یونیسف: نگران ادامه بازداشت باقر نمازی در ایران هستیم

 siyamak & bagher namazi
صندوق کودکان ملل متحد مشهور به یونیسف در مورد بازداشت باقر نمازی بیانیه ای صادر کرد و نسبت به ادامه بازداشت او در جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی عمیق کرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صدای آمریکا، در این بیانیه آمده است که بیش از ۶ ماه از بازداشت باقر نمازی، کارمند سابق یونیسف می گذرد و همکاران او در یونیسف به ویژه کسانی که زمانی با او کار می کردند عمیقا نگران حال وی هستند.
یونیسف که سوم مارس نیز بیانیه دیگری در مورد بازداشت باقر نمازی صادر کرد، می نویسد از آن زمان نگرانی های این سازمان افزایش یافته است.
باقر نمازی زمستان ۱۳۹۴ پس از بازگشت به ایران از سفر دبی، در تهران بازداشت شد.
سیامک نمازی، فرزند باقر نمازی، شهروند ایرانی آمریکایی و مدیر دفتر برنامه ‌ریزی استراتژیک شرکت نفتی “کرسنت” در تهران نیز اواخر مهر ماه گذشته بازداشت شد.
یونیسف از باقر نمازی به عنوان کارمند سابق مورد احترام این نهاد وابسته به سازمان ملل متحد یاد کرده و می نویسد او به عنوان نماینده یونیسف در کشورهای سومالی، کنیا و مصر کار کرد و سمت های دیگری نیز در این نهاد داشت.
یونیسف می گوید آقای نمازی به طور خستگی ناپذیری برای کودکان کار می کرد و درخور بازنشستگی در آرامش است. یونیسف دربیانیه خود نوشته است که این سازمان فعالیت سیاسی ندارد.
خانواده نمازی پس از انقلاب اسلامی در ایران به خارج از کشور رفتند اما مناسبات تجاری با ایران را حفظ کردند.
باقر نمازی، پدر هشتاد ساله سیامک نمازی، پیش از انقلاب اسلامی، استاندار استان نفت خیز خوزستان بود.

هنرمند زندانی به دلیل درگیری لفظی با دادیار، به بند ۸ زندان اوین منتقل شد

«مهدی رجبیان» زندانی هنرمند محبوس در بند هفت زندان اوین، به دلیل درگیری لفظی با دادیار، به بند ۸ این زندان منتقل شد.

به گزارش خبرنگار «سحام»، انتقال «مهدی رجبیان» و جدایی وی از برادرش «حسین رجبیان» در حالی ساعاتی قبل صورت پذیرفت که منابع خبری از درگیری لفظی وی با «رستمی‌پور» دادیار ناظر بر زندان اوین گزارش داده‌اند.
این در حالی است که «حاجیلو» دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی و امنیتی است و دستور انتقال «مهدی رجبیان» به بند ۸ زندان اوین توسط «رستمی‌پور»، به دلایل شخصی و بدون هماهنگی با معاونت امنیت دادستانی صورت پذیرفته است.
مهدی و حسین رجبیان دو برادر هنرمند در روز ۱۶ خردادماه خود را برای تحمل سه سال حبس به دادسرای زندان اوین معرفی کرده بودند.
این دو هنرمند اردیبهشت‌ماه سال ۹۴ به اتهام «توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام» در دادگاه بدوی به ۶ سال زندان و ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند که این احکام در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران، به سه سال حبس تعزیری، سه سال حبس تعلیقی و ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی تبدیل شد.
این احکام را «مقیسه»، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب صادر کرده است.

خجسته: اگر باوجود غارت بیت‌المال به زیاده‌گویی‌ ادامه دهند، اسناد تحقیق‌وتفحص بنیاد شهید را منتشر می‌کنم

از جوانی شهید و رزمنده برایش معنای خاصی داشته،‌ چه آنکه در ماه‌های آغازین جنگ هشت ساله ایران و عراق،‌ درس را رها کرده و عازم جبهه‌ها شده اما تنها تا سال ۶۱ در جبهه‌ها ماند. در آن سال عراقی‌ها اسیرش کردند و هشت سال را در زندان های رژیم بعث گذرانده است.
امیر خجسته،‌ همدانی است و از زمانی که آزاد شده و از عراق بازگشت، در حوزه امور آزادگان در همدان مشغول به کار شده است، البته پس از آن کارهای دیگری همچون عضویت در دوره اول شورای شهر همدان یا مدیریت گروه فرهنگی در کمیسیون فرهنگی اجتماعی مجمع تشخیص مصلحت نظام را تجربه کرده اما از سال ۸۳ رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همدان شد و تا سال ۸۹ در همین سمت بود. عزلش از این سمت شبهه‌ناک و جنجالی شد و او سپس عزم مجلس کرد. در دوره نهم وارد مجلس شده و به عنوان رئیس کمیسیون شوراهای مجلس انتخاب شد.
او در سال ۹۲ اما پرونده تحقیق و تفحصی را کلید زد که امروز بیش از هر زمانی جنجالی شده است. امیر خجسته به همراه ۸۹نماینده دیگر طرح تحقیق و تفحص از بنیاد شهید را در صحن مجلس برده و مصوب کردند و خجسته رئیس هیات تحقیق و تفحص شد. نتیجه تحقیق بنا به روال آیین نامه داخلی مجلس به کمیسیون اجتماعی برده شد اما این کمیسیون مجلس نهم آن را تصویب نکرد و بنابراین گزارشش هیچگاه در صحن علنی مجلس خوانده نشد.
درباره عملکرد کمیسیون اجتماعی در آن حرف و حدیث‌هایی بالا گرفت. در روند تحقیق و تفحص نیز برخی از نمایندگان کنار کشیدند که شایعه شد آنها تهدید یا تطمیع شده‌اند. اما در نهایت در مجلس دهم،‌ این پرونده بدون اینکه روال عادی را طی کند، از طریق رئیس مجلس به رئیس قوه قضائیه فرستاده شد و امروز هم دادستان تهران خبر داده که گزارش هیات تحقیق و تفحص از بنیاد شهید به دادسرای تهران فرستاده شده و مدیرعامل سابق بانک دی (بانک وابسته به بنیاد شهید که به گفته خجسته بیشتر تخلف های مالی بنیاد در این بانک صورت گرفته) بازداشت شده است.
کلید علنی کردن تخلفات بنیاد شهید در دوره احمدی‌نژاد را سال ۹۱ سازمان بازرسی کل کشور زد و از اختلاس یکی از مدیران بخش تسهیلات خبر داد که در جریان پرداخت بیمه عمر ۱۵ میلیارد تومان اختلاس کرده بود که خجسته می‌گوید رقم دقیق ۷ میلیارد تومان بوده است اما بررسی‌های هیات تحقیق و تفحص مجلس پرده از تخلفات بسیاری برداشت که بخشی از آن را چند هفته پیش خجسته در یک نشست خبری اعلام کرد. برای بررسی بیشتر این پرونده از امیر خجسته، نماینده مردم همدان دعوت کردیم که میهمان ما در کافه خبر باشد. البته دست آخر چند سوال غیربنیاد شهیدی از جمله شرح مذاکرات شش ساعته اش با سیدحسن نصرالله و احتمال سفیر شدنش را نیز پرسیدیم.
خجسته دل پری از شبکه فسادهای اقتصادی دارد و معتقد است این شبکه‌ها همیشه هستند و عوض شدن دولت‌ها تغییر چندانی در روند فساد نمی‌گذارد.
او معتقد است که برخی رسانه‌ها نیز به نوعی با این شبکه‌های فساد همکاری می‌کنند. این همه در حالی است که به گفته او در مجلس بودجه‌ای برای مبارزه با مفاسد اقتصادی کنار گذاشته نشده و با دست خالی هم که نمی‌شود مبارزه کرد.
او می‌گوید: در میانه کار، می‌آیند رقمی ‌میلیاردی به یک نیرویی پیشنهاد می‌دهند که دارد روی تحقیق و تفحص کار می‌کند، باید برای چنین برخوردهایی برنامه داشت تا این قبیل دسیسه‌ها، کار را متوقف نکند.
این شرایط خجسته را اذیت کرده است،‌ چراکه می گوید: بدانید آنقدر که من سر موضوع تحقیق و تفحص اذیت شدم – چون دیدم که در حق ایثارگران اجحاف می‌کنند – در زمان اسارتم در زندان‌های صدام در عراق، در این اندازه رنج نکشیده بودم.
نماینده مردم همدان به سختی اطلاعات می ‌هد و تاکید دارد که در مصاحبه نام افراد برده نشود اما خود او پیش‌تر علیه رئیس پیشین بنیاد شهید به خاطر سخنان بدون سندش اقامه دعوا کرده و حتی برای آقای زریبافان در این محکمه قرار مجرمیت صادر می‌شود اما خجسته از پیگیری خود منصرف می‌شود.
مشروح گفت‌وگوی خبرآن‌لاین با امیر خجسته را در ادامه بخوانید. این گفت و گو پیش از خبر بازداشت مدیرعامل بانک دی انجام شده است.
در مجلس نهم، ۹۰ نماینده طرح تحقیق و تفحص از بنیاد شهید را امضا کردند. اما شما در مصاحبه‌ای گفته بودید تعداد کسانی که در مجلس دهم حاضر شدند تحقیق و تفحص از بنیاد شهید را امضا کنند به هفت نفر رسید. آقای محمود صادقی نیز گفته بودند که اعضای هیات تحقیق، تطمیع شدند و برای همین اکثر آنها انصراف دادند. این تطمیع صحت دارد؟
تعدادی که بودند تا آخر پای تحقق و تفحص نایستادند. تنها نماینده‌ای که در تحقیق و تفحص از صفر تا صد ایستاد خود من بودم. به دلیل مشغله‌هایی که داشتند هیچکدام از نماینده‌ها به موضوع ورود نکرده، به کمیته تحقیق و تفحص نیامدند و پیگیری نکردند. ولی خود من تا ساعات دو و سه نیمه شب کار را دنبال می‌کردم. مفاسد اقتصادی مثل اژدهای هشت سر می‌ماند و از هرکجا که جلوی آن را بگیرید، از جای دیگری بیرون می‌زند. متاسفانه گاهی به حدی قوی هستند که به طور تیمی ‌به موضوع ورود می‌کنند و سعی می‌کنند افرادی که مشغول پیگیری موضوع هستند، کنار بکشند. دوستان ما نباید در مجلس نهم من را در این موضوع تنها می‌گذاشتند. گاهی اتفاقات بدتری رخ داد. البته من نمی‌گویم کنار کشیدن‌ها دلیل خاصی داشته، من این را از مشغله افراد می‌بینم. اما روی هم رفته، من به عنوان رئیس کمیته پای این موضوع ایستادم.
یعنی شما می‌گویید که در دوره قبل مجلس حتی یک نماینده پای موضوع تحقیق و تفحص نایستاد؟
نه اینکه بگوییم پای موضوع نایستاد اما در کمیته تحقیق و تفحص حضور پیدا نکردند. آقای گروسی، آقای جعفرزاده، آقای افخمی، اینها پای کار بودند اما دیگران نبودند. عرض من این است که شبکه‌ای وجود داشت که به طرق مختلف تلاش می‌کردند تحقیق و تفحص را بی‌خاصیت کنند.
این عبارت که می‌گویید شبکه‌ای وجود داشت، ابهام دارد. شما در مصاحبه‌های قبلی خود هم در این رابطه مبهم صحبت کرده‌اید. من می‌خواهم کمی ‌صریح‌تر بفرمایید که این شبکه‌ای که می‌فرمایید می‌خواست تحقیق و تفحص مجلس را از کار بیندازد، شامل چه افرادی بود؟
شبکه‌های مفاسد اقتصادی را می‌گویم. نمی‌خواهم بگویم آقای ایکس یا ایگرگ بودند. اینها قدرتمند هستند، فضاسازی سنگینی انجام می‌دهند. همکاران رسانه‌ای شما گاهی بدون اطلاع می‌روند و قراردادهایی می‌بیندند مثلا با برخی بانک‌ها، و به آنها کمک می‌کنند. خبرهای غلط منتشر می‌کنند. وقتی سرنخ‌ها را دنبال می‌کنید، می‌بینید به یکجا وصل می‌شوند.
منظورتان از «یکجا» که می‌گویید به آن وصل هستند، چیست؟ یعنی بنیاد شهید؟
نه. به طور کلی دارم از مفاسد اقتصادی صحبت می‌کنم. بحث ما درباره مفاسد اقتصادی است…
نه، داریم درباره پرونده بنیاد شهید حرف می‌زنیم…
بنیاد شهید نگوییم. بگوییم سیستم‌های اقتصادی. مثلا بانک دی. از اینها نام ببریم.
بله، دقیقا موضوع ما همین سیستم‌های اقتصادی وابسته به بنیاد شهید است…
درست است، اینها وابسته به بنیاد شهید هستند و گاهی شبکه درست می‌شود. نکته این است که ما باید تحقیق و تفحص را به نتیجه برسانیم. در دادگاه به طور مستدل از این مسائل حرف بزنیم و بعد که موضوع تمام شد، در رسانه‌ها منتشر کنیم. اما خب وقتی که می‌بینیم برخی اظهارنظرهای غیرکارشناسانه صورت می‌گیرد. خب مجبور می‌شویم که صحبت کنیم. شما می‌بینید که مثلا درباره تحقیق و تفحص می‌گویند که تحقیق و تفحص را کنار بگذارید. چرا؟ چون هزینه‌بر است. چه چیز آن هزینه‌بر است؟
اتفاقا یکی از پرسش‌های من درباره همین موضوع است. آقای لاریجانی گفته‌اند که چند صد میلیون تومان درباره این تحقیق و تفحص خرج شده و در نهایت چیزی معلوم نشده است. شما دقیقا چقدر خرج کردید و چرا گفته می‌شود نتیجه‌ای نگرفته‌اید؟
بگذارید این سوال را با جزئیات توضیح بدهم. یک حسابرس در یک شرکت خصوصی برای حسابرسی بین ۵۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان پول می‌گیرد. حالا ۴۵ نفر هر روز بین دو تا سه سال کار کردند، هزینه اش شده ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان. این زیاد است؟ خیلی از دوستان ما اصلا پول نگرفتند. چرا می‌گویید تحقیق و تفحص را کنار بگذارید؟ مگر چقدر پول خرج شده؟ شما باید سیستم دقیق ایجاد کنید، خوب مدیریت کنید و پول هم کنار بگذارید تا کار نظارتی به نتیجه برسد. شما فکر می‌کنید همین ۳۰۰، ۴۰۰ میلیون را چه کسی داد؟ مجلس. چه کسی مصوب کرده بود این میزان هزینه شود؟ مجلس. خب این پول در اختیار سیستم‌های مالی که در این باره کار می‌کردند قرار گرفته است. حرف من در پاسخ به منتقدان، این است که این کار تحقیق و تفحص چندین میلیارد تومان هزینه داشت، اما با یک مبلغ کمی ‌جمع شد. تیمی‌ که کار می‌کردند دنبال پولشان نبودند. یک سال است اصلا پولی نخواسته‌اند و از خودشان پول می‌گذارند اما می‌خواهند کار به نتیجه برسد.
یعنی بودجه تمام شده است؟
نه، بحث این نیست. بحث این است که مجلس دنبال تحقیق و تفحص نیست. این واقعیت دیده نمی‌شود که ۳۰۰، ۴۰۰ میلیون تومان به جای چند میلیارد تومان هزینه شده تا صدها میلیارد تومان را برگرداند. این را نمی‌بینند. حتی نگذاشتند گزارش تحقیق و تفحص در صحن علنی خوانده شود. در همین مجلس ممکن است برای کشیده شدن یک دیوار به طور میلیاردی هزینه بشود اما برای تحقیق و تفحص آن هم درباره مفاسد اقتصادی که رهبر معظم انقلاب فرمودند مبارزه با آن باید سرلوحه کار باشد، انتقاد می‌کنند. دلیل آن چیست؟ دلیل این است که ما در مجلس بودجه‌ای برای مبارزه با مفاسد اقتصادی کنار نگذاشته‌ایم. با دست خالی که نمی‌شود مبارزه کرد.
شما نمی‌خواهید طرحی را به مجلس ببرید که این بودجه در نظر گرفته شود؟
طرح که نه، اما پیشنهاداتی برای اصلاح ساختار تحقیق و تفحص مجلس ارائه کرده‌ام. ما باید مقتدرانه وارد تحقیق و تفحص بشویم نه اینکه کاری را شروع کرده و بعد رها کنیم. در همین کار تحقیق و تفحصی که ما پیش‌بینی کرده بودیم، یک سال و نیم است که بودجه تمام شده اما هنوز کار دارد دنبال می‌شود. خب اگر عده‌ای از بچه‌های ایثارگر دلسوز و علاقه‌مند به نتیجه رسیدن کار وجود نداشتند، این کار رها می‌شد. بگذارید با صراحت بگویم، ما برای همه چیز هزینه می‌کنیم، به جز برای مفاسد اقتصادی. این خیلی مهم است.
اما نقدی که از آقای لاریجانی مطرح کردم، فقط معطوف به هزینه‌ها نبود. ایشان گفتند معلوم نشد نتیجه چیست؟
آقای لاریجانی وقتی گفتند نتیجه روشن نشد، معنی اش این بود که خجسته، بیا و گزارش بده. خب من گزارش دادم. اما به دلایلی که عرض کردم، این گزارش، گزارش نهایی نبود چون کار تمام نشده، گزارش بخشی بود که جلو رفته بودیم. من فقط در آن گزارش دستاوردها تحقیق و تفحص را گفتم که ۵۰۰ میلیارد از صرافی بانک دی اختلاس شده به دبی. خب چقدر باید هزینه کنیم تا این ۵۰۰ میلیارد برگردد؟
شما گفته بودید ۵۰۰ میلیارد برگشته اما سه هزار میلیارد کل رقم بوده است…
نه، حالا این بحث‌های مختلفی دارد که می‌پردازم اما در کل می‌خواهم این را بگویم که باید برای مبارزه با مفاسد اقتصادی برنامه ریزی کرد و بودجه پیش بینی کرد. وقتی می‌آیند در میانه کار، رقمی ‌میلیاردی به یک نیرویی پیشنهاد می‌دهند که دارد روی تحقیق و تفحص کار می‌کند، باید برای چنین برخوردهایی برنامه داشت تا این قبیل دسیسه‌ها، کار را متوقف نکند. با همه این کارها، تحقیق و تفحصی که ما انجام دادیم، تنها تحقیق و تفحصی است در ۳۷ سال گذشته که به نتیجه منتهی شده و انشاالله گزارش نهایی را ارائه خواهیم کرد. با این همه برخی سایت‌ها را می‌بینید که دارند از مفاسد اقتصادی دفاع می‌کنند. چرا؟ به آنها چه مربوط است که دفاع می‌کنند؟ اینها نشان می‌دهد در پشت پرده خبرهایی هست…
این نکته‌ای که درباره برخی رسانه‌ها می‌گویید، تحلیل شماست یا اطلاع دقیق دارید؟
بالاخره پیام‌هایی رد و بدل می‌شود. برخی خبرگزاری‌ها، کانال‌های تلگرامی‌ اینها دفاع می‌کنند. روشن است که هماهنگ هستند. در مقابل من همین جا اعلام می‌کنم که اگر پا را از گلیم خود درازتر کنند و با وجود غارت بیت‌المال همچنان به زیاده گویی‌های خود ادامه دهند، من تمام اسناد تحقیق و تفحص را در مجلس منتشر می‌کنم و در اختیار نمایندگان قرار خواهم داد.
شما دارید رسانه‌ها را تهدید می‌کنید یا مسئولان سابق بنیاد شهید را؟
من به تیم مفاسد اقتصادی هشدار می‌دهم. بحث مسئولان بنیاد شهید نیست. بحث سیستم‌های اقتصادی بنیاد شهید و بانک‌ها است.
شما در این مصاحبه حرف از تطمیع و یا پیشنهاد تطمیع زدید. این را قبلا هم مطرح کرده بودید. به طور مشخص بگویید که نماینده‌ای از تیم تحقیق و تفحص تطمیع شده یا در معرض پیشنهادات این‌چنینی بوده است؟
ببینید این را نمی‌شود گفت. اما من قبل هم گفته‌ام که وقتی درصد جانبازی با فشار سیاسی جعل می‌شود. خب معلوم است این فشارها وجود دارد. این یک نمونه است. این یک مسئول است که نقش دارد و هنوز هم دفاع می‌کند. او تطمیع شده و چون بدهکار آن مجموعه است، دفاع می‌کند. من نمی‌خواهم موارد دیگر را بگویم، بگذارید در دادگاه مطرح شود. من از آقای لاریجانی تشکر می‌کنم که از طریق هماهنگی با دادستانی باعث شدند همه اسناد در اختیار دادستانی قرار بگیرد و پس از سه سال میلیاردها میلیارد تومان به بیت المال بازگردد.
البته این خلاف آئین‌نامه است که تحقیق و تفحص پیش از تصویب در کمیسیون اجتماعی، به قوه قضائیه سپرده شده است…
نه، ما می‌توانستیم گزارش را به رئیس قوه ارائه کنیم و ایشان هم دستور بدهد که داد. من همین جا باید از تیم اقتصادی وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی و دادستان هم که ورود انقلابی کرد به این پرونده تشکر می‌کنم.
این عجیب نیست که کار تحقیق و تفحص سه سال در مجلس نهم به نتیجه نمی‌رسد اما سه ماه پس از مجلس دهم روند مناسبی را پیش گرفته و دارد به نتیجه می‌رسد؟
بحث مجلس نیست. نتیجه پیگیری من است. فراکسیون فرزندان شاهد، فراکسیون ایثارگران، فراکسیون امید، فراکسیون اصولگرایان از همه گرایش‌ها تاکید دارند که در این دوره محکم بایستیم. لازمه این ایستادگی این است که نماینده پیگیری‌کننده پاک باشد و خدمتگزار. اگر آلودگی باشد، نمی‌شود ورود کرد. با دستمال کثیف نمی‌شود شیشه را پاک کرد.
آقای جعفری دولت آبادی دادستان تهران گفته بودند که اسناد تحقیق و تفحص به دادسرای کارکنان دولت ارجاع داده شده است. شما اما گفته بودید که دادگاه برای آن تشکیل شده است. تحقیق و تفحص در دستگاه قضایی الان در چه مرحله ای است؟ بالاخره به دادسرا رفته یا به مرحله تشکیل دادگاه رسیده است؟
مفهوم هر دو یکی است.
چه روندی دارد در این باره در قوه قضائیه طی می‌شود؟
این را از آقای دولت‌آبادی بپرسید. سکوت من به این دلیل است که فرآیند به نتیجه برسید. اما بدانید آنقدر که من سر موضوع تحقیق و تفحص اذیت شدم -چون دیدم که در حق ایثارگران اجحاف می‌کنند- در زمان اسارتم در زندان‌های صدام در عراق، در این اندازه رنج نکشیده بودم. خیلی از آقایان نماینده گفتند عقب‌نشینی کن اما من گفتم تا آخر ایستاده‌ام. نمی‌توانم ببینم حق ایثارگران غارت شود. هر کار می‌خواهند بکنند، بکنند. ترور شخصیت کنند. فضاسازی کنند. اصلا ترور کنند. برای من مهم نیست. من تا آخر از حق ایثارگران دفاع می‌کنم. این تازه شروع کار است و در مجلس دهم تحقیق و تفحص را تقویت می‌کنیم و از دستگاه قضایی می‌خواهیم با جدیت پیگیری کند و بر اساس احادیث، نام اختلاس گران را ببریم و آبرویشان را بریزیم.
البته شما هم اسم نیاورده اید از کسی؟
بگذارید دادگاه اسم ببرد. اما اگر کسی چه خود و چه تیمش بخواهد در روند بررسی‌ها خلل ایجاد کند، حتما نام او را خواهم برد. گستاخی تاکجا؟ شما ببینید، هشت هزار میلیارد تومان بانک دی وام داده است، قریب به دو هزار میلیارد تومان این وام‌ها مشکوک الوصول است. چرا؟ چون تضامین معتبر را نداشته است. آقایان با رابطه، فقط با یک سفته ۴۰۰ میلیارد تومان وام گرفته اند. مگر می‌شود سکوت کرد؟ وام کلان داده اید بدون وثیقه! می‌گویید نداده اید، اشکالی ندارد، اسناد را در صداوسیما رو می‌کنم.
یکی از افشاگری‌هایی که درباره شما شد، به ادعای سوءاستفاده شما از بنیاد شهید همدان در جریان انتخابات مجلس نهم بازمی‌گشت. گفته شد بحث سکه‌هایی در میان است. یا مثلا بحث شد که وقتی شما درخواست عزل مدیری را داشتید که موجب عزل شما از مدیرکلی بنیاد شهید همدان در دوره آقای زریبافان شده بود و ایشان چنین نکردند، این پرونده را شروع کردید. این ماجرای خروج شما از بنیاد شهید همدان و پرونده تحقیق و تفحص چیست؟
وقتی که کسی ریگی در کفش داشته باشد، به موضوع مفاسد اقتصادی ورود نمی‌کند. من با صراحت می‌گویم که خجسته پاک پاک است. اگر کوچکترین سندی هست، بیایند ارائه بدهند. موضوع تغییر من از مدیرکلی بنیاد شهید همدان به حدود دو سال قبل از انتخابات مجلس نهم بازمی‌گردد. اصلا ربطی به انتخابات آن دوره نداشت. دلیل تغییر من این بود که روحیه من را می‌دانستند و حدس می‌زدند که اگر من وارد مجلس شوم، این موضوع فساد را پیگیری خواهم کرد.
دلیل تغییر ناگهانی شما چه بود؟ می‌گویند روز جمعه از مدیرکلی استان همدان کنار گذاشته شدید؟
بله. رئیس پیشین بنیاد شهید به من یازده سمت را پیشنهاد دادند اما من قبول نکردم. گفتم اگر من مفید هستم، همین جا می‌مانم اما اگر نیستم، نمی‌توانم در استان دیگری هم کار کنم. من می‌دانستم موضوع فشارهای سیاسی است. حالا رئیس پیشین بنیاد شهید ادعاهایی را مطرح می‌کنند اما وقتی کار به دادگاه کشید و گفتیم اسناد این ادعاها را بدهید، ایشان در مرحله آخر که نزدیک به صدور حکم بود، گفت که گزارشش درباره من درست نبوده است. دستخط ایشان هست و حلالیت طلبید. بعدا این موضوع روشن شد که اینها به دلیل مخالفت با افتتاح یک پروژه در دوره مدیرکلی من، فشار شدید سیاسی وارد می‌کنند تا روز قبل افتتاح آن، من کنار گذاشته شوم. ادعاهایی هم که درباره تخلف مالی مطرح کردند در نهایت روشن شد هیچ سندی ندارد. برای همین حتی برای رئیس بنیاد شهید در دولت احمدی نژاد قرار مجرمیت صادر شد و پرونده ارجاع شد به دادگاه کیفری. اما بعد موضوع دستخط که اشاره کردم، من از پیگیری قضایی منصرف شدم.
آقای زریبافان خودش مدعی است که من بودم که فساد در بنیاد شهید را علنی کردم. می‌گوید ۱۵ میلیارد اختلاس در دوره پیش از من وجود داشت که من پیگیری کردم. اما همزمان با تحقیقات شما، ایشان که می‌گفت من پیگیر فساد هستم، ادعاهایی را مطرح می‌کند که شما می‌گویید سندیت ندارد. دلیل اینکه ایشان نسبت به ریشه یابی فساد در سیستم مالی بنیادشهیدحساسیت دارد، چیست؟
اولا ۱۵ میلیارد نبود و ۷ میلیارد بود. آن را هم سازمان بازرسی افشا کرد، نه ایشان. اما این را هم در نظر داشته باشید که ممکن است که یک مدیر خودش پولی را مستقیما برداشت نکرده باشد اما مدیریت ضعیف او زمینه ساز فساد می‌شود. بحث فقط معطوف به دولت قبل هم نیست. در دولت فعلی هم مسائلی مطرح است. همین موضوع ۲۸۰ میلیارد تومان آهن قراضه در بانک دی. چرا اسم اینها را نمی‌برند؟ چرا اسم کسی که در این رابطه از بانک دی برکنار شده را رسانه ای نمی‌کنند؟ حرف من این است که موضوع ما فرد نیست، سیستم فساد است. بحث‌ها را آقایان شخصی نکنند. وقتی می‌گوییم در دولت آقای روحانی مساله ای رخ داده، به این معنی نیست که داریم علیه رئیس جمهور حرف می‌زنیم. آقای روحانی به شدت دنبال مبارزه با فساد است. اما مشکلات باید بررسی شود.
با توجه به تعدد پرونده‌هایی که اشاره می‌کنید، این سوال پیش می‌آید که شما موضوع فساد در بنیاد شهید را در چه بازه زمانی پیگیری کردید؟
ما نماینده‌ها هرجا فسادی رخ می‌دهد، باید در برابرش بایستیم. هر زمانی که باشد.
این درست، اما به هر حال شما یک پلنی برای این تحقیق و تفحص داشتید. نقطه صفر کار شما کجا بود؟
بله، نقطه صفر ما آغاز خلقت بشریت است…
که قاعدتا شما و بنیاد شهید نبودید…
(با خنده) نقطه انتهایی ما هم پایان زندگی بشر است…
سوال من این است که بررسی‌های شما، فساد بیشتر را در دولت احمدی‌نژاد نشان می‌دهد یا دولت روحانی؟
اینکه این دولت یا آن دولت یا این فرد یا آن فرد را بگوییم که فایده‌ای ندارد. ما باید با استفاده از ۲۰ دستگاه نظارتی موجود، هر فسادی را ردیابی کنیم و خودمان را محدود به موضوع دولت‌ها نکنیم. حتما نباید تحقیق و تفحص باشد. نماینده باید پیگیری کند. باید آبرو بگذارد، حتی خون دهد. مبارزه با تیم‌های مفاسد، کار می‌برد. من در مجلس هرکجا اطلاع پیدا کنم فسادی هست، وارد می‌شوم و اظهارنظر می‌کنم. کار من ابتدا و انتها ندارد.
بالاخره من می‌خواهم ببینم که شما عملکرد بنیاد شهید را در چه دوره ای بررسی کرده اید؟ مثلا وارد دوره مدیریت آقای کروبی هم شده اید؟
(با خنده) به آنجا برنگشتیم. اگر برمی‌گشتیم که اتفاقات عجیب و غریبی می‌افتاد. ما موضوع تحقیق و تفحص را از زمان ادغام بنیاد شهید و امور ایثارگران آغاز کرده‌ایم و تا دوره فعلی ادامه دارد. با این حال نکته اینجاست که فساد در همه دولت‌ها هست اما دولت خودش عامل فساد نیست. شبکه‌های فساد در همه دولت‌ها مشغول کارند.
بله، دولت عامل نیست اما بالاخره مدیری که یک دولت می‌گذارد اگر قوی باشد مانع از فعالیت این شبکه‌ها می‌شود. به نظر من اگر همین الان دولت آقای روحانی مدیری دارد که اهل ایستادن در برابر شبکه‌های فساد نیست، این موضوع الان گفته بشود، بهتر است تا بعد از تغییر دولت آقای روحانی. مشکلی که در رابطه با دولت آقای احمدی نژاد بوجود آمد این بود که تا دولت ایشان مستقر بود، نقدها محدود بود، اما همین که عوض شد، برخوردها تشدید شد که تاثیر آن بسیار کمتر از زمانی بود که می‌توانست در دوره استقرار دولت انجام شود. اینطور نیست؟
درست است. مشکلات باید اصلاح شود و ما تلاش می‌کنیم اصلاح شود.
شما به اصلاحات ساختاری اشاره کردید. یکی از پیشنهادات ساختاری شما که قبلا هم گفته بودید، این بود که بهتر از سازمانهای اقتصادی بنیاد شهید از خود بنیاد جدا شود. سوال من این است که اگر این سازمانهارا جدا کنیم، باز هم در بخش سیاسی – مدیریتی بنیاد، فسادی باقی می‌ماند؟
مدیران بنیاد شهید باید متمرکز شوند به خدمتگزاری به خانواده‌های ایثارگر. وقتی این مدیران درگیر موضوعات اقتصادی می‌شوند، از خدمت بازمی‌مانند. جامعه ایثارگری ما رها شده است. مشکلات عدیده دارد. چرا؟ چون گرفتاری بخش‌های اقتصادی با ۱۲هزار ملک زیاد است. اگر مدیری سالم برای بخش‌های اقتصادی گذاشته شود، آن وقت مدیران بنیاد با خیالی آسوده به خدمت رسانی می‌پردازند. ایثارگر جانش را برای این نظام گذاشته، چرا نباید از اعتبارات در اختیار بنیاد استفاده کند؟
شما پیشنهاد این اصلاح ساختاری را به بیت رهبری داده اید. جوابی هم گرفته اید؟
دوستان به طور تخصصی در بیت مشغول پیگیری هستند.
سوال من این بود که آیا تخلفات در بنیاد شهید فقط معطوف به بخش‌های اقتصادی است یا در باقی بخش‌ها هم وجود دارد؟ شما در ابتدای مصاحبه گفتید که به عنوان تطمیع، سند درصد جانبازی جعلی درست کرده‌اند. خب اینها که الزاما اقتصادی نیست. تخلف در بخش‌های غیراقتصادی است…
نظارت نباشد، همه جا فساد ریشه می‌کند. در بخش‌های غیراقتصادی بنیاد اما فساد به آن شکل نیست و تنها موضوعی که ما دیدیم، همان ۱۵میلیاردی بود که اشاره کردید که فرد مورد نظر زندان رفت و پول را برگرداند. البته اصل پول هفت میلیارد تومان بود. با این همه توجه داشته باشید که بحث مبارزه با فساد، اصلا نباید درگیر مسائل جناحی شود. دستگاه قضایی، نهادهای نظارتی و مجلس باید بدون توجه به فشارهای سیاسی، با قاطعیت با هرنوع فسادی برخورد کنند.
با این حال شما به عنوان یک چهره اصولگرا شناخته می‌شوید…
بله، من اصولگرا هستم اما این به آن معنا نیست که اگر تخلفی از سوی یک اصولگرا رخ داد سکوت کنم. چه اصولگرا، چه اصلاح‌طلب، چه اعتدالی همه باید در بحث مبارزه با فساد این مصالحت اندیشی‌های جناحی را کنار بگذارند.
برخی می‌گویند دستگاه قضایی با پرونده احمدی نژاد با تسامح برخورد می‌کند. ممکن است این بحث را که شما دنبال می‌کنید هم به دلیل ملاحظات سیاسی به همان سرنوشت دچار شود؟
این را باید از قوه قضائیه بپرسید. من از طرف خودم صحبت می‌کنم. تا آنجا که به من مربوط است من نمی‌گذارم این پرونده به بن بست برسد یا مختومه شود. تا به نتیجه نرسد، رها نخواهم کرد. برای همین در انتخابات اخیر هزینه سنگینی کردند که من رای نیاورم اما مردم رای دادند. در این چهار سال هم مقتدرانه می‌ایستم.
اما وقتی پرونده به قوه قضائیه رفت، شما دیگر اختیاری برای پیگیری موضوع ندارید…
چرا، رابطه داریم.
رابطه بله، اما اختیار قانونی ندارید…
نظارت بر حسن اجرای قانون که داریم.
بله، اما سخت می‌شود. شما نگاه کنید به سرنوشت سایر پرونده‌های تحقیق و تفحص…
قبول دارم، هیچ پرونده تحقیق و تفحصی در ۳۷ سال گذشته به نتیجه نرسیده اما ما تا همین جا دستاوردهای زیادی داشتیم. این دستاوردها قدرت نظارتی مجلس را افزایش می‌دهد. اگر می‌بینید در گذشته تحقیق و تفحص بی نتیجه رها می‌شد، به این دلیل بود که اتفاقاتی می‌افتاد. برای این پرونده نمی‌گذاریم هیچ اتفاقی بیفتد. ایثارگران خودشان دارند این موضوع را پیگیری می‌کنم. این اقدام مورد حمایت ایثارگران مجلس و عدالت‌طلبان هم هست. شما این دوره مجلس را در برخورد با مفاسد اقتصادی، یک دوره مقتدر ببینید…
فکر می‌کنم شما خیلی خوش بین هستید…
هستم، چون حساسیتی که در بین نمایندگان برای مبارزه با مفاسد می‌بینم ستودنی است. ما ۱۲ هزار قانون داریم، قوانین تلنبار شده، به اندازه کافی هست، حالا نوبت نظارت است. باید برویم ببینیم چرا این قوانین اجرا نمی‌شود. مردم مجلس و نماینده بی‌خاصیت نمی‌خواهند. مجلس باید طوری باشد که مفسدان از ترس آن فرار کنند. البته مبارزه با فساد ترکش دارد. باید آماده هزینه دادن هم شد. مبارزه با فساد از موضوعات مهم دیگری چون اشتغالزایی و ازدواج و این طور مسائل مهمتر است. چرا؟ چون وقتی پولها به بیت المال برگردد، اینها هم درست می‌شود.
بگذارید از موضوع مفاسد اقتصادی و پرونده بنیاد شهید خارج شویم و به یکی از بحث‌های داغ هفته‌های اخیر درباره استفاده روس‌ها از پایگاه هوایی نوژه بپردازیم. پایگاه هوایی نوژه در نزدیکی حوزه انتخابیه شماست. با توجه به اظهارنظرهای متفاوتی که درباره این موضوع می‌شود، می‌خواهم بدانم شما اطلاع دقیقی از همکاری ایران و روسیه در پایگاه نوژه دارید؟
موارد امنیتی به شورای عالی امنیت ملی مربوط است که در آنجا مسائل به صورت محرمانه مورد بررسی قرار می‌گیرد. تصمیم این شورا صائب است البته نمایندگان و سایرین حق دارند موضع خود را بیان کنند اما آنچه در نوژه رخ داده به مصلحت کشور و نظام و جبهه مقاومت منطقه بوده است. قرار ما با روسها این بوده که در نوژه سوخت گیری کنند و با هزینه کم عملیات علیه تکفیری‌ها را انجام دهند. این همکاری در حد سوخت گیری بوده، الان تمام شده و در آینده باز هم اگر شورای عالی امنیت ملی تشخیص داد، این کار تکرار می‌شود. ما البته هیچ گاه پایگاه در اختیار بیگانه قرار نداده و نمی‌دهیم اما سوخت گیری برای عملیاتی مشخص، با مجوز شورای عالی امنیت ملی می‌تواند صورت بگیرد.
عملیات سوختگیری چه مدت به طول انجامیده و چرا متوقف شده است؟
چند روزی انجام شده و متوقف شده است.
چرا وزیر دفاع گفتند روسها بی معرفتی کردند که موضوع را رسانه ای کردند؟ قرار نبود این موضوع رسانه ای شود؟
من با وزیر صحبت کردم. ایشان گفت که این موضوع به شورای عالی امنیت ملی مطرح است. همین جا این نکته را بگویم که وزیر دفاع ما وزیری به شدت مقتدر است با سوابقی روشن. ایشان نقش مهمی‌در تشکیل حزب‌الله لبنان در سال‌های ۶۰ و ۶۱ داشت.
چند هواپیما در نوژه سوختگیری کردند؟
اینها موضوعات امنیتی است.
شما اخیرا نشستی با سید حسن نصرالله داشتید. درباره موضوعات مطرح شده در این نشست بگویید.
بله، این نشست شش ساعت طول کشید. در این شش ساعت موضوعات مختلفی مطرح شد. از جمله این صحبت‌ها، اظهارنظر اخیر سید حسن نصرالله درباره هدف قرار دادن مراکز هسته ای رژیم صهیونیستی بود. سید حسن نصرالله در این جلسه می‌گفت که یکی از شیفتگان رهبر معظم انقلاب است و حضرت آقا هرچه بگویند حزب الله لبنان عملیاتی می‌کند. او می‌گفت منتظر فرمان آقا هستیم. حزب الله در سوریه و لبنان سرنوشت معادلات منطقه را تغییر دادند. اسرائیل دست از پا خطا کند، صدها موشک، اسرائیل را نابود خواهد کرد. اصلا نیازی به عملیات ایران نیست. ایشان در این جلسه از هدایت‌های رهبر انقلاب تمجید کرد و خاطراتی را در این زمینه بیان کرد و درباره تحولات عراق و سوریه و یمن و لبنان نیز صحبت کرد.
شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن است شما سفیر ایران بشوید در یکی از کشورهای آسیای غربی. آیا این شایعه صحت دارد؟
این موضوع را اولین بار می‌شنوم. من وارد مسائل اجرایی نمی‌شوم. من نماینده مردم هستم و هیچ مسئولیتی را به جز نمایندگی مردم نمی‌پذیرم. به همه نمایندگان هم توصیه می‌کنم وکالت مردم را رها نکنند و دنبال پست‌های اجرایی نروند.
اصلا پیشنهادی شده بود؟
نه پیشنهادی نشده بود.
سفر ده روزه شما به سوریه و لبنان باعث شکل گیری این شایعات شد. آیا آن سفر ارتباطی به چنین موضوعای نداشت؟
نه، آن سفر دلایل خاص خود را داشت.
به عنوان آخرین سوال می‌خواهم بدانم با توجه به تلاش‌هایی که گاه در مجلس برای اصلاح قانون انتخابات صورت می‌گیرد، شما موافق طرح اطلاحیه‌های موردی قانون انتخابات در مجلس هستید یا از بررسی لایحه قانون جامع انتخابات که دولت وعده تدوین آن را داده است، دفاع می‌کنید؟
بحث لایحه جامع انتخابات موضوع مهمی‌ است که در مجلس نهم دنبال آن بودیم که انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شوراها را در قالب طرحی جامع اصلاح کنیم. وزارت کشور در آن زمان از ما خواست اجازه بدهیم لایحه ای در این رابطه ارائه شود چراکه اصلاح قانون بار مالی برای دولت ایجاد می‌کند و بهتر است که دولت خود این موضوع را مدنظر قرار دهد. به هر حال مدت زیادی است که دولت در حال بررسی این لایحه است. ما از دولت خواسته ایم در تقدیم این لایحه تسریع کند چون اگر نزدیک انتخابات شویم، فضای بررسی لایحه سیاسی می‌شود و نتیجه دلخواه به دست نمی‌آید. واقعیت این است که ما ضعف قانونی در موضوع انتخابات داریم که امیدوارم بتوانیم این مشکل را حل کنیم و امیدواریم وزارت کشور اولویت خود را بر روی تصویب قانونی شفاف قرار دهد.

سعید حسین زاده موحد, جناب قاضی اگر میخواهی بگویی گردنت کلفت است

2810
برادران گرامی؛ آخر، یک کامپیوتر و هارد و تعدادی لوح و دیسک و سایر وسایل شخصیم چه ارزشی برای شما دارد که مصادره میکنید!؟
پس از چندین بار پیگیری برای بازپس گیری اموال و وسایلم در نهایت گفتند چیزی دست ما نیست! پرسیدیم پس چیزهایی که از منزل بردند و زیر و رو کردند و نهایتا بازپرس پرونده آقای خورشیدی دستور عودت و بازگرداندنشان را داده بود کجاست!؟ گفتند بدستور قاضی مقیسه به نفع دولت مصادره شد!!
علاوه بر این مساله با توقف حکمم نیز موافقت نشده است و در حال حاضر هنوز در مرخصی هستم. با توجه به اینکه طبق ابلاغ شفاهی اجرای احکام داخلی اوین، پایان تیر ماه امسال ماده ۱۳۴-تجمیع روی حکمم اعمال شده و محکومیت فعلی من پنج سال میباشد با کم کردن مدت سپری شده در زندان و کسر روزهای غیبت حدود سه سال و چهار ماه از محکومیت باقی مانده است. اما…
جناب قاضی اگر میخواهی بگویی گردنت کلفت است و در حریم و اموال، و جان مردم هم اختیار تام دارید که البته ما اطلاع داریم که هر کس پشت آن میز مینشیند و هر ماه، ده ها سال حبس و چندین حکم اعدام صادر میکند خب احساس گردن کلفتی هم میکند! خصوصا اگر آن سوابق درخشان شما را هم داشته باشد! ولی نمیدانیم چگونه است که بر خلاف بعضی دیگر از قضات، جناب مقیسه اجازه نمیدهد حتی یک عکس از آن چهره رئوف و مهربانش گرفته شود تا کسانی که توفیق و افتخار دیدار رو در رو و بازجویی و محاکمه شدن و فحش و ناسزا شنیدن و محکومیت با دادنامه هایش را ندارند لااقل بتوانند از دور ببینند چه شکل و شمایلی دارد؟!!!!!
سرخود و خودسر گرفتید و زدید و در بند کردید و گفتید معاندی! گفتیم چه کاری کرده ایم!؟ گفتید وظیفه ما اینست که قبل از اینکه کاری بکنید و به ما ضربه بزنید به حسابتان برسیم! گفتیم به چه جرمی!؟ گفتید جرم و قانون را ما تعریف میکنیم و نه معاندین نظام! گفتید اینجا (بند امنیتی ثارالله سپاه) ما خدا هستیم و هر چه بخواهیم میکنیم.
گفتیم معاند دیگر کیست!؟ گفتید کسی که در کار ما دلسوزان و مصلحت اندیشان دخالت کند معاند است!
حالا ببینیم سوال آخر اینکه دلسوز و مصلحت اندیش کیست!؟
جواب را میگذاریم به عهده دیگران…

سعید حسین زاده موحد – شهریور ۹۵

بیانیه “دکتر محمد ملکی”… در باره “جنبش دادخواهی ملت ایران”…

بسم الحق…

دیدی که خون ناحق پروانه شمع را…Bildergebnis für ‫"دکتر محمد ملکی‬‎
چندان امان نداد که شب را سحر کند…

هموطنان، دانشجویان، جوانان…
آن روزها که پس از حدود پنج سال
( 12 تیر 1360 تا اواخر مرداد 65 )
تحمل زجر و شکنجه و توهین و تحقیر…،
که همراه با قپانی شدن، و بارها بوسه زدن کابلها بر پاهایم، و مشت و لگد و سر به دیوار کوفتن و انواع شکنجه ها… که نتیجه ی آن از دست دادن بینائی چشم چپ، و شکسته شدن استخوانهای مچ دست راست، و پاره شدن اعصاب آن در اثر آویزان شدن از سقف، و شنیدن زشت ترین توهین ها و بلاهای دیگری که بازجوها از جمله “کمالی” در شعبه 6 زندان اوین و قزلحصار و حسین آباد بر سرم آوردند، مچاله و بیمار، با پشتی خمیده، و کلیه های آسیب دیده، که هر چند یکبار بجای ادرار خون دفع میکردم، ظاهرا از دست “جلادان مسلمان نما” رها شدم…، بسیاری از افراد خانواده، و حتی بچه محلی ها مرا نمی شناختند، و گاهی که برای بعضی به اصطلاح محرمها گوشه هایی از آنچه با من کرده بودند را میگفتم؛ کسی باور نمیکرد…!

حزب اللهی ها میگفتند؛ دروغ میگوید!،
و به حکومت “اسلامی!” تهمت می زند…!،
و آنها که کمی منصف بودند، میگفتند؛ غلو میکند…!

مگر ممکن است در “نظام ولایی”…
چنین اعمالی در زندان ها صورت گیرد…؟،
و “جانیان” نیز به کلی منکر این حوادث بودند…!!
این روسیاهان خون ریز می پنداشتند با دروغ و دغل و کتمان حقیقت، میتوان این جنایات بزرگ را پوشاند، غافل از آنکه افشای حقایق دیر یا زود دارد..، اما سوخت و سوز ندارد..،

و دیدیم که پس از 28 سال…،
با تمام تلاش آدم کشان، چگونه حقایق قتل عام 67
در یک فایل صوتی افشا شد، و مانند صاعقه به جان
جنایتکاران بی شرم افتاد…، و آنها که تا چندی پیش،
وقوع چنین فاجعه ای را تکذیب می کردند!، و آنرا از
دروغهای ساخته و پرداخته مجاهدین تبلیغ میکردند!،

امروز که پرده ها بالا رفته،
و حقایق پوشیده شده عریان گردیده است،
مجبور به اعتراف شدند، و بعضی نیز با کمال بیشرمی
به این قتل عام و جنایت علیه بشریت افتخار میکنند!،
و میگویند که بازهم به کار خود ادامه میدهند…!!

وای بر شما وقاحت و بی شرمی تان…
مطمئن باشید که بزودی اسرار دیگری از جنایات شما فاش خواهد شد، و ملت بیش از پیش شما شیطان صفتان را خواهد شناخت، و داد خود را از شما خواهد ستاند.

هموطنان…
حال وظیفه ی مردم…
و خانواده های قربانی داده چیست…؟،
و “چه باید کرد؟”…

سردمداران “نظام ولایی” چنین تبلیغ میکنند که
اینها میخواهند به بهانه افشاء شدن فایل صوتی،
کشت و کشتار راه بیندازند..، و انتقام گیری کنند…!

نه…،
هرگز چنین نیست…،
این شما بودید که از روز اول روی کار آمدن جناب خمینی و دار و دسته اش، شعار “حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله” سر دادید، و با ایجاد ترس و وحشت و کشتار در زندان، و شکنجه و اتهامات مسخره، که بعضی از آنها را “دکتر مهدی خزعلی” فاش کرد، مردم را به فکر چاره جویی انداختند، و مجبور کردند تا گروهی برای دفاع از خود، دست به اسلحه ببرند. نه!، جانیان!، دیگر آن دوره سپری شده، در زمانی که عده ای از مردم، از جمله سازمانی که با شما می جنگید، شعار “لغو حکم اعدام” میدهد، شما آب در هاون میکوبید.

نویسنده ی این سطور…
خود یکی از موسسین “لگام”…
یعنی “لغو گام به گام حکم اعدام” می باشد.
پس مطمئن باشید که مردم ایران و جهان به این نتیجه رسیده اند، که باید جنبشی برپا کرد؛ قانونی، عادلانه، و دور از خشونت، و آن دادخواهی است، که حق مسلم هر انسانی است که بر او ظلم شده است.

بنابراین…
امروز این شعار به حق مطرح شده، که جنبش دادخواهی باید بر پا گردد، تا آنها که در طی 38 سال ظلم و ستم بر مردم، جامعه را به این روز انداختند، جوابگوی اعمال خود باشند، آنهم نه تنها مسئله ی قتل عام سال 67، بلکه باید اسرار مربوط به جنگ هشت ساله، و چرایی و چگونگی آن نیز بر مردم روشن گردد.

آینده…
همه چیز را روشن خواهد کرد…
بگذار تا صبح دولتش بدمد…،
کین هنوز از نتایج سحر است…

مردم ما…
اهل کشت و کشتار و انتقام گیری نیستند،
مردم ما فقط اجرای عدالت را می خواهند…،
و به امید روزی هستند که در یک جامعه دموکرات،
بدون ظلم و بی عدالتی، همه؛ زن و مرد، از حق برابر
استفاده کنند، با زندگی انسانی و آرمانی زیست کنند…

پس بشتابیم…
به سوی برپایی جنبش دادخواهی در سراسر کشور..،
و هر نقطه جهان که ایرانی وجود دارد.

پروانه سوخت، شمع فرو مرد، شب گذشت…
ای وای من…، که قصه دل نا تمام ماند…

زنده باد آزادی…
پیروز باد “جنبش دادخواهی”…
محمد ملکی ( شهریور 1395 _ تهران )

دو تن از شهروندان بهایی بازداشت شده در شیراز با قرار وثیقه آزاد شدند

 دو تن از شهروندان بهایی بازداشت شده در شیراز با قرار وثیقه آزاد شدند

نوشین زنهاری و رامین شیروانی دو تن از شهروندان بهایی شیراز هفته گذشته پس از بازداشت طولانی مدت در اداره اطلاعات شیراز با قرار وثیقه آزاد شده اند.
به گزارش بام، ارگان خبری بنیاد اکبر محمدی به نقل از بهایی نیوز، این دو شهروند بهایی به همراه تعدادی دیگر از شهروندان بهایی از جمله خانم یکتا فهندژسعدی و آقایان بهنام عزیزپور، سعید حسنی و تعدادی از شهروندان ایرانی مرتبط با شهروندان بهایی شیراز بازداشت و به اداره اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ منتقل شدند.
پیشتر این دو شهروند بهایی به همراه دیگر شهروندان بهایی صبح روز شنبه ۲۶ تیرماه ۱۳۹۵ در یورش ماموران اداره اطلاعات به منازل آنها بازداشت شدند و منزل شخصی آنها مورد تفتیش قرار گرفت. به گفته یک منبع مطلع در زمان بازداشت ماموران دست به فیلمبرداری از محل کرده است و در زمان تفتیش منزل رفتار ناشایستی انجام داده اند.
در هفته های گذشته نزدیک به ۱۰ شهروند بهایی در شهر شیراز بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفته اند.

ایرج حاتمی و ابراهیم فیروزی به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر منتقل شدند

 ایرج حاتمی و ابراهیم فیروزی به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر منتقل شدند

امروز دوشنبه ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۵ ایرج حاتمی زندانی سیاسی و ابراهیم فیروزی زندانی عقیدتی به بند ۴ در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر منتقل شدند.
به گزارش بام، ارگان خبری بنیاد اکبر محمدی؛ ایرج حاتمی در اسفند ماه ۱۳۹۴ طی یورش گارد زندان به سالن ۱۲ به بند عمومی زندان رجایی شهر منتقل شد و اعتصاب غذا کرده بود. همچنین ابراهیم فیروزی از بند ۱۰ سالن ۳۲ به سالن ۱۲ منتقل شده است.
لازم به ذکر است که در هفته گذشته گارد زندان اقدام به یورش و بازرسی از بند ۱۰ سالن ۳۲ رجایی شهر کرده بود. گفته می شود این یورش برای یافتن گوشی موبایل بوده است.
در روز جمعه ۱۲شهریور ماه نیز زندانیان این سالن اقدام به شورش و شعار دادن بر علیه مامورین زندان و مقامات حکومتی کرده بودند و پس از شورش زندانیان مسئولین آنها را به زیر هشت منتقل و مورد تهدید قرار داده اند که پس از این امنیت جانی نخواهید داشت.

قسمت اول یک نامه افشاگرانه از باند مافیایی شکار جوانان با همکاری عاصفه آرمانفر از وزارت اطلاعات

قسمت اول یک نامه افشاگرانه از یک باند مافیایی شکار جوانان با همکاری وزارت اطلاعات

آژانس ايران خبر :95/6/14

قسمت اول یک نامه افشاگرانه از باند مافیایی شکار جوانان با همکاری عاصفه آرمانفر از وزارت اطلاعات

بر اساس اخباری که اخیرا به آژانس ایران خبر ارسال شده است
یکی از مهره های فعال وزارت اطلاعات به نام عاصفه آرمانفر در کرمانشاه به شغل جمع آوری اطلاعات و همکاری برای دستگیری و لودادن فعالین سیاسی  در کرمانشاه مشغول به کار می باشد.
عاصفه آرمانفر اهل کرمانشاه است و در خیابان برق زندگی میکند و
اصلی ترین کار او و خانواده اش از جمله ((محمد آرمانفر پدر وعرفان آرمانفر برادر ايشان ))جذب کردن دانشجویان بورسیه ورزشی یا تفریحی برای فرستادن به خارج کشور می باشد، این باند خانوادگی از طریق آژانسی به نام سارو  کار میکنند.
یکی از نفراتی که برای سرکیسه کردن و به دام انداختن جوانان با این باند همکاری دارند حمید ویسی از وزارت اطلاعات می باشد.
همچنین افراد دیگری از وزارت اطلاعات با این باند همکاری میکنند، که عبارتند از شهرام اكبري مشهور به شجاعي  و اميرطهماسبي. قابل توجه اینکه آخرین ماموریت امیر طهماسبی در خارج از کشور جستجو و ربودن احسان فتاحی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر بوده است.
از اصلی ترین کارهای این باند
۱.فریب دادن زندانیان سیاسی بنام کمک و گرفتن پولهای کلان از آنها و ناپدید کردن آنها .
۲.هم دست شدن با رابط ها در چندین سفارت خانه از جمله یونان و ایتالیا با همکاری وزارت اطلاعات
۳.درست کردن فیش بانکی و جعل اسناد و پاسپورت .
۴.کلاهبرداریهای کلان از جوانانی که میخواهند از کشور خارج شوند و سپس لو دادن آنها.
۵. درست کردن ویزای شنگن و برنگشتن مسافر به مبدأ و به مشکل خوردن مسافر درکیس و دیپورت کردن
6.درست کردن قرارداد های جعلی برای تحویل دادن ویزای شنگن با این محمل که نصف پول موقع امضا و نصف دیگر روز تحویل گرفتن ویزای شنگن گرفته میشود در صورتیکه قرارداد از اساس جعلی بوده است.
در مواردی که تعدادی از شاکیان شکایت نامه ای در مقابل اعمال این خانم تنظیم کردند،  بلافاصله  وزارت اطلاعات و وکیل خانوادگی وارد میشود و با پرداخت رشوه  کلان به قاضی پرونده شاکی مختومه اعلام شده است.

این افراد با سوابق این چنین که کارشان به بند کشیدن زندانیان از بند رسته و فعالین حقوق بشری گریخته از دیکتاتوری حاکم بر ایران است باید تحت پیگردهای قانونی قرار گیرند.

این گزارش تنها جهت هوشیاری هموطنانی است که هنوز در دام این باند نیفتاده اند و برای هوشیاری بخصوص شهروندان کرمانشاهي و ساير ايرانیان تهیه شده است.
ادامه این گزارش متعاقبا با مدارك منتشر میشود.

مرگ سه کودک یک خانواده به دلیل نداشتن شناسنامه

 khanevadey bishenasnameh
به دلیل فقر در سایه نداشتن شناسنامه و عدم استفاده از خدمات بیمه درمانی سه کودک خردسال یک خانواده در سیستان و بلوچستان جان خود را از دست دادند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ندای هیرمند، شمال استان سیستان و بلوچستان به دلیل محرومیت در اکثر نقاط آن و فاصله طولانی روستاها از مراکز ثبت احوال بیش از آنکه آمار نشان دهد خانواده های مشکوک تابعه در آن وجود دارند و امروزه با شرایط دشواری زندگی می کنند.
از عمده مشکلات این خانواده ها را می توان محروم ماندن از خدمات بیمه درمانی و سایر خدمات دولت از جمله یارانه ۴۵ هزار تومانی و سبد غذایی که هر از چند گاهی توسط دولت به نیازمندان داده می شود بیان کرد.
اما خانواده هایی از این قبیل که هویت ایرانی را به دلیل کم کاری و بی توجهی پدرانشان دارا نیستند معمولا سرپرست خانواده و یا پسران بزرگتر به کارگری و نگهبانی از ساختمان های در حال ساخت با قیمت هایی پایین در شهر و دیار خود مشغول هستند.
با نگاهی واقع بینانه به این مسئله؛ میتوان به مشکلات اینگونه خانوار ها پی برد که با وجود اینکه زیر خط فقر قرار دارند نمی توانند از پس هزینه های درمانی که امروزه به حد زیادی افزایش یافته است بر آیند و در نتیجه باعث بروز مشکلاتی از قبیل دست و پنجه نرم کردن با بیماری های خیلی ساده که در نبود خدمات درمانی تشدید پیدا کرده گریبانگیر شوند.
مرگ سه کودک خردسال به دلیل عدم استفاده از خدمات درمانی
نور احمد بزی یکی از افرادی است که به مدت بیست سال به دنبال شناسنامه خود و اعضای خانواده بوده و در این بین راه طولانی را سپری کرده است تا به آنچه حق وی از ایرانی بودن است برسد وی در گفت و گو با ندای هیرمند اظهار داشت: “به علت کوتاهی گذشتگانمان در خصوص تهیه شناسنامه در قبل از انقلاب بیش از بیست خانواده از همان نسل امروزه بدون شناسنامه به سر می برند”.
وی افزود: “سالهاست که به دنبال اثبات ایرانی بودن خود بوده ام که در این بین کارشکنی های گسترده ای از سوی مسئولین نصیب من شده است؛ نبود شناسنامه امروزه گریبانگیر فرزندان من نیز شده است و آنها را از تحصیل و سایر خدمات جمهوری اسلامی ایران باز داشته است”.
بزی بیان داشت: “سه فرزند من به دلیل دسترسی نداشتن به شناسنامه و خدمات بیمه درمانی به دلیل بیماری در دوران کودکی از دست رفته اند و امروزه داغ بزرگی را بر دامان ما نهاده است؛ عدم همکاری و فقر در خانواده باعث شده است که سه فرزند ما به زیر هزاران خاک دفن شوند”.
وی عنوان کرد: “امثال من در حوزه سیستان زیاد یافت می شود و آنها نیز متاسفانه به همین درد دچار هستند؛ کسانی که امروزه باید رنج بی توجهی گذشتگان را تحمل کنند و نتوانند از هویت ایرانی به نحو احسنت استفاده نمایند”.
بزی ابراز داشت: “تا کنون به همه سازمان ها در خصوص تهیه شناسنامه رجوع کرده که تا به امروز به هیچ نتیجه ای نرسیده ام؛ نمایندگان سیستان که به عنوان نماینده در مجلس شورای اسلامی حضور دارند باید به این معضل جدی نیز رسیدگی کنند و دغدغه آنان فقط منطقه آزاد و تجارت در مرز نباشد؛ معظلی که تا کنون جان بسیاری از فرزندان ما را گرفته است”.
وی تصریح کرد: “امروزه حتی بدون هویت ایرانی نمیتوان تا شهرستان زابل که خدمات بیشتری نسبت به روستا ها دارد رجوع کرد؛ صدای ما امروزه به هیچ کجا نخواهد رسید چون از نعمت هویت ایرانی بهره ای نبرده ایم و یک اتباع خارجی محسوب می شویم”.
بزی با بیان اینکه تا کنون چندین بار آزمایش DNA نیز گرفته و به دستگاه های دولتی تحویل داده شده است گفت: “از مسئولین مربوطه درخواست این را داریم که چه مدارکی باید برای ثابت نمودن هویت ایرانی خود داریم؛ زیرا این موضوع تنها به من ختم نمی شود و هزاران خانواده در حوزه سیستان به این درد دچار هستند”.
وی عنوان کرد: “تا به امروز از طریق غیر قانونی و می توانسته ایم که اقدام به خرید شناسنامه نماییم اما به دلیل غیر اخلاقی بودن این کار و به دور از اخلاق اسلامی این کار را نادیده گرفته و از طریق قانونی خاستار حق و حقوق خود شده ام”.
خانواده های مشکوک تابعه در حوزه سیستان به دلیل بی توجهی گذشتگان و همچنین نبود امکانات به مراتب بالاتر از سایر نقاط کشور است و سالانه صدها نفر از این قشر به کشور همسایه پناهنده و یا به دلیل دسترسی نداشتن به خدمات بیمه درمانی فوت می کنند.