انگشتری‌ات را بدزد

 

اگشتری‌ات را بدزد

با سربازان کاغذی‌ام

هجوم می‌آوریم

و تو را در کلماتم می‌پیچیم

و به میهن خود می‌بریم.        

 

سرزمین‌ام

بی‌بام، بی‌حصار، بی‌پنجره، بی‌روشنایی‌ست

و خرس‌ها و پنگوئن‌ها

می‌آیند و صبحانه‌شان را

از یخپاره‌های خانه من می‌برند.

 

انگشتری‌ات را بدزد

ما برای گرم کردن زندگی

به تصمیم شعله آتشت محتاجیم.

شمس لنگرودی