزی معده و کولیت روده، ناشی از اعتصاب غذای طولانی مدت و عدم درمان در بیمارستان، دست و پنجه نرم می کند، همچنان با مخالفت نهاد سپاه پاسداران در زندان و محروم از درمان نگهداری می شود. از سوی دیگر، آقای صادقی و همسرش که در بند زنان این زندان به سر می برد، از ملاقات محروم هستند.
 با ممانعت نهاد سپاه پاسداران، وضعیت بحرانی جسمی آرش صادقی کنشگر مدنی در بند ۳۵۰ زندان اوین همچنان ادامه دارد.
یک منبع آگاه از وضعیت آقای صادقی به گزارشگر هرانا تاکید کرد:  آرش همچنان از خونریزی معده و از ناراحتی کلون روده و آسم رنج برده و شدیدتر هم شده است. نبودن غذا برای او که نمیتواند با زخم معده غذای جامد بخورد و اینکه در بوفه ۳۵۰ هیچگونه مواد غذایی مناسب او نیست، مشکل را دوچندان کرده است.”

تداوم وضعیت بحرانی جسمی آقای صادقی با مخالفت نهاد سپاه از اعزام وی به بیمارستان درحالی است که این زندانی از هفته ها قبل از ملاقات با همسر خود گلرخ ایرایی که در بند زنان این زندان تحمل حبس می نماید، محروم است.

هرانا پیش از این گزارش کرده بود، آقای صادقی که از بیماری التهاب مزمن مجاری هوایی (آسم) و خونریزی معده ناشی از یک اعتصاب غذای طولانی مدت در رنج است، به بیماری کولیت روده نیز مبتلا شده است.
آرش صادقی مورخ هجدهم بهمن ماه، درحالی به بیمارستان امام خمینی منتقل و پس از انجام آزمایشات محدودی به زندان باز گردانده شد که از چند روز قبل آن با وعده مساعد دادستانی به اعتصاب غذای دوم خود پایان داده بود.
این کنشگر مدنی که در روز سوم بهمن ماه همزمان با بازداشت مجدد گلرخ ایرایی، همسر خود دست به اعتصاب غذای دوباره زده بود، از ششم بهمن ماه به بند ۳۵۰ که محلی با کمترین ارتباط با دنیای بیرون است منتقل شد.
آقای صادقی که فقط چندین روز پس از پایان اعتصاب غذای ۷۱ روزه و با وضعیت جسمی بحرانی، اعتصاب دوم خود را شروع کرده بود، از لحاظ پزشکی وضعیتی بسیار نامناسب دارد. آقای صادقی ششم بهمن «به بهانه» انتقال به بیمارستان به بند دو-الف سپاه در زندان اوین برده شد و بعد از سه روز به بند ۳۵۰ منتقل شد. در این جابجایی وسائل شخصی آقای صادقی شامل «حلقه و ساعت» ناپدید شده بود.
آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین اعتصاب غذای ۷۱ روزه نخست خود را که با درخواست برگزاری دادگاه عادلانه و رسیدگی به اتهامات همسرش، گلرخ ایرایی آغاز کرده بود با وعده مساعد مسئولین برای رسیدگی به مطالباتش در تاریخ چهاردهم دی ماه همزمان با خروج همسرش از زندان پایان داد.

با این حال برخلاف وعده های مسئولین تنها پس از حدود دو هفته پس از اعطای مرخصی به گلرخ ایرایی و پایان اعتصاب غذای صادقی، در تاریخ سوم بهمن ماه، مامورین امنیتی خانم ایرایی را بازداشت کرده و به زندان بازگرداندند، آرش صادقی نیز در حالی که از وضعیت بسیار وخیم جسمی ناشی از اعتصاب غذای طولانی رنج می برد مجدد به نشانه اعتراض به خلف وعده مسئولین اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود.

لازم به یادآوری است در آخرین مراجعات پزشکی صادقی به بیمارستان پزشک متخصص تایید کرد که او خونریزی ۱۲.۵ درصد معده، کمبود هموگلوبین (کمخونی) شدید و عفونت شدید ریه داشته و بایستی دستکم ۴ الی ۵ روز در بیمارستان بستری شود.
با این حال، با فشار دادستانی، حفاظت زندان و سپاه ثارالله، این زندانی با حالت وخیم جسمی و علیرغم مقاومت پزشکان، شامگاه هجدهم بهمن، به زندان اوین عودت داده شد.
هرانا پیش از این گزارش کرده بود، جواب دقیق آزمایشات انجام شده بر روی کلیه ها و روده آرش صادقی نشان می دهد که کلیه های وی به دلیل کمبود آب، جمع شده و کلیه راست ۷۰ درصد و کلیه چپ ۲۰ درصد دچار آسیب دیدگی شده اند. به گفته پزشک، کلیه سمت راست در آینده مثل سابق کارایی نخواهد داشت.
همچنین نتیجه آزمایش بر روده وی از چسبندگی شدید روده خبر داد که پزشکان گفتند اگر وضع روده به همین شکل ادامه پیدا کند خونریزی را در پی خواهد داشت.

شکایت یک زندانی از پزشک و مسئولان زندان به دلیل قصور در پزشکی

مرد جوانی که پس از ۹ سال حبس، به دلیل ابتلا به بیماری روماتیسم مفصلی، از ۴۰ سالگی ویلچرنشین شده است، از مسئولان و پزشک زندان به دلیل قصور در درمانش شکایت کرد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از روزنامه ایران، «علی» سال ۸۶ به اتهام کلاه‌برداری در پرونده فروش یک ساختمان مسکونی پشت میله‌های زندان افتاد و قاضی پرونده علاوه بر محکومیت زندان، او را به پرداخت اصل پول نیز محکوم کرد. «علی» که معتقد است خود نیز قربانی یک کلاه‌بردار شده و تاوان اشتباهش را با این حبس و سختی دوری از خانواده و دختر نوجوانش پس می‌دهد، به خبرنگار حوادث «ایران» گفت: «من خودم قربانی کلاه‌برداری شدم اما چون مالباخته‌ها طرف قرارداد من بودند باید خسارت آنها را بدهم. گر چه این حبس سخت است ولی آن چه سختی این محکومیت را برایم دردناک‌تر می‌کند، نشستن روی ویلچر و بیماری است که در زندان به آن مبتلا شدم. همه چیز از یک سال قبل و زمان انتقالم از اوین به زندان تهران بزرگ شروع شد.
من دچار بیماری روماتیسم مفصلی شده بودم. پزشک زندان مرا معاینه کرد و به تشخیص خود مقدار کورتون مصرفی‌ام را ۱۰ برابر کرد. بعد از دو ماه، دارو قطع شد و من به خاطر تب، درد و تشنج به بیمارستان امام خمینی (ره) منتقل شدم. دو ماهی آنجا بستری بودم که مشخص شد به دلیل تشنج، نخاعم آسیب دیده و دیگر نمی‌توانم راه بروم و باید روی ویلچر بنشینم. وقتی به زندان برگشتم بر اساس دستور پزشک بیمارستان هر ماه ۱۰ میلی‌گرم مقدار مصرف کورتون را پایین آوردم اما ۴ فروردین امسال که به خاطر درد شدید بار دیگر مورد معاینه پزشک درمانگاه زندان قرار گرفتم او مرا به خاطر کاهش مقدار مصرف کورتون سرزنش کرد و باز هم میزان مصرف دارو را بالا برد. بعد از این اتفاق به خاطر عوارض ناشی از این تغییر دارویی، دچار تنگی نفس و دیابت شدم و ۱۵ اردیبهشت مجوز اعزام من به بیمارستان صادر شد اما این اتفاق هنوز نیفتاده و از آنجا که به خاطر بی‌تحرکی و دیابت ۵۰ کیلوگرم وزن اضافه کرده و ۱۸۰ کیلوگرم شده‌ام، شرایط بسیار دشواری دارم.
علی که برای رسیدگی به وضعیت نابسامان بیماری‌اش در شعبه ۱۰۱ کیفری دادگستری فشافویه علیه پزشک و مسئولان زندان شکایت کرده است، عاجزانه از مسئولان قوه قضائیه و رئیس سازمان زندان‌ها، تقاضای کمک دارد: «من زندگی‌ام را پای یک اشتباه باختم و به زندان افتادم اما این بیماری ادامه زندگی‌ام را هم با مشکلات جدی روبه‌رو کرده است. من بارها حفاظت زندان و بازرسی را هم در جریان گذاشتم اما هنوز به وضعیتم رسیدگی جدی نشده است. بر اساس شکایتم، دادگاه از زندان گواهی سلامت جسمانی‌ام در زمان ورود به زندان را خواسته اما هنوز نتیجه‌ای نگرفته‌ام. امیدوارم مسئولی این خبر را ببیند و به وضعیت من رسیدگی کنند.»
درخواست اعزام زندانی اورژانسی نبود
میرزایی، رئیس بازرسی سازمان زندان‌ها نیز در این باره گفت: «این زندانی به دلیل بیماری تحت درمان قرار داشت. نظر دادن درباره این که پزشک زندان عملکرد درست یا نادرستی داشته، نیاز به بررسی کارشناسی و تخصصی دارد و نمی‌توان با ادعای یک فرد عملکرد پزشک را زیر سؤال برد. آن چه پرونده نشان می‌دهد، اعزام این زندانی به بیمارستان، اورژانسی نبوده و از آنجا که هماهنگی برای انتقال زندانیان زمان‌بر است، به همین خاطر این اعزام به تأخیر افتاده است. این زندانی مدعی شده از پزشک و مسئولان زندان در دادگاه فشافویه شکایت کرده اما هیچ یک از آنها هنوز احضاریه‌ای دریافت نکرده‌اند.»

درخواست زهرا ربانی املشی از مقامات برای آزادی عبدالفتاح سلطانی ؛ نگرانی از وضعیت این وکیل در بند

زهرا ربانی املشی در نامه‌ای به مقامات، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت عبدالفتاح سلطانی از وضعیت وی، به مسئولیت آنان نسبت به شرایط زندانیان اشاره کرده و خواستار آزادی وی شده  است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، متن این نامه که از سوی خبرگزاری سحام منتشر شده است، در پی می آید:
مسئولین محترم قضایی وطنم ایران
باسمه تعالی
سلام علیکم
در گزارشی از قول همسر وکیل زندانی آقای دکتر عبدالفتاح سلطانی خواندم که: «عبدالفتاح کم خونی پیدا کرده، میگه گوشت نداریم مجبوریم حبوبات استفاده کنیم اونم برای کولیت روده سمّه» و اضافه می کنند که:«سه بار وقت دکتر گرفتم نبردند».
و نیز خانم مائده سلطانی دختر عبدالفتاح سلطانی در ۶ اسفند ۹۵ در نامه‌ای به وزیر اطلاعات خواستار اعاده دادرسی شده است. وی در این نامه از نوسان فشارخون،کم‌خونی و بیماری حاد گوارشی به عنوان بیماری های مبتلا به پدرش نام برده است.
آقایان محترم،
این وکیل ۶۴ ساله زندانی پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) در ۲۶ خرداد۱۳۸۸ توسط ضابطان دادگاه انقلاب دستگیر و روانه زندان اوین شد. اساس اتهامات علیه وی، شرکت درتاسیس “کانون مدافعان حقوق بشر ایران“، دریافت جایزه حقوق بشر شهر نورنبرگ آلمان، فعالیت تبلیغیعلیه نظام و مصاحبه با رسانه‌ها درباره وضعیتموکلانش است؛ ایشان از ۶ سال پیش در زندان و در حالگذراندن حکم دادگاه است.
حضرات محترم
همانگونه که استحضار دارید، بر اساس قانون اساسی توجه به کرامت والای انسانی از اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی است و طبق این کرامت، خدمات بهداشتی‌ – درمانی برای یکایک افراد کشورباید تأمین شود.
آیت الله منتظری در باره حقوق زندانی می گویند: «اگرزندانبان در تأمین امنیت جایگاه زندانی یا هوا، خوراک،دارو و دیگر نیازمندیهای ضروری زندگی او کوتاهی کند،و در اثر این کوتاهی زندانی بمیرد و یا بیمار شود، ظاهراین است که او ضامن است و باید قصاص شود و یااینکه [درصورت عمدی نبودن این کوتاهی] دیه او رابپردازد، برای اینکه مرگ و بیماری آن زندانی از نظر عرفبه کوتاهی زندانبان نسبت داده می‎شود». (مبانی فقهی حکومت اسلامی ج۴ ص۱۳۰)
امیدوارم هرچه زودتر آقای عبدالفتاح سلطانی، این وکیل آزاده مسلمان و مردمی، آزاد شده و یا معالجه ایشان با جدیت دنبال گردد. والسلام.
زهرا ربانی املشی ۹/۱۲/۹۵