ضرب و شتم دست‌ فروشان توسط ماموران شهرداری تهران؛ مجروح شدن چند دست‌ فروش

دیروز، ساکنان خیابان برادران مظفر، جنب چهارراه ولی‌عصر با سروصدای درگیری به خیابان آمدند و شاهد اتفاقی بودند که شاید برای آنها تازه بود اما برای کسانی که در مناطق شلوغ تهران رفت‌وآمد می‌کنند، ماجرایی تکراری است. درگیری دیروز صبح دست‌فروشان با مأموران شهرداری، حوالی چهارراه ولی‌عصر اتفاق افتاده و چند نفر مجروح هم به جا گذاشته است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از وقایع اتفاقیه، یکی از ساکنان خیابان برادران مظفر می‌گوید: «پیش از ظهر بود که صدای دعوا و درگیری شنیدیم و وقتی بیرون را نگاه کردیم، دیدیم عده زیادی از دستفروش‌های اطراف چهارراه ولیعصر به داخل خیابان ما هدایت شده بودند و درگیری بین آنها و نیروهای شهرداری و مأموران انتظامی بالا گرفته بود. تا چندین ساعت بعد که باران هم شروع شد، آنها با همان وضعیت در خیابان بودند.»
او ادامه می‌دهد: «تا الان که عصر است، خیلی از دست‌فروش‌ها در خیابان ما ایستاده‌اند و ما نمی‌دانیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد فقط امیدواریم دست‌فروش‌ها را اینجا مستقر نکنند چون برادران مظفر تا حد زیادی اداری و مسکونی است و جای خوبی برای دستفروشی به نظر نمی‌رسد.»
هیچ‌کس ما را نمی‌خواهد
فقط ساکنان خیابان برادران مظفر نیستند که با حضور دست‌فروش‌ها مشکل دارند؛ گویا مأموران شهرداری و نیروهای انتظامی واقع در خیابان ولی‌عصر هم نمی‌توانند آنها را تحمل کنند. باوجود اینکه به نظر می‌رسید که امسال، وضعیت دستفروشی در خیابان جمهوری، حوالی چهارراه ولی‌عصر، سامان‌یافته‌تر از سال‌های گذشته است و حضور آنها طوری نیست که مانع تردد عادی مردم شود اما مثل اینکه با نزدیک‌شدن به شب‌های آخر سال در هر صورت باید شاهد چنین درگیری‌هایی باشیم؛ البته به گفته خود دست‌فروش‌ها و مردمی که در صحنه حضور داشته‌اند، درگیری دیروز به‌قدری شدید بوده که چند نفر از دست‌فروش‌ها را راهی بیمارستان کرده است. نعیم که خودش در همان اطراف بساط داشته است، می‌گوید: «نزدیک به ۱۰ روز پیش، مأمورهای شهرداری به سراغ ما آمدند و گفتند که باید کم‌کم بساطتان را جمع کنید و به جاهایی که تعیین شده بروید. این اتفاق همیشه می‌افتد اما نه شهرداری، جایی را که مناسب باشد در اختیار ما می‌گذارد و نه ما از جایمان تکان می‌خوریم اما دیروز صبح نه‌تنها نیروهای شهرداری که برخی مأمورهای نیروی انتظامی هم بالای سرمان سبز شدند و گفتند که همین حالا بساطتان را جمع کنید.»
او ادامه می‌دهد: «مأموران در جواب ما که آخر کجا برویم و چه‌کار کنیم، گفتند فعلاً بروید داخل خیابان صبا یعنی همان خیابان برادران مظفر، آن‌هم بالای خیابان که پرنده پر نمی‌زند. ما آنجا را نمی‌خواهیم چون هیچ‌کس رد نمی‌شود و نمی‌توان کاسبی کرد. ما همین ۱۰ روز باقی مانده را داریم. مأمورها در جواب ما گفتند که بروید غرفه‌هایی را که شهرداری درست کرده، اجاره کنید اما اجاره کردن آنها هم در توان ما نیست.»
۵ تا ۹ میلیون تومان برای ۱۰ روز
اشاره دستفروش‌ها به جایی که شهرداری برایشان فراهم کرده، غرفه‌هایی است که بین پنج تا ۹ متر هستند؛ فضایی که با یک نگاه به آن می‌توان فهمید جا برای این‌همه دستفروش ندارد. کسی که به شماره تلفن نوشته‌شده برای اجاره غرفه‌ها جواب می‌دهد، درباره قیمت آنها می‌گوید: «قیمت‌ها از پنج میلیون برای غرفه ۶ متری شروع می‌شود و تا ۹ میلیون می‌رسد؛ زمان کار هم از ۱۹ تا ۲۹‌ اسفند است.»
او در جواب اینکه غرفه‌ها متعلق به چه نهادی است، می‌گوید: «شهرداری و یک نهاد دیگر به‌صورت مشترک این غرفه‌ها را درست کرده‌اند که دستفروش‌ها را ساماندهی کنند.»
با وجود اینکه او از ساماندهی حرف می‌زند، خود دستفروش‌ها تمام این کارها را تلاش برای سودآوری می‌دانند. حسین که از شهری دور برای دستفروشی شب عید به پایتخت آمده و تمام بساطش به‌وسیله مأموران از بین رفته است، در حالی‌که روی زمین چمباتمه زده، می‌گوید: «اگر اینها می‌خواهند واقعا ما را ساماندهی کنند باید جایی را با قیمت خیلی مناسب در اختیار ما قرار بدهند، نه اینکه چنین پول هنگفتی بگیرند. اگر من پنج میلیون تومان پول داشتم که نمی‌آمدم دستفروشی. اتفاقا همه ما می‌دانیم که تا وقتی این غرفه‌ها پر نشوند، شهرداری دست از سر ما بر نمی‌دارد، درحالی‌که کف دست ما، یک مو برای کندن نیست. این غرفه‌ها برای کاسب‌هایی است که مغازه یا تولیدی دارند و از این فرصت برای فروش استفاده می‌کنند نه ما که صبح می‌رویم جنس امانی می‌گیریم و آن‌قدر پول نداریم که جنس را خودمان بخریم و بفروشیم و تولیدی‌ها هم می‌دانند که ما پول نداریم و به‌همین‌دلیل، اجناس را به‌صورت امانی به ما می‌دهند. خب، ما با این شرایط چطور غرفه چندمیلیونی اجاره کنیم، آن‌هم برای ۱۰ شب.»
کسی حق دارد ما را بزند؟
کاسبی دستفروش‌ها در خیابان، غیر‌قانونی است اما آیا مأمورهای شهرداری تا حد ضرب‌وشتم، اجازه برقراری قانون را دارند؟ این سؤالی است که خود دستفروش‌ها هم می‌پرسند اما با زبان خودشان. بهمن که یکی از آنهاست و سرش حین درگیری با مأمورها به جایی خورده و راهی بیمارستان شده، با لهجه غلیظ کردی می‌گوید: «به چه حقی ما را زدند؟ ما در این بیکاری و بدبختی می‌خواهیم پول ببریم سر سفره زن و بچه‌مان. از ایلام کوبیده‌ام، آمده‌ام که بعد از ماه‌ها از شرمندگی زن و بچه‌ام دربیایم و حداقل کامشان در عید شیرین باشد. آن‌وقت مأمورها من را می‌زنند. به چه حقی، دست روی من بلند کردند؟ اگر من شکایت کنم، کسی از من حمایت می‌کند؟»
سرش بخیه خورده اما می‌خواهد به خیابان برگردد. می‌گوید: «۱۲۰ هزار تومان پول بیمارستان شده؛ با این پول می‌توانستم یک چیزی برای دخترهایم بخرم. به‌خدا ما اینجا یک وعده غذای درست‌وحسابی نمی‌خوریم؛ شب‌ها توی کارگاه می‌خوابیم تا هرچقدر می‌توانیم، پس‌انداز کنیم؛ آن‌وقت شهرداری از ما پنج میلیون پول می‌خواهد. ما با این پول، ۱۰ ماه زندگی می‌کنیم. از کجا بیاوریم بدهیم به شهرداری.»
او ادامه می‌دهد: «دو سال است که بیکارم؛ خیلی از همشهری‌هایم هم بیکار هستند. مگر ما بدمان می‌آید در شهر خودمان کار کنیم و این‌همه راه نیاییم تا تهران اما چه‌کار کنیم. کسی که برای ما کاری نمی‌کند وقتی هم که شب عید، فرصتی پیش می‌آید که یک چیزی در بیاوریم و چند ماه بخوریم، مأمورها این بلا را سرمان می‌آورند.»
او تنها کتک‌خورده جمع دستفروش‌ها نیست؛ طبق گفته‌های خودش، سه نفر دیگر هم در این درگیری صدمه دیده‌اند. از آن‌طرف، مأمورهای شهرداری هم که البته میل زیادی به حرف‌زدن ندارند، می‌گویند درگیری را خود دستفروش‌ها شروع کرده‌اند و کسی آنها را نزده است و اگر هم اتفاقی برای کسی افتاده، دفاع مأمورها از خودشان بوده است. همه این اتفاق‌ها درحالی می‌افتد که چند وقت پیش، شهرداری تهران اعلام کرده بود که امسال جایگاه‌های مشخصی برای دستفروش‌ها قرار خواهد داد که آنها به‌جای توزیع در سرتاسر شهر در چند نقطه متمرکز باشند و لطمه‌ای هم به کارشان وارد نشود.

برنامه روز يکشنبه 5 مارس 2017 برابر با 15 اسفند ماه 1395

پخش کاری از همنشين بهار ” چهار فصل ويوالدی” …. + پخش سخنان محمد نوريزاد در مورد آشتی نکردن خامنه ای باخاتمی ودلايل آن و روشنگری در مورد لای در گذاشتن حضرت فاطمه…

برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.

مرگ بیش از ۱۳هزار و هشتصد نفر در حوادث رانندگی در ۱۰ ماهه نخست سال

در حوادث رانندگی ۱۰ ماهه سال جاری ۱۳ هزار و ۸۲۶ نفر جان خود را از دست دادند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات ۱۴ هزار و ۱۴۷ نفر بود، ۲.۳ درصد کاهش یافته است. بر اساس این آمار، در دی ماه امسال هزار و ۷۷ نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند که نسبت به مدت مشابه سال قبل با رشد ۲.۶ درصدی مواجه بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان پزشکی قانونی کشور، بر اساس آمارهای موجود در حوادث رانندگی ده ماهه امسال ۱۰ هزار و ۸۲۵ مرد و سه هزار و یک زن جان باخته اند.
در این مدت همچنین استان های فارس با هزار و ۲۸۲، خراسان رضوی با ۹۹۵ و تهران با ۹۸۷ فوتی بیشترین و استان های ایلام با ۱۱۱، کهگیلویه و بویراحمد با ۱۴۲ و خراسان جنوبی با ۱۷۵ کمترین آمار تلفات حوادث رانندگی را داشته اند.

افزایش مصدومان حوادث رانندگی

در ۱۰ ماهه امسال آمار مصدومان حوادث رانندگی با رشد ۷.۷ درصدی مواجه بود، این آمار از ۲۶۷ هزار و ۳۴۰ مصدوم در ده ماهه سال گذشته به ۲۸۷ هزار و ۸۵۶ مصدوم در ده ماهه امسال رسید. از کل مصدومان حوادث رانندگی که درده ماهه امسال به پزشکی قانونی مراجعه کردند ۲۰۶ هزار و ۷۱۷ نفر مرد و ۸۱ هزار و ۱۳۹ نفر زن بودند.

مرگ بیش از هزار نفر در تصادفات دی ماه

در دی ماه امسال هزار و ۷۷ نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند که نسبت به مدت مشابه سال قبل با رشد ۲.۶ درصدی مواجه بود،‌ از تلفات تصادفات در این ماه ۸۶۷ نفر مرد و ۲۱۰ نفر زن بودند.
در این ماه ۲۳ هزار و ۹۵۲ مصدوم حوادث رانندگی نیز به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردند که نسبت به سال قبل با رشد ۱.۸ درصدی مواجه بود.

اعتراض ائمه جمعه و نمایندگان سنی مذهب مجلس در پی توهین های اخیر به باورهای آنان

فراکسیون اهل سنت مجلس شورای اسلامی، امروز شنبه (۱۴ اسفند) در نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس، نسبت به سخنان روز گذشته نماینده مردم مشهد اعتراض کرد و از رئیس مجلس خواست «هر چه سریعتر» به این موضوع رسیدگی کند. همزمان ائمه جمعه پشامگ و راسک نسبت به توهین به باورهای اهل سنت در روزنامه وطن امروز واکنش اعتراضی نشان دادند.
به گزارش هرانا به نقل از ایسنا، فراکسیون نمایندگان اهل سنت مجلس در این نامه که به امضای اعضای این فراکسیون رسیده است، سخنان جواد کریمی قدوسی، نماینده مشهد را در خطبه‌های نماز جمعه این شهر “تفرافکنانه” و “اسباب اختلاف در جامعه اسلامی” دانستند و خواستار بررسی اظهارات وی در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان شدند.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به استحضار می‌رساند در روز جمعه (۱۳ اسفندماه) جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد در سخنرانی قبل از خطبه نماز جمعه مشهد ضمن صحبت و سخنرانی، بدترین تهمت‌ها و توهین را به بزرگان دین، خلفای راشدین و مقدسات اهل سنت اظهار نموده‌اند؛ این در حالی است که رهبر معظم انقلاب بارها به جد همگان را به حفظ وحدت دعوت نموده و بیان فرمودند هر حنجره‌ای که از آن کلام تفرقه شیعه وسنی خارج شود حنجره شیطان است. آیا جای سئوال نیست نماینده‌ای که خود را ولایتمدار و پیرو رهبری می‌نامد چنین تفرقه‌افکنانه اسباب اختلاف و چند دستگی در جامعه اسلامی را که حاصل خون هزاران شهید است بوجود آورد.
لذا از حضرتعالی به عنوان مدافع جایگاه مجلس و ریاست خانه ملت درخواست داریم با عنایت به اینکه اقدام ایشان خارج از حیطه وظایف نمایندگی بوده و موجبات نارضایتی، اختلاف، تفرقه‌افکنی و حتی ناامنی اجتماعی را سبب می‌شود هر چه سریعتر نسبت به بررسی عملکرد ایشان در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان اقدام و برخورد لازم را مبذول داشته و اینجانبان و مردم شریف ایران را از روند پیگیری و برخورد با نامبرده مطلع فرمایند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ همزمان با این اعتراض، مولوی فضل الرحمن کوهی امام جمعه پشامگ، در خطبه های نماز جمعه این هفته نسبت به توهین به مقدسات اهل سنت در روزنامه های کشور گفت:” همین هفته روزنامه وطن به صحابه جلیل القدر پیامبر حضرت ابوموسی اشعری توهین کرده است”.
این روحانی اهل سنت خواهان برخورد با توهین کنندگان شده و افزود:” امروز در کشور برای توهین نماینده و هرکارمندی حتی پرستار بیمارستان قانون سزای گذاشته است اما برای توهین اصحاب پیامبر سزایی تعین نشده است”.
مولوی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه موقت راسک نیز با اشاره به توهین روزنامه وطن به ابوموسی اشعری گفت: «کسی که به ابوموسی اشعری توهین می‌کند نه قرآن را قبول دارد و نه حدیث و نه تاریخ را؛ پس معلوم می‌شود بزرگترین منافق همان فرد هتاک است.»
واکنش این روحانیان اهل سنت پس از آن صورت گرفته که روزنامه وطن امروز در روز ۷ اسفند ماه ابوموسی اشعری صحابی از افراد مورد احترام اهل سنت را “منافق” خواند.

انتقال دست‌کم ۵ زندانی در زندان های قزلحصار و گرمسار برای اعدام

 روز جاری دست‌کم سه زندانی در زندان قزلحصار کرج و دو زندانی در زندان گرمسار، همگی با اتهامات مربوط به جرایم مواد مخدر جهت اجرای حکم اعدام به سلول‌های انفرادی این زندان ها منتقل شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهاردهم اسفندماه ۹۵، دست‌کم سه زندانی در زندان قزلحصار کرج و دو زندانی در زندان گرمسار به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر به سلول انفرادی جهت اجرای احکام اعدام منتقل شدند.

هویت احراز شده این زندانیان توسط هرانا و جزئیات پرونده آنان به قرار زیر است:

زندان قزلحصار کرج در استان البرز
۱- عیسی چرامی / از واحد دو سالن سه / حمل و نگهداری ۲۰۰کیلوگرم مواد مخدر از نوع تریاک
۲- مصطفی قربانی / از واحد دو سالن یک / مقدار مواد نامشخص
۳۳- یک زندانی با هویت نامشخص / از واحد دو سالن یک
زندان گرمسار در استان سمنان
۱- پرویز ندایی
۲- بهرام مرادقلی
هر دو زندانی بدون سابقه قبلی اکنون در یک پرونده مشترک به اتهام حمل و نگهداری ۸۲۰۰ گرم مواد مخدر در آستانه اعدام قرار گرفته اند.
لازم به ذکر است در حالی در هفته های اخیر موج گسترده ای از اعدام در کشور به راه افتاده که مجلس شورای اسلامی در حال بررسی طرح اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و کاهش چشمگیر مجازات اعدام است.
نمایندگان مجلس پیش تر از قوه قضاییه خواسته بودند تا زمان پایان این بررسی از اعدام دست کم ۵ هزار زندانی محکوم به اعدام در رابطه با مواد مخدر خودداری کند با اینحال قوه قضاییه در عمل بی این خواسته بی اعتنایی پیشه کرده است.

اخراج دانش آموز باغملکی برای ۲۰ هزارتومان

کاظم دانش آموز باغملکی که به دلیل نپرداختن ۲۰ هزارتومان از مدرسه اخراج شد و یک هفته در منزل ماند صبح امروز به مدرسه بازگشت و این موضوع استعفای مدیر خاطی را در پی داشت.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از باغملک نیوز، مدارس حق ندارند، هیچ گونه وجهی را تحت هر عنوانی از دانش آموزان و والدین آنها به صورت اجباری دریافت کنند، این در حالی ست که در یکی از مدارس روستاهای باغملک دانش آموزان را وادار به پرداخت ۲۰ هزارتومان برای تهیه کنتور آب کردند و یکی از دانش آموزان به نام کاظم به دلیل ناتوانی در پرداخت تنها ۲۰هزارتومان پول، از مدرسه اخراج شد و یک هفته در منزل ماند.
خبرنگار ما با تهیه فیلمی از اظهارات کاظم و پدرش ماجرا را جویا می شود و آنها چنین توضیح می دهند که پس از چندین بار تذکر مدیر مدرسه به دانش آموز مبنی بر پرداخت ۲۰ هزار تومان پول برای کمک به مدرسه و ناتوانی ایشان در پرداخت، در نهایت این دانش آموز که توان پرداخت شهریه اعلام شده را نداشت از مدرسه اخراج شد.
این در حالی ست که پدر کاظم مدعی می شود که دو دانش آموز در این مدرسه داشتم و مبلغ ۲۰ هزار تومان به دانش آموز دخترم دادم که به مدرسه برود ولی دیگر مبلغی نداشتم که به دانش آموز پسر بدهم و از معلم مهلت خواستم و سه بار پسرم را به مدرسه فرستادم و هر سه بار او را به خانه برگرداندند.
پس از انتشار این فیلم و رسیدن آن به دست رئیس آموزش و پرورش باغملک، وی صبح امروز در اولین وقت خود را به مدرسه مذکور رساند و قضیه را پیگیری کرد، کاظم را به مدرسه بازگرداند و از مدیر مدرسه خواست استعفای خود را تحویل دهد.
خداداد کردی رئیس آموزش و پرورش باغملک پس از این بازدید گفت: “در خصوص این موضوع عزل مدیر خاطی با مدیر کل است اما هماهنگی کردیم که این مدیر استعفا دهد و اگر استعفا نداد پرونده وی را به تخلفات اداری می فرستیم که ظهر امروز استعفای خود را تحویل داد”.
وی با بیان اینکه بارها به مدیران مدارس توصیه کردیم که از دانش آموزان مبلغی دریافت نکنند گفت: “در همه جلسات به مدیران توصیه کردیم منطقه محروم است و با اینکه به آموزش و پرورش هم سرانه ندادند ولی در عین حال نباید دانش آموزی بخاطر ندادن پول ترک تحصیل کند یا آنها را وادار به پرداخت مبلغی کنند”.
کردی ادامه داد: “رئیس انجمن اولیاء می تواند توضیح دهد و استدلال بیاورد و از دانش آموزی که وضع مالی خوبی دارند کمک بگیرد این از اختیارات انجمن است اما اینکه در برگه کمک به مدرسه مبلغ تعیین کنند قابل قبول نیست می تواند شفاهی بگوید نه اینکه مبلغ تعیین کنند”.

ریچارد راتکلیف: وضعیت جسمی و روحی نازنین در زندان نامساعد است

Image result for ‫ریچارد راتکلیف: نازنین‬‎
ریچارد راتکلیف، همسر نازنین زاغری، شهروند بریتانیایی ایرانی، از مشکلات متعدد جسمی که همسرش در زندان اوین خبر داده و خواهان رسیدگی پزشکی سریع به وی است. او همچنین از تأیید حکم همسرش ابراز نگرانی کرده و آن را غیرقابل‌باور می‌خواند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، متن کامل گفتگوی همسر این زندانی سیاسی با وبسایت زیتون در پی می‌آید:
آقای راتکلیف، همان طور که پیش‌تر اعلام کرده بودید٬ چندی پیش جلسه رسیدگی به پرونده همسر شما بدون حضور اعضای خانواده و با حضور وکیل و نیز شمار زیادی از اعضای سپاه پاسداران تهران و کرمان برگزار شد. آیا از نتیجه رسیدگی به پرونده همسرتان خبردارید؟
بله درست است؛ جلسه رسیدگی به پرونده در ۴ ژانویه( ۱۴ دی ۱۳۹۴) برگزار شد، نتایج این جلسه از سوی سخنگوی قوه قضائیه در ۲۲ ژانویه (دوم بهمن ماه) اعلام شد٬ در شرایطی که نازنین با خانواده و پدر و مادرش ملاقات داشت. برای شفاف سازی، وکیل نازنین در آن جلسه حضور داشت اما اعضای خانواده یا افراد دیگر در آن جلسه اجازه حضور نداشتند.
پس همه اطلاعات ما از طریق رسانه‌ها است. حکم اعلام شده این بود که محکومیت ۵ سال او تایید شد. یک کپی از این حکم به وکیل نازنین ارائه شده است. هر چند خانواده و نازنین هنوز این حکم را ندیده اند.
این حکم، محکومیت ۵ سال زندان نازنین را به اتهام عضویت در تشکیلات مخالف امنیت ملی تایید می‌کند٬ درحالی که او برای سازمان‌های خیریه در لندن کار می‌کرد.
در حال حاضر وضعیت جسمی و روحی همسر شما در زندان چطور است؟
شرایط نامساعدی است، نازنین طی چندین ماه بارها به خاطر ناراحتی و درد گردن؛ کمر و مشکل موجود در شانه‌هایش شکایت کرده است، دردهایی که اکنون بیشتر شده‌اند.
در ماه‌های اخیر او از درد ناحیه کمر و ستون فقرات شکایت داشته٬ همچنین بازوهای او دچار بی حسی و خواب گرفتگی شده‌اند٬ به طوری که او حتی قادر به در آغوش کشیدن گابریلا نیست و به دلیل همین مشکل٬ او همچنین قادر به بالا رفتن از تخت خود در زندان هم نیست.
پزشک زندان؛ نازنین را معاینه کرده و از شرایط جسمی وی ابراز نگرانی کرده است چرا که ایکس ری و اسکن ام آر آی نشان می‌دهد که برخی از مهره‌های گردن او از جای خود خارج شده اند.
وقتی نازنین با اعتصاب غذا قصد خودکشی داشت من به او قول دادم که بدون توافق او هیچ کاری انجام ندهم.من فرزند نازنین را از او نمی گیرم مگر این که خود او موافق انجام این کار باشد یا این که گابریلا در خطر باشد.
در چهارم فوریه، (شانزدهم بهمن ماه ۱۳۹۵) پزشک زندان تجویز کرد که نازنین باید توسط یک متخصص مغز و اعصاب معاینه شود. در ۱۹ فوریه (یکم اسفند) به نازنین اجازه داده شد تا توسط یک متخصص در بیمارستان ایرانمهر معاینه شود.
این پزشک اعلام کرد که نازنین باید بلافاصله و به صورت اورژانسی به منظور درمان فوری آسیب بازوها و انجام آزمایش‌های بیشتر برای بررسی دیگر علائم مشکلات جسمی در بیمارستان بستری شود.
در حال حاضر ما منتظر اجازه دادستانی برای انتقال و بستری شدن او در بیمارستان هستیم و این در شرایطی است که نازنین با وجود این شرایط، همچنان در زندان اوین به سرمی برد.
در حال حاضر وضعیت او بهتر از شرایطی است که قبلا در بند دو الف داشت؛ او حالا در بند زنان با دیگر زنان زندانی در اوین به سرمی برد. حالا او یک تخت دارد و می تواند با دیگر زندانیان گفتگو کند یا غذا بخورد. بنابراین شرایط فعلی نازنین یک دنیا فرق دارد با شرایط قبلی او که مدت‌های طولانی در سلول انفرادی به سرمی برد.
آیا اخیرا همسر شما تقاضای خاصی از مسوولان زندان داشته است؟
اصلی‌ترین خواسته او تقاضا برای بستری شدن در بیمارستان است. او همچنین پیشتر، تقاضای مکالمه تلفنی با من را داشت که تازگی به او اجازه داده شد ماهی یک بار به من تلفن بزند. البته ما همچنان در انتظار صدور مجوز بستری شدن او در بیمارستان هستیم.
پیگیری های شما در لندن از طریق نخست وزیر یا وزارت امور خارجه انگلستان چطور پیش می‌رود؟
پیگیری‌های ما از طریق تماس با وزارت امور خارجه بوده، ما هرگز با نخست وزیر یا وزیر امور خارجه ملاقاتی نداشته‌ایم.
در حال حاضر هر دو هفته یک بار در این زمینه نشست‌هایی داریم. این تماس‌ها در دوره‌هایی خوب و بد، سپری شده‌اند. به نظرمن آنها واقعا به سختی تلاش می‌کنند. هرچند از کارهایی که انجام می‌دهند به ما چیزی نمی گویند.
مقام‌های دولت انگلستان در مورد باز پرداخت بدهی بریتانیا به تهران در خصوص خرید تسلیحاتی قبل از انقلاب چه نظری دارند؟
آنها در مورد این موضوع به هیچ وجه با من صحبت نمی‌کنند. بنابراین نمی‌دانم که این بدهی منتقل شده یا خیر. اما آنچه که به طور خصوصی به من گفته شده همان است که آنها در افکار عمومی اعلام کرده‌اند، هیچ ارتباطی وجود ندارد و این که به خاطر اعمال تحریم ها، بازپرداخت بدهی پوشانده شده است.
در حال حاضر شرایط روحی و جسمی گابریلا دختر شما چطور است؟
از نظر فیزیکی فکر می‌کنم مشکلی نداشته باشد ولی از نظر روانی خیلی سخت قادر به صحبت کردن است. او در حال حاضر دو سال و ۷۵ روز دارد و این مشکل وقتی یک سال و نیمه بود شروع شد.
خیلی واضح است که دلش برای مادرش تنگ شده٬ هر چند من تصور می‌کنم آسیب‌های ناشی از این ضربه روحی در همان ماه‌های نخست، به او وارد شد، چون هیچ وقت بیشتر از یک روز از مادرش دور نبوده است. به دلیل همین شرایط٬ او قادر به شروع کردن یادگیری زبان فارسی نبود ولی الان به مادربزرگش خیلی نزدیک شده است.
در حال حاضر گابریلا زبان انگلیسی خود را فراموش کرده٬ هرچند او کم کم در مورد زندگی‌اش در لندن، اتاق خواب و اسباب بازی هایش بیشتر کنجکاوی می کند.
در حال حاضر، دسترسی او به مادرش به صورت منظم بیشتر شده. ما در نظر داریم برای شناخت و بررسی بهتر شکاف‌ها و مشکلات روانی احتمالی گابریلا با یک روانشناس کودک تماس بگیریم.
آیا برای تحویل گابریلا دخترتان تلاش کرده اید که او را از ایران به لندن بفرستید؟
همیشه اولویت من این بوده که هر دوی آنها را به خانه بیاورم نه این که اول گابریلا را داشته باشم، بنابراین برای کامل شدن بیشتر این امیدواری، منتظر دادرسی هستیم به این دلیل که این موضوع تاحدودی نه تنها برای شرایط نازنین بهتر است بلکه برای گابریلا هم بهتر است.
از لحاظ عملی؛ برای اقدام کردن این مساله، تا به امروز، من فشار زیادی برای بازگرداندن پاسپورت گابریلا وارد کرده‌ام که موفق نبوده‌ام، همچنین به دنبال یک راهی بودم که به ایران بیایم اما موفق به دریافت ویزا نشدم.
وقتی نازنین با اعتصاب غذا قصد خودکشی داشت من به او قول دادم که بدون توافق او هیچ کاری انجام ندهم.من فرزند نازنین را از او نمی گیرم مگر این که خود او موافق انجام این کار باشد یا این که گابریلا در خطر باشد.
من امیدوار بودم که به ایران بروم تا با خود نازنین گفتگو کنم هر چند به خاطر نبود ویزا و در حقیقت به این دلیل که از سوی سپاه پاسداران به جاسوسی متهم شده‌ام شرایط کمتر مطمئی برای این کار ایجاد شده است.
در حال حاضر فکر می کنم برای نازنین و گابریلا خوب است که یکدیگر را به صورت مداوم ملاقات می‌کنند. من فکر می‌کنم برای هر دو آنها بهتر است که رابطه یکدیگر را برای حفظ سلامتی و همین طور برای آینده تجدید کنند.
فیروزه رمضان زاده

بازداشت و بی‌خبری از وضعیت دو نوکیش مسیحی در ارومیه

^AD9EC8573B019F69659F7F3D23B6031F2C8174C772CBA3F4E0^pimgpsh_fullsize_distr
دو نوکیش مسیحی توسط ماموران امنیتی لباس شخصی در شهر ارومیه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
 در ادامه تداوم نقض حقوق اقلیت‌های دینی توسط جمهوری اسلامی در ایران، روز دوم اسفند ماه ۱۳۹۵ برابر با (۲۰ فوریه ۲۰۱۷) دو نوکیش مسیحی توسط نیروهای لباس شخصی اطلاعات سپاه در شهر ارومیه بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شدند.
«انوشه (ورونیکا) رضابخش» و «سهیل (آگوستین) زرگرزاده‌ثانی» دو نوکیش مسیحی فارسی ز بان، هستند که توسط نیروهای امنیتی در منزل‌ شخصی خود بازداشت شدند.
اکنون با گذشت نزدیک به دوهفته هنوز تاکنون علت و دلیل بازداشت این افراد مشخص نشده است.
از وضعیت جسمانی و محل نگهداری این مادر و پسر اطلاعاتی در دست نیست و تلاش «محبت‌نیوز» برای پیگیری وضعیت این دو نوکیش مسیحی همچنان ادامه دارد.
سهیل زرگرزاده‌ثانی دانشجوی سال چهارم روانشناسی است و شاهدان عینی می‌گویند در هنگام دستگیری، نیروهای امنیتی بسیاری از کتاب‌ها و جزوات او را از منزل خارج کردند که در بین آنها چند جلد کتاب مقدس و جزوات الهیاتی هم وجود داشته است.
سهیل و مادرش از نوکیشان مسیحی با گرایش (اعتقادات کلیسای کاتولیک) هستند و تاکنون سابقه دستگیری و یا بازداشت نداشته اند.
گفته ‌می‌شود در شهر ارومیه، شهروندانی که با اتهامات عقیدتی و مذهبی روبه رو می‌شوند و یا دگراندیشان سیاسی و مذهبی را پس از دستگیری برای بازجویی به ساختمان اطلاعات سپاه واقع در خیابان بهشتی، دانشکده‎ی سابق منتقل می‌کنند.
اول مهرماه سال ۱۳۸۷ ( ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۸) نیز مامورین اطلاعات با ورود به منزل «شرودر یادگار» یکی از خادمین رسمی کلیسای ارومیه ضمن بازرسی کامل منزل او بدون هیچ توضیحی وی را بازداشت و با خود بردند.
وی از اعضاء و خادمین رسمی کلیسای انجیلی آشوری ارومیه بود. همراه وی نیز یکی دیگر از نوکیشان مسیحی که از تهران، در منزل آقای یادگار مهمان بود نیز دستگیر شد.
با پیگیری‌ خانواده‎ی آنان پس از چند روز مشخص شد اتهام این دو جاسوسی و ارتباط با بیگانه عنوان شده است. دو روز پس از دستگیری این دو نفر یک ایماندار مسیحی فارسی زبان دیگر به نام «سبحان» ۲۸ ساله نیز در ارومیه و به جرم گرویدن به مسیحیت بازداشت شد.
با وجود آنکه حسن روحانی با شعار برابری حقوق اقلیت‌های دینی و قومی دولت خودش را آغاز کرد، اما در سال‌های گذشته طبق گزارش نهادهای بین‌المللی فشار و سرکوب علیه اقلیت‌های دینی افزایش داشته است و ده‌ها دگراندیش در زندان به سر می‌برند.
در روزهای گذشته همزمان با دستگیری این دو نوکیش مسیحی در ارومیه، علوی بروجردی از حوزویان مشهور قم و تولیت مسجد اعظم قم بر لزوم الگوگیری از ایران اسلامی در زمینه همزیستی مسالمت آمیز ادیان مختلف تاکید کرده و مدعی شده، «در ایران اقلیت‌های دینی و مذهبی آزادی کامل دارند».