دختران خوب به بهشت می روند، دختران بد به ورزشگاه !!!

 

نویسنده مقاله  نیما حسابیان

ورزش، پدیده ای اجتماعی که از مسائل مختلف هر جامعه تاثیر گرفته و گروههای مختلفی از مردم را به عنوان ورزشکار و تماشاچی تحت پوشش قرار می دهد. بین ورزش و جامعه رابطه متقابلی وجود دارد. اکثر جامعه شناسان به تاثیر جامعه بر ورزش تاکید می کنند مبنی بر اینکه ورزش بازتاب دهنده روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه است. به بیان بهتر مشارکت در فعالیت های ورزشی به عنوان ورزشکار یا تماشاچی منافعی آشکار از جمله جسمانی، روانشناختی و اجتماعی برای اعضای جامعه به ارمغان  می آورد. بررسی مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی بعنوان تماشاچی موضوعی است که در جامعه ما با افزایش باور به   نگرش های عامیانه و دینی در ارتباط با حضور آنها در استادیوم ها و سالن های ورزشی برای تماشای مسابقات کمتر می شود و از آن میتوان بعنوان مانعی مهم بر سر راه مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی یاد کرد. به طور مشخص می توان از چهار متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی، نگرش های عامیانه در ارتباط با ورزش زنان، میزان مرد سالاری حاکم بر خانواده ها و میزان دینداری در ارتباط با نگرش زنان نسبت به مشارکت در فعالیت های ورزشی بعنوان تماشاچی یاد کرد.(1) یکی دیگر از دلایل گرایش بالای زنان نسبت به حضور در فعالیت های ورزشی تاثیری است که جنبش های حمایت از حقوق زنان در سطح جامعه بر جای گذاشته اند بدین ترتیب که زنان بدنبال استیفای حقوق خود در تمامی حوزها، خواهان هموار شدن مسیر مشارکت آنها در این زمینه هستند.

تلاش زنان برای شکستن سد ورود به ورزشگاهها به ده سال پیش باز می گردد زمانی که هنگام برگزاری بازی های مقدماتی فوتبال جام جهانی 2004 به مقابل استادیوم آزادی می رفتند و خواستار تهیه بلیط و تماشای بازی بودند. موضوعی که باز هم مثل تجربه سالهای اخیر با واکنش منفی و حتی برخورد، بازداشت و پراکنده کردن زنان مواجه شد. لیلا موری، محقق و فعال زن و از حاضرین در کمپین ” روسری سفیدها ” در این زمینه به سایت اینترنتی توانا می گوید: ” در یکی از اولین اقدامات که تاثیر گذار هم بود زنان در حالی که روی روسری ها نوشته بودند “سهم من نیمی از آزادی” جلوی ورزشگاه حاضر شدند و اعتراض کردند گرچه اجازه ورود نیافتند.” (2) او اشاره می کند که جعفر پناهی در فیلم آفساید از این کمپین و حق ورود زنان به ورزشگاه صحبت می کند.فیلم آفساید تلاش پنج دختر علاقمند به فوتبال را به تصویر می کشد که با پوشیدن لباس پسرانه سعی دارند وارد ورزشگاه شوند اما از سوی نیروهای پلیس حاضر شناسایی و بازداشت می شوند. او در پاسخ به این سوال که چرا این کمپین متوقف شد و حالا پس از سالها آغاز به کار کرده می گوید: ” با اتفاقات 88 و سرکوب جنبش ها این کمپین هم متوقف شد ولی از یک سال اخیر حرکت های جدیدی توسط زنان آغاز شده است که بر روی همین حق تاکید دارد.” (2) با ادامه فعالیت های کمپین روسری سفیدها و ححضور مداوم آنها در مقابل درب استادیوم آزادی بالاخره اعتراضات آنان نتیجه داد و 30 نفر از آنها موفق شدند برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی برای تماشای بازی ایران و بحرین در سال 2006 وارد استادیوم آزادی بشوند. فیلم آفساید نیز در طول برگزاری همین بازی  فیلم برداری شد گرچه این فیلم مجوز اکران عمومی نگرفت.

کش و قوس ها، مخالفت ها و موافقت ها با حضور زنان در ورزشگاهها از آن به بعد مسئله سران جمهوری اسلامی بود تا اینکه احمدی نژاد زیر این فشار خورد کننده اجتماعی از سازمان تربیت بدنی خواست شرایط لازم برای حضور زنان در ورزشگاهها را فراهم کند. امکان باز شدن درب ورزشگاهها بروی زنان پیروزی بزرگی محسوب می شد اما آیت الله های ریز و درشت و مرتجع حکومت اسلامی که ارکان حکومتشان را در خطر می دیدند بی درنگ دست بکار شدند و فتوا پشت فتوا هوا کردند و داد وفغان را انداختند تا دولت را از اجرای این امر بر حذر داشته و خواستار لغو آن دستور شدند. گلپایگانی از مراجع تقلید در این باره گفت که حضور زنان در اینگونه برنامه ها خلاف شرع و تنازل ظاهر اسلامی است. فاضل لنکرانی  حضور زنان را حتی در جایگاه خاص جایز ندانست. مکارم شیرازی هم استادیوم های ورزشی را برای زنان ناامن دانست وبه زنان توصیه کرد که در خانه هایشان بمانند و از طریق تلویزیون فوتبال تماشا کنند. عشرت شایق نماینده اصولگرایان در مجلس هفتم تلاشهای زنان را برای لغو ورود به    استادیوم ها ورزشی را ناشی از شکم سیری دانست و گفت مشکل زنان ایرانی تماشای فوتبال نیست و بالاخره حجت الاسلام علیپور  دبیر هیات رسیدگی به تخلفات فوتبال در ایران هم جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاهها را مسائل و مشکلات زیرساختی و همچنین حفظ کرامت و ارزش زنان دانست. افراد دیگری هم از این طیف هم صراحتا مخالفت خود را با حضور زنان  ابراز داشتند چونکه می ترسند زنان در استادیوم ها حجاب از سر بر دارند و غیره مانند نشریه یالثارات حسین ارگان انصار حزب الله که رفع این آپارتاید جنسیتی را نقض بدیهات شرعی و عبور تعمدی از خطوط قرمز اللهی می داند و در واکنشی خشم آلود به دولت حسن روحانی هشدار  می دهد که اگر زمینه ورود زنان به استادیوم ها فراهم بشود زلزله به راه خواهند انداخت.  

ممنوعیت ورود زنان از ابتدای انقلاب ایران تا جایی که به یاد می آوریم مربوط به فوتبال بود و والیبال و بسکتبال بدون مشکل بوده اند و تقریباً همه قبول دارند که فضای این دو بازی با فضای فوتبال فرق دارد و حتی جنس هواداران آن اما اینبار نوبت والیبال  بود تا ممنوع شود. با موفقیت های چشمگیر والیبال ایران در عرصه جهانی، افزایش چشمگیر تماشاگران آن و پخش مستقیم مسابقات از تلویزیون دولتی باعت شد که عده ای بر غیر شرعی بودن حضور بانوان بعنوان تماشاچی در مسابقات والیبال مردان تاکید کنند.unnamed

                                                                                                                                                                                                           نخستین بار در سال 1391 و در مسابقه تیم های ملی والیبال ایران و ژاپن فدراسیون والیبال ایران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که ورود زنان به ورزشگاه برای تماشای این بازی ممنوع است. در این اطلاعیه آمده بود: “جهت کنترل جمعیت و رفاه و امنیت علاقمندان به والیبال به ویژه خانم‌ها، از بانوان علاقمند به والیبال تقاضا می‌شود دیدار عصر امروز ایران و ژاپن را از طریق تلویزیون تماشا کنند و تماشای این بازی در سالن دوازده هزار نفری فقط برای آقایان آزاد و رایگان است.” (3)  با افزایش حساسیت ها و حتی جلوگیری از حضور ورزشکاران زن رشته والیبال و خبرنگاران زن این حوزه اظهار نظر برخی از چهرهای سیاسی زن درون ایران نیز در نوع خود بسیار شنیدنی و جنجال برانگیز شد مانند فاطمه آلیا یکی از نمایندگان تهران در مجلس نهم، ضمن مخالفت با ورود زنان به ورزشگاه‌ها گفت: ” کار زن بچه دار شدن و تربیت فرزند و شوهرداری است نه دیدن مسابقه والیبال. یک عده‌ای می‌خواهند هر طور شده به زن  نقش‌هایی بدهند که مخالف با وظایف شرعی است.” (4) اما نکته دیگری که توی ذوق می زند تبعیض میان زنان ایرانی و خارجی برای تماشای مسابقات والیبال بود که توجه و اعتراض بسیاری از فعالان و رسانه های داخل و خارج ایران را به خود جلب کرد مانند مسابقه والیبال ایران و برزیل از سری مسابقات لیگ جهانی در تهران که در آن تعدادی از زنان غیر ایرانی و بویژه برزیلی و کادر سفارت برزیل در تهران پس از نشان دادن گذرنامه غیر ایرانی خود به مسئولان کنترل ورودی سالن 12 هزار نفری آزادی توانستند وارد شوند و همزمان از ورود زنان و دختران ایرانی جلوگیری شد! ماجرا از آنجا  غم انگیز هم می شود که بعضی از زنان و دختران برای اینکه بتوانند بازی تیم ملی خود را مقابل برزیل ببینند با لباس برزیل و همراهی خانواده های برزیلی وارد  ورزشگاه شدند.

به اظهارات این مقام امنیتی توجه کنید: اصغر ناصر بخت معاون سیاسی امنیتی فرمانداری تهران درباره ورود زنان به استادیوم مسابقات بین الملی والیبال گفت: ” مقرر شد استعلامی از شورای امنیت کشور بعمل آید. در عین حال تدابیر و تمهیدات لازم برای حضور بانوان در ورزشگاه اندیشیده شده و قرار است با اعلام نظر قطعی شورای عالی امنیت ملی مجوز حضور بانوان در ورزشگاه صادر شود.” (5) آیا حضور زنان در ورزشگاه موضوعی امنیتی است که شورای امنیت کشور باید درباره آن اعلام نظر کند؟ و آیا تا قبل از لغو مجوز حضور زنان شورای امنیت کشور و مقامات امنیتی تصمیم گیرنده بودند؟ موضوع و اتفاقی که در تمام کشورهای دنیا و حتی کشورهای دارای مردم دینی و به شدت متعصب مانند یمن امری ساده و معمولی است و زنان براحتی وارد ورزشگاه شده و مسابقه والیبال می بیننداما در ایران به موضوعی امنیتی مبدل می شود و منتظر نظر شورای امنیت کشور است!!!

با مرور مسئله ممنوعیت ورود زنان به استادیوم مسابقات والیبال ناخودآگاه عربستان و جنجال رانندگی زنان در این کشور به ذهن خطور می کند. مسئله ای که در تمام دنیا امری پیش پا افتاده و تقریبا در هیچ کشوری در دنیا سراغ نداریم که زنان حق رانندگی نداشته باشند اما در عربستان به معضلی امنیتی مبدل شده است.

پس از آنکه بی تدبیری و کج اندیشی مسئولان امنیتی و قضایی ایران کار دست والیبال و جوانان افتخار آفرین داد و لبریز شدن   کاسه صبر فدراسیون جهانی والیبال (FIVB) به دلیل تداوم ممنوعیت حضور زنان در مسابقات با پس گرفتن میزبانی مسابقات جهانی والیبال نوجوانان جهان از ایران و همچنین تهدید محرومیت ایران از میزبانی در لیگ جهانی با ارسال نامه ای به حسن روحانی نیز خواستار آزادی غنچه قوامی فعال حق حضور زنان در ورزشگاه از زندان شد. حال نوبت آن بود که این مسئولان و مدیران گزینشی و کج اندیش با اجتناب ناپذیر بودن تصمیمات و محرومیت های فدارسیون جهانی والیبال به چاره اندیشی بی افتند.  روز جمعه 11 تیر 1395 تیم والیبال ایران در حالی میزبان صربستان بود که با ترفند و حضور سلیقه ای بانوان در سالن محل برگزاری، حدود 200 نفر از تماشاگران این بازی را زنان تشکیل می دادند. دریا صفایی موسس کمپین ” پیش به ورزشگاهها ” ضمن غیر حقیقی خواندن حضور زنان و عوامفریبانه بودن این حرکت گفت: ” زنان ایرانی حق خرید بلیط و در نتیجه ورود به ورزشگاه را نداشتند، در حالیکه  برخی از کارمندان زن فدراسیون والیبال و یا افرادی که به سلیقه مسوولان انتخاب شده اند اجازه ورود به سالن را داشتند.”(6)

فیلم آفساید با 39 حضور بین المللی و 8 جایزه در مراسم اختتامیه هفدهمین دوره فستیوال Life  (لوبیانا)  نیز جایزه حقوق بشر این جشنواره را به خود اختصاص داد.(7) بخش حقوق بشر این جشنواره از سوی هشت هزار عضو نهاد مستقل غیر دولتی حمایت  می شود. جعفر پناهی که یک شب قبل در تهران توسط برگزارکنندگان جشنواره از دریافت این جایزه مطلع شده بود آن را به برندگان واقعیش تقدیم کرد، دختران روسری سفید!  

منابع

1- قربانعلی ابراهیمی، علی عسکری، محمد رضا نیک نژاد, 1389, بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر گرایش زنان نسبت به مشارکت درورزش بعنوان تماشاچی      www.SID.ir

2- نبرد ده ساله زنان ادامه دارد: تکاپوی ورود به ورزشگاه     www.tavaana.org

3- زنان تماشاچی در ورزشگاههای جمهوری اسلامی، 23 مهر 1391 ، www.farhangnews.ir

4- ورود زنان ممنوع، 2 تیر 1393 ، www.salameno.ir

5- آیا شرایط آزادی برای زنان فراهم است؟ 21 اردیبهشت 1394 ، www.didban.ir

6- افشار سیگارچی، ایران 200 تماشاگر زن را به مسابقه والیبال راه داد. 16 تیر 1395 ، www.ir.voanews.com

7- آفساید و 39 حضور بین المللی، 6 دی 1385 ، www.donya-e-eqtesad.com