مهدوی فر: جامه قداست را از تن رهبری بیرون بیاوریم و انتقاد از وی را آزاد اعلام کنیم

 

?اربعین و زلزله
تاریخ این پیام دو سال پیش است۱۳۹۴?

اربعین حسینی و کشوری در شأن حسین (ع):

اگر ادعا می کنیم که ایران کشور امام زمان (عج) و نماد تشیع و افتخار امامان شیعه در دنیاست پس در این کشور باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید.

مگر امام صادق (ع) نفرموده است« یا معشر الّشیعه انّکم قد نسبتم الینا کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا»؟
یعنی «ای شیعیان، شما به ما منسوب هستید پس مایه زینت ما باشید نه مایه آبروریزی ما»

اگر جمع کردن میلیون‌ها نفر عزادار حسینی در کربلای معلی و بازسازی عتبات عالیات نشانه سربلندی و اقتدار ایران است، در این صورت برای ما ایرانیان، در حالی که بزرگترین تولید کننده نفت جهان هستیم بعد از عربستان و بزرگترین تولید کننده گاز جهان هستیم بعد از روسیه، آیا در چنین کشوری:

وجود هزاران کودک خیابانی و هزاران کارتن خواب زن و مرد در پایتخت و همین طور در سایر شهرها نیز نشانه عزت و سربلندی است؟

آیا اقتصاد فلج و از هم پاشیده، علامت عزت و پیروزی است؟

آیا وجود میلیون‌ها جوان افسرده و مأیوس از ازدواج و اشتغال هم نشانه اقتدار است؟

آیا اینکه ما در صدر کشورهای معتاد جهان باشیم و بالاترین آمار اعدام را در میان کشورهای جهان داشته باشیم، این نیز اسباب افتخار ما در دنیاست؟

اینکه آموزش و پرورش ما قادر به ساخت مدرسه نیست و حتی در تأمین آب و برق و تلفن و گچ و تخته پاک‌کن مدارس ناتوان است و پول همه این‌ها و پول کپی کردن اوراق امتحانی را نیز از دانش آموزان می‌گیرد.

“اینکه به خاطر مقاوم نبودن ساختمان‌ها در ایران، با یک زلزله به قدرت تنها شش ریشتر گاهی هزاران کشته می‌دهیم و شهرها و روستاهای ما به تلّی از آوار تبدیل می‌شوند و آنگاه برای امداد و اسکان و درمان مردم، باید دست تکدّی به سوی دولت‌های ثروتمند دنیا دراز کنیم، کمااینکه در زلزله‌های گیلان و زنجان و بم چنین کردیم.”

اینکه هر ساله با بیست هزار کشته در کشتار جاده‌ای در میان کشورهای جهان رکورد می‌زنیم.

اینکه قوه قضائیه اعلام می‌کند سالیانه حدود پانزده میلیون پرونده مفتوح می‌کند، به این معنی که ما ایرانیان دو به دو با یکدیگر ستیز می‌کنیم و روح و روان یکدیگر را چنگ می‌زنیم.

اینکه هر ساله X تعداد از دختران و زنان ایرانی برای تن‌فروشی به کشورهای همسایه سفر می‌کنند و Y تعداد از دختران و زنان هموطن ما برای تأمین هزینه‌های غذا و پوشاک و مسکن و تحصیل خود یا فرزندانشان در داخل کشور تن‌فروشی می‌کنند، این نیز علامت اقتدار است؟

آیا فرار سالیانه هزاران نفر از نابغه‌ها و نخبه‌ها و المپیادی‌ها و تحصیل کرده‌های جوان کشورمان به آمریکا و کانادا و اروپا و سکونت دائمی آنها در آن کشورها و عدم بازگشت آنها به کشور نیز دلیلی بر سربلندی ماست؟

در بعضی از آمارها تعداد زندانیان کشور، در یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب را ده هزار نفر و در بعضی دیگر از آمارها تا هفده هزار نفر هم دیده‌ام.
جمعیت کشور از آن زمان تاکنون دو برابر شده است.
بنابر این اگر ما در طول این سال‌ها هیچ تبلیغ اسلامی نمی‌داشتیم و در هیچ شبکه‌ای از ده‌ها شبکه صدا و سیما آخوندها سخنرانی‌ نمی‌کردند و اگر در هیچ شهری و در هیچ دانشگاهی نماینده ولی‌فقیه نمی‌داشتیم و وضع کشور به همان منوال قبلی می‌بود در این صورت، جمعیت زندانیان ما الان به حداکثر ۳۴ هزار نفر رسیده بود.

بد نیست بدانید جمعیت زندانیان کشور، بین ۲۲۰ تا ۲۵۰ هزار نفر متغیر بوده است.

اکثر این زندانیان بر اثر فقر و بیچارگی و به خاطر سرقت و اعتیاد و قاچاق و خرده فروشی مواد مخدر به زندان افتاده‌اند.

آیا این تعداد زندانی یعنی نزدیک به دو برابر استانداردهای جهانی نیز در شأن کشور و ملت ماست؟

آیا همه این کاستی‌ها و ناراستی‌ها شایسته ملتی است که می خواهد هر ساله اربعین حسینی را با جمعیت میلیونی برگزار کند و اقتدار شیعه را به رخ جهانیان بکشد؟

از دیدگاه من نسخه نجات این است که:

۱) در کشور انتخابات آزاد برگزار کنیم و از این پس برای اداره کشور به عقل جمعی احترام بگذاریم.

۲) زندانیان بی‌گناه سیاسی را آزاد کنیم زیرا که در میان آنها بسیارند فرهیختگان و دانشمندانی که جرم اصلی آنها اعتراض به همین مفسده‌ها و بدبختی‌هاست، پس شایسته است که از فکر و اندیشه والای آنها برای مدیریت و سازندگی کشور استفاده کنیم و از ظلمی که در طی این سالها به آن‌ها روا داشته‌ایم توبه کنیم.

۳) دست از چاپلوسی برداریم و جامه قداست را از تن رهبری بیرون بیاوریم و انتقاد از رهبری و از سیاست‌های رهبری را آزاد اعلام کنیم.

۴) دخالت سپاه را از سیاست و از دیگر شؤون اساسی مملکت ممنوع کنیم و اگر به آنان نیازی داریم حضور آنان را فقط به پادگان‌های نظامی محدود کنیم.

✍️محمد مهدوی فر
تخریبچی و غواص دفاع مقدس