حقوق بشر٬ کابوس حاکمان در ایران

 Reza Amiri

برجام و تایید آن در شورای عالی امنیت ملی و تصویب نمایشی آن در مجلس شورای اسلامی، حاکمان ایرانی را در کابوس ترسی فرو برده که مبادا پس از برجام باری دیگر زیر فشار غرب ناگزیر از بهبود وضعیت حقوق بشربشوند. این دغدغه خاطر جدی است. رهبر ایران در روزهای اخیر، به هر بهانه از کابوس خود پرده بر گرفته است. دیگرمقامات، کابوس را هر یک به زبانی بیان می کنند. وضع چنان شده که به نظر می رسد، پاشنه آشیل نظام سیاسی، ورود جدی قدرت های جهان به موضوع نقض گسترده حقوق بشر در ایران است.

این کابوس در مردم ایران و قربانیان نقض حقوق بشر، صورت دیگری دارد. آنها می ترسند که برجام تبدیل به مراسم ختم “حقوق بشر” در ایران شده و به احتمال در توافق های زیرمیزی، قول و قرارهائی از غرب گرفته اند تا از ورود جدی به پرونده حقوق بشر ایران، خودداری کند. به عبارت دیگر حتا ایرانیانی که برجام را مثبت ارزیابی کرده و آن را ورود مجدد ایران به اقتصاد جهانی تعریف می کنند، نگرانی شان نسبت به آینده حقوق بشر پس از برجام جدی است.

تا جائی که می شود گفت پس از برجام، مردم و حکومت، هریک از کابوسی رنج می برند که در نقطه مقابل کابوس آن دیگری است.  دیروز 21  اکتبر، رهبر با وجود انواع اما و اگرهائی که به فرجام وارد کرد، مهر تایید بر آن زد. اما در یک فراز از نامه ای که خطاب به رئیس جمهور نوشت ، تاکید داشت بر این که در طول دوره هشت ساله اجرای برجام ، “وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه ای، از جمله بهانه های تکراری و خودساخته ی تروریسم و حقوق بشر، توسط هریک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد”. وی بر این پایه دولت را موظف کرد که در صورت وضع تحریم های جدید، اجرای برجام را متوقف کند.

قرار گرفتن “تروریسم” و “حقوق بشر” در کنار یکدیگر، به شدت از وزن سیاسی نامه و نویسنده آن می کاهد. این گونه پیش داوری نسبت به دو موضوع، که یکی نقیض دیگری است به خوبی نشان می دهد برخلاف ادعای پیروان قدیم و جدید رهبر، هشیاری لازم در برخورد با مسائل مملکتی مفقود است. به علاوه از آغاز مذاکرات، در تمام مصاحبه ها و تفاسیر نوشته شده بر آن، تاکید جان کری وزیر امور خارجه امریکا و دیگر مقامات حتی شخص پرزیدنت اوباما، بر این بوده که در مذاکرات سوای مسائل مرتبط با برنامه هسته ای ایران، دیگر مسائل قابل طرح نیست. این نکته را مقامات بلند پایه سیاسی ایران هم بارها تکرار کرده اند.

در شرایطی که بر پایه تاکیدها، بحث حقوق بشر در مذاکرات بکلی مسدود بوده، چرا رهبر جمهوری اسلامی، در نامه تایید توافق سیاسی، در نقطه ای از پایان ماجرا، ناگهان وارد آغازی شده که در تمام طول مذاکرات، طرف امریکائی رغبتی به آن نداشته است. آیا جای طرح موضوعی با این اهمیت که رهبر را گرفتار کابوس کرده، اکنون است که توافق با همان الفاظ خاص مندرج در سند در شورای امنیت سازمان ملل متحد تایید و ثبت شده و در امریکا پذیرفته شده و در اروپا اجرائی شده است؟

رهبر در نامه 21 اکتبر فرمان داده هرگاه به دلایل دیگری مثل تروریسم و حقوق بشر، تحریم هائی بر ضد ایران پذیرفته بشود، دولت اجرای برجام را متوقف کند. این دلهره از کجا می آید؟  سند مورد بحث با حقوق بشر خط و ربطی ندارد و بسیاری از فعالان حقوق بشر که اصل توافق را مفید می دانند، نگرانی خود را از احتمال وجه المصالحه شدن حقوق بشر در این مذاکرات، پنهان نمی کنند. پس نگرانی های رهبر از چیست؟ دو دوست زورمند که یکی روسیه و دیگری چین است، مثل سد در برابر مصوبه ای از این نوع در شورای امنیت سازمان ملل می ایستند و هر نوع تحریم حقوق بشری را بر ضد ایران، وتو می کنند. چرا رهبر به اندازه ای نگران است که ترس خود را به هر بهانه بر زبان جاری می سازد؟

آیا برنامه های تازه ای برای بگیر و ببندها به بهانه خنثی سازی نفوذ مطبوعاتی، هنری و فرهنگی امریکا در دستور کار دستگاه های امنیتی است که به نقض وسیع تر حقوق بشر می انجامد و رهبر از باب پیشگیری از واکنش ها در موقعیتی غیر مرتبط، به آن ورود کرده است؟ آیا پروژه ای را که روزنامه کیهان کلید زده یا مامور زمینه سازی افکار عمومی برای آن است، دوران پر حادثه دیگری را بر اوراق خونین تاریخ 37 ساله نقض حقوق بشر در ایران، می افزاید؟ اگر چنین نیست، نگرانی رهبر از چیست؟ در شرایط کنونی می دانیم این نگرانی بی وجه است. دولت های درگیر با برجام و اجرائی شدن آن، هر یک به گونه ای غرق رویاهای اقتصادی خود هستند تا در بازار بزرگ ایران سهمی در خور پیدا کنند. دولت امریکا بر اجرائی شدن برجام همان گونه که هست، نه با برخی اضافات رهبر، تمرکز دارد و به “توقف تحریم ها” دستور داده شده، نه آن گونه که از نامه رهبر مستفاد می شود، به “لغو تحریم ها”. تفاوت توقف با لغو تفاوتی بنیادی است. در همه حال جائی برای بازگشودن پرونده حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران در دولت های درگیر با برجام در حال حاضر متصور نیست. اما روند رو به رشدی در حوزه فعالیت های حقوق بشری و افشاگری های حقوق بشری توسط ایرانیان در جریان است که شاید رهبر از آن با خبر شده و آدرس عوضی می دهد تا دستگاههای امنیتی، واکنش های انسانی در برابر ظلم و بیداد را از باب همسوئی با امریکا، سرکوب کنند.

انرژی ایرانیان خارج از کشور و درون کشور که هر یک به سبک و شیوه خود، به فعالیت های حقوق بشری و تقویت کیفی آن سرعت بخشیده اند، از برجام ببعد به صورت محسوسی به یکدیگر نزدیک می شود. این امیدواری که برای درمان یاس حاصل از بی اعتنائی غرب نسبت به وضعیت نابسامان حقوق بشری در ایران، باید ایرانیان فعالیت های حقوق بشری خود را سرعت داده و قائم به ذات بشوند، فراگیر شده است.  سرگشتگی فعالان حقوق بشر از نتایج ضد حقوق بشری برجام که نقض بیشتر حقوق بشر را به دنبال خواهد داشت، هسته های حقوق بشری را به هم نزدیک می کند. رادیو- تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور که حقوق بشر را زیر سلطه برجام به حاشیه رانده اند، وارد عرصه تازه ای از خبر رسانی و افشاگری های حقوق بشری شده اند که چنانچه تداوم داشته باشد خوش فرجام است.

به سخن دیگر، یک جبهه حقوق بشری در حال شکلگیری است. راهی است که به جبران بی اعتنائی جهانی نسبت به وخامت حقوق بشر در ایران، لزوما و به هر قیمتی باید گام در آن راه نهاد.

امپراتوری میلیارد دلاری تحت سیطره آیت‌الله خامنه‌ای، پیروز توافق وین

امپراتوری میلیارد دلاری تحت سیطره آیت‌الله خامنه‌ای، پیروز توافق وین

 

  • گزارشی از خبرگزاری رویترز نشان می‌دهد که «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» از برندگان توافق وین است. 
  • تحقیقات این خبرگزاری نشان داده که این نهاد چند میلیارد دلاری در سیطره آیت‌الله خامنه‌ای است اما لزوما باعث ثروت شخصی او نشده.
  • از جمله شرکت‌های مربوط به «ستاد» که تحریم‌های علیه‌شان لغو می‌شود، شرکت‌هایی در آفریقای جنوبی و آلمان هستند.

 

آیت‌الله خامنه‌ای شاید در مورد چراغ سبز نشان دادن به حصول توافق هسته‌ای در وین حرف‌هایی گاه متناقض زده باشد اما حالا که این توافق حاصل شده او از یک لحاظ مشخص، بدون شک برنده است:‌ تحریم‌های وسیع علیه امپراتوری چندین میلیارد دلاری شرکت‌هایی که تحت سیطره رهبر جمهوری اسلامی هستند لغو می‌شوند.

این موضوع گزارشی از خبرگزاری رویترز به قلم یگانه تربتی و بابک‌ دهقان‌پیشه است که دیروز منتشر شد. گزارشی از همین خبرگزاری بود که قبلا وسعت و دامنه وسیع میلیارددلاری «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» را برملا کرده بود. این ستاد تحت کنترل آیت‌الله خامنه‌ای است گرچه هیچ شواهدی نشان نمی‌دهد که او از قبل آن ثروتی شخصی به دست آورده باشد.

طبق این گزارش، تحریم‌های ثانویه آمریکا بر «ستاد» و حدود ۴۰ شرکتی که در تملک آن هستند لغو می‌شوند.

شرکت‌های «ستاد» نقش مستقیمی در برنامه هسته‌ای ایران نداشتند. یکی از مقامات سابق گفت این نهاد را از این رو هدف گرفتند که آمریکا آن‌را نزدیک به شخص خامنه ای می‌دید و این‌گونه می‌خواست او را پی میز مذاکره بکشاند و حالا که توافق هسته‌ای به دست آمده، این تحریم‌ها هم باید لغو شوند. البته بسیاری تحریم‌های آمریکا که مربوط به پشتیبانی ایران از گروه‌های شبه‌نظامی و نقض حقوق بشر هستند سر جای خود می‌مانند.

چنان‌که رویترز قبلا نشان داده «ستاد» امپراتوری خود را بر اساس مصادره اجباری هزاران ملک و املاک در ایران گرفته. داشته‌های این ستاد در واقع املاک غصبی اقلیت‌های مذهبی، ایرانیان مقیم خارج و مخالفین حاکمیت هستند. گزارش سال ۲۰۱۳ رویترز ارزش دارایی‌های «ستاد» را ۹۵ میلیارد دلار تخمین زده بود و نشان داده بود که چطور با ایجاد رعب و وحشت و تهدید به دست آمده‌اند.

نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل حاضر به اظهار نظر در این مورد نشد.

توافق وین که در ماه ژوئیه به دست آمد «ستاد» را از فهرست ویژه تحریم‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا خارج می‌کند. این نهاد اکنون می‌تواند در خارج از ایران حساب بانکی باز کند و برای پروژه‌های خود، بودجه دریافت کند.

پیش از این تحریم‌های ثانوی به بانک‌های خارجی مشغول در آمریکا اجازه تجارت با «ستاد» را نمی‌دادند. البته تحریم‌های اولیه آمریکا همچنان پابرجا می‌مانند و بر اساس آن‌ها بانک‌ها و شرکت‌ها و شهروندان آمریکا همچنان اجازه تجارت با «ستاد» را نخواهند داشت.

موضوع تحریم‌ها بر «ستاد» البته از چشم مخالفین توافق هسته‌ای نیز پنهان نمانده. برای مثال، سناتور جمهوری‌خواه، کوری گاردنر، که عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنا است، اخیرا گفته بود که این توافق «به غول‌شرکت مرموز آیت‌الله اجازه می‌دهد نظام مالی جهانی را به خطر بیاندازد».

«ستاد» اولین بار در ژوئن ۲۰۱۳ با تحریم‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا روبرو شد. در آن هنگام، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه‌داری با مسئولیت تروریسم و اطلاعات مالی، در کمیته بانکداری سنا شهادت داد که این نهاد «هر سال میلیاردها دلار سود برای حاکمیت ایران تامین می‌کند».

اکنون تک تک نهادهایی که بخاطر بخشی از دولت ایران بودن مورد تحریم قرار گرفته بودند از فهرست ویژه تحریم‌های وزارت خزانه‌داری حذف می‌شوند گرچه شهروندان و نهادهای آمریکایی همچنان اجازه داد و ستد با آن‌ها را نخواهند داشت.

یکی از مقامات سابق آمریکایی به رویترز گفت حالا که «رابطه دولت ایران و دولت آمریکا در حال تغییر است» رابطه دولت آمریکا و نهادهایی همچون «ستاد» هم باید عوض شود.

امپراتوری «ستاد» البته محدود به مرزهای ایران نیست. از جمله شرکت‌هایی که اکنون از شر تحریم‌های ثانوی آمریکا خلاص می‌شوند، شرکت‌های مربوط به ستاد در آفریقای جنوبی و آلمان هستند.

تا همین الان به نظر می‌رسد یکی از شرکت‌های مربوط به ستاد می‌خواهد از فضای پساتوافق استفاده کند. شرکت سرمایه‌گذاری غدیر، که وزارت خزانه‌داری آمریکا آن‌را مربوط به «ستاد» می‌داند، در ماه اوت قراردادی ۵۰۰ میلیون یورویی با شرکت ایتالیایی «فینمکانیکا» که در صنایع دفاعی فعالیت می‌کند امضا کرد.

منوچهر احمدوند، از مشاورین حقوقی «غدیر» در نامه‌ای به خبرگزاری رویترز هرگونه ارتباط با «ستاد» را انکار کرد و گفت «هیچ‌گونه ارتباط سهام‌داری، تجاری یا داد و ستدی بین شرکت سرمایه‌گذاری غدیر و ستاد وجود ندارد».

وزارت خزانه‌داری آمریکا هم در پاسخ به قرارداد غدیر-فینمکانیکا گفت در مورد موارد مشخص نقض احتمالی تحریم‌ها اظهار نظر علنی نمی‌کند.

پدر و پسری که 3 سال و نیم در بازداشتگاه وزارت اطلاعات و قرنطینه زندان مرکزیرنج کشیدند.

Reza Amiri
پدر و پسری که 3 سال و نیم در بازداشتگاه وزارت اطلاعات و قرنطینه زندان مرکزیرنج کشیدند.
بخاطر گناه نکرده.
بخاطر کینه ماموران امنیتی و تکمیل پروژه ای سخیف.
سه سال و نیم زندگیشان را از آنها گرفتند و شکنجه ها به روح و جسمشان کشیدند و بدون اعتراف به اشتباهشان، مجبور شدند آزادشان کنند. اما برای هر کدام وثیقه ای سنگین گرفتند که زندگی پس از آزادی ظاهریشان را هم نابود کنند.
ای شرمت باد ای حاجی داوود، ای شهریاری، ای ماه گلی، ای مامور مخفی وزارت اطلاعات و سپاهی که نمی شناسمت ولی می دانم آن پشت سر نشسته و نقشه می کشی. ولی هست کسی که نقشه ها را باطل می کند که هیچ، به خودت بر می گرداند.

ما بیداریم و بیداری می آفرینیم و از همه زندانیان و مظلومان دیگرمان هم دفاع می کنیم.

«سالانه ۱۵۰ هزار نخبه علمی از ایران خارج می‌شوند»

Reza Amiri

محمدحسین کفراشی، مدیرکل «امور شهدا و ایثارگران» وزارت آموزش و پرورش از خروج گسترده نخبگان علمی از ایران سخن گفت و راه جلوگیری از آن را «متعهدسازی» دانش‌آموزان دانست.

به‌گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدحسین کفراشی روز چهارشنبه ۲۹ مهرماه گفت: «سالانه نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر نخبه علمی از کشور خارج شده و حدود ۵۰ میلیارد دلار فرار مغزها داریم.»

او افزود: «سایر کسانی که در کشور می‌مانند این کار را به دلیل تعهد، ریشه خانوادگی و مذهبی انجام می‌دهند.»

فرار مغزها پدیده‌ای است که سال‌هاست ایران دست به گریبان آن است و در برخی مقاطع نیز مسئولان منکر آن بوده‌اند. سازمان‌های جهانی، از جمله صندوق بین‌المللی پول در گزارش‌های سالانه خود – به‌ویژه سال ۲۰۰۹ – اعلام کرده‌ بودند که «ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان و دانش‌آموختگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه‌نیافته جهان، مقام نخست را داراست».

بانک جهانی نیز در مهرماه سال گذشته در گزارشی درباره اقتصاد ایران نوشت: «هر سال حدود ۱۵۰ هزار نفر از جمعیت جوان کشور برای یافتن آینده اقتصادی بهتر به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند.»

محمدحسین کفراشی در ادامه سخنان خود گفت: «باید به‌دنبال ایجاد گردش مغزها از طریق متعهدسازی دانش‌آموزان باشیم.»

او توجه به مدارس «شاهد» به‌منظور «متعهدسازی» دانش‌آموزان را مهم دانست و گفت: «در این مدارس باید علاوه بر پرداختن به بخش تخصصی دانش‌آموزان، به بخش تعهدی آن‌ها نیز به‌صورت ویژه توجه شود.»

مدارس «شاهد» مدارسی هستند که فرزندان کشته‌شدگانی که در جمهوری اسلامی «شهید» محسوب می‌شوند و یا کسانی که در جنگ آسیب جسمی دیده‌اند می‌توانند در آن ثبت نام کنند.

ایران با بیش از ۶۰ درصد جمعیت زیر ۳۰ سال کشوری جوان به لحاظ جمعیتی محسوب می‌شود.

بانک جهانی ریشه مهاجرت رو به افزایش جوانان ایرانی را در بحران بیکاری می‌داند. بر اساس برآوردهای بانک جهانی، «هر سال حدود ۷۵۰ هزار نفر وارد بازار کار می‌شوند و بخش بزرگی از شاغلان که بیکار شده‌اند یا از جست‌وجو برای یافتن کار دست کشیده‌اند، به جمعیت غیرفعال اقتصادی اضافه می‌شوند».

گزارشی از وضعیت آتنا دائمی یک سال پس از بازداشت

Reza Amiri
رادیو پارس   – یک سال از بازداشت آتنا دائمی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین در حالی سپری می شود که ,d همچنان در وضعیت بلاتکلیف و بازداشت موقت به سر می برد و به دلیل فشارهای عصبی در دوران طولانی انفرادی دچار بیماری های مختلفی شده و بارها به بهداری داخل زندان و بیمارستان های خارج از زندان اعزام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آتنا دائمی، فعالی مدنی زندانی در بند زنان زندان اوین، با گذشت یکسال از بازداشت همچنان در وضعیت بلاتکلیف و بازداشت موقت به سر می برد و به دلیل فشارهای عصبی در دوران طولانی انفرادی و وضعیت جسمی نامناسب دچار بیماریهای مختلفی شده و بارها به بهداری داخل زندان و بیمارستانهای خارج از زندان اعزام شده است.

بنا به همین گزارش آتنا دائمی در طول این یکسال و به دلیل بیماری هایش مشکوک به سرطان سینه و بیماری ام.اس شد که احتمال این دو بیماری با تشخیص پزشکان منتفی گردید. همچنین  مشخص شد که مشکلات جسمی ایشان در زندان ناشی از استرس و فشار عصبی است.

آتنا دائمی در وضعیت فعلی مبتلا به دوبینی و ضعف شنوایی است که دلیل آنها هنوز مشخص نشده است. او همچنین در زندان مبتلا به عفونت لثه شده است و لثه او نیاز به جراحی دارد که از اعزام او به دندان پزشک جراح برای درمان این بیماری وی جلوگیری می شود. آتنا دائمی برای تشخیص دلایل دوبینی و مشکل چشمی خود نیاز به انجام آزمایش سی تی اسکن دارد تا دلیل این بیماری نیز مشخص شود.

لازم به ذکر است که پس از انتشار تصاویر مربوط به اعزام پیشین او به بیمارستان در رسانه ها، ادامه درمان این فعال مدنی متوقف شده بود و مسئولین امنیتی به او و خانواده اش اعلام کرده بودند که ” شما در “خط قرمز” هستید و به همین دلیل برای اعزام ایشان به بیرون نامه و اجازه ای نمی دهیم.”

آتنا دائمی بارها پس از این رویداد برای اعزام به بیمارستان درخواست کرده بود که هر بار مسئولین امنیتی با اشاره به انتشار تصاویر این فعال مدنی زندانی که با دستنبد به بیمارستان منتقل شده بود، از اعزام او امتناع کرده و او را در “خط قرمز” دانسته بودند.

آتنا دائمی ۲۷ ساله، بیست و نهم مهرماه سال ۹۳ بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. خانم دائمی در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۳۹۳ به بند زنان زندان اوین منتقل و پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتاً در تاریخ ٢٣اسفند ٩٣در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران در حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده به نامهای امید علی شناس، ئاسو رستمی و علی نوری برگزار و وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم، به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این حکم برای تجدیدنظر به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال شده و تا لحظه تنظیم این گزارش نتیجه ای سوی این دادگاه اعلام نشده است.

بنا به اعتقاد مشاورین حقوقی هرانا، دادنامه صادره علیه این فعال مدنی که تصاویر آن از سوی هرانا منتشر شد، حاوی اشتباهات فاحش حقوقی است که در صورت رسیدگی جدی و دقیق احتمال تغییر حکم را در دادگاه تجدید نظر تا حد زیادی افزایش خواهد داد.

گفتنی است که سازمان عفو بین الملل خواستار ازادی بی قید و شرط آتنا شده بودند که متاسفانه هیچ پاسخی از مقامات قضایی و حقوق بشری در داخل ایران دریافت نشده است.

در تقویم تاریخ فقط دو روز تاسوعا و عاشوراست

و اما در بلوچستان من هر روز از سال تاسوعا و عاشوراست.مدعیان سینه چاک امروز تاسوعا و عاشورای زنجیر و قمه ،،،سالهاست زخم می کارند بر جسمهای نحیف پابرهنه گان سرزمینم.
بلوچستان هر روز از سال در سوگ است و فقان .روزانه حسین گونه بر خاک و خون می غلطند و تشنه لب جان می دهند.
شمرها در بلوچستان به شکل و شمایل مختلفی هر روز جان حسین ها می گیرند.شمر اینجا یکی نیست هزاران است در قالب سپاهی و بسیجی و وزارتی و انتظامی ،پزشک،معلم،مدیر کل .استانداروفرماندار و….روزانه کارشان گرفتن جان تشنه لبان است.تشنه لبانی که در خاک کربلای مادری شان با وجود برخورداری از معادن و منابع بیشمار در فقر و تبعیض قرار دارند و شمرها چون زالو و اختاپوسهای هزار دست و پا چنگ زده اند بر سرمایه ها و به حاشیه فقر و مرگ کشانده اند بومیان کربلا را…چه کسی است که دل به حال عاشوراییان تشنه لب و زیر شمشیر بلوچستان بسوزاند.
امروز بلوچستان من صحنه زنده عاشورای 14 قرن پیش است.عاشورا اینجاست در بلوچستان.
شمر امروز در لباس ولایت فقیه و در گردان سپاه و بسیج و معلم و مدیر کل و فرماندار و استاندار و پزشک حضور پیدا کرده و جان می گیرد.
این ملت مظلوم حسینی امروز دست مسیحای تو را می جوید

خشم کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد از اعدام دو نوجوان

Reza Amiri
رادیو پارس     ـ کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد امروز از اعدام فاطمه سالبهی، متهم نوجوانی که به دلیل مرگ همسری که وی در ۱۶ سالگی وادار به ازدواج با وی شده بود اعدام شد، خشم و اندوه عمیق خود رابیان کردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، خانم سالبهی روز سه شنبه ۱۳ اکتبر با نقض قوانین بین‌المللی که اعدام نوجوانان را منع می‌کنند، و به رغم اشکالات گزارش شده در روند محاکمه و تجدید نظر پرونده‌اش، اعدام شد. او یازدهمین زنی بود که ظرف سال جاری، در کنار ۷۰۰ نفر دیگر در ایران اعدام شد.

یک هفته پیش از این، صمد ذهابی، یک مجرم نوجوان دیگر بصورت مخفیانه در ایران اعدام شد. خانواده آقای ذهابی از اعدام وی مطلع نشده بودند و به وکیل وی نیز اخطار ۴۸ ساعته قبل از اعدام ابلاغ نشده بود. وی در ماه مارس ۲۰۱۳ پس از قتل یک چوپان دیگر وقتی که تنها ۱۷ سال سن داشت، به اعدام محکوم شد.

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران گفت: “این اعدام‌ها نمونه‌های نگران‌کننده‌ای از آمار رو به افزایش اعدام و موازین سوال‌ برانگیز محاکمات عادلانه در جمهوری اسلامی ایران هستند.” وی افزود: “مقامات ایران باید تعهدات بین‌المللی کشور را رعایت کنند و به اعدام مجرمان نوجوان یک بار و برای همیشه پایان دهند”.

کریستف هینز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد اعدام‌های شتابزده، گفت: “اجازه دهید بوضوح بیان کنم. اینها قتل‌های غیرقانونی به دست حکومت هستند و معادل قتل‌هایی که افراد مرتکب می‌شوند هستند. اینها تراژدی‌های عمیقی هستند که ارزش جان انسان را تنزل می‌دهند و نام کشورها  را لکه دار می‌کنند.” وی افزود: “اعدام یک مجرم نوجوان، به ویژه پس از یک محاکمه سوال برانگیز، مستقیما با میثاق بین‌المللی حقوق سیاسی و مدنی و میثاق جهانی حقوق کودک، که ایران یکی از طرفین آن است در تناقض است. ایران باید فورا کشتن کودکان را متوقف کند”.

دوبراوکا سیمونوویا، گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان گفت: “عدم توجه قضایی به شرایط خانم سالبهی نماد کشمکش‌های قربانیان خشونت خانگی در سیستم قضایی است.” وی افزود: “ما نمی‌توانیم عواقب جدی خشونت روانی، جنسی و جسمی در خانه یک زن را بر سلامتی جسمی و روحی وی نادیده بگیریم”.

خانم سیمونوویا در حالیکه سن کم خانم سالبهی و عدم رضایت وی در زمان ازدواج‌هایش را برجسته کرد، نسبت به آمار بالای ازدواج‌های زودهنگام و اجباری در ایران ابراز نگرانی کرد.

کارشناسان حقوق بشر گویا از دولت ایران می‌خواهند تا با بررسی لغو مجازات اعدام، فورا اجرای احکام اعدام را متوقف کند.

شهر خواب آلود ما بیدار می خواهد چه کار گفته ام

می خواهد چه‌کار؟
به استقبال شاعرگرامیی که سروده بود: شهر خواب آلود ما بیدار می خواهد چه کار گفته ام
?????
« شهر خواب آلود ما بیدار می خواهد چه کار»
از « خودی» ها پر شده، اغیار می خواهد چه کار؟
بزبز قندی فراوانند از تقلیدیان
جمعه هامان اینهمه نشخوار می خواهد چه کار؟
تا« عمر مختار» گشته مقتدای نسل ما
خلق و خوی احمد مختار می خواهد چه کار
شعرماها ثبت تاریخ است در شکل غزل
اینهمه دلاله در دربار می خواهد چه کار
«راهیان نور» داریم و هزاران «گریه زار»
این وطن گلگشت شالیزار می خواهد چه کار؟
روزمیهن شام تار است از جهالتهای شیخ
زیر و بم های نشاط تار می خواهد چه‌کار
تا صدای« غزه» هست و قارقار موشکش
گوش ما گلبانگ « موسیقار» می خواهد چه‌کار
فیلسوفان بر فراز منبر خود رأیی اند
شیخ‌ما درراه خود « اسفار» می خواهد چه کار
بی شکنجه بی ستم گفتیم ماها مجرمیم
حضرت قاضی ز ما اقرار می خواهد چه‌کار
تا « نژاد احمدی» محبوب ملت می شود
مرد میدانی « مصدق» وار می خواهد چه کار
«زندگی» را کشته اند این غمپرستان غیور!!
مجمع دلمردگان، کشتار می خواهد چه کار؟
بر سرِ دارند صدها بی گنه هر بامداد
ملت ما اینهمه سردار می خواهد چه کار
چون عباعمامه و سجاده از چین می رسد
خاک ایران صنعت و بازار می خواهد چه کار؟
تا که عطر « شهر ری» در مکربازار قم است
منطق الطیر دل عطار می خواهد چه کار؟
زودتربایدگذشت از دزدی میلیاردران
دادگاهی اینهمه کشدار می خواهد چه‌کار؟
غیر« افغانی» ندارد یک پناهنده ، وطن
کشور تریاک ِ ما، دیوار می خواهد چه کار
تابع اصل جهالت باش تا خندان شوی
این زمانه مردم دیندار می خواهد چه کار؟
اعتیاد وفقر و فحشا، ننگ این کاشانه نیست
خاک ایران مردم هشیار می خواهد چه کار
دست قانون چشم هارابست در انگار شیخ
چشم « امید» از پی دیدار می خواهد چه کار

استاد مصطفا بادکوبه ای

سه شهروند بهایی در گرگان محاکمه شدند

سه شهروند بهایی در گرگان محاکمه شدند
خبرگزاری هرانا – ششمین جلسه دادگاه شهروندان بهایی استان گلستان در روز دوشنبه ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۴ در محل دادسرای انقلاب گرگان برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در این جلسه دادگاه، میترا نوری و شیوا روحانی از گرگان و نوید معلم از گنبد کاووس به اتهام تبلیغ علیه نظام محاکمه شدند.

در این جلسه نیز نماینده دادستان به روال جلسات گذشته در دادگاه حضور نیافت. همچنین متهمان بدون دریافت احضاریه کتبی، به طور شفاهی به دادگاه احضار شده اند.

یاداوری می شود طی ما ه های گذشته، بیست شهروند بهایی ساکن استان گلستان در گروه های سه یا چهار نفری به اتهام تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب گرگان محاکمه شده اند.

Weniger anzeigen

نابغه فیزیک ایران در بند امنیتی زندان اوین

Reza Amiri

 

omid_kokabi.jpg
«امید کوکبی» متولد ۱۳۶۱، از «گنبد کاووس»، در ۱۰ بهمن‌ماه ۱۳۸۹، به هنگام بازگشت به آمریکا در فرودگاه «امام خمینی» از سوی مامورین وزارت اطلاعات به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان «اوین» منتقل شد. این نابغه فیزیک ایران هم‌اکنون در سالن قرنطینه بند ۷ زندان «اوین» دوران محکومیت خود را سپری می‌کند.

امید کوکبی را بهتر بشناسیم
این نابغه ایرانی رتبه ۳۹ کنکور سراسری و رتبه سوم المپیاد علمی آزمایشگاهی شیمی را در ایران کسب نموده است. «امید کوکبی» در سال ۱۳۸۴، با مدارک لیسانس پیوسته فیزیک و مهندسی مکانیک از «دانشگاه صنعتی شریف» فارغ‌التحصیل شد و با بورسیه تحصیلی مرکز تحقیقات فوتونیک اروپا در «بارسلون اسپانیا»، مدارک فوق لیسانس و دکترای خود را در سال ۲۰۱۰ کسب کرد. او برای ادامه تحصیل در مقطع فوق دکترا راهی دانشگاه «تگزاس» (آستین) در «آمریکا» شد و همچنین مدتی در همان دانشگاه به تدریس مشغول بوده است.
«امید کوکبی» ۷ مقاله در ژورنال‌های مهم فیزیک دنیا از جمله «opticsEXPRESS» و «optics_letters» و ۲۵ مقاله در کنفرانس‌های تراز اول فیزیک جهان را در کارنامه‌ی علمی خویش دارد.

«بیماری‌های گوناگون، عدم رسیدگی و درمان»
این دانشمند فیزیک اتمی علی‌رغم ابتلا به «بیماری‌های گوارشی، سنگ کلیه و فک و لثه» که در اثر عدم رسیدگی مسوولان زندان این بیماری‌ها شدت یافته است. او به همراه تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ به سالن قرنطینه زندان اوین (بند زندانیان امنیتی) منتقل شده‌اند.
شرایط قرنطینه یا همان «بند زندانیان امنیتی» بسیار سخت گزارش شده است. گفته شده قرنطینه زیر زمینی فاقد تهویه و پنجره است که شامل ۴ اتاق می‌باشد و در هر اتاق ۲۵ نفر و در مواقعی حتی بیش‌تر از این آمار در آن، افراد زندانی ساکن می‌باشند. نور آفتاب و هواخوری در این سالن وجود ندارد و همچنین محیطی برای قدم زدن و ورزش کردن برای ۱۰۰ نفر فقط ۴ تا دستشویی و حمام وجود دارد که بسیار هم کوچک است، طوری که زندانی اگر مقداری وزنش زیاد باشد، نمی‌تواند به راحتی وارد دستشویی شود.
به دلیل نداشتن تهویه مناسب و وجود امکانات بهداشتی، حشرات زیادی در این بند وجود دارد که به هیمن دلیل بیش‌تر زندانیان دچار مشکلات پوستی می‌شوند. در این بند امکانات فرهنگی و ورزشی ممنوع است، البته اگر آزاد هم بود فضایی برای انجامش وجود ندارد.
همچنین لازم به اشاره است که «امید کوکبی» از مرخصی محروم مانده و طی این مدت طولانی در زندان تنها ۴ مرتبه امکان ملاقات حضوری با خانواده خود را که ساکن «گنبد کاووس» هستند، پیدا کرده است.

نامه امید کوکبی به ریس قوه قضاییه صادق لاریجانی
«هنوز دلایل واقعی بازداشتم و تحمیل نظرات بازجویان به من برایم مبهم باقی مانده است. آنچه می‌دانم این است که سن و سال من و کارنامه زندگی‌ام نشان می‌دهد که فرد سیاسی نبوده‌ام و نیستم و نه خودم و نه خانواده‌ام هیچ‌گونه سابقه عمل یا اندیشه سیاسی و شم سیاسی نداشته‌ایم، چه رسد که شم امنیتی داشته باشم. در بازجویی هنگامی که مشاهده می‌کردم بازجویان بر کارهایی که انجام نداده‌ام اصرار می‌ورزند و هر جا خواسته آنها برآورده شده است دست از سرم برمی‌دارند آسوده می‌شدم به این نتیجه رسیدم که نکاتی بنویسم که آنها خوششان بیاید و زودتر این دوره سخت فیصله یابد و به عواقب برخی از این نکات نادرست نمی‌اندیشم. در شگفتم که آدمی بی تجربه که اجازه حضور وکیل در تحقیقات مقدماتی او را نداده‌اند و فردی اغفال شده توسط بازجویان و سرگردان میان بیم و امید و تهدید و فشار چگونه به آسانی تلقین‌پذیر می‌شود و خود را به خواسته‌های بازجویان می‌سپارد و برای خوشایند آن‌ها و خلاص شدن خویش می‌نویسد و حتی داستان‌سرایی می‌کند.»

«نامه مادر به رهبر جمهوری اسلامی ایران»
«صفر بی‌بی حق‌نظری»، مادر «امید کوکبی» در نامه خود به «علی خامنه‌ای» که در نخستین روز سال تحصیلی ۹۴-۹۵ منتشر شده، به رهبر جمهوری اسلامی یادآوری کرده «برای پنجمین سال متوالی» است که «وقتی در شروع سال تحصیلی، در دانشگاه‌ها باز می‌شود با خود می‌گوییم جای امید در کشوری که رهبرش اینهمه بر پیشرفت علمی تاکید می‌کند در کلاس و درس و دانشگاه است یا در گوشه زندان؟»
«حق‌نظری» در نامه خود به «خامنه‌ای» افزوده است: «نگذارید امسال هم دوباره این سوال را تکرار کنیم.»
مادر «امید کوکبی» در ادامه خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است: «درخواست می‌کنم که دستور دهید پسرم امید جان را که فرزند همین خاک و بوم هست و به خاطر کسب مقام المپیادی و کسب رتبه ۱ منطقه ۳ به عنوان نخبه فیزیک توسط شما در دیدارتان با نخبگان در سال ۱۳۸۲ مورد تقدیر و تشکر قرار گرفته‌اند، آزاد کرده و به جایی که متعلق به آن است یعنی به آغوش درس و دانشگاه به مناسبت بازگشایی مدارس و دانشگاه برگردانید.»

«۱۸ برنده جایزه نوبل فیزیک خواستار آزادی نابغه‌ی فیزیک»
هجده برنده جایزه نوبل فیزیک در نامه‌ای سرگشاده به «رهبر جمهوری اسلامی» خواستار آزادی «امید کوکبی»، فیزیکدان ۳۳ ساله ایرانی شدند که تا امروز در زندان «اوین» زندانی است.
در نامه برندگان جایزه نوبل به رهبری آمده است که «کوکبی» «تنها به خاطر امتناع از همکاری با مراکز تحقیقات نظامی جمهوری اسلامی ایران» زندانی شده است. آنها از «علی خامنه‌ای» خواسته‌اند هرچه سریع‌تر دستور آزادی فوری «امید کوکبی» را صادر کند.
برندگان جایزه نوبل فیزیک، کوکبی را انسانی «شجاع» توصیف کرده‌اند و از او به خاطر «مقاومت در برابر پیشنهاد استفاده از دانشش در پروژه‌هایی که برای بشر مضر است» قدردانی کرده‌اند.
«آرنو الن‌ پنزیاس» برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۸، «نیکولاس بلومبرگن» برنده نوبل فیزیک ۱۹۸۱، «دیوید پولیتزر» برنده جایزه نوبل فیزیک ۲۰۰۴ و «کونستانتین نووسلف» برنده نوبل فیزیک ۲۰۱۰ از امضاکنندگان این نامه هستند.

قوانین و مقرارت داخلی و خارجی در مورد اعتراف اجباری و شکنجه
براساس قوانین ایران اقرار و اعتراف ناشی از شکنجه و اعمال فشار بر متهم فاقد ارزش قانونی است. «اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» در این رابطه مقرر کرده است: «هرگونه‏ شکنجه‏ برای‏ گرفتن‏ اقرار و یا کسب‏ اطلاع‏ ممنوع‏ است‏. اجبار شخص‏ به‏ شهادت‏، اقرار یا سوگند، مجاز نیست‏ و چنین‏ شهادت‏ و اقرار و سوگندی‏ فاقد ارزش‏ و اعتبار است‏. متخلف‏ از این‏ اصل‏ طبق‏ قانون‏ مجازات‏ می‌شود.»
«بند ۹ قانون» احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۸۳ نیز همانند قانون اساسی عنوان می‌کند «هرگونه شکنجه متهم به منظور اخذ اقرار و یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده بدین‌وسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت.» ماده ۱۶۹ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲ نیز بیان داشته است که: «اقراری که تحت اکراه، اجبار، شکنجه و یا اذیت و آزار روحی یا جسمی اخذ شود، فاقد ارزش و اعتبار است و دادگاه مکلف است از متهم تحقیق مجدد نماید.»
جمهورى اسلامى ایران از سال ١۹۷۶، به «میثاق بین‌المللى حقوق مدنى و سیاسى» ملحق شده و مطابق با ماده ۹ این میثاق، متعهد به «حفاظت از شهروندان در مقابل سلب آزادى و بازداشت خودسرانه» و متعهد به «برگزارى دادگاه عادلانه در اسرع وقت براى افراد بازداشت شده» است.
و نیز ماده ۴ «کنوانسیون منع شکنجه» که با توجه به ماده ۵ «اعلامیه جهانى حقوق بشر» و ماده ٧ «میثاق بین‌المللى حقوق مدنى و سیاسى»، در خصوص «ممنوعیت اعمال شکنجه یا رفتارها و مجازات‌هاى بی‌رحمانه، غیرانسانى یا ترذیلى نسبت به افراد»؛ جمهورى اسلامى ایران متعهد به اجراى مفاد آن هست؛ جمهورى اسلامى ایران را موظف مى‌کند که «کلیه اشکال شکنجه در قانون جزاى آن کشور، عنوان مجرمانه داشته باشد.»

منابع:
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران