تخریب ۳۶۰ متر مربع محیط زیست کشور در هر ثانیه؛ راهکار چیست؟

takhrib mohit zist
 آمارها در ایران می‌گویند که در هر ثانیه ۳۶۰ متر مربع از سطح جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب می‌شود. به بیان دیگر در هر پنج سال یک میلیون هکتار از جنگل‌های ایران نابود می‌شود یا سالانه یک و نیم درصد از جنگل‌های ایران از دست می‌رود. اگر این روند ادامه یابد در ۶۰ سال آینده اثری از جنگل‌های امروزی ایران باقی نخواهد ماند. با این حال اما فعالان محیط زیست معتقدند که جنگل ها و مراتع تنها یک راه برای بقا و خروج از بحران نابودی دارند و آن مشارکت مردمی و جنگلداری اجتماعی است. سهم دولت و حاکمیت کشور نیز در این طرح های مردم نهاد بسیار مهم و اساسی است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه ابتکار، مشارکت مردم تنها راه نجات جنگل‌های ایران از نابودی است. فعالان محیط زیست معتقدند که تنها راه نجات طبیعت ایران جنگلداری اجتماعی است. واژه ای کمتر آشنا برای مردم و حتی برای بسیاری از طبیعت دوستان. اما جنگلداری اجتماعی چیست و چگونه می‌تواند به بهبود وضعیت جنگل‌های ایران کمک کند؟ تقریبا ۵۴ سال از زمانی که جنگل‌های ایران در چهار چوب منشور انقلاب سفید ملی اعلام شد، می‌گذرد. زمانی که برای اولین بار جنگل‌های ایران به معادن طلای سبز لقب گرفت، نزدیک به ۱۲۰ میلیون هکتار جنگل‌های و مراتع کشور برای بهره برداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت، نزدیک به ۲۸ هزار هکتار جنگل‌های مصنوعی ایجاد شد، بیش از ۵ هزار هکتار فضای سبز و پارک جنگلی دور شهرهای بزرگ ایجاد شد، برنامه‌های گسترده‌ای در باره زنده کردن دوباره منابع جنگلی و حفاظت خاک و مهار کردن شن‌های روان و جلوگیری از پرشدن مخزن‌های سدها، جلوگیری از پیشرفت کویر و واپس راندن آن از راه نهال کاری کویری در ایران پیاده شد.
اما از آن زمان تا کنون جنگل‌ها و مراتع ایران دستخوش فراز و فرودها و آسیب‌های بسیاری از جمله جنگل‌خواری، نابودی و قطع درختان و کاهش مراتع و … بوده است. آمارها در ایران می‌گویند که در هر ثانیه ۳۶۰ متر مربع از سطح جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب می‌شود. به بیان دیگر در هر پنج سال یک میلیون هکتار از جنگل‌های ایران نابود می‌شود یا سالانه یک و نیم درصد از جنگل‌های ایران از دست می‌رود. اگر این روند ادامه یابد در ۶۰ سال آینده اثری از جنگل‌های امروزی ایران باقی نخواهد ماند. با این حال اما فعالان محیط زیست معتقدند که جنگل ها و مراتع تنها یک راه برای بقا و خروج از بحران نابودی دارند و آن مشارکت مردمی و جنگلداری اجتماعی است. اتفاقی که ۵۳ سال پیش در جهان، درست یک سال پس از ملی شدن جنگل‌ها در ایران به وقع پیوسته است. اتفاقی که گرچه به قول فعالان محیط زیست بیشتر از دو دهه نیز پا در ایران گذاشته ولی نتوانسته است جای خود را در حوزه محیط زیست باز کند.
جنگلداری اجتماعی چیست؟
جست و جو در رابطه با جنگلداری اجتماعی در منابع فارسی نتیجه ای در بر ندارد. اما منابع لاتین در رابطه با جنلگداری اجتماعی می‌نویسند: معنای مدیریت و حفاظت از جنگلهای موجود و ایجاد جنگل های جدید در زمین های بایر با هدف کمک به توسعه زیست محیطی، توسعه اجتماعی و روستایی است. جنگلداری اجتماعی نوعی گسترش جنگل توسط مردم است که مستقیما شرایط توسعه خوشان را فراهم و نیاز آنها به جنگل و مزایای متعاقب آن ( بالا بردن ظرفیت حاصلخیزی و…) را پاسخ می دهد. مفهموم جنگلداری اجتماعی اولین بار توسط آقای وستوبی (Mr. Westoby) در نهمین کمیته مشترک المنافع جنگلداری (۱۹۶۳) در دهلی نو مطرح شد. به زعم وستوبی جنگلداری اجتماعی نوعی حرکت جمعی و مردمی در جهت حفاظت، بازسازی و ساخت جنگل در زمین های بایر برای جامعه است، همچنین به زعم وی هدف اساسی از آن توسعه زیست محیطی است.»
جنگلداری اجتماعی از چه زمان و در کجا شروع شده است؟
این نوع جنگلداری اولین بار از سال ۱۹۳۵ در استان‌های مختلف در کشور هند اجرا شده و امروزه تقریبا اغلب کشورها از این پتانسیل اجتماعی در جهت توسعه زیست محیطی استفاده می کنند.
انواع جنگلداری اجتماعی
جنگلداری اجتماعی را معمولا با چهار دسته یا عنوان اصلی می شناسند.
جنگلداری در زمین زراعی: بدین شکل که کشاورزان را تشویق می کنند تا در زمین مزروعی خود تعدادی درخت در جهت پاسخگویی به نیاز شخصی خود و خانواده شان بکارد .
جنگلداری در زمین های عمومی: “در این طرح مردم تشویق می شود که در زمین های عمومی درختکاری کنند”.
گسترش جنگلداری: “این نوع از جنگل داری اشاره به ترویج و اشاعه درختکاری در حاشیه جاده ها ،کانال ها،خط آهن و درختکاری در زمین های بایر دارد”.
جنگلداری- کشاورزی: “به معنی کشاورزی و جنگلداری (باغ بانی) در یک قطعه زمین است”.
هدف جنگلداری اجتماعی چیست ؟
اهداف اصلی جنگداری اجتماعی حول محور پنج مفهوم اساسی شکل گرفته و به دنبال توسعه و ارتقاء این مفاهیم در محیط است. این مفاهیم شامل: بهبود زیست محیط، توسعه محصولات محلی، توسعه چشم اندازهای طبیعی، ایجاد شغل (درجهت کنترل مهاجرت)، مقابله با مشکلات طبیعی (فرسایش خاک و..) و بالابردن کیفیت زندگی می شود. ارتقاء هرکدام از این مولفه ها قطعا نقش مستقیم و سهم بسزایی در توسعه یک زیست بوم ایفاء می کند.
ایران در چه جایگاهی از جنگلداری اجتماعی قرار دارد؟
در ایران طرحی جدی با عنوان جنگلداری اجتماعی دنبال نشده اما ایران اولویت و اهمیت خاصی را برای همکاری با سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای قائل بوده و پروژه‌های مشترک متعددی را از گذشته تا به حال اجرا کرده است از جمله: پروژه اجرای برنامه بهبود جامع مراتع محل اجراء: زرند ساوه موسسه همکار: فائو. پروژه مدل مدیریتی جنگل‌های خزری محل اجراء: مازندران موسسه همکار: فائو. پروژه راه‌اندازی مرکز تولید و بهبود بذور درختان جنگلی خزری محل اجراء: محمودآباد مازندران موسسه همکار: فائو پروژه مدیریت چند منظوره جنگل‌های هیرکانی(کاسپین) محل اجراء: مازندران، گلستان و گیلان موسسه همکار: صندوق تسهیلات زیست محیطی (جف) با همکاری برنامه عمران ملل متحد. پروژه جنگل و مرتع بازفت چمن گلی محل اجراء: چهارمحال و بختیاری موسسه همکار: آژانس بین‌المللی ژاپن(جایکا). پروژه احیاء اراضی جنگلی و تخریب‌شده با تاکید ویژه بر اراضی تحت تاثیر فرسایش بادی و خاک‌های شور محل اجراء: (بم – کرمان) و (سرایان-خراسان جنوبی) موسسه همکار: صندوق جهانی تسهیلات محیط‌زیست(جف) و سازمان فائو.
شکست ایران در جنگلداری اجتماعی
مینا استقامت، فعال محیط زیست می گوید: “جنگلداری اجتماعی در ایران با راه اندازی تعاونی‌های جنگلداری آغاز شد. با راه اندازی تعاونی‌ها در نظر داشتند تا مشارکت مردم و جوامعی که در حاشیه جنگل را در این مدیریت طرح های جنگلداری جلب کنند. اما متاسفانه راه اندازی تعاونی ها در ایران موفق نبود چرا که تعاونی ها از دل جامعه بیرون نیامده بود و انتخاب معتمدین از درون جامعه نبود و سیستم مدیریتی در تعاونی‌ها از سیستم مدیریتی دولتی تبعیت می‌کرد و افرادی که برای مدیریت تعاونی انتخاب می شدند بازنشسته های دولت یا منتخبین دولت محلی بودند. بنابراین راه اندازی این تعاونی ها برای جلب مشارکت مردمی در ایران موفق نبود. او ادامه داد: جنگلداری اجتماعی در دوران مختلف در اشکال مختلف نمود پیدا کرد، مانند طرح هایی که سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری در ایران تصویب کرد و خواست تا قدری مشارکت مردم را در حفظ جنگل ها داشته باشد. طرح طوبی از جمله این طرح ها بود. این طرح تلاش کرد تا با تشویق مردم به کشت گونه های گیاهی در اراضی تخریب شده مشارکت اجتماعی مردم را برای احیای زمین های به همراه داشته باشند. توسعه زراعت چوپ از جمله طرح هایی دیگری بود که برای توسعه جنگلداری اجتماعی اجرا شد. در این طرح کشت گونه هایی مانند سنوبر در اطراف خانه ها و زمین های کشاورزان بود تا آنها بتوانند از چوب این گونه گیاهی استفاده کنند و کشاورزی پایدار داشته باشند. گرچه برخی از این طرح ها موفقیت هایی نیز به دنبال داشت اما در کل به طرح هایی که مطرح و اجرایی شد نمی‌توان جنگلداری اجتماعی گفت چرا که دستور العمل هایی از بالا تعیین شده و در اختیار مردم قرار می‌گیرد. این طرح ها در واقع به معنی به کار گماشتن مردم است و نه مشارکت مردمی. مشارکت به این معنی است که مردم اعم از کشاورز، جنگل نشین و … در تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرا مشارکت داشته باشند. اخیرا سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل ها انگیزه بیشتری برای این کار پیدا کرده و تمایل دارد که سیستم جنگلداری اجتماعی را راه اندازی کند اما به دلیل اینکه الگوهای صحیح و دستورالعمل های تبیین شده ای را برای این مشارکت نداشته ایم معمولا این تلاش ها با شکست مواجه می شود. حتی قدم های اول برداشته می شود اما در اوایل کار به همان مدیریت و تصمیم گیری های دولتی باز می‌گردد”.
سهم دولت و حاکمیت در جنگلداری اجتماعی چیست؟
اساسا سهم دولت و حاکمیت کشور های در حال توسعه در اکثر طرح های مردم نهاد بسیار مهم و اساسی است. از این‌رو ایران نه تنها باید زیر ساخت های متناسب با این موضوع را فراهم کند بلکه موارد و نکات اصلی در توسعه جنگلداری اجتماعی را ترویج کند. در ذیل نکاتی مهم در این رابطه اشاره می شود : ۱.ارائه و تلاش برای تصویب قوانینی در این راستا (توسعه و ترویج جنگلداری اجتماعی( ۲. در نظر گرفتن بودجه مالی برای کمک به نهاد های غیر رسمی و مردم نهاد در جهت جنگلداری اجتماعی ۳. ارتقاء دانش و آگاهی عمومی نسبت به توسعه جنگل ها توسط مردم با اضافه نمودن سرفصل هایی با این عنوان در درس هایی همچون جامعه شناسی و… ۴. حمایت از گروهای مردمی حمایت از جنگل ۵. تولید بذر و افزایش نهال های بومی مناطق جنگلی و توزیع رایگان آن به مردم ۶. انتقال تکنولوژی و آموزش های نوین نسبت به جنگل توسط سازمان های مردمی و مردم نهاد.