پخش سخنان زنده ياد ليلا اسفندياری بانوی کوهستان و فاتح K2 در مورد مسير راه .
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
پخش سخنان زنده ياد ليلا اسفندياری بانوی کوهستان و فاتح K2 در مورد مسير راه .
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
گفتگو با امين انواری دانشجو و زندانی سياسی سابق در مورد فرارش از ايران و شرايط فعلی در ” دولت اميد ” !
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
گفتگو با امين انواری دانشجوی سابق و زندانی سياسی و فرار او از ايران و شرايط فعلی در ” دولت اميد” !
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، رضا ملک، فعال مدنی که به همراه جمعی از فعالین مدنی در صبح روز شنبه ۳۰ آبان، در مقابل زندان اوین بازداشت شده به بند هشت زندان اوین منتقل شده است.
بنا بر همین گزارش پرونده وی در شعبه دو بازپرسی دادسرای اوین در جریان است و احتمال صدور قرار کفالت برای وی وجود دارد.
گفتنی است حدود بیست تن از فعالین مدنی طی تجمعات اعتراضی در مقابل زندان اوین و ساختمان دنا بازداشت شدند که تنی چند از ایشان هنوز در زندان اوین در وضعیت بازداشت به سر می برند.
لازم به یادآوری است که جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی، جانباختگان و مدافعان حقوقبشر، به نشانه اعتراض روزهای دوشنبه در مقابل دفتر لاستیک دنا در میدان ونک تهران، نبش خیابان گاندی، گرد هم جمع میشوند. آنها روزهای شنبه هم با تجمع در مقابل زندان اوین، خواستار آزادی زندانیان سیاسی میشوند.
تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی معترض که در این تجمعات شرکت میکنند، صبح روز شنبه ۳۰ آبان، در مقابل زندان اوین بازداشت و به بازداشتگاههای مختلفی منتقل شدند و تعدادی نیز در مقابل ساختمان دنا بازداشت شدند.
گفتنی است که رضا ملک، از مسئولان سابق وزارت اطلاعات که به دلیل افشای برخی از زوایای قتلهای زنجیرهای پاییز ۱۳۷۷، از ۱۲ تیرماه ۱۳۸۰ در زندان به سر میبرد، در فروردین ماه ۱۳۹۳ و پس از حدود ۱۳ سال زندان آزاد شد.
به گزارش هرانا، بند هشت در حال حاضر یکی از بدترین بندهای زندان اوین است که در آن تعداد زیادی از زندانیان سیاسی علیرغم اصل تفکیک جرائم همراه با زندانیان غیرسیاسی و بعضا خطرناک نگهداری می شوند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، احمد کریمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان گنبدکاووس که در اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد، بیش از شش سال است که در زندان در تبعید و بدون مرخصی در حال تحمل محکومیت خود می باشد.
بنا بر همین گزارش، احمد کریمی که در بند یک زندان گنبدکاووس روزگار می گذراند، در اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ و بیش از یک ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد. وی پس از گذراندن بیش از یک ماه در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشتگاه ویژه وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین و پس از آن حضور در دادگاههای تلویزیونی پس از انتخابات سال ۸۸ در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم گردید که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۱۵ سال زندان در تبعید کاهش یافت.
خانواده احمد کریمی می گویند که با توجه به دوری راه و مسافت زیاد از اسلامشهر تا گنبدکاووس، بیش از ۴ ماه است که وی را ندیده اند و از حال او بی خبر هستند.
کریمی که در هجوم نیروهای امنیتی به خانه وی در شبانگاهی در ماه اردیبهشت سال ۸۸ بازداشت شده با اتهام ارتباط با انجمن پادشاهی ایران روبرو بوده است. در این پرونده کسانی چون محمدرضا علیزمانی، آرش رحمانپور، پیمان عارفی و حامد روحی نژاد نیز حضور داشته اند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فعالین بلوچ، با گذشت بیش از ۱۱ ماه جوانان بازداشت شده نصیرآباد همچنان در وضعیت بلا تکلیف در زندان مرکزی زاهدان به سر می برند.
این جوانان پس از بازداشت متهم به “تشکیل گروه تروریستی”، “بمب گذاری” و حمله به نیروهای انتظامی و امنیتی و معلمان در استان سیستان و بلوچستان شدند اتهامی که مکررا از سوی بازداشت شدگان و در نامه های متعدد از سوی خانواده هایشان رد شده است.
سپاه پاسداران اعلام کرده که این افراد در یک “خانه تیمی” بازداشت شده اند اما خانواده های زندانیان در نامه های خود اظهارات مسوولان امنیتی سپاه را “متناقض” و “کذب” خوانده و عنوان کرده اند که تک تک بازداشت شدگان در منازل مسکونی شخصی خود و در حالی که خواب بوده اند بازداشت شده اند.
خانواده بازداشت شدگان تاکید کرده اند که هیچ سلاحی از زندانیان اخذ نشده و هیچ یک از اتهامات صادره موجه و مدلل نیستند.
آنها همچنین اعلام کرده اند که عزیزانشان در ملاقات های حضوری از “شکنجه” و “اخذ اعتراف اجباری” خبر داده اند.
در همین حال خانواده “ادهم صبوری فرد” بسیجی که در نصیر آباد از سوی افراد ناشناس ترور شده و بازداشت شدگان نصیر آباد به ترور وی متهم شده اند نیز گفته اند که “ما این افراد را قاتل فرزندمان نمی دانیم”.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، سردار حسین ساجدی نیا رئیس پلیس تهران، ضمن اشاره به اقدامات و عملکرد پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران بزرگ، طی مدت هشت ماه ابتدایی سال ۹۴ به افزایش میزان دستگیری مجرمان فضای مجازی در شهر تهران اشاره کرد و گفت: “طی بررسیهای انجام شده در این مدت میزان کشف پروندههای مجرمان فضای مجازی نسبت به مدت مشابه سال قبل که ۷۵ درصد بوده است با ۴رتبه صعود به ۷۹ درصد افزایش یافته است”.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ افزود: “با توجه به بررسیهای صورت گرفته در خصوص وقوع جرایم رایانهای از جمله، برداشتهای غیر مجاز اینترنتی از حساب افراد، کلاهبرداری، تخریب دادههای شخصی، نقض حریم خصوصی شهروندان، مزاحمتها و اخاذیهای اینترنتی، مشخص شد که این قبیل جرایم طی مدت معین، به نسبت سال قبل رشدی نداشته است”.
وی با اشاره به افزایش ۴درصدی دستگیری مجرمان فضای مجازی افزود: “۶۰۹ متهم مرد و ۱۱۴ متهم زن در رابطه با پروندههایی که از سوی شکات در خصوص مسائل اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی تشکیل شده در ۸ماه نخست سال جاری از سوی ماموران پلیس فتای تهران بزرگ شناسایی و دستگیر شدهاند”.
رئیس پلیس پایتخت، در خصوص جرایم ارتکابی این متهمان تصریح کرد: “تحریف اطلاعات، انتشار صوت و فیلمهای مستهجن، انتشار فیلم و تصاویر خصوصی افراد، نشر اکاذیب، تهدید و اخاذی و مزاحمتهای اینترنتی، هک سیستمهای رایانهای، فروش کالاهای غیرمجاز، سایتهای خلاف عفت عمومی و همسر یابی غیر مجاز، برداشت غیر قانونی از حساب مالی افراد، کلاهبرداری، فیشینگ و… از جمله جرایمی هستند که در این مدت پلیس فتای پایتخت با آن برخورد کرده است”.
وی در این رابطه افزود: “طی ۸ ماه نخست سال جاری ۹۱۶ پرونده در خصوص جرایم اقتصادی که در فضای مجازی رخ داده تشکیل شده که با تلاش مهندسان پلیس فتای تهران بزرگ ۸۶۹ پرونده کشف و ۲۲۸ متهم مرد و ۴۶ متهم زن که از این طریق اقدام به برداشت غیر مجار اینترنتی از حساب کاربران میکردند، دستگیر شدند”.
این مقام انتظامی در بخشی از سخنان خود به جرایمی که از طریق شبکههای اجتماعی در فضای مجازی روی میدهد اشاره کرد و اظهار داشت: “نرم افزارهایی همچون، تانگو، اینستاگرام، تلگرام و… که کاربران اطلاعات شخصی و تصاویر خود را بر روی صفحههای آن قرار میدهد، فضایی را در اختیار هکرها و سارقان اینترنتی قرار میدهند تا با سوء استفاده از این اطلاعات به حریم خصوصی افراد نفوذ کرده و از این اطلاعات بهره برداری نادرست انجام دهند”.
سردار ساجدی نیا، در پایان با اشاره به تهدیدات و آسیبهای موجود در فضای مجازی به خصوص برخی از شبکههای اجتماعی خاطر نشان کرد: “فضای مجازی دنیای بسیار گسترده و با پیچیدگیهای بسیاری است که کاربران آموزش ندیده را به سهولت دچار گرفتاری و دردسر میکند و استفاده و بهره برداری از این مقوله مستلزم آموزش و فرهنگ سازی است چرا که تکنولوژیهای نوین در عصر حاضر به دلیل جذابیتهای خاص خود باعث جذب مخاطب بسیار شده و اگر کاربر هدف مشخصی نداشته باشد چه بسا که در دام انحراف و سوءاستفاده افراد فرصت طلب قرار گیرد”.
شنبه, 14 آذر 1394
علمای اهل سنت بلوچ نسبت به اعزام روستائیان فقیر بلوچ با وعده پول و تسهیلات به سوریه هشدار دادند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، مولوی محمدحسین گرگیج در خطبه های نماز جمعه این هفته با اشاره به بحران کشور سوریه، دخالت در امور کشورها را نادرست توصیف کرد.
امام جمعه اهل سنت آزاد شهر حملات “متجاوزین” به سوریه و کشتن مردم بی گناه و ویران کردن زیر ساخت های این کشور را محکوم کرد.
وی با تاکید بر اینکه “کشور سوریه باتلاقی برای افراد مغرور و متکبر شده است” گفت: “توصیه بنده به همه اینست که خود را در آن باتلاق گیر نیندازند و مردم بی گناه را بمباران نکنند، در این روزهای سرد و سوزان آوارگان سوری پشت سیم های خاردار با شرایط سخت روبرو هستند”.
اسناد حقوق بشری گوناگون، از اعلامیه جهانی حقوق بشر تا کنوانسیونهای معتبر اروپایی و …، همگی بر یک اصل اساسی تاکید دارند. این اسناد میگویند که هیچ یک از تفاوتهای عموما غیرارادی و تحمیلی میان انسانها، نبایستی دلیل یا توجیهی برای تبعیضهای حقوقی یا بهانهای برای محروم کردن افراد از حقوق و آزادیهایشان شود.
با این حال، روشن است که واقعیت بیرونی در جهان ما چیز دیگری است. امروز حتی خوشبینترین تحلیلگرها هم دیگر ادعا ندارند که ایده حقوق بشر، در جایی از این جهان محقق شده است. تبعیضهای حقوقی، واقعیتی غیرقابل کتمان در جهان است. دغدغههای امنیتی و ترس از حملههای تروریستی نیز هر روز بر دامنه بیگانههراسیهای موجود میافزاید و در نهایت به تقویت ساختارهایِ آشکار یا نهان تبعیض میانجامد.
تابعیت افراد، از این جهت در بحث از حقوق بشر مهم است که ما در دنیایی نابرابر زندگی میکنیم. واقعیت امر این است که گستره حقوق و آزادیهای افراد را نه هویتهای انسانی آنان، بلکه در درجه اول وضعیت تابعیتی یا بیتابعیتی آنها مشخص میکند.
هر چند در مجموعه قوانین بسیاری از کشورها، «تبعیض» بر پایه جنسیت یا مذهب و … منع شده است، اما واقعیتهای عینی یا تجربههای شخصی هر روزه میلیونها انسان در گوشه و کنار جهان، کماکان از وجود چنین تبعیضهایی در لایههای مختلف جامعه و حتی در ساز و کارهای اداری، رسمی و دولتی در کشورهای مختلف خبر میدهد.
اما آنچه بیش از همه پرده از این واقعیت حاکم بر میکشد و وجود این تبعیضهای ساختاری را لو میدهد، نه تفاوت در جنسیت، مذهب یا نژادهای گوناگون انسانی، که یک موضوع صرفا سیاسی، قراردادی یا برساخته خود انسانهاست: تابعیت افراد.
حقوقدانها «تابعیت» را رابطه دیپلماتیکی میدانند که میان افراد (اعم از حقیقی یا حقوقی) با یک دولت خاص برقرار است.
تابعیت، اساسا زاییده پدیده «دولت-ملت» است. به این معنا که ابتدا شما بایستی نظم حقوقی حاکم بر روبط بینالملل را بشناسید و سپس به چرایی رابطهای بپردازید که میان دولتها با شهروندان عادی تعریف شده است.
تابعیت افراد، از این جهت در بحث از حقوق بشر مهم است که ما در دنیایی نابرابر زندگی میکنیم. واقعیت امر این است که گستره حقوق و آزادیهای افراد را نه هویتهای انسانی آنان، بلکه در درجه اول وضعیت تابعیتی یا بیتابعیتی آنها مشخص میکند. این که شما در دل خاورمیانه به دنیا آمده باشید یا در یکی از کشورهای به اصطلاح توسعهیافته غربی، در بهرهگیری واقعی و عملی شما از حقوق و آزادیهای معرفی شده، حرف اول را میزند.
حق آموزش، حق دسترسی به خدمات درمانی رایگان، تامین اجتماعی، فراهم بودن حداقلهای معیشتی، حق مشارکت در زندگی سیاسی، از کار افتادگی و …، همه و همه تا میزان تعیینکنندهای به این برمیگردد که شما کجایی هستید یا تابعیت چه کشوری را دارید؟
«آزادی رفت و آمد» مصداق بارز وجود چنین ساختار پرتبعیض و نابرابریست.
ماده ۱۳«اعلامیه جهانی حقوق بشر» میگوید هر شخصی حق دارد هر کشوری، از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خویش بازگردد. واقعیت اما این است که علاوه بر امکانات مالی، گذرنامه شما تعیین میکند که شما تا چه اندازه در این امر آزادید.
مساله هم تنها به این موضوع بر نمیگردد که تابعیت افراد، تاثیر مستقیمی بر دامنه بهرهگیری آنان از حقوق و آزادیهای اعلام شده در اسناد دارد. موضوعهای دیگری نیز در میان است: واقعیت این است که میلیونها نفر در سراسر جهان، به دلایل مختلفی یا اساسا بیتابعیت هستند یا به طور عملی از حمایتهای دولت متبوع خود بیبهرهاند.
افراد به دلایل متفاوتی ممکن است تابعیت خود را از دست بدهند. پناهندگی و تعارض میان قوانین کشورها (به ویژه در ثبت ازدواج با بیگانگان یا تولد کودکانی که والدین آنها تابعیتهای متفاوتی دارند)، از شایعترین مواردی است که ممکن است به بیتابعیتی افراد بیانجامد.
هزاران پناهنده سیاسی در جهان، نه به کشورهای خود سفر میکنند و نه گذرنامه آن کشورها را دارند و نه حتی حاضرند پایشان را به نمایندگیها یا سفارتخانههای این کشورها بگذارند. برخی از این افراد هنوز تابعیت کشورهای میزبان را هم به دست نیاوردهاند.
این در حالی است که بر پایه ماده ۱۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر، تمامی افراد حق دارند تابعیت داشته باشند و هیچکس را نمیتوان به صورت خودسرانه از تابعیتش محروم کرد.
مساله مهمی که معمولا در بحث از تابعیت و تاثیر آن در حقوق بشر نادیده گرفته میشود، این است که ممکن است افراد در ظاهر نیز تابعیت کشوری را داشته باشند، اما به طور عملی و واقعی هیچ حمایتی از سوی دولت متبوع خود دریافت نکنند. وضعیت میلیونها پناهنده و پناهجو، به ویژه وضعیت آن دسته از پناهندگان سیاسی که با حکومتهای خود مساله دارند، دقیقا مصداق چنین شرایطی است.
هزاران پناهنده سیاسی در جهان، نه به کشورهای خود سفر میکنند و نه گذرنامه آن کشورها را دارند و نه حتی حاضرند پایشان را به نمایندگیها یا سفارتخانههای این کشورها بگذارند. برخی از این افراد هنوز تابعیت کشورهای میزبان را هم به دست نیاوردهاند. لذا با تعریف یا دیدگاهی، این افراد را نیز باید در شمار افراد بیتابعیت به حساب آورد.
سالها پیش هانا آرنت و بعدها بسیاری دیگر از نظریهپردازان عمدتا چپ جریان انتقادی، از جمله جورجو آگامبن، به تناقضی ذاتی که میان ایده حقوق بشر و مفهوم دولت-ملت وجود دارد اشاره کردند. از نظر آگامبن، «در دل نظام سیاسی دولت-ملت، هیچ فضای مستقلی برای خود انسان از آن حیث که انسان است و قطع نظر از هر صفت و خصوصیتی (نظیر شهروندی) در کار نیست. کمترین گواه این مدعا، این واقعیت است که حتی در بهترین دولتهای ملی، فرد پناهنده همواره منزلت و وضعیتی موقت دارد.»[۱]
وضعیت فعلی در خاورمیانه، موج میلیونها پناهجویی که میخواهند خود را به اروپا برسانند و سیاستهای راستگرایانه دولتهای اروپایی در قبال بحران حاضر، به روشنی گویای دیدگاه آگامبن و سایر منتقدانی است که از زوال ایده حقوق بشر در چهارچوب نظام دولت-ملت صحبت کردهاند.
کشورهای اروپایی که خود را پایبند مترقیترین اسناد حقوق بشری میدانند، حال به طور رسمی میلیاردها یورو هزینه میکنند تا میلیونها انسان را از حق زندگی در مکانی امن محروم کنند.دولت ترکیه اخیرا با اتحادیه اروپا توافق کرده است که در قبال دریافت پول و وعدههای سیاسی، مانع عبور پناهجوها به اروپا شود. هیچ چیزی به مانند این سیاست دولتهای غربی در قبال مساله پناهندگی نمیتواند ضرورت تغییر در نظم سیاسی-دیپلماتیک کنونی را نشان دهد.
هر چند دولتها ناقضان اصلی حقوق بشرند، با این حال نباید فراموش کرد که «نهاد دولت» نقش بسیار مهم و برجستهای هم در تحقق حقوق بشر دارد.
به باور بسیاری از تحلیلگران حقوقی، بدون نقش و کارکرد نهاد دولت، اساسا تحقق موازین حقوق بشری به ویژه در خصوص حقوق اقتصادی-اجتماعی ناممکن است. با این حال به نظر میرسد که برای تحقق واقعی موازین حقوق بشر، لازم است که انسانِ فردا از مفهوم «دولتهای ملی» فراتر رود. در چهارچوب دولتهای ملی، چیزی جز تبعیض، نابرابری، بیگانههراسی و در نهایت فاشیسم، تقویت و بازتولید نخواهد شد.