سیاهی در دست های ما آلودگی و در دست مسئولین پاکی دیده میشود؛ نامه ای از زندان رجایی شهر

 قبل از نوروز، «احمدی» یک زندانی عادی در زندان رجایی شهر کرج از سر استیصال با طرح این سئوال که وی زندانی قانون است یا زندانی آقای مردانی ریاست این زندان؟، دست به اعتصاب غذای هفده روزه زده بود. این زندانی در نامه ی سرگشاده دیگری با شرح جزئی از مشکلات زندانیان و اجحاف مسئولین و دست اندرکاران زندان در حق آنها، دو نامه ای که برای رسیدگی به ادارات بازرسی و حفاظت اطلاعات کل زندانها نوشته بوده و توسط آقای مردانی از ارسال آنان جلوگیری بعمل آمده را به امید رسیدن به دست مسئولان در اختیار این خبرگزاری گذاشته است که در پی می آید.

متن کامل نامه جدید و تصاویر نامه های آقای احمدی را در ادامه به نقل از هرانا بخوانید؛

“گه گاه شاهد اتفاقاتی هستیم که ورای تصور و باورمان از محیط زندان می باشد، آن هم زندانی که نامش تغییر کرده و به ندامتگاه و گاهی نیز به نام دانشگاه خوانده می شود. زندانی که معلوم نیست باید در آن متنبه شد و یا تحریک و تهییج به جرائم و خطاهای آتی در زندانی که شاهد رفتار نابخردانه ی بعضی مسئولین خواهیم بود که این خود نشانگراین موضوع می باشند. شاید هستند افرادی که در جای خود قرار ندارند. آیا نباید ایشان بنا بر دانش و آگاهی نسبت به سمتی که به آنان واگذار می شود، انتخاب شوند و یا تنها داشتن بعضی روابط و یا اکتفا به سوابق سنوات برای واگذاری پست کافی است؟
آیا نمی توان همان‌گونه که برای ما زندانیان سخت گیری و گاهی اوقات اعمال فشار و قدرت نمایی صورت می گیرد، برای مسئولین و افراد دارای سمت و پست پرسنلی نیز مراقبت و در صورت احراز خطا تنبیه ومجازات در نظر گرفته شود. نه برای بنده مقصر؛ که برای دیگر هم‌بندی‌ها نیز جای سوال است: آیا از یک زندانی کوچکترین تخلفی مشاهده شود، همان‌گونه با او برخورد می شود که با یک پرسنل مقابله خواهد شد؟ جواب این سوال هر آنچه که هست قطعا آن نیست که ما در زندان می بینیم.

چراکه برای بنده و هم‌بندیان اثبات شده که سیاهی تنها در دست آلوده‌ی ما سیاه رنگ است و همین سیاهی در دستان رجال و ر‌ؤسا چیزی بحز سفیدی و پاکی نیست و این ما هستیم که درباب این آلودگی ها بازخواست و مواخذه می شویم. چرا بعد از اعتراض یک زندانی به اجحافی که در حقش صورت می گیرد، فورا شرایط تغییر می‌کند و پست‌هایی که باید مستقل از سازمان عمل کنند، به درخواست رئیسان و تنها به جهت حل و رفع مشکلات پیش آمده به آن ورود کرده و سعی در رفع آن دارند. حال اگر این‌قدر حقانیت داشته و هیچ‌گونه اجحافی نکرده اند، پس این همه تکاپو برای چیست؟

بنده با علم به این که همین چند خط نیز باعث کدورت مسئولین محترم خواهد شد، اما می‌گوییم تا شاید جای بعضی مسئولین بالاتر از این زندان توان و یارای رسیدگی، بررسی و در صورت اثبات مقابله با این معضل را در اولویت قرار دهند. قطعا هستند افرادی عالم و آگاه و با میزان کارایی بالا که در خود می بینند تا به این مهم رسیدگی کنند و حتما مستحضر و معطل خواهند بود که چه اتفاقاتی رخ داده، می دهد و همیشه در جریان خواهد بود.
این‌که با سلیقه مشخص یک مسئول (پایین ترین پست اداری تا مدیر زندان) اجحاف در حق زندانی صورت گیرد، حال آن‌که این زندانی زمانی خطایی کرده و نه خودش می داند و نه اینکه برای او مشخص می کنند که تا چه زمانی باید توان گذشته را بدهد. و با کوچکترین اتفاق این رای و نظر بر می گردد و به طرق مختلف و با اعلام از طرف بعضی کارمندان به زندانی گفته می شود: باشد تا به وقتش! حال باید دانست که این جمله چیست آیا یک تهدید است یا یک تلنگر به اینکه حواس جمع باشد. البته و انشاءالله ما زندانیان بر این باور خواهیم بود که این تلنگری هست از استاد به شاگرد. چرا که کار دیگری از دستمان بر نمی آید و همه چشم و امیدمان به این است که شاید روزی روزگاری مسئولی که هر چند با درد ما از نزدیک آشنا نیست اما قادر باشد با علم و آگاهی از نوع شغل و پست خود مشکلات ما را درک و انشاءالله گامی در رفع این مشکلات بردارد.
والسلام
زندانی: احمدی
زندان رجایی‌شهر کرج”

برای خواندن نامه پیشین این زندانی با موضوع فساد و بی قانونی در زندان رجایی شهر کرج، اینجا کلیک کنید.

تصاویر دو نامه ای که آقای احمدی برای رسیدگی به ادارات بازرسی و حفاظت اطلاعات کل زندانها نوشته بوده و توسط آقای مردانی از ارسال آن جلوگیری بعمل آمده را در ذیل مشاهده نمایید؛