احضار تلفنی اسماعیل عبدی به اجرای احکام زندان اوین

اسماعیل عبدی
اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان، طی روزهای اخیر به صورت تلفنی به اجرای احکام زندان اوین احضار شده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، اسماعیل عبدی، روز پنجشنبه ۲۹ مهرماه، برای دومین‌بار به صورت تلفنی و بدون دریافت احضاریه کتبی به اجرای احکام زندان اوین احضار گشت. این فعال صنفی اعلام داشته است که تا زمان دریافت احضاریه کتبی از مراجعه به این مکان خودداری خواهد کرد.
شایان ذکر است وکیل اسماعیل عبدی طی هفته گذشته درخواست اعاده دادرسی پرونده آقای عبدی را به دیوان عالی کشور تحویل داد.
اسماعیل عبدی در تاریخ ۶ تیرماه سال ۹۴ پس از وقایع اعتراضی فرهنگیان ایران به نابسامانی‌های آموزش‌وپرورش، به‌عنوان نماینده شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان سراسر کشور برای شرکت در اجلاس جهانی معلمان قصد رفتن به کانادا را داشت که به شکل غیرقانونی بازداشت شد.
دبیر کل کانون صنفی معلمان که پیش از این به مدت ۱۱ ماه در بازداشت بوده است، در بهمن‌ماه سال ۹۴ در دادگاه بدوی به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان محکوم شده بود.
عبدی همزمان با هفته معلم در اعتراض به حکم بازداشت غیرقانونی خود در بازداشتگاه اوین دست به اعتصاب غذای نامحدود زد و با تشکیل کمپین‌های حمایتی و حمایت گسترده معلمان و فعالان مدنی بعد از گذشت ۱۶ روز با قید وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
دبیر کانون صنفی معلمان به همراه وکیل خود خانم سمانه اسدخانی در ۱۲ خردادماه سال ۹۵ در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر حضور یافت که ادامه دادرسی به جلسه بعدی موکول شد؛ جلسه دوم دادگاه تجدیدنظر در ۲۴ شهریورماه برگزار شد.
همچنین روز ۱۵ مهرماه تأیید حکم شش سال حبس آقای اسماعیل عبدی به اطلاع وکیل ایشان رسید.

مشکلات روزافزون بند زندانیان سنی مذهب زندان رجایی شهر

 zendan
با شروع فصل سرما زندانیان سنی‌مذهب زندان رجایی‌شهر کرج در سالنی نسبتا ایزوله با درها و پنجره‌های غیر استاندارد و عدم وجود سیستم گرمایشی مناسب شب‌های سردی را پشت‌سر می‌گذارنند. این مشکل تحمل حبس را بخصوص برای چندین زندانی بیمار این سالن دشوارتر کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، درحال حاضر حدود ۵۰ زندانی سنی‌مذهب در سالن ۲۱ اندرزگاه ۷ زندان رجایی‌شهر کرج نگهداری می‌شوند که با شروع فصل سرما در این سالن، وضعیت دشواری پیدا کرده اند.
سیستم گرمایشی این سالن که قاعدتا باید رادیاتوری باشد صرفا به شکل لوله‌هایی که قرار است از داخل آن آب گرم عبور کند در آمده است، سیستمی که با توجه به عدم راه اندازی کامل موتورخانه تاثیری در گرمایش این سالن ندارد، این مشکل به دلیل نسبتا متروکه بودن بند و وجود درها و پنجره‌های کهنه و غیر استاندارد بصورت مضاعف به دشواری های زندانیان افزوده است.
از سوی دیگر، نه تنها مسئولین زندان اجازه خرید وسایل گرمایشی توسط زندانیان را نمی‌دهند، بلکه پیش‌ از این در بازرسی‌های گارد زندان، دو شوفاژ برقی متعلق به زندانیان ضبط شده است.
لازم به ذکر است در این سالن چندین زندانی بیمار نیز نگهداری می‌شوند که از بیماری‌های کلیه، دیسک و لگن رنج می برند و با توجه به مشکل سرما، تحمل حبس برای آن‌ها بسیار دشوارتر از دیگر زندانیان شده است.
پیش‌تر هرانا در گزارشی اجمالی از آخرین وضعیت ۵۱ زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج، به شرح اطلاعات احکام و آمار این زندانیان پرداخته است.

عفو بین الملل: بی خبری از محمدعلی طاهری، زندانی در اعتصاب غذا

سازمان عفو بین الملل روز گذشته با انتشار بیانیه ای با اعلام بی خبری از سرنوشت و محل نگهداری محمدعلی طاهری، بنیانگذار گروه عرفان حلقه، که در اعتصاب غذا به سر می‌برد، از حکومت ایران خواست ضمن اطلاع رسانی در مورد وضعیت و محل نگهداری وی، فورا و بدون قید و شرط این زندانی عقیدتی را آزاد کنند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، سازمان عفو بین الملل شب گذشته در بیانه ای اعلام کرد محمدعلی طاهری از مورخ ۲۸ سپتامبر (چهارشنبه هفتم مهرماه) دست به اعتصاب غذا زده و از روز ۱۶ اکتبر (یک‌شنبه ۲۵ مهرماه) در سلول انفرادی نگهداری شده است. مقامات از ارائه توضیح به خانواده‌اش در مورد سرنوشت و محل نگهداری او خودداری می کنند.

سازمان عفو بین الملل در این بیانیه با ذکر جزئیات پرونده و دلایل اعتصاب غذای آقای طاهری مبنی بر اعتراض به گذشت [هفت ماه] از پایان محکومیت و ممانعت از آزادی وی، از حکومت ایران خواست فورا از محل نگهداری و سرنوشت او به خانواده‌اش اطلاع داده، و بی‌قید‌وشرط این زندانی عقیدتی را آزاد کنند.

محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان کیهانی یا حلقه در ایران است که ۱۴ اردیبهشت ماه سال ۹۰ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به‌ اتهام “توهین به مقدسات”، “مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران”، “ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع”، “استفاده غیرمجاز از عناوین علمی دکتر و مهندس”، “ضالّه بودن کتب و آثار”، به ۵ سال حبس، پرداخت ۹۰۰ میلیون تومان جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

افساد فی‌الارض از طریق منحرف کردن افراد، دیگر اتهام طاهری بود.

محکومیت آقای طاهری از بابت پرونده اول به پایان رسیده با این‌حال با ایجاد پرونده ای جدید و تمدید قرار بازداشت از آزادی او تاکنون جلوگیری شده است.

تهدید بهنام ابراهیم زاده به پرونده سازی مجدد

بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری دربند در زندان رجایی شهر کرج که در پی تفتیش و ضبط دست نوشته هایش توسط حفاظت زندان، از بند ۲ دارالقران به سالن ۱۲ زندانیان سیاسی_امنیتی منتقل گردیده، توسط مسئولین زندان به پرونده سازی مجدد تهدید شده است.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این فعال کارگری که توسط شوک الکترونیکی در روزهای اخیر بصورت جدی مورد ضرب و شتم قرار گرفته، درحال حاضر دچار عفونت شدید لثه شده و در وضعیت نامناسبی به سر می برد.
 
روز شنبه ۲۴ مهرماه، ماموران دفتر حفاظت اطلاعات زندان، با توسل به زور، اقدام به تفتیش و ضبط وسایل و دست نوشته های بهنام ابراهیم زاده کرده و وی را به بند دیگری منتقل کردند.
 
قابل ذکر است، به تازگی نیز “زبیده حاجی زاده” همسر این فعال کارگری، تحت عمل جراحی چشم قرار گرفته است. این در حالی است که فرزند وی نیز از بیماری سرطان رنج می برد.

احمد شهید: ۱۰۵۴ نفر در سال گذشته در ایران اعدام شدند

• احمد شهیدگزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل درمورد ایران، درگزارش خود با انتقاد از صدور احکام اعدام، یادآوری کرد که حقوق بشر با خشونت نقض می شود و درسال ۲۰۱۵،بیش از هزار نفر در ایران اعدام شده اند …


احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران، روز چهارشنبه آخرین گزارش خود در باره ایران را با بازه زمانی ۱۱ دی‌ماه ۹۴ تا ۲۵ مرداد سال جاری منتشر کرد.

به گزارش بی.بی.سی احمد شهید در گزارش خود یادآوری کرده که طی این مدت، ۲۳ بار در مورد وضعیت حقوق بشر به مقام های جمهوری اسلامی نامه نوشته است.
با پایان دوران ماموریت احمد شهید به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، عاصمه جهانگیر، فعال پاکستانی حقوق بشر عنوان جایگزین آقای شهید می شود.
در بخشی از آخرین گزارش آقای شهید اجرای زیاد مجازات اعدام در ایران مورد انتقاد قرار گرفته اما تصریح شده که در فاصله اول ژانویه تا سومین هفته ژوییه ۲۰۱۶، بین ۲۴۱ تا ۲۵۳ مورد اعدام در ایران انجام شده که «به طور قابل توجهی» کمتر از مدت مشابه سال ۲۰۱۵ است. احمد شهید، این تحول را مثبت ارزیابی کرده است.

گزارش وی می افزاید با وجود این، میزان اعدام ها از ابتدای ژوییه روندی افزایشی داشته و در سه هفته اول این ماه، ۴۰ مورد اعدام صورت گرفته که اکثرا بر سر جرایم مرتبط با مواد مخدر بوده است.
آقای شهید همچنین یادآوری کرده که در سال ۲۰۱۵، بین ۹۶۶ تا ۱۰۵۴ مورد اعدام در ایران صورت گرفته که بالاترین میزان اعدام در این کشور در دو دهه گذشته محسوب می شود.
در بخش های دیگر گزارش او، نحوه برخورد دستگاه های قضایی و امنیتی ایران با روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای، شهروندان دوتابعیتی، فعالان سیاسی و اجتماعی و کارگران، و نیز اجرای مجازات های «بی رحمانه و تحقیرآمیز» در این کشور مورد انتقاد قرار گرفته است.
گزارش، همچنین به عملکرد دستگاه های حکومتی ایران در زمینه هایی چون تامین حق آزادی بیان و عقیده، حق آزادی تشکل و تجمع، حقوق زنان و کودکان و حقوق اقلیت های قومی و مذهبی انتقاد کرده است.

تصویری از متن گزارش

شورای حقوق بشر سازمان ملل، احمد شهید، وزیر خارجه پیشین مالدیو را در سال ٢٠١١ به عنوان گزارشگر ویژه ایران انتخاب کرد.
او از آن پس بر مبنای مصاحبه‌هایی با فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران و نزدیکان قربانیان خشونت‌های سیاسی، گزارش‌های ادواری از وضعیت حقوق بشر در ایران ارائه می‌داد. درخواست‌های احمد شهید برای سفر به ایران در دوران فعالیتش به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر به نتیجه نرسید.

پس از ده ماه همسر زندانی ایرانی اتریشی، سکوت خود را شکست/ اتهام همکاری با امریکا بی‌اساس است

کامران قادری
دادستان تهران روز ۲۷ مهرماه ۱۳۹۵، اعلام کرد پنج تن به اتهام همکاری با آمریکا، هر یک به تحمل ده سال زندان محکوم شده‌اند. نام دو تن از این افراد سیامک و محمد باقر نمازی، که شهروندان ایرانی آمریکایی هستند، پیشتر اعلام شده بود. اما سه تن دیگر کامران قادری، علیرضا امیدوار و فرهاد عبدصالح، پیشتر هیچگاه نه از سوی رسانه ها و نه از سوی مقام های ایرانی مطرح نشده بود. حال همسر یکی از این افراد، کامران قادری شهروند ۵۲ ساله ایرانی – اتریشی، سکوت خود را شکسته است. کامران قادری فعال در حوزه آی تی (‌فناوری اطلاعات) و مشاوره در این زمینه است و مدیر شرکتی به نام آوانک در وین پایتخت اتریش است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مصاحبه رادیو فردا با هاریکا قادری، همسر کامران قادری، در پی می آید.
همسر شما کامران قادری، ده ماه پیش در ماه ژانویه بازداشت شده است. چرا هم اکنون تصمیم گرفتید که درباره همسرتان کامران قادری، اطلاع رسانی کنید؟
وکیل ما در ایران گفته بود که بهتر است این موضوع عمومی نشود. او همواره به ما نشانه های مثبت می داد و می گفت همه چیز درست می شود و کامران گناهکار نیست. و به زودی آزاد می شود. ما هم باور کردیم و سکوت کردیم. دائم می‌گفت هفته دیگر یک خبر خوب به شما می دهم و بعد هفته بعد هم اتفاقی نمی افتاد تا آنکه ده ماه شد و دیروز یکی از دوستانم به من گفت که با اعلام حکم، اسم کامران هم منتشر شده و من تصمیم گرفتم در این زمینه صحبت کنم.
آیا شما در این مدت در ایران بودید؟
نه من اینجا در اتریش با خانواده ام بودم. کامران برای یک هفته به ایران رفته بود. او در زمینه بازرگانی فعال است و زیاد به ایران سفر می کرد.
کار او دقیقا چه بوده است. ممکن است حوزه فعالیت او را کمی بیشتر توضیح دهید؟
بله او مدیر حوزه آی تی ( فناوری اطلاعات ) است. و در حوزه فروش و پشتیبانی پروژه های آی تی فعالیت می کند. اما همه این کارهایی که انجام می داده قانونی بوده و او کار خلافی انجام نداده است. شخصیت او اینگونه است که دروغ نمی گوید، او فرد ساده و یک بازرگان خوب است.
آیا کار او در هیچ مقطعی مرتبط با دولت ایران یا اتریش بوده است؟
نه . فکر می کنم در اکتبر سال ۲۰۱۵ بود که هیاتی از اتریش به ایران رفت. سفر رییس جمهور پیشین اتریش به همراه ۲۰۰ نفر بود که بیشتر آنها بازرگان و فعال حوزه اقتصادی بودند. و همسر من هم در این هیات بود. اگر به گزارش های آن سفر نگاه کنید، عکس هایی از همسر من هم هست که در حال امضای قرارداد بین ایران و اتریش است. من فکر می کنم که انها این عکس را دیده اند و فکرهایی به سرشان زده است. این یک روند مرسوم در اتریش است. شوهر من یک فعال موفق در این حوزه بوده و خیلی طبیعی است که در این سفر همراه هیات بود. این به معنی ارتباط با یک دولت یا کار کردن با هاینز فیشر (‌رییس جمهوری پیشین اتریش) نیست. منتهی برخی مسایل را به اشکال دیگر تعبیر می کنند.
شوهر شما ، کامران قادری، متهم به همکاری با آمریکا شده و به همین دلیل هم به تحمل ده سال زندان محکوم شده است. آیا او ارتباطی به آمریکا داشته یا به آن کشور سفر می کرده است؟
خیر. او هیچ وقت ارتباطی نداشته . من همسرم را از ۱۵ سال پیش می شناسم. او چنین فردی نیست. من باور نمی‌کنم که چگونه چنین اتهاماتی علیه او مطرح می شود.
آیا شما همسرتان را در این مدت در زندان دیده اید ؟
پایان ماه فوریه ( بیست هفتم یا هشتم ) از زندان با برادر همسرم تماس گرفتند. و گفتند که همسر و فرزند کامران می توانند او را ببینند. تا این زمان هیچکس او را ندیده بود و نمی دانستند او کجاست و در چه وضعیتی است. من تا این را شنیدم، بلافاصله بلیط خریدم و به ایران رفتم. تماس گرفتم و و به من وقت دادند. من به آدرسی که دادند رفتم و در آنجا دو نفر از وزارت اطلاعات بودند و یک مترجم که از آلمانی به فارسی ترجمه می کرد. سپس به مدت سه ساعت و نیم از من سوال کردند و بعد گفتند که من اجازه دیدن همسرم را ندارم و می توانم به اتریش بازگردم.
در طول این ده ماه آیا از خانواده آقای قادری کسی موفق شده او را ببیند؟
بله او در بهار در پنجم آوریل با مادرش تماس گرفت و گفت که از آن زمان هر دو هفته یکبار می تواند روز پنجشنبه مادرش را ببیند. و از آن زمان مادرش را می بیند.
درباره وضعیت او چه می گویند؟
او لاغر شده و مادرش می گوید که او به صورت عادی ارتباط برقرار می کند. او مادرش هم خیلی پیر است و فکر می کنم که اگر هم چیزی باشد، او احتمالا متوجه نمی شود. در ملاقات، بین آنها یک شیشه است . در نتیجه ارتباط کاملا مستقیم هم نیست و نمی دانم آیا او متوجه همه وضعیت می شود یا خیر. هر موقع او برای ملاقات به زندان می رود، بعد حالش خوب نیست و فشار خونش بالا می رود و وضعیت سلامتش اصلا خوب نیست.
حال که حکم صادر شده است، آیا امیدوارید که مذاکره ای برای آزادی همسرتان انجام شود؟
ما تصمیم به رسانه ای کردن این موضوع گرفتیم و من می خواهم که به همگان نشان دهم که همسرم واقعا فقط یک فعال در حوزه تجارت و بازرگانی است. اگر او کار خلافی کرده بود من چنین حکمی را قبول می کردم. اما او هیچ کار خلافی انجام نداده است. او هیچوقت علیه کسی چیزی ننوشته و هیچ وقت فعال سیاسی نبوده است. او تنها با ایران کار می کرد و این غیر قانونی نیست و همه این کار را می کنند. او در دانشگاه فنی وین درس خوانده و مدرک دکترایش را هم در همین دانشگاه با بالاترین نمره گرفته است. او در کارش بسیار خوب است، آن را می فهمد و به همین دلیل هم موفق بود. او علاقمند به ارتباط با آدمهاست و به همین دلیل هم دوستان زیادی در ایران و اتریش دارد. من واقعا نمی فهمم که یک آدمی مثل کامران چگونه به چنین اتهاماتی محکوم می شود.
حکم همسر شما به همراه چند تن دیگر از جمله دو شهروند ایرانی آمریکایی، به تحمل ده سال زندان محکوم شده است. آیا همسرتان هیچکدام از این افراد را می شناسد؟
من اسم این افراد را در اینترنت خواندم و هیچکدام را نمی شناسم و نمی توانم ارتباطی بین آنها برقرار کنم. من معمولا در دفتر کامران کار می کنم در نتیجه تقریبا کسانی که او با آنها کار می کند را می شناسم. ولی این افراد را نمی شناسم و دیروز برای اولین بار اسامی آنها را دیدم.
گفتید همسرتان به ایران سفر می کرد. آیا این مسئله تازه ای بود یا در سالهای پیش از این دولت و یا توافق اتمی هم او با ایران در ارتباط بود؟
نه این مسئله تاز ه ای نبود. او دائم به ایران می رفت. در سالهای اولی که من او را شناختم، او با یک شرکت آلمانی کار می کرد و بخش خاورمیانه آن شرکت بود و با کشورهای این منطقه در ارتباط بود. و از آن زمان او همه این شرکت های حوزه آی تی در ایران را می شناسد و بعد شرکت خود را تاسیس کرد و با ایران کار می کرد. و سفر با هیات اتریشی، اولین و آخرین باری بود که اتفاق افتاد. او با دولت اتریش کار نمی کرد. در این سفر افراد دیگری هم بودند که در هیات اتریشی به ایران رفتند و با دولت هم کار نمی کنند.
خانم قادری شما سه فرزند دارید. آیا آنها درباره وضعیت پدرشان چیزی می دانند؟ آیا در اینباره سوال می کنند؟
بله از همان روز اول. داستان اینگونه بود که فردای روزی که کامران به ایران رفت، مادرشوهرم به من زنگ زد و احوال همه ما از جمله کامران را پرسید. و من گفتم او به ایران آمده است. خلاصه خیلی نگران شدم. به فرودگاه رفتم تا اطلاعی بگیرم. او از طریق استانبول به تهران رفته بود و من دائم نگران سلامتش هستم چون پدرش سه بار سکته قلبی کرده بود و من فکر کردم کامران هم مثلا اینطور شده است. فقط نگران بودم و گریه می کردم. اما بعد از پرس و جوی فراوان فهیمیدم که از وزارت او را بازداشت کرده اند. در نتیجه بچه ها از روز اول با دیدن وضعیت من فهمیدند. من دائم به انها می گویم که سوتفاهمی شده و در نهایت می فهمند که او گناهکار نیست و آزاد خواهد شد. من هنوز هم به این موضوع باور دارم و می دانم که شوهرم صد در صد بی گناه است.

مخالفت وزارت اطلاعات با آزادی مشروط حمید بابایی، دانشجوی زندانی

hamid-babaie
وزارت اطلاعات با آزادی مشروط حمید بابایی، دانشجوی نخبه ایرانی دانشگاه لیژ بلژیک که در رجایی‌شهر زندانی است، مخالفت کرده است. حمید بابایی که به شش سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شده، بیش از یک سوم دوران زندان خود را گذرانده و طبق ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی می تواند از آزادی مشروط استفاده کند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر، مسئولین زندان رجایی شهر در نامه ای پیشنهاد آزادی مشروط حمید بابایی را به دادستانی دادند، خانواده حمید بابایی این نامه را به دادستانی بردند و آنجا دادیار ناظر زندان گفته بود در پرونده های امنیتی باید از ضابطین وزارت اطلاعات هم برای آزادی مشروط استعلام کنیم. ضابطین وزارت اطلاعات هم که در واقع همان بازجوها هستند با آزادی مشروط آقای بابایی مخالفت کردند.
حمید بابایی، دانشجوی دکترای فاینانس دانشگاه لیژ بلژیک، روز ۲۲ مرداد ١٣۹٢، اندکی پس از ورود به ایران برای دیدار خانواده توسط وزارت اطلاعات احضار و بازداشت شد. به گفته یک منبع مطلع بازداشت او پس از آن صورت گرفت که حمید بابایی درخواست نیروهای امنیتی برای همکاری با وزارت اطلاعات و فعالیت در بلژیک را رد کرد. او بلافاصله پس از بازداشت به سلول انفرادى در زندان اوین منتقل شد، ٢٠ روز در انفرادى بند ٢۴٠ گذراند و بعد از آن به بند ٢٠۹ منتقل و در نهایت بعد از تحمل ٣۵ روز بازداشت انفرادى در تاریخ ٢۷ شهریورماه ۱۳۹۲ به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. او طی مدت بازجویی امکان تماس با خانواده یا وکیلش را پیدا نکرد.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی در ۳۰ آذر سال ۹۲ حمید بابایی را به اتهام “جاسوسی و ارتباط با دول متخاصم” به ۶ سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی محکوم کرد و حکم صادره در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد. به گفته این منبع مطلع “دادگاه بدوی کمتر از ۱۰ دقیقه طول کشیده و وکیل تسخیری حمید بابایی در جریان محاکمه سکوت کرده و هیچ دفاعی از او نکرده است. این وکیل تسخیری در اولین ملاقاتش با حمید بابایی در زندان اوین نیز از موکلش خواسته بود که اعتراف کند اما حمید در تمام مدت دادرسی اتهام وارده را رد کرده و گفته است که به دلیل عدم همکاری با نیروهای امنیتی، قربانی شده است.”
اتهام “ارتباط با دولت متخاصم” درحالی به حمید بابایی وارد شده است که طی سالهای گذشته به چالش کشیده شده و وزارت خارجه ایران بارها اعلام کرد که ایران با هیچ کشوری در حالت تخاصم قرار ندارد و بنابراین چنین اتهامی نمی تواند مبنای اتهام افراد قرار گیرد. از جمله در جریان دادگاه تجدید نظر  امید کوکبی که پرونده ای مشابه حمید بابایی داشت، اداره کل حقوقی بین‌المللی وزارت امور خارجه ایران به تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۲ در پاسخ به اداره کل امور بین الملل قوه قضائیه اعلام کرد که “هیچ دولتی با جمهوری اسلامی ایران در حالت تخاصم قرار ندارد.”
حمید بابایی در نامه ای از زندان به همسرش با اشاره به بازگشتشان به ایران و احضار از سوی وزارت اطلاعات، نوشت: “تصور نمی‌کردم آن لحظه، آخرین باری باشد که در کنار هم‌دیگر هستیم و ورودم به داخل اطلاعات، شروع سناریویی تلخ برای هر دومان باشد. سرگذشتی تلخ که به هیچ‌وجه نه تو و نه من مستحق آن نبودیم، … ای کاش بر نمی‌گشتیم و این تراژدی دردناک برای‌مان پیش نمی‌آمد و همین تصویر تکراری آسمان ایران را از ورای سیم‌ خاردار‌ها نمی‌دیدم.”
کبری پارساجو، همسر حمید بابایی نیز در مهرماه ۱۳۹۳ به دلیل اطلاع رسانی و مصاحبه با رسانه ها درباره وضعیت همسرش، بازداشت، محاکمه و به شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد.
حمید بابایى، متولد ٢٠ آذر ١٣۶٢ در شهرستان تکاب واقع در استان آذربایجان غربى است. او در سال ١٣٨۵ در رشته ریاضى از دانشگاه صنعتى شریف فارغ التحصیل شد و همان سال براى ادامه تحصیل در مقطع کارشناسى ارشد رشته مهندسى صنایع وارد دانشگاه علم وصنعت ایران شد. وی در سال ١٣٨۷ موفق شد که با معدل ١٨ از این دانشگاه فارغ التحصیل شود و دانش آموخته ممتاز مقطع کارشناسى ارشد شناخته شد.
بازداشت و محکومیت حمید بابایی به زندان، با اعتراض گسترده دانشجویان و فعالان حقوق بشر در بلژیک مواجه شد. سازمان عفو بین الملل، دانشجویان دانشگاه آزاد بروکسل و ایرانیان ساکن بلژیک، طی تظاهراتی در برابر سفارت ایران، خواهان آزادی حمید بابایی، از زندان جمهوری اسلامی شدند. دو دانشگاه در بلژیک، با انتشار بیانیه‌ای، خواهان تجدید دادرسی و آزادی فوری این دانشجوی ایرانی دانشگاه لیژ بلژیک شده‌ بودند. بسیاری از دوستان و همکلاسی‌های حمید بابایی در گردهمایی‌هایی به ویژه در بلژیک برای ایجاد آگاهی دربارهٔ شرایط او و کمک به آزادی اش شرکت کرده‌اند.
حمید بابایی در مرداد ۱۳۹۳ در جریان انتقال گروهی زندانیان از بند ۳۵۰ به بند هفت و متعاقبا بند هشت زندان اوین انتقال یافت. او پس از اعتراض به شرایط بند هشت اواخر بهمن‌ماه ۱۳۹۳ به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد و به تازگی از بند زندانیان عادی زندان رجایی شهر به سالن ۱۲ و محل نگهداری زندانیان سیاسی-امنیتی منتقل شده است.

هشدار عفو بین‌الملل درباره وضعیت بیماری زینب جلالیان و خطر از دست دادن بینایی

زینب جلالیان
سازمان عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه‌ای ضمن اشاره به محرومیت زینب جلالیان از رسیدگی درمانی در زندان، در خصوص خطر نابینایی وی هشدار داد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای که روز چهارشنبه ۲۸ مهرماه منتشرشده است، اعلام کرد؛ زینب جلالیان، زندانی محکوم‌به حبس ابد، به دلیل ابتلا به بیماری ناخنک چشم درخطر از دست بینایی قرار دارد، در حالی که مقامات قضایی با انتقال وی به مراکز درمانی مخالفت می‌کنند.
این سازمان در ادامه می‌افزاید؛ بسیاری از درخواست‌ها جهت انتقال وی به بیمارستان و انجام عمل جراحی، به دلیل خودداری این زندانی از انجام اعترافات تلویزیونی رد شده است. همچنین در موردی مسئولین، انتقال وی به بیمارستان را مشروط به انجام آزمایش باکرگی اعلام کرده‌اند.
در اسفند ماه سال ۹۴، مسئولبن زندان خوی اعلام کرده‌ بودند که اعزام به بیمارستان و رسیدگی درمانی تنها مشروط بر آن است که طی مدت درمان یکی از اعضای خانواده او به عنوان ضامن در زندان نگهداری شود و این زندانی سیاسی با وجود وضعیت نامساعد جسمانی، این شرایط را نپذیرفته بود.
پیش تر نیز، مأموران وزارت اطلاعات طی بازجویی از زینب جلالیان، به وی اعلام کرده‌ بودند که معالجه و اعزام او را به بیمارستان خارج از زندان تنها در صورت اقدام به اعترافات تلویزیونی انجام می‌گیرد و خانم جلالیان از انجام این کار امتناع کرده بود.
لازم به ذکر است که زینب جلالیان زندانی عقیدتی باوجود گذراندن نه سال حبس تاکنون نتوانسته از مرخصی استفاده کند. به گفته وکیل این زندانی بارها تقاضای مرخصی داده‌شده اما مسئولان با آن موافقت نکرده‌اند: «آخرین بار چند ماه پیش درخواست مرخصی دادیم که بازهم موافقت نشد، یا مرخصی نمی‌دهند و یا مرخصی را «مشروط» می‌کنند.» او در توضیح «مرخصی مشروط» گفت: «با توجه به شرایط حدس می‌زنم که مرخصی خانم جلالیان مشروط به مصاحبه تلویزیونی (اعترافات تلویزیونی) یا مواردی شبیه به این شده باشد.»
زینب جلالیان زندانی سیاسی کُرد، در اسفندماه سال ۸۶ به اتهام عضویت در پژاک بازداشت و توسط نیروهای اداره اطلاعات کرمانشاه مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت. وی در شعبه یک دادگاه انقلاب کرمانشاه به اتهام «اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران» و «عضویت در پژاک» به اعدام محکوم شد. مسئولین وزارت اطلاعات به وی اعلام کرده که دستور اجرای حکم اعدام وی صادرشده و تنها با انجام مصاحبه تلویزیونی است که اجرای حکم متوقف خواهد شد. حکم اعدام این زندانی سیاسی در آبان ماه سال ۹۰ به حبس ابد تبدیل شد. در آذرماه سال ۹۳ این زندانی سیاسی به زندان خوی منتقل شد.

نامه آزيتا رفيع‌زاده از بند زنان زندان اوين؛ خانه تكه‌تكه شده ما


به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز آزیتا رفیع زاده شهروند بهایی محبوس در زندان اوین نامه ی از بند زنان زندان اوین نوشت که این نامه به شرح زیر منتشر می شود. این شهروند بهایی پیشتر به ۴ سال و همسر وی پیمان کوشکباغی نیز به ۵ سال زندان محکوم شده اند و هر دو دوران محکومیت خود را طی می کنند. در روزهای گذشته پیمان کوشکباغی از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده است.

متن این نامه به شرح زیر می باشد:

خانه تكه‌تكه شده ما

وقتی سوم آبان ۹۴ پا به زندان گذاشتم تا حکم ۴ سال حبس ام را تحمل کنم بشیر ۶ ساله ام را به اغوش پر مهر پدرش سپردم. در زندان شنیدم پسرم ایام حبس و دوری مرا به شمار شب های فراقمان محاسبه کرده و گفته من باید ۱۴۴۰ شب بخوابم تا مادرم بیاید . ۱۲۶ شب از شب های درد آلود فرزندم گذشت تا نهم اسفند ۹۴ درست روز ملاقاتم همسرم نیز بازداشت و برای تحمل ۵ سال حبس به اوین آورده شد و به یک باره بشیر تنهای تنها شد. از تصور خالی شدن خانه ام از وجود پدر و مادر و باقی ماندن کودکی ۶ ساله در خانه همواره بغض فرونخورده ای داشتم. چاره ای نداشتیم و تظلم خواهی هایمان پیش تمام مراجع قضایی و حتی نمایندگان مجلس و هر کس که امیدی به یاریش داشتیم به سرانجام نرسید.
دل خوش داشتم که به دلیل بودن همسرم در زندانی که من هم در همان زندان در حبس بودم ، چهارشنبه ها کانون خانواده از هم گسسته شده مان پشت میز سالن ملاقات زندان اوین دور هم گرد می ايیم و بشیر هر هفته یک ساعت بودن با خانواده راتجربه کرده و پدر و مادر را در کنار خود حس می کند . چهارشنبه ها ساعت یک ونیم برای من ، پیمان و بشیر ساعت رویایی بود و حس خانواده بودنمان را به تماشا می نشستیم. افسوس ان هم نپایید.
روز پانزدهم مهرماه ۹۵ برای ملاقات با پیمان صدایم کردند. ملاقات برای خداحافظی بود. پیمان را به رجایی شهر منتقل کردند. هر چند او در اندرزگاه ۸و من در بند زنان زندان اوین در حبس بودیم و بشیر فقط یک ساعت در هفته با ما بود، اما دلم به بودن در یک محبس به نام اوین خوش بود. از داشتن امکان هفته ای یک بار دور هم نشستن و تکرار حکم خانواده، پدر، مادر و فرزند دل خوش بودیم. اما افسوس در این سرزمین همان دلخوشی هم برای بشیر من دوام نیاورد.
ملاقات بعدی بشیر گفت: مامان امروز بابا نمی آيد. خودم می دانم بابا را از اینجا برده اند. نمی دانستم دیگر به او چه بگویم. او فقط ۶.۵ سال دارد جان کوچکش را نمی توانم بیش از این بی تاب ببینم. نگاه چشم های نگران و به دور از پدر و مادرش بلند تر و رساتر از هر فریادی تا عمق جانم فرو می رود.من یک مادرم و او فرزند کوچک من است. به آغوش می فشارمش و باز او را از من میگیرند و می برند و من در اوین ، پیمان در رجایی شهر و بشیر در خانه ، خانواده تکه تکه شده مان را حفظ می کنیم.

خراج و منع هنگامه شهیدی از تدریس در دانشگاه بدون حکم کتبی

هنگامه شهیدی.jpg
یک منبع آگاه به وضعیت هنگامه شهیدی، روزنامه نگار، زندانیان سیاسی سابق و مدرس دانشگاه که روز ۱۹ مهرماه از تدریس در دانشگاه آزاد واحد ورامین– پیشوا منع و اخراج شد، گفت: «اخراج او قطعی است و یک روز پس از اخراجش استاد دیگری جایگزین شده و تاکنون به اعتراضات او و دانشجویانش هیچ پاسخی داده نشده است.»
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، هنگامه شهیدی از ترم زمستان (بهمن ماه ۱۳۹۴) به عنوان مدرس رشته حقوق بین الملل (۱) در دانشگاه آزاد ورامین واحد پیشوا مشغول به تدریس بود. او برای ترم تابستان ۱۳۹۵ واحدی برای تدریس نگرفت و برای ترم پاییز به عنوان مدرس واحد حقوق بین الملل (۲) قرار بوده در این دانشگاه تدریس کند که در اولین روز تدریس، روز دوشنبه ۱۹ مهرماه، پس از اتمام دو کلاس از چهار کلاسش از دانشگاه اخراج شده است.
این منبع آگاه با اشاره به اینکه اخراج هنگامه شهیدی از دانشگاه بدون حکم رسمی صورت گرفته است و رییس دانشگاه با این استدلال که «دلواپسان نگرانند و تهدید به ورود به دانشگاه با کفن کرده اند» او را از ادامه تدریس منع کرده است، گفت:‌ «محکومیت خانم شهیدی در سال ۱۳۸۸ تمام شده و چند سال است که آزاد است. او در حال حاضر هیچ پرونده مفتوحی ندارد. در حکم قبلیش هم اصلا محرومیت از فعالیت شغلی و اجتماعی نداشته است بنابراین اخراج او از دانشگاه بدون حکم کتبی و به این شکل و فقط برای رفع نگرانی و ناراحتی دلواپسان حرکتی غیرقانونی و عجیب است. با این حال هیچ پاسخی به اعتراض او و دانشجویانش داده نشده است.»
همین منبع آگاه با تاکید بر اینکه رییس دانشگاه آزاد ورامین واحد پیشوا هیچ برگه یا نامه مکتوبی دال بر اخراج این مدرس دانشگاه و عدم صلاحیتش برای تدریس در دانشگاه ارائه نکرده و شفاها او را از تدریس منع کرده است، گفت:‌«ظاهرا دلواپسان اطلاع نداشتند که خانم شهیدی از ترم بهمن سال گذشته در این دانشگاه تدریس می کرد و این اولین ترم ایشان نبوده است.»
درباره نحوه و جزئیات اخراج خانم شهیدی از دانشگاه نیز این منبع گفت: «روز ۱۹ مهرماه اولین روز کلاس ایشان در ترم جدید بوده، وسط دومین کلاس خانم شهیدی، مدیر آموزش دانشگاه وارد کلاس شده و به ایشان گفته رییس دانشگاه با او کار دارد. او هم وقتی کلاسش تمام شده به دفتر آقای شیبانی، رییس دانشگاه رفته، در آنجا آقای شبیانی به او گفته که از نهادهای امنیتی با او تماس گرفته و خواسته اند که او دیگر آنجا تدریس نکند. رییس دانشگاه گفته حتی به او گفته اند دلواپس ها ممکن است کفن بپوشند و برای اخراج او به دانشگاه بیایند. رییس دانشگاه از هنگامه شهیدی خواسته تا دو کلاس دیگر آن روزش را هم تدریس کند اما دیگر به دانشگاه نرود.»
به گفته این منبع آگاه «خانم شهیدی وقتی می خواسته به ساختمان دیگر دانشگاه برای تدریس سومین کلاسش برود، دانشجویانی را می بیند که به او می گویند گروهی اعلام کرده اند که سر اذان ظهر کفن پوش به دانشگاه می آیند و حتی عده ای هم تهدید به اسید پاشی کرده اند. هنگامه شهیدی نیز فکر کرده ماندنش ریسکی برای خودش و محیط دانشگاه است و رییس دانشگاه نیز که عملا عذر او را خواسته بنابراین از دانشگاه خارج شده، روز بعد نیز آقای شیبانی با او تماس گرفته و تلفنی گفته است که استاد دیگری جایگزین او شده است و بهتر است فعلا تا او تماسی نگیرد به دانشگاه بازنگردد.»
این منبع ادامه داد: «هنگامه وقتی تصمیم به تدریس گرفت دانشگاه های تهران را انتخاب نکرد چون می خواست فعالیتش در حاشیه باشد. او دانشگاه آزاد ورامین را انتخاب کرد و در سکوت از بهمن ماه شروع به تدریس کرد اما این شغل هم از او گرفته شد. واقعا یک زندانی سیاسی باید پس از آزادی چه کار کند. یعنی پس از آزادی باید تمام درها به روی او بسته بماند.»
پایگاه خبری ندای پیشوا روز ۱۸ مهرماه سالجاری (۹۵)، یک روز قبل از اخراج هنگامه شهیدی از دانشگاه، در خبری با انتقاد از عملکرد دانشگاه آزاد واحد ورامین نوشت که این دانشگاه در «اقدامی تاسف برانگیز»، هنگامه شهیدی را که در «جریان فتنه سال ۸۸ دستگیر» و به شش سال حبس محکوم شده بود به عنوان «استاد برای آینده سازان ایران اسلامی» به کار گرفته است.
همین پایگاه خبری باردیگر روز ۲۲ مهرماه و چند روز پس از اخراج خانم شهیدی از دانشگاه، در خبری از اینکه هنوز نام این روزنامه نگار و مدرس دانشگاه در سایت رسمی دانشگاه آزاد واحد ورامین– پیشوا به عنوان استاد دانشگاه وجود دارد ،اعتراض کرد و خواستار حذف نام او از سایت دانشگاه شد. پایگاه خبری ندای ورامین حتی در خبر خود معترض شده بود که چرا هنگامه شهیدی در صفحه اینستاگرام خود عکسی با دانشجویانش را منتشر کرده است. این اعتراض درحالی صورت گرفت که هنگامه شهیدی فقط عکسی را از کلاس درسش در صفحه اینستاگرام شخصی خود گذاشته و نوشته بود: «کلاس امروز درس حقوق بین الملل همراه با دانشجویانم.»
هنگامه شهیدی، روزنامه نگار، عضو حزب اعتماد ملی، مشاور مهدی کروبی درجریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود. او روز ۹ تیرماه ۸۸ و در جریان بازداشت های پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران بازداشت شد و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی و اهانت به ریاست جمهوری وقت(محمود احمدی نژاد) در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به شش سال حبس» محکوم شد. این حکم در تاریخ شش اسفند ماه ۸۸ در دادگاه تجدید نظر تایید شد. خانم شهیدی اما به دلیل بیماری قلبی اواخر خرداد ماه ۱۳۹۱ با قرار وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی به مرخصی پزشکی آمد و در مهرماه ۱۳۹۲ با پذیرش آزادی مشروط توسط دادگاه، محکومیتش پایان یافت.