پناهجویان افغانستانی در ايران و مشکلات دوامدار پناهندگی

ehsan fattahi

نويسنده: احسان فتاحی، روزنامه نگاروفعال حقوق بشرایران

امروزه حقوق بشر به‌عنوان یک ارزش جهان‌شمول و غیرقابل انکار، در کشور افغانستان به گفتمان ملی تبدیل شده و آگاهی عمومی ‌در این زمینه در سطح قابل ملاحظه‌ای ارتقا یافته است. به‌گونه‌ای که کم‌تر کسی با این ارزش انسانی به‌صورت آشکار مخالفت می‌ورزد. از جانب دیگر حقوق بشر در عصر ما به معیاری نقد و تحلیل وضعیت و حتا تشخیص رفتارهای مطلوب از رفتارهای نامطولب بدل گشته است.امامتاسفانه بدليل ناامن بودن كشورمان افغانستان در طول سالها اماعده ايي ازمردم ناچار به ايران هجرت كرده اند درطول اين سالها اما درنظام جمهوري اسلامي ايران افغان ها ازهيچ حقوقي برخوردارنيستند.كه بنده مختصراًبه  مشکلات مهاجرین افغان  در ایران را به هشت عنوان نيزشرح ميدهم خدمت شماعزيزان:

مشکلات کاری:

هر عقل سلیمی بر این واقعیت اذعان دارد که هر شخصی که اجازه زندگی در جامعه را داشته باشد برای به انحراف کشیده نشدن نیاز به مجوز کار دارد و این همان مشکلی است که مهاجرین ما همیشه با آن مواجه بوده اند. با توجه به اینکه همگان بر این امر معترفند که کارگران افغان پرکار، کم توقع و مفید برای جامعه ایران می باشند، اما شرایط قانون کار برای مهاجرین بسیار سخت بوده است به نحوی که کمتر مهاجری به مجوز کار دسترسی پیدا کرده است.

Kargaran-Afghan

در دو سال اخیر نیز که اداره اتباع اقدام به صدور کارت کار برای مهاجرین نموده است اکثر این کارتها پس از پایان اعتبار به دست صاحبانش رسیده است.

مشکلات تحصیلی:

حق تحصیل در کنار مابقی امتیازات طبیعی هر شخص، در اولیت قرار دارد و ملت ما از اینکه زمینه تحصیل اکثر دانش آموزان افغان در ایران فراهم بوده، از دولت ایران قدردان می باشند. اما در این میان تعدادی نیز به بهانه های مختلف از این امر مهم محروم شدند که از جمله این بهانه های بی مورد می توان به نقص مدارک شناسایی دانش آموزان، نداشتن مدرک شناسایی، عدم تطبیق سنی، سردرگمی بخاطر اعلام نشدن مجوز از سوی اداره اتباع به ادارات ذیربط و … اشاره نمود.

در این میان عده ای از مهاجرین دست به کار شده و با دایر نمودن مدارس خود گردان سعی در کاستن این مشکلات نمودند که تا سال قبل این دانش آموزان با وجود مشکلات فراوان و پلمب شدن های مکرر به تحصیل خود ادامه دادند و هنوز نیز تعدادی از این مدارس مشغول به وظیفه می باشند. که البته در سال اخیر قسمت عمده ای از این مشکلات رفع شده است.

مشکلات دانشجویان: 

تحصیلات عالیه که از ملزومات اولیه برای افغانستان می باشد برای مهاجرین در ایران رنگ باخته و اصرار جوانان مهاجر برای ورود به دانشگاه همچنان بی نتیجه باقی مانده است.

در این میان تعداد محدودی نیز موفق به ورود به دانشگاه های ایران شدند که آن هم در مقایسه با جمعیت مهاجر در ایران بسیار ناچیز است. البته باید گفت که این جوانان تحصیل کرده مهاجر نیز با مشکلات عدیده ای از جمله ادامه تحصیل، تمدید اقامت، عدم دریافت مدرک تحصیلی و … مواجه بوده و هستند.

امتیازات حقوقی: 

در امور حقوقی حق طبیعی هر تبعه افغان است که در داخل ایران یا از جایگاه قانونی خاصی برخوردار می بود که نحوه برخورد قانون با وی مشخص باشد و یا نمایندگان قانون افغانستان در ایران به عنوان حامی در کنار مهاجرین قرار می گرفتند تا در صورت بروز مشکلات مانند حضور در دادگاه برای تثبیت جرم ، احراز هویت و … تکلیف مهاجرین مشخص می بود تا این اشخاص احساس نکنند که به جرم افغانی بودن کسی به حرفشان توجه نمی نماید.

12

امتیازات اجتماعی: 

هنجارهای یک جامعه می طلبد تا افراد حاضر در آن جامعه از امتیازات و قوانین یکسان برخوردار باشند تا جامعه دچار هرج و مرج نگردد ولی اکثر مهاجرین افغان که عمر سکونتشان در ایران به سه دهه می رسد متاسفانه از امتیازات اجتماعی یکنواخت بومی برخوردار نبودند.

که نبود این امتیازات اجتماعی مشکلات و ناراحتی های فراوانی را برای مهاجرین به وجود آورده که علاوه بر نداشتن مجوز برای رانندگی، عدم تنظیم سند اموال به نام خودشان و … که در سالهای گذشته مطرح بوده، در این اواخر استرس حذف یارانه از برخی کالاها در ایران، بر این نگرانی ها افزوده است.

مدارک شناسایی: 

هرچند احراز هویت از مشکلات عمده مهاجرین در ایران به شمار می رود اما می توان گفت که در سه دهه گذشته تنها یک سوم از مهاجرین موفق به اخذ مدارک شناسایی از دولت ایران شده اند که اکثر مدارک شناسایی این افراد نیز پس از اتمام مهلت اعتبار به دستشان رسیده که این مسئله خود باعث تضعیف روحیه مهاجرین گردیده و جرات زندگی در آرامش را از آنها سلب نموده است.

آن هم با وجود آنکه با تمدیدهای مکرر سالیانه این مدارک شناسایی و پرداخت هزینه های زیاد، مشکلات مالی فراوانی برای بسیاری از اقشار کارگر و کم درآمد مهاجر به وجود آمده است.

وضعیت زندانیان : 

از آنجایی که مهاجرین در ایران از جهات سیاسی، اجتماعی و حقوقی به احساس امنیت نسبی نیز نرسیده بودند، استرس بیگانه بودن را همواره به دنبال خود یدک می کشیدند، که این موضوع سبب می شد تا روحیه دفاعی خود را در موارد متعدد از دست داده و بالاجبار خود را مجرم قلمداد نمایند، بدون آنکه حتی در برخی موارد جرمی مرتکب شده باشند.

این موضوع باعث می شد تا در موارد اتهامی، روحیه خود را از دست داده و نتوانند از حقوق حقه خود دفاع نمایند که در این زمینه شایعاتی نیز مبنی بر پذیرفتن اتهاماتی وجود دارد که هرگز مرتکب نشده بودند.

براساس آماری که بدست ما رسیده است، تعداد زندانیان افغان در ایران 5600 تن میباشد که 3000 از این افراد به جرم قاچاق مواد مخدر محکوم به اعدام هستند. که البته لازم به ذکر است حساب این سه هزار نفر از مهاجرین جداست زیرا این افراد اکثرا قاچاقچیان مرزی می باشند نه مهاجرین. در این میان تنها 2600 تن زندانی باقی می ماند که نسبت به حضور سه میلیون مهاجر افغانی در ایران رقم بزرگی به حساب نمی آید و این نشان دهنده حسن معاشرت مهاجرین در ایران است.

رسانه های ایرانی:

برخی رسانه ها در ایران که اکثرا در موارد مهم تاثیر گذار بوده اند و از جنبه تبلیغات اجتماعی اذهان عامه را تسخیر کرده بودند، در مورد مهاجرین افغان به رسالت مطبوعاتی خود عمل نکرده، عواید و امتیازات مهاجرین را نادیده گرفته و در عوض زمینه تحقیر و توهین آنان را در جامعه ایرانی فراهم نمودند.

این رسانه ها با بزرگنمایی اتهامات وارده بر مهاجرین، باعث اختلاف و عقده مندی بسیاری از اتباع ایرانی نسبت به مهاجرین شدند. همین تحقیرها ، توهین ها  و اتهامات بی مورد به مهاجرین باعث شد تا ذهنیت مردم مهاجر نیز نسبت به ایران از موضع مسالمت آمیزی برخوردار نشود و سبب نادیده گرفتن خدمات و زحمات ایرانیان شود که همین موضوع باعث استفاده برخی از سودجویان در به هم زدن روابط دوستانه بین دو کشور گردیده است.

kargar-afghan

نکته مهمی که در پایان لازم به ذکر است اینکه، بروز این همه مشکلات و احساس ناامنی های اجتماعی در عالم هجرت، سبب شد تا در سالهای اخیر عده زیادی از مهاجران مسلمان افغانستان که سی سال قبل به خاطر تجاوز کفر از کشور خود به ایران آواره شده بودند، از بلاد اسلامی ایران به بلاد غیر مسلمان اروپایی و آمریکایی بصورت غیرقانونی نقل مکان نمایند.

آن هم در حالیکه از وجود خطرات فراوان طول سفر آگاه بوده و می دانستند که عقاید اسلامی فرزندان آنها در آینده درخطر می باشد ولی با این وجود تحمل مشکلات فوق الذکر را نیاورده بار دیگر به کشورهایی که دین، زبان و فرهنگ شان با آنها مغایر بود، آواره گردیدند.

در پایان نیز امید آن داریم که عزیزان مسئول دو کشور، در راستای بهبود وضعیت مهاجرین گامهای مفید و موثر برداشته و تصمیمات لازم در این زمینه را هرچه زودتر اتخاذ نمایند تا هموطنان مهاجر افغانستانی نیز بار دیگر از اضطراب و دلهره آوارگی مجدد رهایی یابند.