۴۰هزار نفر در منطقه کمب چابهار فاقد برق و امکانات رفاهی هستند

بیش از ۴۰ هزار نفر در روستای کمب که در حاشیه شهرستان چابهار سکونت دارند فاقد هرگونه امکانات رفاهی زندگی هستند.

به گزارش کمپین فعالان بلوچ، به نقل از چهاربهاران، منطقه حاشیه نشین کمب در حدود ۵ کیلومتری شهرستان چابهار قرار دارد و علاوه براینکه همانند روستاهای دیگر چایهار از حق یا نیاز اولیه خود که همان آب آشامیدنی است تاکنون بی بهره بوده، از نعمت برق هم بی بهره است و مردم این منطقه در گرمای طاقت فرسای چابهار در فصل تابستان از امکانات سرمایشی نمی توانند استفاده کنند.

مشاور اداره کل راه و شهرسازی ایرانشهر در این باره گفت: عدم خدمات دهی به روستای کمب را رئیس شورای حفاظت از اراضی استان گرفته است به این دلیل که مالک این اراضی دولت بوده و در حال حاضر زمین ها با هزینه بسیار کم به مردم فروخته می شود تا از بلاتکلیفی خارج شود.

حامد صالحی افزود: اداره مسکن و شهرسازی طرح عقب نشینی و آزاد سازی معابر و فضاهای خدماتی را برای اجرای پروژه های دستگاههای مجری در اختیار دارد.

وی ادامه داد: اجرای طرح تکمیلی آزاد سازی یک ساله است و در حال حاضر باید همه دستگاههای اجرایی همانند سازمان بهسازی و نوسازی بافت فرسوده، سازمان زمین و مسکن و شورای تأمین استان تا جایی که امکان پذیر است برای آماده کردن شرایط اولیه و نقطه شروع خدمات رسانی به این محدوده آغاز به کار کنند.

صالحی توصیه کرد: مردم کمب باید همکاری کنند چه در بحث عقب نشینی دیوارها برای آزاد سازی معابر و چه در پرداخت هزینه زمین هایی که به آنها واگذار می شود تا زودتر طرح تفضیلی برای پیاده کردن خدمات رفاهی زندگی مهیا شود.

پلاسکو- فاجعه‌ای قابل‌پیشگیری!

فاجعه آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان قدیمی پلاسکو در حاکمیت غارتگر آخوندی به‌یقین نه اولین و نه آخرین از نوع خود می‌باشد. با نگاهی به آمار و ارقام حکومتی اکنون مردم ایران روزانه شاهد چنین آتش‌سوزی‌هایی هستند. سخن از سوانحی است که در پشت بسیاری از آنان دستان آلوده باندهای مافیایی حکومت و یا سپاه پاسداران برای غارت بیشتر اموال ملی قرار دارند.

همچنین باید خاطر نشان کرد که به عقیده بسیاری از کارشناسان، در صورت استفاده اصولی از مجموعه امکانات مهار آتش، برای نمونه بکار گیری از هلیکوپترهای آب‌رسانی، به‌یقین آتش‌نشانی تهران در وضعیتی می‌بود تا از گسترش و نفوذ آتش به دیگر طبقات جلوگیری به عمل آورده و بدین سان از ریزش نهایی ساختمان جلوگیری نمایند.
نبود امکانات مدرن و همچنین دخالت‌های نیروهای سرکوبگر رژیم در امر کمک‌رسانی به دلیل نزدیک بودن محل حادثه به بیت ولی‌فقیه یقیننا از دیگر عوامل مهم در گسترش آتش بوده‌اند.

صحنه‌های دردآور چشمان اشکبار آتش‌نشانان که با مجموعه امکانات محدود و مستهلک و بعضاً از کارافتاده، تلاش بی‌وقفه‌ای برای مهار آتش به خرج داده بودند، به‌یقین وجدان‌های هر انسانی را بدرد می‌آورد. به‌ویژه آنکه بسیاری از آنان مرگ و زنده‌زنده سوختن همکاران و یاران را در مقابل چشمان خود تجربه کردند. بدن‌های سوخته و نیمه‌سوخته‌ای که اکنون در زیر خروارها آهن و بتن فروریخته مدفون‌شده‌اند، به‌خودی‌خود گویای این ابعاد این فاجعه دردناک است.

به‌یقین نقش حکومت در این فاجعه انسانی قابل چشم‌پوشی نیست. یک عضو شورای ساختمان پلاسکو در این رابطه می‌گوید: «به دلیل اختیارات محدود، همه اخطارهای مبنی بر ایمن نبودن ساختمان به مالک اصلی یعنی بنیاد مستضعفان منتقل شده است؛ اما هیچ واکنشی از سوی مالک اصلی این ساختمان صورت نگرفت».(سایت حکومتی خبر ۲۴ ۲ بهمن ۱۳۹۵)
بر این منطق است که اکنون مردم تهران انگشت اتهام را از جمله به‌سوی بنیادهای غارتگری همچون «مستضعفان» و یا قالیباف شهردار زمین‌خوار تهران دراز کرده‌اند؛ زیرا جامعه به‌خوبی می‌بیند که با وجود اخطارهای مکرر از سوی کارشناسان و مهندسان نسبت به خطر قریب‌الوقوع ریزش این ساختمان با بافت بسیار فرسوده، متولیان حکومت دست روی دست گذاشته و به انتظار فاجعه‌ای بودند که در نهایت طی روزهای گذشته به وقوع پیوست.

در این رابطه خانم مریم رجوی با ابراز همدردی مردم و مقاومت ایران با بازماندگان این فاجعه دلخراش، در پیامی از جمله تأکید کرده‌اند: «رژیم حاکم و به‌طور مشخص خامنه‌ای ولی‌فقیه آن مقصر مرگ دلخراش همه مردمی است که امروز در زیر آوار ماندند. او و رژیم‌ تبهکارش به‌خاطر اولویت د‌ادن تام و تمام به ماشین سرکوب و اختصاص هزینه‌های عظیم به صدور جنگ و ترور به خاورمیانه به‌ویژه سوریه، شهرهای ایران را در برابر چنین حوادثی بی‌دفاع کرده و نهادهای امدادرسانی را ناتوان و مبتدی نگه‌داشته است».

بر اثر بارندگی، سقف یک کلاس درس در روستای اکبرآباد خاش فرو ریخت

در اثر بارندگی روز اخیر سقف کلاس درس مدرسه مسلم روستای اکبر آباد بخش مرکزی خاش فرو ریخت و خطر جانی دانش‌آموزان این مکان را تهدید می‌کند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از تفتان ما، بارش باران و برف روزگذشته در شهرستان خاش منجر به تخریب و فرو ریختن سقف کلاس درس مدرسه مسلم روستای اکبرآباد بخش مرکزی این شهرستان شد.

ریزش ناگهانی قسمتی از سقف کلاس دبستان مسلم باعث رعب و وحشت دانش آموزان شد و بلافاصله این دانش آموزان با کمک معلمان کلاس درس را ترک کردند.

علی ای حال دانش آموزان اینگونه مدارس مجبور هستند همانند گذشته در این کلاس های غیر استاندارد و فرسوده ادامه تحصیل دهند و در حال حاضر جان ۳۰۰ دانش آموز این دبستان در خطر جدی است.

یکی از دانش آموزان این مدرسه با پریشانی و استرس گفت: ناگهان سقف کلاس ریزش کرد و تمام لباسهایم پر از گچ و گل شد و الان احساس ترس دارم و نمیتوانم به درستی به صحبت های معلم توجه کنم و هرلحظه احساس میکنم شاید سقف بر روی سرم ریزش کند.

گزارش ماهانه؛ نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر ایران در دی۹۵

 آنچه در پی می‌آید گزارش اجمالی و ماهیانه وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی دی۹۵ است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه‌ شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروه‌های مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمی‌تواند بازتاب‌دهنده کامل وضعیت حقوق بشر در ایران باشد.
لازم به یادآوری است بخش آمار این تشکل به‌صورت سالانه گزارش مفصل‌تر خود را به اشکال آماری و تحلیلی از وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر می‌کند.

گزارش تفصیلی، آماری نقض حقوق بشر در دی ماه ۱۳۹۵

در دی ماه سال ۱۳۹۵ نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچنان مانند گذشته ادامه داشت و در این ماه حکم اعدام ۷۱ نفر در استان‌های البرز، آذربایجان شرقی و غربی، خراسان رضوی، فارس، کرمانشاه، گیلان، مرکزی، هرمزگان اجرا شد.

اعدام

متأسفانه در آذرماه ۹۵ تعداد قابل‌توجهی از زندانیان اعدام شدند از برجسته‌ترین گزارش‌ها اعدام در این ماه باید به اعدام  دستکم ۱۶ زندانی در رجایی شهر و ندامتگاه کرج ، چهار زندانی در مشهد اعدام شدند، اعدام یک کودک-مجرم در کرمان، و اعدام دستکم سه زندانی در زندان مرکزی قزوین اشاره کرد.
در دی ماه ۹۵ در کنار تمام اعدام‌های صورت گرفته شاهد بخشش و نجات  محکومین به قصاص نیز بودیم.

حقوق اقلیت‌ها

این ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیت‌های قومی و دینی در ایران همراه بود که بارزترین آنها، بازداشت توام با خشونت سجاد افروزیان در ملکان، زخمی شدن سه شهروند بلوچ در پی تیراندازی مستقیم سپاه در سرباز، بازداشت ۴۹ نفر در زاهدان در جریان اعتراض به تخریب منازل بودند.
در رابطه با نقض حقوق شهروندان بهایی نیز همانند گذشته شاهد تبعیض و آزار و اذیت متعدد بودیم، گزارشات، از جمله گزارش بنیاد شهید سرباز بهایی جان باخته در جنگ را به رسمیت نمی شناسد / اسناد، محرومیت نازنین نیکوسرشت، دانشجویی بهایی از ادامه تحصیل.
درزمینهٔ حقوق شهروندان اهل سنت نیز گزارش‌هایی منتشر گردید از جمله گزارش‌ احضار دو تن از اساتید ‘عین العلوم گشت’ به وزارت اطلاعات.
درزمینهٔ حقوق دراویش نیز گزارش‌هایی در دی ماه منتشر شد، بازداشت یک درویش گنابادی در تبعیدگاهش در بندرعباس، بازداشت یک‌ ساعته ‘مجلس‌دار’ دراویش گنابادی در قم ازجمله آن بود.

حقوق کودکان

حقوق زنان

درزمینهٔ حقوق اولیه زنان در ایران همچنان در ماهی که گذشت قدم جدی برای تحقق شعار برابری جنسی از سوی دولت و دستگاههای اجرایی برداشته نشد، زنان ایرانی همچنان شاهد نقض متعدد حقوق خود بودند، از پراهمیت‌ترین گزارش‌های منتشره در دی ماه در رابطه با نقض حقوق بشر در حوزه حقوق زنان میتوان به: افزایش همسر آزاری در مازندران، دستگیری ۲ دختر موتور سوار در دزفول، برنامه دولت برای مقابله با بدحجابی در دستگاه‌های خصوصی، درشش ماه اول سال؛ ثبت ۹۵۰۰ همسرآزاری در تهران اشاره کرد.

کارگری

اصناف

در حوزه اصناف و حقوق صنفی هم این ماه خالی از حوادث نبود چنانکه اعتراضات گسترده متقاضیان مسکن مهر پردیس؛ برگزاری چهار تجمع اعتراضی از برجسته‌ترین‌های این رسته بود.

بهداشت و محیط زیست

در زمینهٔ ی بهداشت و محیط‌زیست در این ماه گزارش‌ها متعددی منتشر شد که غالب آن‌ها با موضوع آلودگی هوا ، محیط‌زیست و کمبود آب در کشور بود در زمره مهم‌ترین آن می توان به: تلفات ناشی از آنفلوآنزای پرندگان در تالاب میقان اراک به ۲ هزار و ۴۲۲ لاشه رسید، رهاسازی زباله های بیمارستانی و عفونی بیخ گوش کلان شهر زاهدان ،آلودگی هوا مدارس برخی استان های ایران را فردا تعطیل کرد، ریزگردها در اهواز ۱۲ برابر حد مجاز شد؛ آلودگی هوای تبریز ۱۵ روزه شد، وضعیت آب درسیستان و بلوچستان بحرانی است اشاره کرد.

گزارش‌های مورد توجه

در این بخش سعی شده به گزارش‌هایی از نقض حقوق بشر در دی ماه که با حساسیت و توجه بیش‌تری از سوی افکار عمومی مواجه شدند، اشاره شود. بدیهی ست که این توجه بیش‌تر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارش‌های به لحاظ حجم نقض حقوق بشر نیست.
ازجمله گزارش‌ها با توجه خاص می‌توان به دستگیری ۲ دختر موتور سوار در دزفول، اسیدپاشی بر زن جوان به دلیل جواب رد به خواستگاری،افزایش همسر آزاری در مازندران،سوزاندن دانش آموز چاروسایی با خط کش داغ توسط معلم، تنبیه دانش‌آموزی در استان همدان موجب ‘شوک و ترس وی از مدرسه’ شد، رهاسازی ماهانه شش نوزاد در خیابان‌های کرج، کشف نوزاد یک روزه در سطل زباله در خمین، خودداری از عمل ضروری پیوند کبد به دلیل شائبه افغانستانی بودن بیمار ایرانی، لغو کنسرت های موسیقی در اراک و عدم صدور مجوز تا اطلاع ثانوی اشاره کرد.

گزارش‌های حقوق بشری در سایه کم توجهی

در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارش‌های حقوق بشری اساساً باکم توجهی و بعضاً بی‌توجهی رسانه‌ها و افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی که به هر ترتیب تشکیل‌دهنده‌ی قسمتی از افکار عمومی هستند؛ روبه‌رو شدند. گفتنی است این نوع کم‌توجهی‌های بعضاً غیر تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه بیشتری از تداوم و گسترش نقض حقوق بشر را فراهم می‌آورد.
برای انتخاب مورد اول در این دسته باید به: دو زندانی در رشت اعدام شدند اشاره کرد که با واکنش و حساسیت زیادی در افکار عمومی روبرو نشد. همچنین یک زندانی در مراغه اعدام شد، اعدام دستکم یک زندانی در زندان رشت، تخریب آثار باستانی ۶۰۰ ساله در داراب برای ساخت انبار، زخمی شدن سه شهروند بلوچ در پی تیراندازی مستقیم سپاه در سرباز، بازداشت توام با خشونت سجاد افروزیان در ملکان، احضار گروهی فعالان اردبیلی به پلیس اطلاعات و امنیت، بیش از دوماه بازداشت و بی خبری از یک شهروند اهل اهواز، بازداشت ۴۹ نفر در زاهدان در جریان اعتراض به تخریب منازل نیز از دیگر گزارش‌هایی بود که در سایه کم‌توجهی از سوی افکار عمومی قرار  گرفتند. ‌

صدور حکم شش ماه و یک روز حبس برای یک فعال فیس‌بوکی در سقز

دادگاه انقلاب سقز برای کامل شریف‌زادە، شهروند سقزی، حکم شش ماه و یک روز حبس صادر کرده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، کامل شریف‌زادە، شهروند سقزی از سوی دادگاه انقلاب این شهر به اتهام تبلیغ برای احزاب کردی و تبلیغ علیه نظام در فضای مجازی به تحمل ۶ ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شدە است.
مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان دراین‌باره نوشت؛ صدور حکم برای وی در حالی صورت گرفته که در پرونده‌ی وی هیچ‌یک از مصادیق محتوای مجرمانه طبق قوانین جمهوری اسلامی ذکر نشده است.
این فعال فیس‌بوکی روز ٢ آبان ماه از سوی نیروهای وزارت اطلاعات در شهر سقز بازداشت شدە و سپس با تودیع وثیقە ١٢٠ میلیون تومانی آزاد شدە بود.

درخواست مقام قضایی از دستگاه دولتی برای مسدود کردن تلگرام در زمان انتخابات ریاست جمهوری

دادستانی تهران از دستگاه‌های مسوول دولت حسن روحانی خواسته است که پیام‌رسان پرطرفدار تلگرام را که میلیون‌ها ایرانی از آن استفاده می‌کنند، در زمان انتخابات ریاست جمهوری مسدود کنند. به گفته یک منبع مطلع، تا کنون مقامات دولتی پاسخی به این درخواست نداده‌اند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، در هفته آخر پیش از انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۴ نیز اظهارات ضدونقیضی توسط مسوولین و رسانه‌های اصولگرا منتشر شد که آشکارا حاکی از نگرانی آنها از نقش و نفوذ این پیام رسان به عنوان یک رسانه تاثیر گذار در میان مردم بود. برای مثال روز یکشنبه دوم اسفند ماه ۱۳۹۴ خبرگزاری ایسنا به نقل از منابعی که نام آنها را ذکر نکرد در گزارشی اعلام کرد «شبکه‌ تلگرام در دو روز آخر هفته فیلتر خواهد شد.» این گزارش یک روز پس از انتشار از خروجی خبرگزاری ایسنا حذف شد. مقامات دولتی بعدها تایید کردند که در آن زمان برای بستن تلگرام تحت فشار بوده‌اند.
طی سه سال گذشته، چهار نهاد بیت رهبری، قوه قضاییه، حوزه علمیه قم و همچنین نیروی انتظامی، از جمله نهادهایی بوده اند که به بهانه انتشار محتوای ضد انقلاب و ضد مذهبی بر شبکه‌های اجتماعی، درخواست مشابه و متعددی برای ایجاد محدودیت و یا بستن این شبکه‌های پیام رسان مطرح کرده اند. هنوز مشخص نیست که آیا دولت همانند سال گذشته و در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی، از عمل کردن به این درخواست‌ها سرباز می‌زند و یا به این درخواست‌ها تن می‌دهد.
فشار نهاد‌های امنیتی و انتظامی در زمان انتخابات برای ایجاد محدودیت و حتی مسدود کردن کانال‌های تلگرامی در گذشته نیز سابقه داشته است. به عنوان نمونه در روز ۷ اسفند ۱۳۹۴ که روز رای گیری انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی بود، محمود واعظی وزیر ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات اعلام کرد: «برخی نهادها برای فیلتر کردن شبکه های اجتماعی و قطع نت فشار آوردند اما مقاومت کردیم.»
همزمان مسوولین قضایی از بستن هزاران کانال تلگرامی و همچنین احضار و دستگیری برخی از مدیران صفحات این پیام رسان خبرداده اند. روز چهارشنبه ۲۹ دی ماه، رئیس کل دادگستری استان هرمزگان، با تشریح جزئیات بازداشت ۳۲ شهروند ایرانی به دلیل مدیریت و یا عضویت در کانال‌های تلگرامی، اتهام آنان را «نشر اکاذیب، بر هم زدن نظم عمومی، ایجاد رعب و وحشت در مردم، اشاعه مضامین ضد فرهنگی و تشویش اذهان عمومی نسبت به انتشار موارد غیر اخلاقی و تبلیغات نامتعارف و غیرمجاز در حوزه اماکن عمومی» اعلام کرد و گفت که پرونده آنان در حال رسیدگی قضایی است.
آقای اکبری به خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه گفته است که مدیران ۷۸ صفحه، کانال و گروه در شبکه‌های اجتماعی، توسط «پلیس فتا» دعوت، احضار یا دستگیر شده‌ و تعدادی از کانال های تلگرام نیز مسدود شده است.
امتناع رئیس کل دادگستری استان هرمزگان از ذکر اطلاعات بیشتری درباره اسامی افراد بازداشت شده، اسامی کانال‌ها و محتوای مجرمانه احتمالی کانال‌های مذکور، تشخیص اینکه چه میزان از این افراد به دلایل سیاسی و امنیتی بازداشت شده‌اند، را دشوار کرده است، در سیستم قضایی ایران اتهاماتی مانند نشر اکاذیب، بر هم زدن نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی عمدتا مواردی است که به متهمان سیاسی و امنیتی تفهیم می‌شود.
با توجه به اینکه اپلیکیشن پیام‌رسان تلگرام کانال های با محتوای ضد اخلاقی و پورنوگرافی را در صورت گزارش شدن، می‌تواند رأسا و بدون دخالت مقامات قضایی ایران مسدود کند، به نظر می‌رسد محتوای اغلب کانال‌هایی که رئیس دادگستری استان هرمزگان از آن نام برده، موضوعاتی است که ریشه سیاسی دارد و برخورد قضایی با آن در جهت محدود کردن آزادی بیان شهروندان ایرانی در فضای مجازی است.
پلیس فتا (فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران) در آذرماه ۱۳۹۵ اعلام کرد که کانال‌های تلگرامی با بیش از پنج هزار دنبال‌کننده (فالوور) موظف هستند برای خود مجوز بگیرند، همزمان کمپین بین المللی حقوق بشردرایران از هک چندین کانال پرطرفدار تلگرامی و احضار، بازجویی و تهدید مدیران این کانال‌ها خبر داد.
اما اظهارات مقامات قضایی نشان می‌دهد که برخورد قضایی و امنیتی با کاربران شبکه پیام رسان تلگرام در آستانه دو انتخابات مهم و همزمان در ایران – انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا – که قرار است ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برگزار شود، افزایش یافته است.
در انتخابات پیشین مجلس شورای اسلامی در ایران در هفتم اسفند ۱۳۹۴، شبکه تلگرام انحصار رسانه‌ای نیروهای تندرو که رادیو و تلویزیون و تریبون های قانونی و مجاز را در اختیار دارند، را شکست و کمک زیادی به پیروزی نسبی نیروهای میانه رو و اصلاح طلب در این انتخابات کرد. به نظر می رسد نیروهای تندرو در ایران از تکرار نقش موثر شبکه اجتماعی تلگرام در انتخابات آتی ریاست جمهوری در اطلاع رسانی و جلوگیری از شکست سدسانسور اطلاعات نگران است.
همچنین باشگاه خبرنگاران جوان که به نهاد‌های امنیتی نزدیک است در تاریخ چهار اسفند ۱۳۹۴ در گزارشی که دقایقی بعد آن را حذف کرد به نقل از مقام قضایی اعلام کرد دستور فیلترینگ سه نرم‌ افزار پیام‌ رسان تانگو، واتزاپ و لاین صادر شده. باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از این منبع در کمیته تعیین مصادیق مجرمانه نوشت: «دستور قضایی، فیلترینگ نرم‌ افزارهای ارتباطی تلفن همراه شامل لاین، واتس‌آپ و تانگو صادر شده است، این طرح ارتباطی به فیلترینگ هوشمند ندارد و نرم‌ افزارهای یاد شده به‌ طور کامل فیلتر می‌ شوند.»
اما با مخالفت مقامات دولت روحانی، عملا شبکه‌های اجتماعی و تلگرام حتی در روز انتخابات مجلس نیز به کار خود ادامه داند، باید دید آیا دولت میانه رو حسن روحانی در انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز می تواند در مقابل فشار سپاه پاسداران و دستگاه قضایی برای مسدود شدن شبکه های اجتماعی و به ویژه تلگرام مقاومت کند یا خیر، مقاومتی که بنا بر تجربه انتخابات مجلس، بیش از هر چیز به سود شخص او و طیف سیاسی اش و همچنین آزادی بیان در ایران است.

عتصاب غذای سجاد افروزیان در بازداشتگاه اداره اطلاعات سپاه تبریز

سجاد افروزیان، شهروند ملکانی که در هفته گذشته همراه با ضرب و شتم از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، در تماس تلفنی با خانواده از اعتصاب غذای خود خبر داده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سجاد افروزیان، شهروند ملکانی پس از دستگیری در بیست و ششم دی‌ماه به بازداشتگاه اداره اطلاعات سپاه شهر تبریز منتقل شده و در اعتراض به “ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی در حین بازداشت” و “دستگیری غیرقانونی” دست به اعتصاب غذا زده است.
این شهروند ملکانی، پس پنج روز بی‌خبری، روز جاری موفق به تماس با خانواده خود شده و اعلام داشته که در ششمین روز از اعتصاب غذا و در انفرادی به سر می‌برد.
سجاد افروزیان در روز یکشنبه، بیست و ششم دی‌ماه سال جاری در منزل شخصی خود از سوی مأموران امنیتی بدون ارائه هیچ‌گونه حکمی بازداشت شد.
گفتنی است که این مأموران ضمن بازداشت این شهروند، اقدام به ضرب و شتم وی و خانواده‌اش نیز نموده بودند.

چهار هنرمند زندانی خطاب به هنرمندان داخل کشور:


چرا درباره ما سکوت می‌کنید

حسین رجبیان و کیوان کریمی، فیلمسازان و مهدی رجبیان و یوسف عمادی آهنگسازان و نوازندگان، چهار هنرمند محبوس در زندان اوین در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر در نامه سرگشاده‌ای خطاب به سینماگران و هنرمندان داخلی، از سکوت آن‌ها نسبت به زندانی بودنشان انتقاد کردند.

آن‌ها در نامه خود که تاریخ آن پنج‌شنبه ۳۰ دی است، گفته‌اند هنرمندان خارجی از آن‌ها حمایت کرده و خواهان آزادی‌شان شده‌اند اما هنرمندان داخل کشور در برابر احکام قضایی و سرنوشت هنری‌شان سکوت اختیار کرده‌اند.

این چهار هنرمند «تن به مصلحت‌اندیشی و منفعت‌طلبی» را از «رسالت هنر» به‌دور دانسته و نوشته‌اند: «این چند خط را نگاشته‌ایم که عنوان کرده باشیم تمام آثارمان که در چند سال اخیر تولید و آماده ارائه بوده‌اند به‌شکل مستقیم و غیرمستقیم مورد مصادره و توقیف قرار گرفته‌اند و هیچ‌یک از هنرمندان داخلی برخلاف واکنش هنرمندان تراز اول دنیا به احکام سنگین زندان و مصادره آثار هنریمان واکنشی نشان نداده‌اند.»

این در حالی است که ۱۶۵ موسیقی‌دان، فیلمساز، هنرمند و کنشگر ایرانی که شمار بسیاری از آن‌ها ساکن خارج از کشور هستند نزدیک به یک سال پیش با امضای بیانیه‌ای به صدور احکام سنگین این هنرمندان اعتراض کردند و خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط آن‌ها شدند.

این بیانیه را کسانی چون جعفر پناهی، محسن نامجو، شهرنوش پارسی‌پور، مهرانگیز کار، شاهین نجفی، هانیبال یوسف، گروه آبجیز (صفورا و ملودی صفوی)،آسیه امینی، گروه ایندو (شادی یوسفیان و اردلان پایوار)، اروین خاچیکیان، رعنا منصور و حامد نیک‌پی امضا کرده بودند.

حسین رجبیان، ۳۱ ساله، به‌همراه برادرش مهدی رجبیان ۲۶ ساله و یوسف عمادی، ۳۵ ساله مهرماه سال ۱۳۹۲ در دفتر کارشان در ساری بازداشت شدند. آن‌ها ۱۸ روز در مکانی نامشخص نگهداری شدند و مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتند و سپس به سلول‌های انفرادی بند دو-‌الف زندان اوین منتقل و بیش از دو ماه بازجویی شدند. این سه هنرمند در طول دوره بازجویی برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار قرار گرفتند و بازجویان تهدیدشان کردند که در صورت عدم شرکت در اعتراف تلویزیونی، به حبس ابد محکوم خواهند شد.

این سه در دادگاه اولیه به شش سال حبس تعزیری و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه محکوم شده بودند، اما دادگاه تجدیدنظر تهران، محکومیت آن‌ها را به سه سال حبس تعزیری، سه سال حبس تعلیقی و جریمه ۲۰ میلیون تومانی تبدیل کرد.

اتهام آن‌ها «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» است.

کیوان کریمی ۳۱ ساله نیز سال گذشته به دلیل ساخت مستندی درباره تاریخچه دیوارنویسی‌ها و گرافیتی‌های شهر تهران به نام «نوشتن بر شهر»، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقدسات» به شش سال حبس تعزیری و ۲۲۳ ضربه شلاق محکوم شده بود که حکم زندان او در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس تعزیری و پنج سال حبس تعلیقی تبدیل شد.

کریمی روز چهارشنبه سوم آذر و به دنبال تماسی تلفنی برای «ارائه پاره‌ای توضیحات» به دادسرای زندان اوین تهران احضار شده بود که همانجا بازداشت و برای به اجرا گذاشته شدن حکم خود به زندان اوین منتقل شد.

پاساژ پلاسکو؛ میراث حبیب‌الله القانیان امروز فرو ریخت…

حبیب الله القانیان رئیس انجمن کلیمیان تهران و سرمایه دار بزرگ یهودی ایرانی بود در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ در تهران بازداشت شد و در بهار ۱۳۵۸ در زندان قصر توسط صادق خلخالی اعدام شد.
خانواده القانیان به مدت سی سال پیشگام نوآوری‌های تجاری و صنعتی در ایران بودند و در این دوره ده‌ها کارخانه و مرکز خرید مدرن را تأسیس کردند. حبیب القانیان از پانزده سالگی کار در هتل یکی از اقوام را آغاز کرد. پس از مدتی همراه با برادرانش در بازار به تجارت پرداخت و بعدها توانست اولین کارخانه صنایع پلاستیک‌سازی در ایران را تأسیس کند.

در سال ۱۳۳۷ القانیان شرکت پلاستیک سازی پلاسکو را در تهران تأسیس کرد و بتدریج پلاسکو را به بزرگترین و پیشرفته‌ترین شرکت پلاستیک ایران تبدیل کرد و نیز صنایع پروفیل آلومینیم را راه‌اندازی نمود. بخاطر موفقیت‌های اقتصادی‌اش القانیان به شهرت خاصی در ایران و اسرائیل رسید.

ساختمان پلاسکو واقع در چهارراه اسلامبول و ساختمان آلومینیم واقع در خیابان جمهوری که نخستین برج‌های ایران بودند، بخشی از اموال وی قبل از مصادره توسط جمهوری اسلامی بود.

در سال‌های دهه ۱۹۷۰ وی و گروه دیگری از اعضای اتاق بازرگانی ایران به چین دعوت شدند و زمینه‌های گسترش روابط بازرگانی میان دو کشور را فراهم کردند.

چندی پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) دولت جدید او را دستگیر کرده و به جرایم مختلف از جمله «فساد» از راه «تماس با اسرائیل و صهیونیسم» و «جنگ با خدا و دوستان خدا» محاکمه و در دادگاهی که تنها ۲۰ دقیقه به‌طول انجامید، به حکم صادق خلخالی محکوم به اعدام شد.او در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ تیرباران شد.

وی در دفاعیات خود گفت «اینجانب حبیب القانیان، افتخار می‌کنم کلیمی ایرانی هستم… تا به حال هیچ گونه کمک و یا اعانه به نفع اسرائیل نداده و نخواهم داد. من موافق کشتار مردم فلسطین نیستم… افتخار می‌کنم دارای سهمی از کارخانجات پلاسکو ملامین، پلاستیک شمال، لوله شمال و کارخانه یخچال جنرال الکتریک و پروفیل آلومینیوم می‌باشم.» وی همچنین تأکید کرد هیچ دارایی به نام او در اسراییل وجود ندارد. او در وصیت نامه اش از وراثش درخواست کرد که به حساب‌هایش رسیدگی کنند و بدهکاری‌هایش را به افراد مربوط پرداخت کنند و حقوق عقب افتاده کارمندانش را به آنان بدهند. او ضمن خداحافظی از خانواده‌اش از آن‌ها خواست که یک سال برایش دعا کنند.

مجالس سنا و نمایندگان آمریکا در اعتراض به اعدام او قطعنامه‌ای صادر کرد. دولت ایران این را مداخله در امور داخلی خود خواند و تظاهراتی در جلوی سفارت آمریکا برگزار کرد که در آن تصاویر کارتر و بگین را آتش زدند.

در دادگاه به اسنادی اشاره شد که ساواک پیرامون ارتباط وی و بسیاری دیگر از سران یهودیان ایران با اسرائیل داشته و به سرمایه‌گذاری‌های گسترده در آنجا پرداخته بودند. در یکی از اسناد ساواک دربارهٔ سرمایه‌گذاری وی در اسرائیل به تاریخ هفتم اردیبهشت ۲۵۳۵ (۱۳۵۵) تحت عنوان «برادران القانیان» آمده است: «آقای حبیب القانیان رئیس انجمن کلیمیان تهران و سرمایه‌دار معروف یهودی در حال حاضر مشغول احداث ساختمان بزرگ چندین طبقه در بین راه هرتصلیا و تل‌آویو در اسرائیل می‌باشد. بلندی این ساختمان سه برابر بلندی ساختمان آلومینیوم یا پلاسکو [در تهران] می‌باشد.»

و در گزارش مورخ ۲۹ دی ۲۵۳۵ (۱۳۵۵) می‌خوانیم: «داود القانیان برادر حبیب سرمایه‌دار معروف کلیمی در حال حاضر در بین راه تل‌آویو و تیکوا ۱۲ کیلومتری محل بورس جواهرات اسرائیل مشغول احداث ساختمان ۳۳ طبقه می‌باشد که عن‌قریب آماده بهره‌برداری است.»

به گفته خاخام یدیدیا شوفط مقامات نخست درخواست خویشان القانیان برای تحویل جسد وی را برای خاکسپاری رد کردند. با میانجی‌گری خاخام یدیدیا شوفط و سایر رهبران جامعهٔ کلیمی تهران دولت اجازهٔ دفن وی را در انتها داد.
ویکی پدیا